الزامات توسعه صنعت گردشگردی چیست؟
به گزارش اقتصادنیوز، علیاصغر سعیدی در پاسخ به این سوال که سفر و گردش چه روندی را در طول تاریخ طی کرده است؟ گفت: گردشگری یک مفهوم مدرن است. اگر این تعریف سازمان جهانی گردشگری را از این پدیده در نظر بگیریم که فرد گردشگر از مکان زندگیاش به لحاظ جغرافیایی حرکت میکند و حداقل 24 ساعت از مکان زندگی خود دور است، این را ما در گذشته به صورت دیگری داشتیم.
او افزود: از یک منظر میتوان گفت در گذشته سه دسته سفر داشتیم که توسط سه گروه از افراد صورت میگرفته است؛ یکی تودههای مردم که زائران بودند. با تسامح، این گروه را میتوان توریستهای زمان گذشته عنوان کرد. رفت و آمد برای این دسته از گردشگران دشوار بوده است و به همین خاطر کاروانسراهایی بر سر راه این زائران ساخته میشده که هماکنون نیز بخشی از آثار تاریخی ما را تشکیل میدهند.
سعیدی در ادامه گفتوگویش با هفتهنامه تجارت فردا بیان کرد: هدف این گروه، زیارت و انجام فرائض دینی بوده است. دسته دوم پادشاهان بودهاند که به شکل خاص خود سفر میکردند و دسته سوم نیز سیاحانی بودند که بیشتر نجبا و اشراف را در خود جای میدادند. این گروه، سیاحانی بودند که به لحاظ مالی و فرهنگی میتوانستند سفرهای غیرزیارتی هم داشته باشند. در همین حال و در کنار این گروههایی که از آنها نام بردیم، تعداد اندکی هم افراد فرهیخته و نویسنده و شاعر و تاریخدان وجود داشتهاند که به سفر میپرداختند و درباره سفر خود مینوشتند.
این جامعهشناس ایرانی گفت: حالا جامعهشناسان بین چنین سفرهایی که در گذشته وجود داشته و سفرهای کنونی تفاوت قائل میشوند. این هم در کشورهای دیگر وجود داشته و هم در ایران تجربه شده است. بر اساس نظریه جامعهشناس معروف مک کانل، این تمایز بیشتر به خاطر این است که علت سفرها تغییر کرده است.
او افزود: به باور او، شهروند مدرن در جستوجوی اصالت و تاریخ و گذشته بودن است ولی در گذشته چنین اهدافی وجود نداشته و گردشگران عصر قدیم به دنبال اصالت نبودند. مک کانل معتقد است علت اینکه گردشگران کنونی به دنبال اصالت و تاریخ هستند، این است که خویشتن را در گذشته، تاریخ و پیش از خود جستوجو میکنند. برای آنها دنیای جدید دنیایی آلوده، شلوغ، گرم، پرهیاهو و بوروکراتیک است. از اینرو، جامعهشناسی مانند مک کانل بر این باور است که هر چه منطقهای که توریستهای مدرن به آن سفر میکنند اصالت بیشتری داشته باشد، آنها را بیشتر راضی میکند.
سعیدی بیان کرد: برای همین است که امروزه کسانی که اماکن گردشگری را به وجود میآورند، باید جذابیت آن در جهت اصالتبخشی بیشتر را تضمین کنند. از همینجا این جامعهشناس به مفهومیکه گافمن از آن استفاده کرده نیز اشاره میکند. گافمن دنیای جدید را به روی صحنه و پشت صحنه تقسیم میکند. مک کانل با عنایت به این نظریه، میگوید توریست همیشه میخواهد واقعیتهای پشت صحنه را به دست آورد و تا این واقعیتها را به دست نیاورد، راضی نخواهد شد.
او گفت: میتوانم اینگونه مثال بزنم که توریستی از انگلستان، آلمان یا فرانسه به کشور ما میآید، ما در وهله اول او را برای یک نمایشگاه به ایران میکشانیم. در وهله دوم برخی آثار باستانی کشور را به او نشان میدهیم. اما در وهله سوم امری که در بین توریستها رو به اشاعه است، ورود به زندگی مردم عادی و نشان دادن علاقه نسبت به این مقوله است.
