زوایای پنهان پاتک حزبالله به تک اسرائیل/ صبر آمریکا به سر میآید؟
به گزارش اقتصادنیوز، انفجار پیجرها و واکی تاکی از راه دور، نسخه مخفیانهتری از پروژه خرابکارانه اسرائیل است. یکی از ویژگیهای کمپینهای اسرائیل بیتوجهی این بازیگر به جان غیرنظامیان بیگناه است. قرار دادن مواد منفجره در هزاران دستگاه ارتباطی بیضرر، زمانی که منفجر میشد، مسلماً بسیاری از مردم در سراسر لبنان را معلول کرد، از جمله افرادی که حتی اعضای حزبالله هم نیستند. بمبگذاریهای پیجر، علاوه بر کشته شدن دهها نفر، مراکز مراقبتهای بهداشتی را با دو هزار و 800 زخمی تحت تأثیر قرار داد که بسیاری از آنها چشمها یا انگشتان خود را از دست دادند یا زخمهای شدید دیگری متحمل شدند. در میان کشته شدگان یک دختر 8 ساله و یک پسر 11 ساله و چهار کارمند بهداشت و درمان دیده می شود. انفجار واکی تاکی نیز 20 نفر دیگر را شهید و 450 نفر را زخمی کرد.
در ذهن اسرائیلیها چه میگذرد؟
به نوشته ریسپانسیبل استیت کرفت، ماهیت رویارویی که اسرائیل در 11 ماه گذشته در غزه به راه انداخته، بیش از 40 هزار ساکن از جمله بیش از 11 هزار کودک را کشته و نزدیک به 100 هزار نفر دیگر را زخمی کرده و بخش عمدهای از زیرساختهای مورد نیاز برای زندگی روزمره را تخریب کرده است. یکی دیگر از پیامدهای توسل اسرائیل به نیروی مرگبار تشدید و تصاعد تنشهاست. افزایش بحران در غزه مشهود است؛ در کرانه باختری نیز تل آویو نسخه مشابهی را اجرایی میکند؛ جایی که حملات تلافی جویانه تل آویو تعداد زیادی از کودکان و سایر غیرنظامیان بیگناه را قربانی کرده است. در طول مرزهای اسرائیل (سرزمین های اشغالی) و لبنان که طی سال گذشته شاهد تبادل آتش بین اسرائیل و حزبالله بوده است، تلآویو پنج برابر بیش از حزبالله دست به حمله زده؛ حملاتی که قربانیان اصلیاش غیرنظامیان هستند. اکنون وسایل ارتباطی در حال انفجار، با توجه به وسعت و گستره جغرافیایی تلفات حاصل از آن، زمینه ساز تشدید تنشها با اسرائیل شده است. با این همه انفجار پیجرها انگاری اسرائیل را قانع نکرد، یک روز بعد شاهد انفجار واکی تاکی بودیم، پس از آن اسرائیل مرگبارترین حمله هوایی خود از زمان آغاز دور کنونی درگیریها در اکتبر گذشته را علیه بیروت انجام داد.
حملات پیجر موجب شد تا گمانهزنیها درباره هدف اسرائیل افزایش یابد؛ تحلیلهایی حول این اصل که چگونه چنین حملاتی با استراتژی اسرائیل منطبق است، اسرائیلیها به چه چیزی امیدوار بودند که دست به چنین قماری زدند، در این میان سوال اصلی این است «چرا اکنون». از منظر بسیاری از تحلیلگران، تلاش برای معنا بخشیدن به حملات اسرائیل با این عبارات خطرناک است، زیرا اسرائیل به سان گذشته به اهرم نظامی متوسل شده بدون آن که منابع بلند مدت خود را لحاظ کند. یکی از محرکهای اصلی در این حملات، انگیزههای شخصی بنیامین نتانیاهو است که ادامه و حتی تشدید جنگ را تنها بلیت خود برای حفظ ائتلاف راست افراطی میداند، بنابراین در قدرت باقی میماند و باخت سیاسی و مجازاتش را به تعویق میاندازد. محرک دیگر احساسی است تا استراتژیک و شامل نفرت اسرائیل از اعراب است که در بحبوحه خشم آنها از حمله حماس در اکتبر گذشته، شدیدتر شد. ماهیت عملیات مربوط به وسایل ارتباطی مملو از مواد منفجره در واقع یک محرک دیگر است. عملیاتی به این بزرگی و پیچیده که شامل نفوذ به خطوط عرضه و احتمالاً ایجاد شرکتهای پوسته میشود، باید از مدتها قبل برنامهریزی و آغاز میشد. بنابراین، تلاش برای پاسخ به این سوال "چرا اکنون" با حدس و گمان در مورد آنچه در ذهن سازندگان عملیات سالها قبل میگذشت بیمعنی است.
