واکنش تند جمهوریاسلامی به مقایسه میان مرقد امام و قبر حاکم پیشین امارات
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: در اردیبهشتماه گذشته هنگامی که شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان، امیر سابق امارات از دنیا رفت، در فضای مجازی تصویر قبر بسیار ساده او در کنار پوستری از ساختمانهای بلندمرتبه و مدرن امارات به همراه تصوری از حرم امام خمینی منتشر شد که زیرنویس معناداری داشت. در آن زیرنویس، تلاش شده بود به بیننده این تصاویر القاء شود که شیخ خلیفه توانست یک سرزمین عقبمانده را به پیشرفتهائی که این ساختمانهای بلندمرتبه و مدرن نماد آن هستند برساند ولی امام خمینی کشور پهناور پرثروت ایران را به جائی رسانده که حالا 90 درصد مردمش باید با دریافت یارانه زندگی کنند. تهیهکنندگان این مجموعه تصاویر، درصدد بودند این را هم القاء کنند که شیخ خلیفه با آن خدمت بزرگ که به امارات کرده، قبری ساده دارد ولی امام خمینی با آنهمه شعار سادهزیستی که میداد، در چنین مجموعه تشریفاتی بزرگی مدفون است.
نمیتوان انکار کرد که تهیهکنندگان این مجموعه تصاویر، از صنعت مغالطه حداکثر بهرهبرداری را کردند و موفق شدند خواستههای خود را تا حدودی به مخاطبان خود بباورانند. صنعت مغالطه، ترکیبی است از مجموع مطالب و مولفههای درست و غلط که مطرح کردن آنچه درست است با هدف حق به جانب جلوه دادن خود و ایجاد زمینه برای باورمند ساختن موارد غلط صورت میگیرد. همین ترکیب بظاهر هنرمندانه است که مغالطه را برای مخاطبان بیاطلاع از هدف مغالطهکننده باورپذیر میکند.
در مغالطه مربوط به مقایسه شیخ خلیفه با امام خمینی، باید اعتراف کنیم که ساخت و سازهای اشرافی و بیش از اندازه مورد نیاز حرم به بهانه تکریم امام خمینی، راه را برای کسانی که اقدام به چنین مغالطهای کردهاند هموار کرد. مغالطهگران را نمیتوان بابت این بخش از ادعایشان تخطئه کرد. امام خمینی با زندگی سادهای که داشت، قطعاً راضی به چنین تشریفاتی برای محل دفن خود نبود. این ساخت و ساز که متاسفانه هر روز بیشتر و تشریفاتیتر هم میشود قطعاً محکوم است و هیچ نسبتی با امام خمینی ندارد. کسانی که مرتکب چنین خطائی شدهاند باید پاسخگو باشند و از ادامه دادن به این خطا اجتناب نمایند.
بخش دیگر این مغالطه، تمجید از شیخ خلیفه بن زاید است که باید در دو قسمت مورد توجه قرار گیرد. یک قسمت به عمران و آبادانی امارات مربوط است که طبعاً با توجه به درآمد سرشار نفت و جمعیت کم امری طبیعی است. این کار را هرچند میتوان با نگاههای مختلف ارزیابی کرد ولی لزومی ندارد درصدد نکوهش آن باشیم. قسمت دوم این بخش، به قبر شیخ خلیفه مربوط میشود که بر روش مذهبی جمعی از اهل سنت مبتنی است. آنها حتی ساختن یک اطاق ساده و یا سقف بر روی قبرها را امری خلاف میدانند و به کسی اجازه چنین کاری را نمیدهند. بنابراین، نمیتوان سادگی قبر شیخ خلیفه را نشانه فضیلت معنوی یا بیاعتنائی او به دنیا دانست. شیخ خلیفه و همتایان اماراتی، عربستانی، بحرینی و... او را باید با کاخهای پرزرق و برق و بسیار تشریفاتی که تمام عمرشان را در آنها گذرانده و میگذرانند شناخت. آنها بخش اعظم درآمد نفتی سرزمینشان که بیتالمال است و به تمام مردم تعلق دارد را برای عیش و نوش و زندگی فوق تشریفاتی و سفرهای رویائی خود و اعضاء خاندانهایشان هزینه میکنند و اگر چیزی ماند، آن را به مردم میدهند. مهمتر اینکه سران امارات و عربستان و بحرین و سایر شیخنشینها مهرههای قدرتهای استعماری و صهیونیسم هستند و از خود اختیاری ندارند و کشورهایشان نیز از استقلال محرومند. چنین حاکمیتی، بهیچوجه افتخار محسوب نمیشود کمااینکه مردم خود این کشورها و ملت فلسطین نیز این حاکمان را عملههای رژیم صهیونیستی و آمریکا و انگلیس میدانند و فریب زرق و برقهای ظاهریشان را نمیخورند.
اوج مغالطهای که در این موضوع صورت گرفته، مرتبط دانستن وضعیت کنونی اقتصادی کشورمان با نهضت امام خمینی است. در این بخش، مغالطهکننده تمام دستاوردهای نهضت امام خمینی را نادیده گرفته و شرایط نامساعد اقتصادی کنونی را تنها نتیجه این نهضت دانسته است در حالی که این نهضت موجب رهائی ایران از سلطه استبداد داخلی و استعمار خارجی شد و کار بزرگ امام خمینی این بود که استقلال از دست رفته را به این کشور برگرداند و رژیم موروثی سلطنتی را که عقبماندهترین نوع حاکمیت است ریشهکن ساخته و نظام جمهوری اسلامی را که به آراء مردم متکی است جایگزین آن کرد. انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی در ایران به پیروزی رسید، شرف، حیثیت و اعتماد به نفس مردم را به آنان بازگرداند و دستهای مداخلهگران خارجی را که مشغول چپاول ثروتهای این کشور بودند و ملت را با تحمیل قوانین استعماری از قبیل کاپیتولاسیون و دریافت حق توحش تحقیر میکردند قطع کرد.
هرچند اکنون به دلیل ضعف مدیریتها مردم ایران با مشکلات اقتصادی مواجهند ولی نسبت دادن آن به امام خمینی که با رهبری انقلاب اسلامی توانست زمینه را برای شکوفائی استعدادها و پیشرفت همهجانبه کشور فراهم سازد، تحریف واقعیتهای تاریخ است. مدیران کشور باید در بعضی سیاستهای خود تجدید نظر کنند و با رفع تنگناهای اقتصادی و کاستن از تشریفات و زوائد حرم، امکان توسل دشمنان به مغالطههای گمراهکننده را از بین ببرند.