انگشت اتهام روزنامه دولت به سمت رسانههای منتقد/ اعتماد و جمهوریاسلامی متهمان ردیف اول
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه ایران، سال اول دولت سیزدهم در حالی به پایان رسید که کارشناسان و رسانههای مختلف به ارزیابی کارنامه آن مشغول هستند؛ اتفاقی که به واسطه رویکرد دولت با استقبال مواجه میشود و برخلاف گذشته به منتقدان برچسب بیشناسنامه، بی سواد و تغذیه شده از جای خاص داده نمیشود، حتی منتقدترین افراد و مسئولان رسانهای کاملاً مخالف دولت نیز در دیداری با رئیس جمهور فرصت داشتند تا دور میز هیأت دولت بنشینند و از دغدغههای خود و انتقادات موجود به شخص اول اجرایی دولت سخن بگویند. این اتفاق در حالی رخ داده که میتوان گفت در یک سال گذشته یک خانه تکانی اساسی در سیستم دستگاه اجرایی کشور صورت گرفته است، چرا که از پیر تا جوان در کوچکترین روستاها و دورافتادهترین شهرها به مسئولان کشور دسترسی داشته و مطالبات خود را مطرح و پیگیری میکنند.
یک اتفاق بینظیر در ادوار هفته دولت
در آخرین نمونه روز جمعه گذشته همه 31 استان کشور میزبان مردانی از دولت بوده و با آنها به صحبت و گفتوگو نشستند تا هفته دولت به مردمیترین هفته دولت در چند دهه گذشته تبدیل شود، البته این اتفاق رخ نمیداد اگر رئیس دولت ارادهای محکم برای تخریب دیوارهای بلند بی اعتمادی بین مردم و دولت که در هشت سال گذشته ساخته شد از خود نشان نمیداد. آیتالله رئیسی در یک سال گذشته به طور میانگین هر 9 روز در یک استان حضور و تأکید داشته است تا مصوبات دولتهای گذشته را که نیمه تمام مانده و عمر برخی آنها از چند دولت بالاتر میرود، تکمیل نماید. این اتفاق درحالی است که نه تنها دولتمردان گذشته به مردمی بودن اعتقادی نداشته بلکه از تبعات واکنشهای منفی مردم به آنها به شدت نگران بودند.
این تحول بنیادین در ساختار دولتی کشورمان که چندین دهه درگیر بوروکراسیها و نگاههای مرکززده و بی توجه به استانها و شهرستانهای پیرامونی بوده است از سوی هر فرد یا دولتی انجام میشد قابل تقدیر و احترام بود. این رویکرد در دولتداری قرن جدید ایران که میتواند شکافهای شکل گرفته بین ملت و دولت را پوشش داده و بازگشتی به آرمانهای انقلابی باشد مورد استقبال مردم و بسیاری از جریانها و سیاسیون با گرایشهای متفاوت قرار گرفته است.
فراری دادن متهم ردیف اول وضع موجود
با وجود این شخصیتهای زیادی از مسئولان دولت پیشین تا نیروهای رسانهای نزدیک به دولت قبل سعی دارند بیتوجه به این اتفاقات مهم نقاط قوت دولت جدید را نادیده بگیرند یا با پرداختن به موضوعات ساختگی، غیرواقعی و فرعی جای متن و حاشیه را عوض کنند؛ نگاهی به مواضع افرادی که به عنوان بانیان وضع موجود شناخته میشوند میتواند همین مسأله را به خوبی نشان دهد.
به جرأت میتوان گفت حملات به دولت سیزدهم از ساعات و روزهای ابتدایی آغاز به کار دولت سیزدهم شروع شد. تنها چهار روز از تحلیف آیتالله رئیسی گذشته بود که شکوری راد دبیرکل وقت حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به وضعیت بی دولتی و بی پناهی مردم در شرایط وخیم کرونایی اعتراض کرد و نوشت: «هنوز به قله پیک پنجم کرونا نرسیدهایم و اوضاع روز به روز وخیمتر میشود. در واکسیناسیون بسیار عقب هستیم. علاوه بر کمبود تخت و خستگی کادر درمان، سرم و دارو هم کمیاب شده است. در این وانفسا دغدغه اصلی رئیس جمهور تشکیل دولت جدید است. مردم واقعاً بیپناه ماندهاند. خدا به خیر بگذراند!» این دست انتقادات به وضعیت سلامتی مردم که در هفتههای ابتدایی آغاز به کار دولت دیده میشد البته بحق بوده ،چرا که شرایط کرونایی نگرانیهای بسیاری ایجاد کرده بود. کشتههای کرونایی به عدد 700 نفر در روز رسیده، بیمارستانها با کمبود تخت مواجه شده و حتی سرمهای درمانی نیز کمیاب شده بود و البته همه اینها هیچ ارتباطی با دولتی که تنها چند روز از شکلگیریاش میگذشت نداشت.در همین وضعیت بود که محمدعلی ابطحی رئیس دفتر دولت اصلاحات نوشت: «مهمانبازی تحلیف تمام شد. به فکر مردم باشید. دارند میمیرند هموطنانمان»؛ عباس عبدی نیز خواهان آن شد تا آیتالله رئیسی آمار واقعی مرگ و میرها را منتشر کند. همه اینها در شرایطی رقم خورده بود که دو سال از ورود ویروس کرونا به کشور میگذشت و حامیان دولت پیشین درخصوص عملکرد دولت روحانی تقریباً هیچ انتقاد جدی را مطرح نکرده بودند اما به یکباره در روزهایی که هنوز دولت جدید به طور کامل تشکیل نشده بود رئیس جدید دولت را در جایگاه متهم نشانده بودند. جالب آنکه کمتر از سه ماه قبل از این انتقادات ،رئیس جمهور وقت به صراحت اعلام کرده بود «واکسن ،سوهان قم نیست که فراوان باشد» و تقریباً هیچ کدام از رسانههای اصلاحطلب به این ادعا واکنش نشان نداده بودند،اما آیتالله رئیسی در اولین اقدام با اعلام اولویت «جان مردم» و تعیین ضربالاجل یک هفتهای برای دستگاههای مختلف و به کارگیری دیپلماسی فردی جهت خرید واکسن اقدامات لازم را به سرعت انجام داد و آثار آن در عرض چند هفته در کشور دیده شد. این اقدام جهادی در حالی رقم خورد که مقامات دولت سابق هر بار بهانه تحریم و FATF را برای این فاجعه در سطح کشور مطرح میکردند.