محرکهای حملات انفجاری اسرائیل در لبنان
عملیات اخیر اسرائیل به خودی خود شتاب غیرقابل تحملی پیدا کرد. حال اگر یکی از آن هزاران پیجر پیش از موعد منفجر میشد، یا اگر رهبران حزب الله از عملیات آگاه میشدند، همه دستگاهها به سرعت دور انداخته میشد. هرچند شاید اسرائیلیها به این نتیجه رسیده بودند که حزبالله در یک قدمی رمزگشایی از این عملیات قرار دارد. حداقل به همان اندازه محتمل بود که صرف امکان مصالحه، اسرائیل را برآن داشت تا پیش از آن که دیر شود، عملیات محرمانهاش را اجرایی کند. این شرایط وضعیت قدرتهای اروپایی قبل از جنگ جهانی اول را یادآوری میکند، زمانی که جدول زمانی راهآهن و نقش آنها در بسیج ارتشهای تودهای به شکل قابل باوری شتاب گرفت. هنگامی که پروژه آغاز شد، آمادگی برای جنگ، متوقف کردن لغزش به سمت خود جنگ را دشوار کرد. هیچ یک از حملات اسرائیل به حزبالله، از جمله عملیات پیجرها و واکی تاکیها، اهداف امنیتی فوری اسرائیل را محقق نمیکند، چه رسد به اهداف بلندمدت. در حال حاضر هدف اصلی اسرائیل در مورد مرزهای لبنان و رویارویی با حزب الله این است که ساکنان اسرائیلی که از شمال اسرائیل تخلیه شدهاند قادر به بازگشت به خانههای خود شوند. تشدید خشونتها و تنشها در امتداد مرز این هدف را دستیافتنیتر نمیکند و صرفا زمینه را برای جنگ در مقیاس وسیع هموار میسازد.
حملات پیجر و واکی تاکی ممکن است تلاشی برای وارد کردن ضربه به حزب الله بدون توسل به جنگ تمام عیار و حمله زمینی به لبنان باشد. از سوی دیگر، ممکن است با تضعیف توانایی حزب الله برای دفاع از خود، اسرائیل برای حمله ای وسیع خود را آماده کرده باشد. (ادعایی) در هر صورت، حزبالله احساس میکند برای پاسخ در شرایط دشواری قرار دارد. سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزبالله علناً متعهد شده که در زمانها و مکانهایی که حزبالله انتخاب کرده ، تلافی کند. حزب الله برای جلوگیری از جنگ همه جانبه دلایل بسیاری دارد، اما اقدامات اخیر اسرائیل نمیتواند بیپاسخ بماند. همزمان در واشنگتن، یک سوال کلیدی وجود دارد مبنی بر این که مرزهای صبر ایالات متحده در برابر جنایات اسرائیل چقدر است. علاوه بر هزینههای سیاسی و دیپلماتیکی که ایالات متحده به واسطه ارتباط نزدیک خود با اسرائیل متحمل میشود، استانداردهای دوگانه اعتبار ایالات متحده را تضعیف کرده است. به عنوان مثال، انتقاد ایالات متحده از آنچه روسیه در اوکراین انجام می دهد - از جمله اشغال نظامی قلمرو شخص دیگری و وارد کردن تلفات غیرنظامی زیادی – در کنار حمایت مادی این بازیگر از اسرائیل در غزه، تضادی آشکار دارد.حالا بی تفاوتی واشنگتن به انفجار پیجرها و واکی تاکی، رویکرد این بازیگر در ارتباط با تروریسم را نیز زیر سوال برده است.