فرصت کوتاه برای حل پرونده هستهای ایران
به گزارش اقتصادنیوز؛ رابرت مالی، رئیس گروه بینالمللی بحران (International Crisis Group)، و هماهنگکننده امور خاورمیانه در دولت دوم اوباما، حالا مسئولیت هدایت و اجرای دستورکار دولت جو بایدن در قبال ایران را به عهده گرفته است. دستورکاری که به نظر میرسد اولویت آن بازگشت به برجام برای مهار فوری برنامه هستهای ایران در گام اول، و تلاش برای رسیدن به یک توافق گستردهتر و قویتر در گامهای بعدی است.
مطالب مرتبط؛
مالی و ظریف در وقت طلایی| مأموریت ویژه نماینده بایدن درباره برجام
سیگنال آشتی جویانه بایدن به ایران
جنجال علیه اولین تصمیم بایدن درباره ایران
اتمام حجت ایران با کاخ سفید
نقشهراه عملیاتی برای احیای برجام
مالی که پیشتر -قبل از آغاز گامهای ایران در کاهش تعهدات برجامی- معتقد بود دولت آمریکا باید بدون پیششرط به برجام بازگردد، در آخرین اظهارات خود درباره توافق هستهای ایران، در ژانویه ۲۰۲۱ به پایگاه آکسیوس گفته است: رسیدن به توافق پایدار با ایران با بازگشت به توافق قبلی در گام اول امکانپذیرتر است، و همچنین دستیابی به توافق مقدماتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن، آسانتر خواهد بود.
مجری سیاستهای کاخ سفید در قبال ایران کیست؟
مالی نقشی برجسته در مذاکرات برجامی ایفا کرد و از آغاز گفتگوهای محرمانه ایران و آمریکا در عمان تا مذاکرات هستهای نهایی در وین حضور فعال داشت. آشنایی مالی با پرونده هستهای ایران و مذاکرهکنندگان ایرانی و قابلیتهای ویژه او در دیپلماسی، بایدن را مجاب کرد تا به رغم مخالفتهای تند برخی راستگرایان، او را به عنوان نماینده ویژه امور ایران انتخاب کند.
مخالفان رابرت مالی اغلب وی را متهم کردهاند که نسبت به اسرائیل سرسخت و نسبت به ایران تساهلجو است. اما یک مقام ارشد دولت بایدن در دفاع از مالی، وی را "یک متخصص خاورمیانه فوق العاده متبحر که به دلیل برخورد اصولی خود با موضوعات پیچیده سیاست خارجی مورد احترام است" خواند. افرادی که با مالی کار کرده اند میگویند او اصلاً ایدئولوژیک نیست و برای استدلال ارزش قائل است.
این مقام مسئول در گفتوگو با پالیتیکو گفت که مالی دارای "رهبری ارزش محور بینظیر در خدمات عمومی و محافل غیرانتفاعی است، هر کسی که تا به حال با راب کار کرده است می داند که او هرگز از به چالش کشیدن خرد متعارف و یا پرسیدن سوالات سخت در راستای به خدمت گرفتن سیاست بهتری برای مردم آمریکا، هراسی ندارد."
یکی از مقامات سابق دولت اوباما که از نزدیک با مالی در خاورمیانه همکاری داشته نیز میگوید: "او دوست دارد نگاهی همهجانبه در مورد همه دیدگاهها داشته باشد ، و به نظرات افراد سراپا گوش میدهد، هم به نظر افرادی که برای او کار میکنند و هم به نظر افرادی که تحتالشعاع سیاستهای او قرار میگیرند."
یک منبع دیگر نزدیک به کاخ سفید بایدن میگوید جدول زمانی مذاکرات "فشرده" است و برای کسی که میخواهد مسئله را به سرعت -تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن- پیش ببرد، فرصت بسیار کمی وجود دارد. اما ورود مجدد به مذاکرات برای مالی فضای آشنایی است، و این دلیل اصلی آن است که دولت بایدن قصد دارد از او برای این نقش استفاده کند.