کاهش 100 درصدی مصرف گوشت!
شاید در تاریخ انتخابات ایران بی سابقه باشد که در سالهای ابتدایی دولت منتخب مردم، دولتمردان سابق به موضعگیریهای متعدد علیه دولت مستقر و ارائه آمارهای مخدوش برای تخریب آن بپردازند. رئیس سابق بانک مرکزی به عنوان نمایندهای مهم از دولت گذشته که در انتخابات کمتر از آرای باطله موفق به کسب رأی شده است همچنان در فضای انتخاباتی بهسر میبرد. سیاهنمایی علیه دولت به جایی رسیده است که سایت اصلاحطلب ایلنا اخیراً در مطلبی مدعی شده که مصرف گوشت قرمز در یک سال اخیر کاهش صددرصدی داشته است! و خود متوجه نشده است که کاهش 100 درصد معادل به صفر رسیدن یک فاکتور است. ولع این دست سیاهنماییها مضاف بر سانسور علل مشکلات که قاطبه آن میراث هشت سال حمایت همین رسانهها از مسیر غلط سیاستورزی در کشور بوده است، در بسیاری از رسانههای نزدیک به دولت سابق دیده میشود.
200 مفقودی در سیل!
نمونه دیگر این مسأله را میتوان در خبر کذبی دید که روزنامه شرق از مفقود شدن 200 نفر در سیل امامزاده داوود منتشر کرد. در حالی که مقامات مختلف دولتی از معاون اول، وزیر کشور و استاندار تهران با مدیریت میدانی سیل در این منطقه بدون واسطه مشغول خدمترسانی به مردم بودند و تحسین همه را برانگیخته بودند خبر این رسانه اصلاح طلب به سرعت در خروجی رسانههای بیگانه قرار گرفت. هرچند این روزنامه بعداً ادعای 200 مفقودی را ناشی از یک غلط تایپی معرفی کرد اما همین اقدام موجب تشویش افکار عمومی شد.
رسانههای دیگری مانند خبرآنلاین{نزدیک به علی لاریجانی}، جماران، روزنامه جمهوری اسلامی، روزنامه اعتماد، سایت «انتخاب» و... برخی مراجع خبری اصلاحطلب دیگر نیز تلاش داشتند تا با نادیده گرفتن دستاوردهای کمنظیر دولت سیزدهم بویژه در حوزههایی نظیر بهداشت، تجارت خارجی و سانسور توأمان میراث دولت گذشته نسبت به دولت مردمی بیمهری خود را نشان دهند. حاشیهسازیهای فراوان در مسائلی که نقطه قوت دولت سیزدهم است میتوان بخوبی در این رسانهها مشاهده کرد. به عنوان نمونه غلبه حاشیه بر متن را میتوان در موضوع سفر راهبردی رئیس جمهور کشورمان به مسکو و همچنین سفر ولادیمیر پوتین به تهران مشاهده کرد.
رسانههایی که رسانه نیستند!
همه این اتفاقها در حالی است که دستاوردهای سیاستهای اقتصادی دولت در یک سال گذشته جایی در این رسانهها ندارد. روند نزولی رشد نقدینگی، افت رشد پایه پولی، افزایش چشمگیر تجارت خارجی، رشد نزدیک به 60 درصدی ترانزیت خارجی، رشد 84 درصدی فروش نفت کشور، کاهش فاصله طبقاتی با بهبود ضریب جینی، شکستن رکوردهای مالیاتی و ارتقای شفافیت در دولت سیزدهم همه از موضوعاتی است که در این رسانهها بایکوت شده است. به نظر میرسد رسانههای مستقل و بدون وابستگی قصد نداشته یا نمیتوانند شفافسازی صورتهای مالی شرکتهای دولتی، بزرگتر شدن اقتصاد ایران، مثبت شدن رشد اقتصادی پس از نزدیک به یک دهه و دیپلماسی فعال اقتصادی و متوازن شکل گرفته را در رسانههای خود بازتاب دهند.