این جامعهشناس افزود: این امر تا آنجا پیش رفته که تورگردانان نیز به این موضوع توجه و برای گردشگران محیطهایی طراحی میکنند که آنها بتوانند زندگی عادی مردم را از نزدیک ببینند. لذا استقبال زیاد از اقامت در خانههای محلی در میان توریستهای ایرانی و خارجی نسبت به هتل، برای همین بخش از گردشگران است که بیشتر به دنبال اصالت هستند.
او در پاسخ به این سوال که آیا از این موضوع با عنوان شکلدهی تجربه گردشگر نیز یاد میشود؟ گفت: بله، همینطور است. یکی از شاگردان من که راهنمای تور بود تعریف میکرد یکی از توریستهایش از او خواسته بود او را به خانه خود ببرد و این گردشگر از حضور در میان یک خانواده ایرانی لذت برده بود.
سعیدی افزود: این تجربه برای گردشگر بسیار اصیلتر است. میخواهم تاکید کنم اصالت نیز معانی مختلفی پیدا میکند؛ زمانی شما یک فرد را به طبیعت کویر میبرید و او میتواند این اصالت را در آنجا بیابد و گاهی هم او را به خانه خود میبریم و وی در خانه ما اصالت را خواهد یافت. برخی از اینها از رفتار کردن مانند ما و کسب تجربههای ویژه ما لذت میبرند. مثلاً کسی برای من تعریف میکرد یک زن آلمانی در سفر به ایران، حجابش را بهتر از یک زن ایرانی حفظ میکرده و وقتی به او میگفتند ما آنقدر هم محدودیت نداریم که تو داری اینگونه حفظ پوشش میکنی، جواب داده که من همیشه با شیوه و پوشش غیرایرانی و غیراسلامی زندگی کردهام و آزادی پوشش داشتهام و حالا دوست دارم یک هفته با پوشش شما زندگی کنم.
این جامعهشناس در ادامه بیان کرد: منظورم این است که این تجربههای اصیل یکی از عللی است که میتوان توریستهای جدید را از قدیم تفکیک کرد و تشخیص داد. یک مورد دیگر نیز اینجا وجود دارد و آن را جامعهشناسان به ویژه جامعهشناسان جهان سومی مطرح میکنند. آنها میگویند توریستی که به ایران میآید و اینجا مسجدی را میبیند با یک ایرانی معتقد به اسلام، فرق میکند. آن توریست صرفاً هدفش از این بازدید، تجربه گذشته و آن حال و هواست؛ درحالی که افراد معتقد به این مرکز دینی، هدفشان از دیدن آن متفاوت خواهد بود. از همین موضوع میخواهم استفاده کنم و بگویم چگونه تفاوت وجود داشته بین زائران عصر قدیم و گردشگران عصر حاضر؛ آنها به دنبال سفر به یک جاذبه مذهبی بودند و اینها چنانچه گفتیم به دنبال اصالت.
او افزود: مثال دیگر نگاهی به سفرنامههای مذهبی است. در بعضی از این سفرنامههایی که بر جایمانده از سفر به اماکن مذهبی مثل کربلاست، بهویژه آن دسته از نویسندگانی که جزو گروههای نخستینی بودند که به کربلا سفر کرده بودند، میخوانیم که دنبال گمشدههای خود میگشتند. این افراد را جزو زائران دستهبندی میکنند نه توریستها ولی بسیاری معتقدند اکنون حتی ایرانیانی که به مکه و کربلا میروند نیز توریست هستند و صرفاً زائر نیستند چون هدفهای دیگری را نیز دنبال میکنند؛ آنها خرید میکنند، به گردش در مقصد میپردازند و بعضاً انگیزههایی به جز انگیزه صرف زیارتی دارند. انگیزه این افراد اکنون تغییر کرده و با انگیزه زائران خانه خدا در ایام قدیم که صرفاً میخواستند به زیارت بروند متفاوت است.
