اشتباهات صادق و علی لاریجانی در دو استعفا
نیلوفر مولایی: استعفای صادق آملی لاریجانی از شورای نگهبان و علی لاریجانی از مسئولیت اجرای توافق نامه 25 ساله ایران و چین تحلیل ها درباره حذف برادران لاریجانی از سیاست را جدی تر کرده است.
گرچه حسین میرمحمد صادقی از هماهنگی علی لاریجانی با رهبر انقلاب سخن گفته و معتقد بود اتفاق عجیبی در پس این استعفا نیست اما برخی نیز معتقدند که این استعفاها زمینه ساز کمرنگ تر شدن حضور برادران لاریجانی در سیاست است.
حسن غفوری فرد، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتوگو با اقتصادنیوز می گوید:« اتفاقات رخ داده مانند استعفای آقای صادق لاریجانی از شورای نگهبان، موقعیت برادران لاریجانی را تضعیف کرده است. تا جایی که من میدانم، قبلا هم مواردی از این استعفاها بوده اما شاید انقدر تاثیر نداشته است. به نظر من آقایان یک سری اشتباهاتی انجام دادند که نتوانستند جبران کنند. آقای صادق لاریجانی، حکم ریاست جمهوری آقای رئیسی را در شورای نگهبان امضا نکردند. صحبت های آقای علی لاریجانی در زمان کاندیداتوری انتخابات در رابطه با اینکه ریاست جمهوری را دادگاه و پادگان خوانند، از همان اشتباهات است.»
مشروح گفتگوی حسن غفوری فرد، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری را در ادامه می خوانید.
****************
* آقای غفوری فرد، ارزیابی شما از استعفای آقای لاریجانی از مسئولیت اجرای قرارداد 25 ساله ایران و چین چیست؟
اصولا استعفا در جمهوری اسلامی کار جالبی نیست. استعفاهایی را هم که ما قبلا شاهدش بودیم ذهنیت بدی را برای افراد ایجاد کرده است. من هم خیلی به این استعفاها نظر مثبتی ندارم. من فکر میکنم هرکسی که مسؤل است، باید ادامه بدهد تا مسؤل بالاتر اگر صلاح دید شخص دیگری را جایگزین کند، آمادگی داشته باشد. اما این استعفا، با توجه به بحثی که در مورد کنارهگیری آقای لاریجانی پیش آمد، یکه زمینه منفی ایجاد میکند.
استعفای لاریجانی میتواند در آینده تأثیر منفی داشته باشد
استعفای آقای صادق لاریجانی از شورای نگهبان که خدمات خوبی را هم در این شورا و هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه دادند، یک ذهنیت منفی برای خانواده لاریجانی ها ایجاد کرد.
آقای علی لاریجانی که یک دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بودند به ارائه خدمات خوبی در رابطه با مسائل منطقه پرداختند. در یک سفری که همراه ایشان در چند کشور اسلامی بودم در دیدار با روسای مجلس اندوزی و سوریه خدمات خوبی ارائه دادند و به مسائل منطقه مسلط بودند.
با کناره گیری آقای لاریجانی نمی توان گفت که دست دولت باز شده است، زیرا دست دولت آقای رئیسی بسته نیست و با کسی تعارف ندارد. افرادی را که صلاح می دانستند را تغییر دادند و چند استاندار، معاون وزیر و مدیران ارشد توسط رئیس جمهور تعیین شدند.
آقای علی لاریجانی بیشتر به عنوان نماینده مقام معظم رهبری به چین رفتند و پیگیر این برنامههای ۲۵ ساله بودند. در مجموع به نظرم این استعفا میتواند در آینده تأثیر منفی داشته باشد. البته آن کنارهگیری آقای صادق لاریجانی، که از لحاظ علمی خدمات خوبی را ارائه کردهاند. یا اینترنت را آقای محمد جواد لاریجانی به ایران آوردند. آقای علی لاریجانی هم در مجلس خدمات خوبی ارائه کردهاند، به نظر نمیآید استعفا، روش مناسبی برای کار ایشان باشد.
