ضرب سکه دیجیتال با ماشین اعتماد
بهگزارش اقتصاد نیوز، «بیتکوین» یک پول کاملا دیجیتال و سیستم پرداخت با کارکردهای مشابه «پول بیپشتوانه» یا همان پول حکومتی است که برپایه شبکه فرد به فرد یا همتا به همتا (peer to peer)، دارای امضای دیجیتال است و به کاربران امکان میدهد که بدون هیچ واسطهای انتقال پول غیرقابل بازگشت انجام دهند. بیت کوین «متن باز» است، طراحی آن عمومی است، هیچکس مالک آن نیست یا آنرا کنترل نمی کند وهمه می توانند در آن مشارکت کنند. با این همه ویژگیهای بی نظیر، بیتکوین کاربردهای هیجان انگیزی دارد که نمی توان در هیچیک از سیستمهای پرداخت پیش از این پیدا کرد.
اکنون این سوال مطرح میشود که آیا فنآوریهایی که در پس «بیتکوین» (BitCoin) قرار دارد میتواند به عملکرد اقتصاد شکل دهد؟ این سوالی است که این هفته مجله اکونومیست به آن پرداخته و در سرمقاله جدیدترین شمار خود که نسخه چاپی آن فردا (شنبه 30 اکتبر) منتشر میشود، به معایب و محاسن این پول دیجیتال اشاره کرده و مینویسد: «بیتکوین»، شهرت بدی دارد؛ این پول غیرمتمرکز و رمزگذاری شده دیجیتال، توسط یک شبکه رایانهای وسیع پشتیبانی میشود و به نوسانات مهارنشدنی در ارزش خود، تعصب حامیان آن و استفادههای خطرناک نظیر اخاذی، خرید و فروش مواد مخدر و اجیر کردن آدمکش در بازارهای آنلاین، بدنام است.
اما این نگاهها چندان هم عادلانه نیست. ارزش یک بیتکوین تقریبا ثابت بوده و بیشتر مدت امسال روی حدود 250 دلار ثابت مانده و اتحادیه اروپا بهتازگی آن را به رسمیت شناخته است. اما، تمامی تصاویر نادرست و درعین حال ناعادلانهای که از بیتکوین ترسیم شده، باعث شده تا عامه مردم از ظرفیت فوقالعاده blockchain (فنآوری کیف پول تحت وب که بیتکوین از آن حمایت میکند) هم صرفنظر کنند. درواقع، درست مثل وقتی که پولی را در یک بانک عادی سپردهگذاری میکنید، این بانک اطلاعاتی را درمورد سپرده شما در یک پایگاه داده (database) بزرگ ذخیره میکند؛ بیتکوین هم همین کار را میکند با این تفاوت که برخلاف یک بانک عادی، ما نمیتوانیم به یک قدرت مرکزی که پایگاه داده را برای ما مدیریت و ذخیرهسازی میکند، اعتماد کنیم تا مبادا دچار مشکلات احتمالی شود؛ بنابراین، بیتکوین این مشکل را با تقسیم دادههای اطلاعاتی خود به مجموعههای کوچکی که اصطلاحا «بلاک» نامیده میشوند، حل کرده که به مجموعه این بلاکها در اصطلاح «بلاکچِین» گفته میشود. به عبارت سادهتر، بلاکچین، «ماشین اعتمادسازی» است.
زنجیره غذایی بلاکچین
برای درک بیشتر قدرت سیستم بلاکچین و کارهایی که این سیستم قادر به انجام آن است، باید بین سه چیز که معمولا مبهم هستند، تمایز قائل شد. این سه مورد، ارز بیتکوین، بلاکچین خاصی که از آن پشتیبانی میکند و ایده کلی بلاکچین هستند. یک مقایسه موثر و مفید برای تعریف سیستم بیتکوین، سرویس Napster است که یک سرویس پیشگام و در عین حال غیرقانونی برای به اشتراکگذاری peer-to-peer فایلها بود که در سال 1999 میلادی به شبکه اینترنت قدم گذاشت. این سیستم، دسترسی رایگان به میلیونها قطعه موسیقی را برای کاربران اینترنت فراهم میآورد. گرچه سرویس نپستر خیلی زود تعطیل شد اما ایده آن منشا شکلگیری سایر خدمات peer-to-peer شد. گرچه بسیاری از این سرویسها نیز برای سرقت فیلم و موسیقی مورد استفاده واقع شد، اما بهرغم سرمنشا بدذاتی که این سرویس داشت، فنآوری peer-to-peer بالاخره توانست استفادههای مشروع و مفیدی را نیز کسب کند. این فنآوری منجر به راهاندازی استارتآپهای اینترنتی نظیر اسکایپ (برای برقراری تماسهای تلفنی) و اسپاتیفای (برای پخش موسیقی آنلاین) و همینطور بیتکوین شد.
