عکس متفاوت الهه محمدی و نیلوفر حامدی روی صفحه اول روزنامه مشهور
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه هم میهن، امروز، روز خبرنگار است. روزی برای کسانی که کارشان پرسش است و پیگیری، حقیقت است و صداقت، تحریر است و رقم زدن. خبرنگاری حرفهای است که از گذشته تاکنون سخت بوده و زیانآور. اما این روزها کار از سختی گذشته است. اگر در سالهای گذشته خبرنگاران همیشه درگیر مسائلی چون مشکلات معیشتی، مسائل صنفی، وضعیت آزادیبیان، دسترسی به اطلاعات و نداشتن امنیت شغلی بودند، اما وضعیت هرچه بود باز هم میشد نفس کشید، میشد انتقاد کرد و کمتر نگران بود. اکنون اما فضا و شرایط فرق کرده است. تمام مشکلات قبلی به قوت خود باقی است و مشکلات پیچیده دیگری هم به حرفه خبرنگاری اضافه شده است.
روزنامهنگاری این روزها از سخت و زیانآور بودن گذشته و شغلی پرخطر شده. نوشتن دشوار شده. هنگام نوشتن یک متن انتقادی باید بار حقوقی کلمهها را بیشتر از قبل در نظر داشت. باید روی هر کلمه مکث کرد که مبادا مسئلهای ایجاد کند. اما شرایط هرچه که هست خبرنگار باید صدای مردم باشد. باید حرف دل مردم را بزند. نوری باشد مقابل تاریکی. در چندسال گذشته بهخصوص از پارسال که جامعه عاصی، ملتهب و نگران است و مطالبات بیشتری دارد، نوشتن از درد جامعه نیز تبعات بیشتری پیدا کرده است. سختی کار روزنامهنگاری به شرایط جامعه برمیگردد. جامعهای که در آن خیلی چیز ها سرجای خودش نیست. به هر حوزهای که نگاه کنیم با انبوه مسائل و مشکلات مواجه میشویم. در سوی دیگر مردمی ناراضی قرار دارند. مردمی که خود را در جامعهای مییابند که در سراشیبی قرار گرفته است. معتقدند فرصتهای جامعه، عادلانه توزیع نشده است. جامعهای که بنیانهای اخلاقی خود را بیشازپیش از دست میدهد، اعتماد اجتماعی در آن پایین است و آیندهای روشن پیش روی خود نمیبیند. رسانهها در سالهای اخیر از نارضایتی مردم نسبت به وضع عمومی و بیاعتمادی به نهادهای عمومی، تأثیر منفی پذیرفتهاند.
بههمیندلیل، نقش رسانهها تا حد زیادی تابع بازسازی تغییر سیاستهای رسمی است. این مردم با چنین نگاهی قطعاً به رسانههایی نیاز دارند که صدایشان باشند و بتوانند به آنها اعتماد کنند. رسانههایی که با مشی و منش بیطرفانه خودشان بتوانند رنگ و بوی جامعه را منعکس کنند. رسانههایی که بتوانند راست و مستقیم سراغ مهمترین موضوعهای کشور بروند و به تحلیل پدیدهها و واکاوی رویدادها بپردازند.
اینجا اما چند تغییر نسبت به سالهای گذشته صورت گرفته که کار را دشوار و فضای رسانهای کشور را با چالش مواجه کرده است؛ نخست اینکه رسانهها با یک گروه از شاکیان حرفهای روبهرو شدهاند. کسانی که هر روز شغلشان شکایتکردن از محتوای روزنامههاست. هر روز با این نگاه که از لابهلای سطور روزنامهها گافهایی پیدا کنند و شکایتی را ضمیمه آن کرده و به دادسرا بفرستند. خب چنین پدیدهای قطعاً روی کار روزنامهنگاری تاثیر میگذارد.
مسئله دیگر اینکه، رسانهها اعم از مکتوب و آنلاین در بخشهایی از ساختار رسمی کشور بهعنوان ابزاری دیده میشوند که باید روایت مطلوب قدرت را بیان کنند. وقتی شیوه روایتگری در رسانههای رسمی در قالبهای محدودکننده قرار میگیرد طبیعی است که جایگاه خودش را از دست میدهد و تضعیف میشود. بدتر اینکه ازسوی جامعه پس زده میشود و اعتماد مردم را از دست میدهد. درحالیکه رسانه باید در خدمت بازتاب واقعیتها و حقیقتهای جامعه باشد. اما اگر ساختار قدرت علاقمند باشد که رسانه به روایتهایی تبلیغی بپردازد که تمام حقایق را بازتاب نمیدهد، اینجاست که رسانه نقش بوق را پیدا میکند. بهعنوانمثال در ماجرای اعتراضهای مردم از سال گذشته تاکنون همواره پرسشهای متعددی وجود داشته و دارد که بدون پاسخ مانده و البته ورود به آنها نیز تبعات خاص خودش را دارد. وقتی پرسش وجود داشته باشد، قطعاً روزنامهنگاران دنبال پاسخ آن خواهند بود، اما پاسخ گرفتن و شفافکردن ابهامها، بسیار دشوار و پرهزینه شده است. نمونه آن الهه محمدی و نیلوفر حامدی که انتظار بود دادگاهشان بهشکل علنی برگزار شود و هنوز معلوم نیست به چه اتهامی نزدیک یکسال است که در زندان بهسر میبرند.
نظام سیاسی ایران باید تحمل و رواداری خودش را بالا ببرد و از محدودیتهای موجود بر خبرنگاران و رسانهها برای بازتاب نگاه و خواستههای مردم بکاهد، چون نقش رسانهها تا حد زیادی تابع بازسازی تغییر سیاستهای رسمی است.
این روزها که مردم تشنه حقیقت هستند، همه گروهها و شخصیتهای سیاسی لازم است با جسارت بیشتری از آزادیبیان و آزادیمطبوعات دفاع کنند تا مرجعیت مطبوعات و روزنامهنگاری حرفهای بیشازاین از دست نرود. خبرنگاران باید بتوانند آزادانه و مستقل از خواستهها و حرکتهای اعتراضی بگویند و بنویسند. امروز روز خبرنگار است. روزی است برای کسانی که میخواهند در چارچوب قانون اساسی بهشکل آزاد و بدون ترس و واهمه از خطر اخطار، شکایت و بازداشت بنویسند. آزادیمطبوعات بخش مهمی از آزادیبیان در کشور است. توسعه بدون آزادیبیان رخ نمیدهد. مطبوعات که آزاد نباشند، فساد رشد پیدا میکند. این روزها صدای مردم بودن بسیار دشوار شده و نوشتن برای مردم، دشوارتر. روزنامهنگاری حال و روز خوبی ندارد. روزنامه و روزنامهنگار را دریابیم که امروز تنهاتر از همیشه است.