دوراندیشی نصرالله در جنگ اسرائیل/ بازی برای حزبالله عوض شد؟
به گزارش اقتصادنیوز، علیرغم لحن همراه با احتیاط حسن نصرالله، رهبر جنبش حزبالله و سخنان خویشتندارانه روز شنبه، وزیر دفاع اسرائیل هشدارهای شدیدی را علیه مردم لبنان صادر کرد.
به دنبال این، تشدید محسوسی در تبادل آتش میان دو طرف رخ داد. حزبالله ابتدا حملاتی را به مواضع اسرائیل در مزارع شبعا که آن را سرزمین اشغالی لبنان میداند، آغاز کرد. بسیاری با تعجب این پرسش را مطرح کردند که آیا این بدان معناست که حزبالله وارد نبرد تمام عیار میشود.
به نوشته الجزیره، در 11 نوامبر، نصرالله در سخنرانی دوم خود با خویشتنداری نسبی صحبت کرد و گفت که حزبالله حملات خود را به اسرائیل گسترش خواهد داد تا با حملات به لبنان همخوانی داشته باشد، اما نمیخواهد جنگی گستردهتر را برانگیزد.
عدم تطابق بین لحن نصرالله و پاسخ اسرائیل -که ادعا کرده همان کاری را که با غزه انجام داده با بیروت انجام دهد- سوالاتی را ایجاد کرده است از جمله اینکه آیا رهبران اسرائیل نوعی تردید یا اکراه از سوی نصرالله احساس کردهاند یا خیر.
ترومای فلسطینیان در لبنان
آنطو که اکوایران به نقل از الجزیره گزارش داده است، از زمان جنگ 1967 که تعداد زیادی از پناهجویان برای درخواست پناهندگی به لبنان آمدند، فلسطینیان حضور چشمگیری در لبنان داشتند. مبارزان فلسطینی از سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) از خاک لبنان برای حمله به اسرائیل استفاده کردند و در نهایت در جنگ داخلی لبنان از سال 1975 تا 1990 شرکت کردند.
به این ترتیب، برخی از جوامع لبنانی ترکیبی از تروما و خصومت نسبت به فلسطینیها را حفظ کردهاند. اما حتی در میان این گروهها، مخالفت گستردهای با اقدامات نظامی اسرائیل علیه غیرنظامیان در غزه وجود دارد.
متفاوت از سال 2006
در چنین شرایطی، به نظر میرسد رویارویی با اسرائیل، حزبالله را که از سال 2006 بیش از هر زمان دیگری هماهنگ است، نیرو بخشیده است. نصرالله و کادر رهبری حزبالله تلاش خواهند کرد تا این گروه را بازیگری منطقی نشان دهند که بیمحابا وارد جنگ گستردهتری با اسرائیل نخواهد شد.
جوزف داهر، نویسنده کتاب اقتصاد سیاسی حزب الله لبنان، به الجزیره گفته: «حزب الله از حمایتی که در سال 2006 داشت، برخوردار نیست. آنها از نظر اجتماعی و سیاسی بسیار منزویتر هستند.»
در ژوئیه 2006، حزب الله و اسرائیل در یک جنگ 34 روزه با یکدیگر جنگیدند که در آن 1150 نفر کشته شدند که بیشتر آنها غیرنظامیان لبنانی بودند. علیرغم خسارات و تلفات جانی لبنانیها، جنگ به عنوان یک نتیجه مساوی تلقی شد و محبوبیت منطقهای حزبالله را به دلیل توانایی آنها برای مقابله با قدرت نظامی اسرائیل افزایش داد.
اما در سالهای بعد، مجموعهای از رویاروییهای داخلی و مداخله آنها در جنگ داخلی سوریه، حمایت مردمی حزبالله را در خارج از پایگاهشان تحت تاثیر قرار داد.
در سال 2008، طی یک سری اختلافات با دولت، حزب الله غرب بیروت را به تصرف خود درآورد که خشم بسیاری در خارج از پایگاه هوادارنش را برانگیخت. این حزب همچنین در جریان اعتراضات اکتبر 2019 علیه وخامت اوضاع در لبنان، مخالفت طرفداران گذشته خود را مشاهده کرد.