بار سنگین معاون اولی روی دوش مخبر
نکته بعدی هم این است که آقای رئیسی، آقای مخبر را برای جایگزینی ایشان معین کردند. آقای مخبر بار سنگین معاون اولی را به عهده دارند. به علاوه اینکه ایشان مسؤل هماهنگی تیم اقتصادی کشور هم هستند. ما فشارات بسیار زیادی را در ناهماهنگیهای تیم اقتصادی دولت در دوران آقای روحانی و خاتمی، دیده بودیم. آن زمان که آقای خاتمی رئیس جمهور شدند، به پیشنهاد ما، آقای ناطق رای آوردند وما هم حمایت کردیم. منتهی تنها توصیه ما این بود که ما هیچکس را برای مجلس پیشنهاد نمیدهیم؛ اما انشاءالله که تیم اقتصاد هماهنگ باشند اما، متاسفانه اختلافاتی ایجاد شد. به خصوص در شرایطی که بزرگترین مشکل مملکت اقتصاد معیشتی بود و هدف در برنامه برجام این بود که مشکلات اقتصادی مملکت و تحریمها حل بشوند.
در حال حاضر آقای رئیسی، آقای مخبر را برای اجرای سند راهبردی ایران و چین معین کردهاند و به نظر من پیشنهاد خوبی است؛ اما، خود مسئولیت معاونت اولی یک بار سنگین است، حالا بار رابطه تجاری با چین و آن برنامه ۲۵ ساله هم اضافه شده است که ممکن است آقای مخبر نتواند به صورت کامل به هر دو مسئولیت برسند. به علاوه اینکه قاعدتا باید هم مثل کشور ژاپن معاون اول در حد نخست وزیر باشد، اگر بخواهد همتا باشد، باید معاون اول چین «آقای "لی که چیانگ» مسئول اجرای این سند شود.
چین مجری سند 25 ساله را تغییر می دهد؟
ایشان به عنوان پریمر معرفی خواهند شد. اما به نظر من بعید به نظر میرسد که چین بخواهد اینکار را بکند. حالا اگر فردی در سطح وزیر یا معاون وزیر امور خارجه برای اجرای این سند معرفی نکنند، یک مقداری از لحاظ دیپلماسی دچار مشکل خواهیم شد. اما مشکل دیگری هم که به وجود خواهد آمد این است که، همتای چینی هم حضور داشته باشد ولی نتواند در یک حد قرار گیرد برای همین باید مجریان این سند هردو در یک سطح باشند. درست مثل کشتی که دو نفر هم وزن خواهند بود. در دیپلماسی هم دو نفر که میخواهند یک برنامه را مشترک پیش ببرند، باید در حد هم باشند.
مخبر از پس اجرای توافق 25 ساله برمی آید؟
* اگر چین کسی را هم وزن آقای مخبر قرار ندهد چه مشکلاتی ایجاد میشود؟
بار کار آقای مخبر بسیار سنگین خواهد بود و هنوز هم چیزهایی را لحاظ نکردهاند. معاونت اول خودش بحثهای بسیار زیادی را دارد و عملا اداره امور دولت به دست معاون اول است. علاوه بر آن، آقای رئیس جمهور مسؤلیت هماهنگی تیم اقتصادی کشور را هم به عهده ایشان واگذار کرده است که کار خوب اما بسیار پرباری برای ایشان رقم می خورد. عموما چون ما با کار اجتماعی مشکل داریم، در همه سطوح، گاهی اوقات چند وزیر، از لحاظ اقتصادی، بانک مرکزی، دارایی و برنامه اقتصاد وزارت نفت را بخواهند با هم هماهنگ کنند، بار خیلی سنگینی است.
دولت چین در سال ۹۴ به ایران آمدند، یک پیشنهادی ارائه دادند و یک بیانیه مشترکی هم داده شد اما تا بخواهد به عمل برسد، 6 سال طول کشید. در این فاصله، دولت چین با ۲۵ کشور دیگر قرارداد منعقد کرد. یعنی با صد و دوازده کشور قرار بسته است. یک قرادادی با این وسعت، نیاز به یک آدم تمام وقت دارد.
