فاجعه مهاجرت ۴۰۰ هزار متخصص از اسرائیل
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، توماس فریدمن در این مقاله به دو نکتۀ مهم اشاره کرده است. اول اینکه تبیینِ جنگ کنونی غزه بدون توجه به سهگانۀ جنگ اسرائیل و فلسطین ممکن نیست. دوم اینکه "تشکیلات خودگران فلسطین"، راهحل مشترک و مسالمتآمیزِ همۀ این جنگها است. دوم اینکه "تشکیلات خودگران فلسطین"، راهحل مشترک و مسالمتآمیزِ همۀ این جنگها است. جنگ اول، امتدادِ نبردی یکسدهای بین دو قومیت بومی یعنی یهودیان و فلسطینیها بر سر "مالکیت ارضی و سرزمین" است. جنگ دوم، "نزاع قومی- مذهبی"، جدال مسلمانان و یهودیان و ناشی از مواضع بلندمدت است. جنگ سوم اما "جدال ایدئولوژیک" است و بین کشورهای همسایه با دستمایه قراردادنِ رویارویی فلسطین و آمریکا و مبارزه با غربیگرایی صورت میگیرد.
نویسنده در قسمت دوم مقاله به بررسی جنگ سوم می پردازد:
جنگ سوم، مبارزۀ ایران و گروههای نیابتیاش (حماس، حزبالله، حوثیها و شبه نظامیان شیعه در عراق) علیه آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربیِ میانهرو (مصر، عربستان سعودی، اردن، امارات متحده عربی و بحرین) است. جنگ سوم صرفاً درباب هژمونی، قدرت محض و منابع انرژی نیست. نبردی اساساً در حوزۀ ارزشهاست. اسرائیل و آمریکا در بهترین سویه از این منظر، نمایانگر و مروج مفاهیم انسانگرایانۀ غربی و مبتنی بر ویژگیهایی نظیر توانمندسازی زنان، دموکراسی چند قومیتی، کثرتگرایی، تساهلِ مذهبی، سکولاریسم و حاکمیت قانون هستند که تهدیدی مستقیم برای تئوکراسی اسلامیِ ایران محسوب میشوند.
این درحالیاستکه متحدان عرب آمریکا و اسرائیل، دموکرات نیستند و آرزوی دموکراسی ندارند. رهبران این کشورها الگویی دیرینه از مشروعیتسازی بر مبنای مقاومت دارند؛ مقاومت در برابر اسرائیل، آمریکا، ایران و شیعیانِ مورد حمایت ایران برای نرمش در قبال مردمشان با بهکارگیری آموزش، مهارتها و آگاهیهای زیستمحیطی تا بتوانند ظرفیت درونیشان را به تمامی تحقق بخشند.
این نبرد، وظیفه و دستور کار ایران نیست، اما از منظر قدرتنمایی باید مشخص شود چهکسی هژمونِ منطقه است: ایران شیعه که به روسیه گره خورده و دامنۀ نفوذ خود را به عراق، سوریه، لبنان و یمن گسترش داده یا عربستان سعودیِ قدرتگرفته از اعراب سنی که با حمایت آمریکا با بحرین، امارات، اردن، مصر و اسرائیل متحد است. در جنگ سوم، هدف ایران بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه، نابودی اسرائیل و ارعاب متحدان عرب سنیِ آمریکا است تا همۀ این کشورها را به اطاعت و کرنش وادارد.
آمریکا در این جنگ، قدرت خود را با دو گروه ناو هواپیمابر که اکنون در خاورمیانه مستقر است، به نمایش میگذارد. ایران نیز با ناوهای زمینیاش در حال مقابله است. شبکهای از نیروهای نیابتی در لبنان، سوریه، غزه، کرانۀ باختری، یمن و عراق مستقر شده، بهمثابۀ سکویی برای حملۀ موشکی به نیروهای آمریکایی و اسرائیل عمل میکند و به اندازۀ ناوهای هواپیمابر ما مهلک است
جنگ سوم در 14 سپتامبر 2019 تشدید شد؛ زمانی که ایران حملۀ جسورانه و غیرقانونیِ پهپادی را علیه دو تأسیسات اصلی فرآوری نفت آرامکو عربستان در مجموعۀ پالایشگاهی بِقیق و میدان نفتی خُرِیص (واقع درشرق عربستان سعودی) انجام داد. [ این ادعا را ایران تکذیب کرده است- مترجم].
دولت ترامپ هیچ کاری نکرد. ترامپ گفت: "به عربستان سعودی حمله شد، نه به ما". در 17 ژانویه 2022، شبهنظامیان حوثی در یمن با موشک و پهپاد به امارات متحده عربی حمله کردند، در نزدیکی فرودگاه ابوظبی آتش افروختند و انفجارهایی در کامیونهای حامل سوخت صورت دادند که به کشتهشدنِ سه نفر انجامید. باز هم هیچ واکنشی از سوی ایالات متحده رخ نداد.