صداهای مخالف در لبنان
نصرالله در سخنرانی روز شنبه خود به «صداهای مخالف در لبنان» اشاره کرد که میتواند شامل شخصیتهایی مانند نجیب میقاتی، نخست وزیر و ولید جنبلاط، رهبر جامعه دروزیها باشد که خواستار دور نگه داشتن لبنان از رویارویی گسترده تر با اسرائیل شدهاند. برخی ناظران هم معتقدند منظور نصرالله سمیر جعجع، رهبر حزب نیروهای لبنانی بود.
نیروهای ملی گرای راست لبنان مخالفان سرسخت حزبالله هستند و سلاحهای این گروه را به عنوان تضعیف حاکمیت و قدرت دولت مرکزی لبنان محکوم می کنند. در حالی که آنها تهدیدی وجودی برای حزبالله نیستند، این گروه از احساسات مخالفان خود آگاه است.
نیکلاس نوئه به الجزیره گفت: «حزب الله نیروهای لبنانی را یک تهدید نظامی نمی بیند. اما آنها عاملی در محاسبات گستردهترشان هستند».
داهر گفت که این نیروها از توانایی حزبالله برای به راه انداختن جنگ بدون حمایت دولت خشمگین هستند، اما آنها و متحدانشان ترجیح دادهاند که در این لحظه از زمان به طور خاصی پر سر و صدا نباشند.
محاسبات استراتژیک
نوئه گفت: «حزبالله در حال حاضر جنگ را نمیخواهد، اما اگر جنگ بیاید... از آن احتراز نمیکند». او معتقدست که برای حزبالله مهم است که اگر جنگ به بقیه لبنان گسترش یابد، به پای «اشتباهات محاسباتی حزب الله و یا اقدامات تحریکآمیزش» نوشته نشود.
با عنایت بر این واقعیت که حزبالله هر کاری انجام میدهد تا از یک جنگ بزرگ دور بماند، آیا این به زبان جنگ طلبانه اسرائیل نسبت به همسایه شمالی خود کمک میکند؟ نتیجه بعدا معلوم خواهد شد.
به گفته امل سعد غریب، نویسنده کتاب حزب الله: سیاست و مذهب، در حال حاضر، محاسبات حزبالله در مرز با اسرائیل با ملاحظات نظامی در غزه مرتبط است. غریب افزود، این محاسبات به طور استراتژیک با اثربخشی اسرائیل در مبارزه با حماس، و نه الزاما تلفات غیرنظامیان، مرتبط است. اگر حماس در غزه سرنگون شود، حزبالله نگران است که اسرائیل توجه خود را به لبنان معطوف کند، و بنابراین استراتژی آن این است که توجه ارتش اسرائیل را تقسیم کند و زرادخانه کامل خود را از غزه دور کند.
به گفته نصرالله، حزب الله این تاکتیک را تا پایان جنگ در غزه ادامه خواهد داد. اما یک جنگ گستردهتر نه به نفع حزبالله و نه متحدان منطقهایش.
داهر گفت که تحلیلهای زیادی در مورد حزبالله این گروه را وابسته به ایران معرفی کرده است، اما این اشتباه است که حزبالله را دست نشانده ایرانی بدانیم. حزبالله نیز مانند حماس دارای خودمختاری است و آنها گزینههای خود را با ایران در میان میگذارند. تحلیلگران - و گزارش 2019 اندیشکده موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) - میگویند حزبالله علیرغم برخورداری از حمایت، هماهنگی و همکاری با ایران، در راستای منافع خود عمل میکند.
به طور خلاصه، این تحلیل ها معتقدند که حزبالله منتظر دستورات ایران نیست، اگرچه ایران ممکن است به متحدان خود توصیه کند که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش جنگ انجام دهند. داهر گفت: «ایران نمیخواهد حزبالله، تاج و تخت خود را در شبکه منطقهای نفوذ خود از دست بدهد».