رمزگشایی از دلایل شورش در حلب؛ گزینههای ارتش سوریه برای خروج از بن بست/ دمشق چگونه میدان را برای مانور تهران و مسکو فراهم میکند؟
به گزارش اقتصادنیوز، نشریه نشنال اینترست با انتشار یادداشتی مدعی شد، پیشروی غافلگیر کننده حیات تحریر الشام (HTS) در شمال سوریه، از جمله حلب - دومین شهر بزرگ سوریه - جنگ داخلی خفته این کشور را دوباره بیدار کرده است. اگرچه این تحولات ممکن است برخی را غافلگیر کند، اما رخدادهای اخیر نه غیرمنتظره هستند و نه بیسابقه. در واقع، مدت زیادی است که زمینه برای تحققشان فراهم شده است. به بیانی دیگر دولت سوریه سالها در برابر چنین تحولاتی آسیب پذیر بوده است.
محاسبات اشتباه دمشق و پشت پرده انفعال مسکو
نشنیال اینترست در ادامه یادداشت ادعاییاش در باب چرایی آسیب پذیری دولت سوریه متغیرهایی را برشمرده و مدعی است: اول اینکه، برای بیش از یک دهه، ارتش سوریه برای داشتن دست بالا در یک جنگ داخلی وحشیانه تلاش کرده و از همین رو تواناییهای نظامی و روحیهاش برای رویارویی با شورش اخیر کاهش یافته است. در حالی که از سال 2018 وضعیت به طور قابل توجهی به نفع دولت سوریه تثبیت شد ارتش این کشور هرگز فرصتی برای تجهیز خود به دست نیاورد. ارتش عربی سوریه که زمانی یک نیروی نظامی قدرتمند محسوب میشد، در سالهای اخیر به مجموعهای متفرقه از جناحها و نظامیان تحت تأثیر شدید قدرتهای خارجی چون حزبالله و روسیه تبدیل شده است.
این نشریه در ادامه ادعا کرد، حضور و فعالیت نیروهای خارجی، ایجاد پایگاهها و اعمال کنترل در سراسر کشور، احتمالاً بر روحیه نیروها تأثیر گذاشته است. علاوه بر این، زیرساختها، مراکز فرماندهی و پایگاههای ارتش سوریه در دهه گذشته بیامان مورد هدف حملات هوایی اسرائیل قرار گرفتهاند. صدها مورد از این حملات به شدت توانایی عملیاتی ارتش را تضعیف کرده است. فشارهای خارجی، در کنار افول و سرخوردگی ارتش، ضربه جدی به اثربخشی کلی ارتش سوریه وارد کرد.
نشنال اینترست در ادامه ادعا کرد، دومین عامل پشت تحولات کنونی در سوریه، به اصطلاح خستگی روسیه به واسطه جنگ در اوکراین است. بهطور دقیقتر، فشار ناشی از جنگ طولانی روسیه در اوکراین مسکو را به بازیگری منفعل تبدیل کرده است. در سال 2015، زمانی که روسیه حمایت خود را از دولت سوریه اعلام کرد، نقشی اساسی در پایان جنگی داخلی داشت.
حملات هوایی گسترده روسیه در تغییر موازنه جنگ داخلی حیاتی بود و به سوریه فرصت داد تا دست برتر را به دست آورد. با این حال، وضعیت امروز بسیار متفاوت است. تمرکز روسیه تقریباً به طور کامل به تلاشهای جنگی در اوکراین معطوف شده و این بازیگر ظرفیت کمی برای تمرکز دوباره بر دمشق دارد. اگرچه روسیه همچنان در سوریه حضور نظامی دارد و حملات هوایی بیشتری را علیه شورشیان انجام داده است اما اولویتهای این کشور درگیری در اروپا است.
در همین راستا مهمات و منابع نامحدودی به سمت جبهه اوکراین هدایت میشود و بسیاری از پرسنل نظامی نخبه روسیه، بهویژه نیروی هوایی این بازیگر، در آنجا مستقر شدهاند.
