روسیه تسهیلگر است یا میانجیگر؟

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت: موضوع میانجیگری احتمالی روسیه در اختلافات ایران و آمریکا به دلایلی که در زیر میآید، مناسب به نظر نمیآید:
نخست آنکه، روسها به صورت کلی در امر میانجیگری نه از تجربه لازم برخوردارند و نه اصولا جنم آن را دارند.
دوم آنکه، روسیه در موارد اختلافی بین ایران و آمریکا از قبیل موضوع هستهای، سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ازجمله درباره گروههای «نیابتی»، نگرش منفی تهران درباره موجودیت اشغالگرانه اسرائیل و... هیچ مخرج مشترکی با تهران ندارد. این نبود همذاتپنداری میتواند آن کشور را به این سمت رهنمون کند که تهران را به دستکشیدن از مواضع مزبور تشویق کند و به طرف آمریکایی بدون آنکه مابازایی برای ایران در کار باشد، امتیاز بدهد.
دلیل سوم آنکه مسکو درحالحاضر خود در موقعیت ضعیفی قرار دارد. درست است که روی کار آمدن مجدد ترامپ بعد از یک دوره چهارساله و حمایت او از پوتین موجب تقویت روحیه تضعیفشده او و دیگر مقامات کرملین شده، اما این به منزله پایانیافتن مشکلات اساسی روسیه از جمله هماوردی با قاره سبز و تحریمهای خانمانسوز و فشار شدید بر گرده اقتصاد جنگزده آن کشور نیست.
روسیه تضعیفشده نیازمند کارت بازی جدیدی است تا بتواند با استفاده از آن، قدرت چانهزنی بیابد و موقعیت متزلزل خود را ترمیم کند.
دلیل دیگر آنکه، با ورود روسها به وسط معرکه اختلافات ایران و آمریکا بیم آن میرود که کشورمان مالالصلح قرار بگیرد. روسها در برابر حاتمبخشی ترامپ در موضوع واگذاری مناطق اشغالی شرق اوکراین به آنها چه مابازایی بهتر از برگ ایران را میتوانند پیشکش رئیسجمهور شارلاتان آمریکا کنند؟
این بدترین سناریوی متصور است که استقلال کشور را نشانه میگیرد و آن را به مخاطره میاندازد، به گونهای که ممکن است منجر به وابستگی مضاعف ما، هم به طرف روسی و هم به طرف آمریکایی شود.
افزون بر دلایل پیشگفته، این را هم باید یادآور شویم که اصولا وجود یک میانجی قدرتمند اگر هم دارای حسنی باشد، متضمن عیب بزرگی است و آن اینکه ابتکار عمل را از طرف ضعیف میانجیگری میگیرد و به میانجی واگذار میکند. در این واگذاری البته به طرف قوی (در اینجا آمریکا) هم به سهم خود از آن غنیمت میرسد و بهاینترتیب معامله برد-برد، درواقع بین او و میانجی رقم میخورد. نکته دیگر آنکه اعمال نفوذ میانجی قدرتمند و دستکاریهای او میتواند طرف ضعیف میانجیگری را به نوعی پیروی از سیاستهای میانجی بکشاند. به عنوان مثال، روابط سرد مسکو با اروپاییها و نقار سنگین بین آن دو ممکن است روابط ما و قاره سبز را از آنچه اکنون است هم تیرهتر کند که این قطعا موجب خشنودی روسها قرار خواهد گرفت. آنچه در بالا گفته شد، به معنای کوچکشمردن و بهادادن کم به روابط ایران با روسیه نیست. این کشور هرچند سه سال است درگیر جنگی خانمانسوز شده، اما همچنان در سپهر سیاست جهانی دارای جایگاه درخوری است.
آنچه مراد و مقصود این یادداشت بوده، این است که نگارنده نشان دهد روسیه میانجی مناسبی به طور کلی و در مورد ایران و آمریکا، به طور اخص نیست. اگر قرار باشد بین ایران و آمریکا مذاکرهای انجام شود، نقش روسیه به عنوان تسهیلگر کارساز میتواند باشد. نقشی که با میانجیگری تفاوت معنیداری دارد.
روسیه با توجه به روابط گرمی که با ترامپ و ایران دارد، شاید بتواند اسباب گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا را فراهم کند و به این ترتیب موجب کاهش تنش موجود در روابط دوجانبه آن دو کشور شود. این نقش را تسهیلگر ایفا میکند؛ نقشی که بماهو کلمه، فایدهمند است و ایرادات مترتب بر میانجیگری، به شرح فوق را با خود یدک نمیکشد.