اما راب مالی که خود یکی از معماران برجام و از منتقدان خروج ترامپ از آن بوده است، درباره وضعیت کنونی روابط میان ایران و آمریکا، بازگشت ۲ کشور به تعهدات توافق هستهای و چشمانداز تعامل گستردهتر، چگونه فکر میکند؟
رویکرد مالی درباره برجام و روابط ایران و آمریکا
رابرت مالی در پاییز سال ۲۰۱۹ و یک سال پس از خروج دولت ترامپ از برجام در گفتوگویی به ابعاد مختلف این اقدام، و تبعات و پیامدهای ناخواسته آن پرداخت و سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ را محکوم به شکست دانست. پیشبینیهای ۲ سال پیش رئیس گروه بینالمللی بحران درباره کارآمدی سیاستهای تهاجمی ترامپ علیه ایران و واکنشهای احتمالی تهران قابل توجه است. ویدئوی زیر بخشهایی از گفتوگوی سال ۲۰۱۹ رابرت مالی با BBC است که دیدگاه وی درباره برجام و روابط تهران و واشنگتن را به خوبی نشان میدهد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو به بررسی سناریوهای مختلف برای توافق هستهای میپردازد و پیشبینی میکند که ایران بزودی واکنش متقابل نشان خواهد داد و احتمالا تعهدات خود در توافق را نقض کند. وی در عین حال ابراز امیدواری میکند که در صورت شکست ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰، مسیر تعامل ایران و آمریکا تدریجاً بهبود یابد.
مالی در اوایل ماه ژانویه به وبگاه خبری Axios گفته بود که رسیدن به توافق پایدار با ایران ابتدا با بازگشت به توافق قبلی امکانپذیر خواهد شد. مالی معتقد است هر اقدامی در راستای از سرگیری تعامل میان ایران و آمریکا در درجه اول مستلزم بازگشت بدون پیششرط به برجام است.
مالی همچنین میگوید دستیابی به توافق مقدماتی تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن، آسانتر خواهد بود. وی بر این باور است که در صورت فرسایشی شدن پروسه بازگشت کامل به تعهدات، راهکار ثانویه رسیدن به یک تفاهم موقت پیش از پایان کار دولت میانهروی روحانی است.
در صورتیکه بنبست کنونی بر سر اینکه کدام کشور باید گام نخست را بردارد، تداوم یابد، و یا روند بازگشت کامل ۲کشور به کندی و بصورت گامبهگام طی شود یا طرفین در این مسیر دچار اختلاف نظر شوند، احتمالاً هدف کوتاهمدت آمریکا، به جای بازگشت کامل به برجام، رسیدن به یک تفاهم همکاری موقت خواهد بود.
راب مالی با اشاره به احتمال قدرت گرفتن یک دولت تندرو در ایران هشدار داد که این امر روند کار را از آنچه هست، دشوارتر خواهد کرد، اما راهبردهای سیاسی و تصمیمات کلان در ایران، در نهایت باید توسط رهبری عالی این کشور تعیین یا تأیید شوند.
مالی درباره اقدامات اخیر ایران در نقض تعهدات برجامی به Axios گفت: "برخی از اقداماتی که ایران انجام میدهد، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. من فکر میکنم که در مرحلهای قرار داریم که فشار بیشتر ممکن است به تغییر رویکرد بایدن منجر شود."
گزارش گروه بینالمللی بحران
رابرت مالی در بخشی از گزارش مفصل گروه بینالمللی بحران در روزهای پایانی سال ۲۰۲۰ درباره چشمانداز ۱۰ تقابل احتمالی سال ۲۰۲۱، به روابط ایران و آمریکا و چشمانداز تعامل یا تقابل ۲ کشور نیز پرداخته بود.