بعید میدانم که آقای دکتر مخبر، بتوانند این کار را هم به کار خودشان اضافه بکنند. به هر حال، باید امیدوار باشیم که پیشنهاد آقای رئیس جمهور عملی به شوند.
خداوند به رئیس جمهوری یک لطفی کرده است و در این مدت کارهای خوبی انجام دادند و نتایج خوبی را هم داشتند. نگرانیهایی هم اگر وجود داشت تا الان برطرف شده است. در تمام کارهای خود پیشرفت کرده اند و امیدوارم این کار هم برکت داشته باشد. اما من نظرم این بود که چین هم یک نفر را هم وزن و در شأن آقای مخبر تعیین بکند نه اینکه در حد یک معاون وزیر روی کار باشد.
اشتباهاتی که صادق و علی لاریجانی انجام دادند
* آقای غفوری فرد، به نظر شما استعفای آقای لاریجانی می توان نشانه این باشد که ایشان از قدرت و سیاست فاصله گرفتهاند؟
به نظر من اتفاقاتی رخ داده مانند استعفای آقای صادق لاریجانی از شورای نگهبان، موقعیت برادران لاریجانی را تضعیف کرده است. قبلا هم مواردی از این استعفاها بوده اما شاید انقدر تاثیر نداشته است. دیگری اینکه آقای صادق لاریجانی، حکم ریاست جمهوری آقای رئیسی را در شورای نگهبان امضا نکردند. به نظر من این ها یک سری اشتباهاتی بودند که نتوانستند جبران کنند.
صحبت های آقای عای لاریجانی در زمان کاندیداتوری انتخابات در رابطه با اینکه ریاست جمهوری را دادگاه و پادگان خواندند، از همان دلایل است. در مجموع میشود گفت که موقعیت سیاسی آنها آسیب دیده است. آقای باقر لاریجانی کمتر آسیب دیدند، زیرا بیشتر فعالیتهای علمی داشتند. با این حال، این اشتباهات به موقعیت ایشان آسیب زده، اما قابل جبران است.
لاریجانی می تواند به قدرت برگردد اگر...
*ممکن است آقای لاریجانی به قدرت برگردند؟
من فکر میکنم که قابل جبران است. به طور مثال، یک بار آقای هاشمی رفسنجانی، در انتخابات مجلس نفر سیام شدند، چند سال بعد با اختلاف بسیار زیاد در انتخابات مجلس خبرگان پیروز شدند. این نشان میدهد که ایشان توانسته بودند که با حوادث سیاسی کشور، به طور منفی برخورد نکنند و تصمیم صحیح بگیرند. چندین بار از این مسائل پیش آمد.
بله ایشان میتوانند به قدرت بازگردند. مدیری قوی هستند، سابقه خوبی هم دارند، سلامت نفس دارند و میشود از تمام اینها استفاده کرد که اگر ایشان تصمیات صحیح بگیرند و از گرفتن تصمیمات احساسی اجتناب بکنند، امکان بازگشت ایشان به طور کامل وجود دارد. البته اگر ایشان خودشان بخواهند دوباره وارد سیاست به شوند.
به طور مثال، من در دور سوم مجلس دیگر نمیخواستم حضور داشته باشم و احساس کردم که دیگر کافی است. ممکن هم هست که آقای لاریجانی دیگر تمایل نداشته باشند که در کارهای سیاسی آن هم در این حد بالا بازگردند. همین استعفای ایشان هم شاید نشان میدهد ایشان ترجیح میدهند به کارهای فرهنگی یا کاری دیگر بازگردند. اما اگر بخواهد برگردند، راه محدود نیست و حتما میتوانند به قدرت برگردند.
