حمایت جانانه الیاس حضرتی از دولت رئیسی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه اعتماد، الیاس حضرتی در یادداشتی نوشت:
در آغاز و قبل از هر صحبتی، هفته دولت را گرامی میدارم و بر شهدای عزیز، از جان گذشته و بیبدیل این هفته، شهیدان رجایی و باهنر درود میفرستم. در عین حال به شخص آقای رییسجمهوری، تمامی اعضای کابینه، دولتمردان، وزرا و مجموعه افرادی که در قوه مجریه فعالیت میکنند، خسته نباشید گفته و به آنها درود میفرستم. واقع آن است که هر چند همه قوا، ارکان، دستگاهها و بخشهای کشور تلاش میکنند، اما مانند سنوات گذشته، بار سنگین مشکلات به دوش قوه مجریه افتاده است. نباید فراموش کرد این دولت نیز زیر فشارهای شدید پیرامونی قرار داشته است. هم فشار سنگین تحریمها و کارشکنیهایی که دشمنان به خصوص امریکاییها، صهیونیستها، سعودیها و... داشتهاند و هم فشارهایی که بر آمده از سوءمدیریتها و مشکلات داخلی است و در قالب فقر، فساد، کاستی و نزول شاخصها تجلی پیدا میکند؛ ناکارآمدیهایی که هر اندازه وسعت پیدا میکنند، زمینه سوءاستفاده دشمنان و اثرگذاری بیشتر تحریمها نیز بیشتر میشود و نهایتا ماموریتهای قوه مجریه را سنگینتر و کلیدیتر میکند. اما هر ساختاری که ظرفیتها، اختیارات و امکانات بیشتری دارد، مسوولیتهای سنگینتری نیز در قبال مشکلات دارد.
2) شکی در اینکه دولت فعلی و شخص آقای رییسجمهوری، صادقانه سخن میگوید و با نیت خالص به دنبال حل مشکلات است، وجود ندارد، اما نیت خوب برای رسیدن به مقصود کافی نیست و علاوه بر نیت خوب، مدیریت مطلوب، ابزارهای کارآمد، برنامهریزی اصولی و نیروی متخصص نیز نیاز است. دولت طی یکسال گذشته، هر چند علاقهمند به حل مشکلات بوده، اما برخی سادهانگاریها در مواجهه با واقعیات کشور باعث شد تا دولت نتواند به اهداف از پیش تعیین شدهاش برسد. در برهههای ابتدایی تشکیل کابینه، این تصور در دولت وجود داشت که مشکلات به راحتی حل خواهند شد، اما دولتهای قبلی به عمد ارادهای برای حل آنها ندارند. تصورات اشتباهی به سرعت رنگ باختند و واقعیات عریان و سخت جای آنها را گرفتند. دولت بر اساس برخی پیشفرضهای اشتباه فکر میکرد به سرعت میتواند، مشکلات را حل و فصل کند. در واقع تصور سادهای از مشکلات وجود داشت و گمان میشد به سرعت میتوان، مسائل و مشکلات را از پیشرو برداشت. در عمل اما دولت متوجه شد که کار به این آسانیها که برخی تصور میکنند، نیست، چراکه از دیر زمان و طی سالهای متمادی دامنه وسیعی از مشکلات، معادلات، مسائل و مصائب زیادی در هم تنیده و به هم وابسته شدهاند. از سوی دیگر هم امورات کشور، سیستماتیک و به هم مربوط است. به این صورت که حرکت یک مهره در یک بخش خاص، اثرات معینی بر سایر بخشها خواهد داشت. مبتنی بر این واقعیتهای مدیریتی است که در دنیا موضوعات در قالب یک مفهوم به هم پیوسته دیده میشوند و برای آنها راهکار کلان ارایه و یک الگوی مشخص از توسعه ارایه میشود. مانند اتومبیلی با هزاران قطعه که هر کدام وظیفهای دارند تا در نهایت یک هدف مشترک که حرکت ایمن است، عملیاتی شود.
3) این سادهانگاریها باعث شد، دولت نتواند نیروهایی متناسب با این شرایط سخت و دشوار را به کار بگیرد. باید توجه داشت، هر چند جوانگرایی یک ضرورت است، اما این جوانان باید در بطن آموزشهای مدیریتی و اجرایی آبدیده شوند تا در نهایت بتوان یک ساختار جوان و کارآمد را شکل داد. حضور جوانانی که در بطن حوادث و رخدادها آبدیده و باتجربه نشدهاند، باعث شد تا حجم آزمون و خطا در دولت بالا رود و بخشی از ظرفیتهای کشور تحتالشعاع این آزمون و خطا قرار بگیرد. البته نمیتوان انکار کرد که در برخی حوزهها از جمله وزارت نیرو، کارها بدون هیچ حاشیه خاصی پیش میرود و نیروهای متخصص از درون وزارتخانه به کار گرفته شدهاند. این روند در مورد وزارت امور خارجه و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری نیز به درستی طی شد. حضور عزتالله ضرغامی در راس هرم این وزارتخانه مهم و بهرهگیری از ظرفیتهای موجود در این بخش، باعث شد تا این بخشها عملکردهای مطلوبی از خود ارایه کنند. در نقطه مقابل اما برخی مدیران در سایر وزارتخانهها نیز جارو برداشته و بسیاری از افراد باتجربه و متخصص را با این تصور که باید بانیان وضع موجود را از دایره فعالیتها خارج کنند، برخی افراد بیتجربه را از ستادها و هیاتهای خاص جایگزین این افراد متخصص کردند.