تمرکز مقاومت بر اسرائیل و آینده سوریه
انحراف منابع و توجه به اوکراین، توانایی روسیه برای حمایت مؤثر از سوریه را به میزان قابل توجهی تضعیف کرده است. در نتیجه، این وضعیت روحیه نیروهای مسلح سوریه را بیشتر تضعیف کرده و جناحهای شورشی را جسورتر کرده تا از فرصت استفاده کرده و از عدم تمرکز روسیه بر سوریه بهرهبرداری کنند. سوریه همچنین از کاهش سیستم پشتیبانی اولیه خود یعنی محور مقاومت رنج میبرد. در طول جنگ داخلی سوریه، ائتلاف مقاومت – شبکهای از اعضای حامی ایران از عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و یمن – برای کمک به دولت سوریه و پیشروی نظامی این بازیگر در این کشور مستقر شدند. با این حال، در سال گذشته، پویایی این اتحاد به طور قابل توجهی تغییر کرده است.از 7 اکتبر 2023، درگیری اسرائیل و حزب الله به سطوح بیسابقهای افزایش یافته است. در جریان جنگ اخیر اسرائیل و حزبالله، اسرائیل هزینههایی را بر حزبالله تحمیل کرده و ساختار فرماندهی این گروه را هدف قرار داده است، در چنین شرایطی حزب الله بیش از هر زمان دیگر بر رویارویی با اسرائیل متمرکز است تا استقرار در سوریه و جنگ با شورشیان.
علاوه بر این، تشدید درگیری با اسرائیل، حزبالله را وادار کرده تا بخش عمده توجه و منابع خود را به سمت لبنان هدایت کند و به طور قابل توجهی مشارکتش در سوریه را کاهش دهد. این تغییر باعث ایجاد شکاف در شبکه حمایتی دولت سوریه شده است. کاهش حمایت حزبالله و سایر اعضای همسو با ایران، ظرفیت دولت سوریه را برای حفظ کنترل و مقابله موثر با چالشهایی که با آن مواجه است را تضعیف کرده است. یکی دیگر از عوامل مؤثر، وضعیت داخلی سوریه، به ویژه در مناطق تحت کنترل دمشق است. از سال 2018، دولت سوریه توانسته کنترل 70 درصد از کشور را دوباره به دست گیرد. با این حال، برای حفظ کنترل بر مناطق دورافتاده تلاشی نکرده است. سوریه همچنان با چالشهای اقتصادی شدیدی مواجه است و دولت حتی قادر به ارائه خدمات اولیه مانند ارائه برق نبوده است. بسیاری از مناطق تحت کنترل این کشور سالها به برق دسترسی نداشتند و از همین رو به شدت خشمگین هستند.
پلن احتمالی ایران روسیه و ترکیه
بحرانهای حاکم بر سوریه باعث وقوع اعتراضات در مناطقی شده که به طور سنتی سنگرهای حمایتی دولت این کشور بودهاند. این تظاهرات شکاف فزاینده بین مناطقی را که قبلاً از دولت حمایت میکردند، آشکار میکند. این رویدادها نه تنها روحیه نیروهای سوری را تضعیف کرده، بلکه ثبات نهادی این کشور را نیز تضعیف کرده و فرصتهایی را برای گروههای مخالف، از جمله شورشیان و جنبش تحریرالشام، برای پیشبرد منافع خود ایجاد کرده است.
با این وجود، هیچ یک از اینها به این معنا نیست که سرنوشت دولت سوریه بن بست است. دولت هنوز راههایی برای بقا دارد. دمشق باید قبل از هر چیز کنترل خود را بر تشکیلات سیاسی در دمشق حفظ کند، حفظ وحدت داخلی بسیار مهم است. دوم، دولت سوریه باید پیشرفت شورشیان را در کوتاه مدت کند کند. با تثبیت موقت خطوط مقدم، این کشور میتواند به ایران زمان بدهد تا مقاومت عراقی را برای تقویت نیروهای سوری بسیج و مستقر کند. علاوه بر این، چنین وضعیتی به روسیه این امکان را میدهد که موقعیت خود را مجدداً ارزیابی کرده و به طور بالقوه منابع بیشتری را در اختیار دمشق بگذارد.
در نهایت، خروج از بن بست حاکم بیش از هر زمان دیگری، مستلزم هماهنگی و درک متقابل بیشتر بین ایران، روسیه و ترکیه است. در حالی که برخی معتقدند ممکن است ترکیه از پیشروی شورشیان حمایت کند، این دیدگاه احتمال عدم تمایل آنکارا از فروپاشی دولت سوریه را نادیده میگیرد. عواملی مانند رویکرد محتاطانه ترکیه به تحریرالشام (که قبلاً با القاعده مرتبط بود)، نگرانی در مورد مسیر آینده این گروه و پتانسیل کردهای سوریه برای سوءاستفاده از هرج و مرج متعاقب، عناصری هستند که ممکن است آنکارا را به سمت اهداف محدود و سطحی ناشی از کاهش تنش سوق دهند. بنابراین، همکاری میان این بازیگران کلیدی میتواند به عنوان راه نجاتی برای دولت سوریه قلمداد شود.