بلاکچین حتی یک فنآوری بسیار قویتر از فنآوریهای فوق است. درواقع، ماهیت بیتکوین یک حساب دفتر مشترک، مورد اعتماد و عمومی است که همه میتوانند به آن سرکشی کنند اما درعین حال هیچکس روی آن کنترل ندارد. اعضای حاضر در سیستم بلاکچین، این دفتر حساب را به طور مشترک بهروزرسانی میکنند که میتوان آن را تنها ازطریق قوانین سختگیرانه و توافق جمعی بهبود داد. دفتر بلاکچین بیتکوین، از هزینه مجدد جلوگیری کرده و به شکل مستمر تمامی تراکنشها را تعقیب میکند. این همان چیزی است که این واحد پولی را بی نیاز از یک بانک مرکزی میکند.
بلاکچینها همچنین نمونههای جدیدی از ثمرههای غیرمنتظره رمزنگاری هستند. رمزنگاری با استفاده از الگوریتمهای ریاضی این امکان را فراهم میکند تا اطلاعات خاص را در یک کد که اصطلاحا «هَش» نامیده میشود، بگنجانیم. بنابراین، هرگونه تلاشی برای نفوذ به بلاکچین بلافاصله قابل رویت است زیرا هشهای جدید با هشهای قدیمی مطابقت ندارد. در این راه، علمی که اطلاعات را محرمانه نگاه میدارد (این امنیت و دانش برای رمزنگاری پیامها و فروش و بانکداری آنلاین ضروری است)، همچنین از سوی دیگر ابزاری برای معاملات آزادانه نیز محسوب میشود.
زنجیرههای جدید در معرض فروش
گسترش بلاکچینها برای افرادی که در اتحادیه «تراست» یا «انحصار» عضو هستند، خوب نیست. اتحادیه تراست یک سازمان مرکزی و اداری نظیر بانکها، شرکتهای تسویه وجوه و مقامات دولتی است که در تراکنشهای مالی امین و معتمد مردم هستند. حتی با وجود آنکه برخی بانکها و دولتها به دنبال استفاده از این فنآوری جدید هستند، ولی قطعا دسته دیگر با آن به شدت مقابله خواهند کرد. اما با درنظر داشتن کاهش اعتماد به دولتها و بانکها طی سالهای اخیر، استفاده از راههای جدید برای ایجاد امنیت و شفافیت مالی بیشتر چیز بدی نیست.
تهیه پیشنویس مقررات برای استفاده از بلاکچینها، در این مراحل ابتدایی اشتباه خواهد بود زیرا پیشینه فنآوری peer-to-peer، نشان میدهد که احتمالا چند سالی طول میکشد تا این فنآوری کاملا روشن شود. در عینحال، ماموران تنظیم مقررات باید فعلا دست نگه دارند یا دستکم راهی را بیابند تا بهجای خطرات طاقتفرسای ایدههای خام، به کمک آن رویکرد جدیدی را در چارچوبهای جدید مطابقت دهند.
گرچه، شاید ایده دفاتر حساب مشترک و عمومی چندان انقلابی و جذاب به نظر نرسد اما بلاکچین یک فرآیند ظاهرا پیش پا افتاده با ظرفیت تغییر چگونگی کسب و کار مردم است. طرفداران متعصب بیتکوین، مفتون آزادی ایدهآل یک واحد پولی ناب و دیجیتال، فراتر از رفتن به هر بانک مرکزی دیگری هستند. بنابراین، نوآوری واقعی بیتکوین، تنها به یک سکه دیجیتال محدود نمیشود بلکه این یک «ماشین اعتماد» است که این سکه دیجیتال را ضرب میکند و این عواید بسیار خوشایندی بههمراه دارد.