این روند باعث شد تا حفرههای عمیقی در برخی وزارتخانهها ایجاد شود که پوشش آنها به کار و زحمت فراوانی نیاز داشته باشد.
4) این دولت در طول یکسال گذشته تلاشهایی را در برخی حوزهها صورت داد که میتوان تحلیلی از آنها صورت داد. محور نخست در حوزه سیاست خارجی بود که دولت بحث ارتباط و فعالیت اقتصادی و تجاری را به حداکثر رساند. میزان مراودات و سفرها افزایش چشمگیری پیدا کرده و دستاوردهای فراوانی کسب شده است. مناسبات ارتباطی ایران با برخی از این کشورها به نقاط حساسی رسیده بود که دولت آقای رییسی توانست این مناسبات را به وضعیت مطلوب بازگرداند. موفقیت بعدی دولت در بحث واکسیناسیون عمومی جامعه بود. هر چند بخش قابل توجهی از محمولههای واکسن توسط دولت روحانی خریداری شده بود، اما دولت سیزدهم به سرعت توانست از طریق شبکهسازی از مساجد و حسینیهها گرفته تا بقعهها، امامزادهها، ارتش، سپاه و... مطالبات مردم در این بخش را پاسخ دهد. طی چند ماه نخست با همکاری مطلوب صدا و سیما، دولت توانست اکثر ایرانیان را واکسینه کند و نگرانیها در این بخش را پایان دهد. در حوزه تولید واکسن نیز دولت گامهای قابل توجهی برداشت و برندهایی چون پاستور، برکت و... توانستند در این زمینه محصولات قابل قبولی را تولید کنند. نکته سوم مربوط به سفرهای استانی آقای رییسجمهور است، برخلاف بسیاری از اصلاحطلبان که نسبت به سفرهای استانی انتقاد کرده و آن را نکتهای منفی در کارنامه دولت قلمداد میکنند، شخصا از این رویکرد استقبال میکنم و معتقدم حضور میدانی رییسجمهوری و اساسا هر مدیر دیگری، دستاوردهای فراوانی به نفع مردم ایجاد میکند. زمانی که به عنوان نماینده فعالیت میکردم متوجه اهمیت حضور میدانی در درک مشکلات و دستیابی به یک تصویر شفاف از مطالبات مردم شدم. البته در کنار این حضور میدانی، نباید از ضرورت کارهای سیستماتیک، علمی و راهبردهای کلان غفلت کرد.
5) در کنار این بحث دولت در حوزه مسائل اقتصادی و باوجود تحریمها توانست سر و سامانی به نیازهای اجرایی و عمومی بدهد. به عنوان نمونه دولت توانست حقوق کارکنان، پرداخت یارانهها و تامین اقلام اساسی را به خوبی مدیریت کند. در حوزه مسکن به عنوان یکی از جدیترین مطالبات مردم، دولت وعده ساخت یک میلیون مسکن در هر سال را داده است. هر چند در سال نخست فعالیتها، دولت نتوانست وعدههایش را عملیاتی کند، اما توانست زمینه لازم برای ساخت مسکن مورد نیاز کشور طی سالهای بعدی را فراهم کند. امروز به قرارگاه خاتم رفته بودم و متوجه شدم سپاه نیز وارد میدان شده است تا بتواند زمینه ساخت مسکن صنعتی را فراهم کند. در کنار این دستاوردها باید به این واقعیت اشاره کرد که دولت در بیان دستاوردها و دیدگاههایش به مخاطب، عملکرد مناسبی نداشته است. بهرغم اینکه صدا و سیما و رسانههای همسو در اختیار دولت بودهاند، دولت نتوانست از این ظرفیتها برای ترویج گفتمان مورد نظرش در جامعه استفاده کند. نباید فراموش کرد که رسانههای منتقد طی یکسال گذشته نجیبانه با دولت برخورد کردند. سیاست ما در روزنامه اعتماد و بسیاری دیگر از رسانههای همسو این بود که به دولت کمک کنند و حتی اگر انتقادی از دولت صورت میگیرد، در راستای بهبود وضعیت کلی دولت باشد.
6) معتقدم در وهله نخست باید از تلاش دولت حمایت کرد، پس از آن نقصهای دولت را باید گوشزد کرد و نهایتا نیز اگر در جایی مشکلی اساسی وجود داشت و ضرورت اصلاح احساس میشد، باید به دولت نهیب لازم را زد. هر چند حرفهای زیادی درباره ضعفها، قوتها و ضرورتهای دولت داشتم، اما امروز تلاش کردم یادداشتی حمایتی از دولت بنویسم. در آخر هم ضمن بیان خسته نباشید، اظهار امیدواری میکنم که این بار سنگین را به بهترین شکل به سرمنزل مطلوب برسانند و در سال آینده ضعفهای کمتر و دستاوردهای بیشتری داشته باشند.