او گفت: تفاوتهای اینچنینی را میتوانید در نوشتههای افرادی مثل جلال آلاحمد و دکتر شریعتی نیز ببینید که چه موضوعاتی را در سفرهای خود به مکه و عتبات عالیات مطرح کردهاند. این به نظر من تفاوت بین زائر قدیم و توریست جدید را آشکار میکند.
او در پاسخ به این سوال که ایران اکنون برای کدام دسته از گردشگران به عنوان یک مقصد گردشگری اهمیت دارد؟ گفت: برای گردشگر مدرن که از کشورهای خارجی میآید، ایران ویژگیهایی دارد که اصیلتر است. حالا برخی مواقع این اصالت را در آثار باستانی یا در طبیعت میبینند و گاهی نیز در جلوههایی نو و ناشناخته برای آنها که ممکن است در شهرها نیز وجود داشته باشد.
سعیدی افزود: یکی از این جلوهها که خیلی از توریستها برایشان جالب است، تصاویری است که ما در شهرهای ایران از شهدای جنگ داریم. این تصاویر برای آنها خیلی جالب است چون آنها را در غرب نمیبینند. این دقیقاً امری است که برای مردم ایران دیگر عادی شده. این گردشگران طبیعت و صحرا را در کشورهای توسعهیافته خود ندارند و این هم یک نوع نیاز به بومگردی و بازگشت به آن اصالت را ایجاد میکند.
او گفت: همانطور که اشاره کردیم، حالا با توسعه سفر تودهای، گردشگران اغلب مایلند به سفرهایی بروند که اصالت بیشتری دارد یا مقاصدی را انتخاب کنند که پیش از این، محدودیتهای بیشتری برای سفر به آن وجود داشته است. ایران یکی از جاهایی است که چندین سال به دلیل تیره و تار بودن روابط خارجی، به لحاظ سفر و گردشگری برای خارجیها محدودیتهایی داشته و الان که تصویر بهتری از این کشور در غرب شکل گرفته، شهروندان کشورهای توسعهیافته اشتیاق بیشتری به این سفرها پیدا کردهاند. از سوی دیگر، مجموعهای از اصالتهای تاریخی و طبیعی و فرهنگی را در ایران میتوان یافت.
او در پاسخ به این سوال که از نظر شما جامعه ایران، یعنی مردم و نظام اداری (بوروکراسی) تا چه حد آماده پذیرش این گردشگرهاست؟ گفت: به نظر میرسد مردم در بسیاری از موارد از نظام اداری جلو هستند. بگذارید مثالی از برخورد مردم دیگر کشورهای گردشگرپذیر با مهمانان خارجی خود برایتان عنوان کنم تا به تفاوت پذیرایی ایرانیها و دیگر کشورها پی ببرید.
این جامعهشناس ایرانی افزود: اگر یک گردشگر وارد فرانسه یا انگلستان شود مردم جامعه ممکن است در برابر بسیاری از مسائل این گردشگران واکنشهای جالبی نداشته باشند. مردم در این کشورها به دلیل کثرت مهاجران و بومیها، به گردشگران و مسافران خارجی روی چندان خوشی نشان نمیدهند و با وجود اینکه سالانه چندین میلیون گردشگر به این کشورها سفر میکنند، همچنان دستگاه اداری فراهمکننده امکانات برای این دسته از افراد است.
او در ادامه بیان کرد: اما در ایران شرایط متفاوت و بالعکس است. مردم ایران استقبال بسیار خوبی از خارجیها در ایران دارند. این امر در یک نظریه نیز عنوان میشود که میگوید ایرانیها پذیرش فرهنگی زیادی نسبت به گردشگرها دارند و این نشان میدهد ایرانیها مهماننوازی مطلوبی نسبت به خارجیها دارند. اما دستگاه اداری که از قسمت ویزای وزارت خارجه آغاز میشود تا نهادهای زیرمجموعه مرتبط همچنان چالشهای بسیاری دارند که برای گردشگران مشکلات بسیاری را ایجاد میکند.