نظام با کناره گیری یک نفر آسیب نمی بیند
* کنارهگیری چهرههای با سابقه چقدر میتواند آسیبزا باشد ؟
نظام خیلی بالاتر از آن است که بخواهد با کنارهگیری یک نفری آسیب ببیند. نظام جمهوری اسلامی یک قدرت الهی و مردمی بسیار بالا برخوردار است که کنارهگیری یک نفر در شغلی که خیلی هم اهمیت ندارد، که اگر در مجلس بودند ممکن بود تاثیر گذار باشد. یک شغلی که برای توسعه ایجاد میشود، نمیتواند برای نظام خیلی هزینه داشته باشد. هزینه برای خود افراد بسیار بیشتر خواهد بود. نظام جمهوری اسلامی از نظر من قویترین نظام مردمی در جهان است و بنابراین کنارهگیری چندنفر، تاثیر چندانی ندارد و کار خودش را در این سالها با موقیت انجام داده است.
احمد وحیدی آدم احمدی نژاد است؟
*با توجه به انتصابات اخیر دولت، می توان این برداشت را داشت که دولت طیفی از عقلای اصولگرایان را کنار زده است و مدیران آقای احمدی نژاد یا به اصلاح احمدی نژادی ها روی کار آمدند؟
هیچکدام این افراد دیگر احمدینژادی نیستند. یک زمانی آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بودند و یک عده با ایشان همکاری کردند. این افراد با شخصیت، راستگو و نخبه کشور هستند. موقعی که آقای احمدینژاد رئیس جمهور بودند، از آنان خواستند که با دولت همکاری کنند و این کار را هم کردند. کدام یک از این افراد را شما فکر میکنید که جزو عقلای اصولگرا نیستند؟ آقای احمد وحیدی وزیر کشور، آدم احمدی نژادی است؟
کنار زدن عقلای اصولگرا شایعه است و من خواهش میکنم از ابتدا این شایعات را پخش نکنید که موجب ناراحتی نشود. آقای رئیسی اصولگرا و رئیس جمهور همه کشور هستند.. آقایان ممکن است زمانی با آقای احمدینژاد که رئیس جمهور بودند همکاری کرده بودند.
از روحانی و خاتمی حمایت کردم زیرا....
خود من هم به این دلیل که مقام معظم رهبری گفته بودند با دولت همکاری کنید، به ایشان پیشنهاد دادم. نمیشود گفت که من احمدینژادی هستم. آقای احمد وحیدی وزیر کشور، وزیر دفاع دولت آقای احمدی نژاد بود یا وزرا دیگری مثل آقای میرکاظمی، آقای فرهاد رهبر؛ شخصیتهای نخبه و عقلا کشور هستند و یک مدتی با آقای احمدینژاد همکاری کردند. از زمان امام خمینی هم ما این را آموخته بودیم که هرکس مسؤل میشود، همه باید حمایت کنند. من بارها گفتهام که از همه حمایت میکنم و این کار را هم کردم. اول از آقای خاتمی و سپس از آقای روحانی هم حمایت کردم.
اگر اینگونه باشد که یک نفر رئیس جمهور باشد و بقیه مخالفت کنند که مملکت دچار مشکلات اضافی خواهد شد. اینها به عنوان یک رئیس جمهور هستند و مقام رهبری هم که گفتهاند همیشه باید از رئیس جمهور حمایت کرد. شخصا در زمان آقای خاتمی، گفتند حمایت بکنید و ما حمایت کردیم. آقای احمدینژاد هم همینطور. به این معنا نیست که ما بسیار شیفته آقای احمدی نژاد بودهایم و تا ابد هم به دنبال ایشان هستیم. احمدینژاد البته به چشم من دچار یک دگرگونی شدیدی شده و به جز یک تعداد محدود، دیگر کسی با او همکاری نمی کند.
آقای نیکزاد مگر وزیر دوران آقای احمدینژاد نبودند؟ ایشان یعنی جزو عقلای اصولگرا نیستند؟ البته از این افراد زیاد هستند و من اگر بخواهم همه را بشمارم نمیشود. چه در استانداری ها و چه در پستها و مسؤلیتهای دیگر، کسانی بودند که زمانی احساس مسؤلیت کردند که برای پیشرفت و توسعه مملکت به رئیس جمهور کمک کردند و بعد از آنکه آقای احمدینژاد دچار تحولات فکری شد، این افراد کنارهگیری کردند و در حال حاضر هیچ ارتباطی با آقای احمدینژاد ندارند.