وی درباره وضعیت کنونی روابط ایران و ایالات متحده و چشمانداز آن در سال ۲۰۲۱ نوشته است:
در ژانویه 2020 ، ترور قاسم سلیمانی فرمانده ارشد ایرانی توسط ایالات متحده، تنشهای میان تهران و واشنگتن را به نقطه جوشش رساند. با این حال، پاسخ ایران نسبتاً محدود بود و علیرغم اینکه فضای پرتنش به طرز خطرناکی باقی ماند، هیچ یک از طرفین تشدید تنش را ترجیح ندادند. دولت جدید ایالات متحده به ویژه با بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ میتواند سطح تنش در خطرناکترین مقابله جهان را فروبنشاند. اما بازگشت سریع آمریکا به برجام، به موازات مدیریت روابط با عربستان سعودی و اسرائیل -که هر دو تقابل جدی با ایران دارند- و نیز هدایت آنها به مذاکره درباره مسائل منطقهای، چندان آسان نخواهد بود.
سیاست دولت ترامپ در قبال ایران موسوم به فشار حداکثری به معنای خروج از برجام و اعمال تحریمهای شدید یکجانبه علیه ایران بود. وی امید داشت با این روش ایران را به اعطای امتیازات بیشتر در زمینه برنامه هستهای و نفوذ منطقهای خود وادار کند. و برخی مقامات امید به سرنگونی دولت در تهران داشتند.
در طول دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، برنامه هستهای ایران با خروج فزاینده از محدودیتهای برجامی، پیشرفت قابل توجهی داشت. تهران به موشکهای بالستیک دقیقتر و بیشتری دست یافت. رویدادهایی از قبیل ترور سردار قاسم سلیمانی در خاک عراق و حمله به تأسیسات انرژی عربستان سعودی که به تهران نسبت داده شد، چهره منطقه را بیش از هر زمان دیگری با نقشهای جنگ گسترده آمیخته است. نشانهای هم وجود ندارد که دولت ایران، در معرض سقوط قرار دارد.
حتی در روزهای پایانی دولت، ترامپ بر شدت فشارها افزوده و تحریمهای بیشتری اعمال کرده است. ترور یک دانشمند برجسته هستهای ایران، که به اسرائیل نسبت داده شده، بر شدت تنشها افزود و باعث شد ایران تهدید به گسترش برنامه هستهای کند. به نظر میرسد واشنگتن و برخی متحدانش مصمماند با حداکثر تهدیدات علیه ایران ابتکار عمل دولت بایدن را محدود کنند. خطر بروز یک رویارویی نظامی تمام عیار پیش از ترک کاخ سفید توسط ترامپ همچنان وجود دارد و این در حالی است که منافع آمریکاییها در عراق مورد هدف قرار میگیرد.
جو بایدن اعلام کرده این مسیر را تغییر خواهد داد. او وعده داده در صورت پایبندی مجدد ایران به برجام، دوباره به آن بپیوندد، سپس به دنبال مذاکره در مورد توافقات بعدی بر سر برنامه موشکی و سیاست منطقهای ایران خواهد بود. از سوی دیگر تهران نیز آمادگی خود را برای پایبندی متقابل به توافق هستهای موجود اعلام کرده است. این امنترین و سریعترین نوع قماری است که برای هر دو طرف وجود دارد؛ هر چند موانع زیادی در این راه وجود دارد.
دو دولت باید در مورد گامهای لغو تحریمها و اعمال محدودیتهای هستهای توافق کنند. با این حال مهلت لازم برای رسیدن به چنین توافقی احتمالا بسیار کوتاه است؛ انتخابات ریاستجمهوری در ایران در ماه ژوئن انجام میشود و پیروزی یک نامزد تندرو تقریبا قطعی است.
اگر تا آن زمان دو طرف به برجام برگردند، چالش بزرگتر رفع تنشهای منطقهای خواهد بود که میتواند حتی در صورت بازگشت به برجام، آینده آن را به خطر اندازد. دولتهای اروپایی در حال بررسی احتمال سوق دادن ایران و کشورهای عربی خلیج فارس به گفتوگو برای کاهش تنشهای منطقهای و جلوگیری از بروز سهوی جنگ هستند. دولت بایدن میتواند از قدرت دیپلماسی خود برای پشتیبانی از این روند استفاده کند وگرنه ممکن است آیندهای بغرنج در انتظار باشد.