بنابراین نباید تعجبآور باشد که حماس در 7 اکتبر، جرأت کرده به مرزهای غربی اسرائیل حمله کند. اندکی پس از آن، حزبالله نیابتی ایران حملات موشکی روزانه را در امتداد مرز شمالی اسرائیل آغاز کرد و حوثیها نیز شروع به پرتاب هواپیماهای بدون سرنشین در ارتفاعاتِ جنوبی اسرائیل کردند، یک کشتی را در دریای سرخ توقیف کردند و به چند نفر حمله کردند.
به باور من، ریسمانی که رژیم... ایران از غرب، شمال و جنوب به گردن اسرائیل افکنده، تهدید وجودی برای اسرائیل محسوب میشود. حالا تنها کاری که ایران باید انجام دهد، این است که حماس، حزبالله و حوثیها روزی یک موشک به سمت اسرائیل شلیک کنند و دهها هزار اسرائیلی از بازگشت به خانههای خود در امتداد مناطق مرزی که زیر آتش هستند، صرفنظر کنند تا کشور، کوچک و وضعیت وخیمتر از این شود.
به تحقیقات اقتصاددان اسرائیلی دنبندیوید توجه کنید. او ریاست مؤسسۀ شورش و تحقیقات اجتماعی و اقتصادی در دانشگاه تلآویو را بر عهده دارد و میگوید؛ در کشوری با 9 میلیون نفر جمعیت، 21 درصد از دانشآموزان کلاس اولِ اسرائیل را یهودیان ارتدوکس تشکیل میدهند. اکثریت قریب به اتفاق آنها تقریباً بدون تحصیلاتِ سکولار بزرگ میشوند و 23 درصد دیگر عربهای اسرائیلی هستند که بودجه و پرسنل ضعیفی دارند. بن دیوید خاطرنشان میکند که در مدارس دولتی «کمتر از چهارصد هزار نفر مسئول حفظ اسرائیل در جهان توسعهیافته هستند.»
ما در مورد برترین محققان، دانشمندان، فناوران، متخصصان سایبری و مبدعان اسرائیلی صحبت میکنیم که اقتصاد و صنایع دفاعی این کشور نوپا را هدایت میکنند. امروزه، اکثریت قریب به اتفاقشان از انگیزه بالایی برخوردارند و از دولت اسرائیل حمایت میکنند؛ اما اگر اسرائیل نتواند مرزهای پایدار یا خطوط کشتیرانی را حفظ کند، بخشی از این چهارصد هزار نفر مهاجرت خواهند کرد.
بن دیوید میگوبد: «اگر بخش عمدهای از آنها تصمیم به خروج بگیرند، عواقب آن برای اسرائیل فاجعهبار خواهد بود. از این گذشته، "در سال 2017، 92 درصد از کل درآمد مالیات بر درآمد، فقط از 20 درصدِ بزرگسالان حاصل شده است". این جمعیت، موتور محرک ثروت اسرائیلاند.
اگر ایران از این ماجرا خلاص شود، اشتهایش برای خفهکردنِ هر رقیبی با ناوهای زمینی بیشتر خواهد شد. اسراییل میتواند جنگی قدرتمند برپا کند و ضربهای کاری به اعماق قدرت ایران بزند؛ اما در نهایت برای خلاصی از این ریسمان سخت به متحدانی از ایالات متحده، ناتو و کشورهای عربی میانهرو نیاز دارد.
اما اگر نتانیاهو به سیاست خود مبنی بر تضعیفِ تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانۀ باختری پایبند باشد، چنین اتحادی رخ نخواهد داد و اسرائیل و هفت میلیون یهودیاش را به کنترل نامحدود پنج میلیون فلسطینی در غزه و کرانه باختری درمیآورد؛ ایندرحالیاستکه نیروهای طرفدار آمریکا در منطقه و بایدن نمیتوانند و نمیخواهند طرف اسرائیل باشند.
بنابراین تحلیلم را از جایی که شروع کردهام به پایان میبرم و امیدوارم سه چیز کاملاً روشن باشد:
1. سنگ بنای پیروزی در هر سه جنگ، تشکیلات خودگردان میانهرو، مؤثر و مشروع در فلسطین است که میتواند جایگزین حماس در غزه شود و شریک فعال و قابل اعتمادی برای راهحل تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین باشد. این تشکیلات، عربستان سعودی و سایر کشورهای مسلمان عرب را قادر میسازد تا عادیسازی روابط با دولت یهود و منزوی کردن ایران و گروه های نیابتی را توجیه کنند و بپذیرند.
2. مخالفان تشکیلات خودگران، حماس و ائتلاف راست افراطیِ نتانیاهو هستند که از انجام هرکاری برای بازسازی و گسترش نقش تشکیلات خودگردان فلسطین، اجتناب میکنند.
3. اسرائیل و حامی آمریکاییاش نمیتوانند اتحاد منطقهایِ پایداری پس از حماس برپا کنند و تا زمانی که نتانیاهو به عنوان نخستوزیر اسراییل بر سریر قدرت است، ثباتی دایمی در غزه ایجاد نخواهد شد.