پاتک نفتی پوتین و بنسلمان به ایران؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب، نیکولای کوژانف در المانیتور نوشت: هجدهم فوریه، ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه از طریق تلفن با شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز آل سعود گفتگو کرد. طبق بیانیه رسمی کرملین، رهبران دو کشور از سطح بالای همکاری دوجانبه در حوزه های تجارت، اقتصاد و سرمایه گذاری تمجید کرده و هنگام تبادل دیدگاه درباره وضعیت بازار جهانی مواد هیدروکربوری، بر آمادگی هر دو طرف برای ادامه همکاری تاکید کردند.
در ادامه این مطلب آمده است: گزارش رسیده بود که در اوایل این ماه سعودیها تلاش کردند سازوکار جدیدی برای تنظیم بازار نفت در پیش بگیرند. انتظار می رود سازمان جدید مبتنی بر توافق سال ۲۰۱۶ در وین شکل بگیرد که توافقی میان اوپک و ده کشور غیرعضو یا همان اوپک پلاس بود. هدف آن توافق، کاهش موقت تولید نفت به منظور افزایش بها و ثبات بخشیدن به بازار بود. اما تجربه دو سال گذشته آشکارا نشان میدهد که برای تأثیرگذاری بر بازار نفت، راهکارهای موقتی کارایی نخواهند داشت.
در واقع به سازوکاری مجمع گونه نیاز است که وضعیت بازار را مورد رصد قرار دهد و هنگام لزوم گام هایی عملی برای تنظیم میزان تولید نفت از طریق اعضایش برای ایجاد توازن میان عرضه و تقاضا بردارد. تحت این شرایط، طبیعی بود که روسیه و عربستان به عنوان رهبران غیررسمی اوپک پلاس، تاسیس این سازوکار را پیشنهاد کنند. اما ایران و برخی دیگر از اعضای اوپک پلاس از این ایده استقبال نکردند. ایران از آن موقع بارها نگرانی خود را از سلطه روسیه و عربستان بر سازمان جدید و نادیده گرفتن منافع سایر اعضا اظهار کرده است.
سران ایران تا اندازه ای دارای دلایل موجهی برای نگرانی از ایجاد این سازوکار جدید هستند. تداوم تقابل ایدئولوژیک و سیاسی با پادشاهی سعودی باعث می شود ایران اعتمادی به تشکیلاتی نداشته باشد که عربستان رهبری آنها را برعهده دارد. در گذشته ایران و عربستان رهبر دو جبهه مخالف در داخل اوپک بودند و نسبت به راهبردهای این کارتل در شرایط بازار نفت، اختلاف نظر داشتند. از اواخر دهه هشتاد میلادی تا ۲۰۱۰، عربستان حامی این ایده بود که اوپک باید از طریق کاهش بهای نفت و عرضه گسترده، سهم خود را در بازار حفظ کند. در مقابل ایران تمایل داشت با کاهش تولید، سود اعضا را به حداکثر برساند. طی ۲۵ سال گذشته تهران ندرتا با مواضع ریاض در اوپک موافقت میکرد و هیات سعودی با تحمیل شرایطش بر سایر اعضا به اهداف خود می رسید. در نتیجه ایران این سازمان را ابزاری در دست سعودی ها میدانست.
در حقیقت تولید نفت ایران به علت سالخوردگی میادین هزینه بالایی دارد. به علاوه تحریمها و موانع تکنولوژیک و مالی، ظرفیت تولید و صادرات ایران را محدود کرده است. برای داشتن موضع قوی در اوپک پلاس یک کشور باید حجم تولید بالایی داشته باشد، به ظرفیت تولید خود بیفزاید و قادر باشد سطح تولید خود را به راحتی کم و زیاد کند. صنعت نفت عربستان کاملا با این شرایط انطباق دارد. به همین دلیل موضع مسکو و ریاض در اوپک پلاس حاکم است.
به علاوه تهران به مسکو، رهبر دیگر اوپک پلاس نیز اعتماد ندارد. به همین دلیل تهران محور مسکو-ریاض را ائتلافی نامبارک علیه خود میداند. هماکنون ایران، این دو کشور را متهم میکند که از فرصت تحریمها سود برده اند تا ایران را از بازار نفت بیرون کنند. با این حال از همکاری مسکو و ریاض در اوپک پلاس باید با احتیاط به عنوان ائتلاف یا شراکت نام برد. تحلیلگران بازار معتقدند که مسکو روی آثار روانی این توافق بر بهای نفت حساب کرده و نه آثار عملی امکان کاهش تولید اوپک پلاس. به همین دلیل پیروی روسیه از مفاد این توافق مورد تردید خواهد بود.
در دسامبر ۲۰۱۸ نیز روسیه تنها با این شرط کاهش تولید خود را پذیرفت که به صورت تدریجی باشد. توجیه آن نیز نه تنها بهای بالای سوخت در روسیه است بلکه این حقیقت است که روسیه در وادار کردن شرکتهای نفتی خود به انجام این تعهدات نیز با مشکل مواجه است. به همین دلیل برای ایجاد توازن میان الزامات اوپک پلاس و پیروی شرکتهای داخلی، روسیه ناچار است چشم خود را به روی انحراف از سهمیه تولید توسط سایر اعضا نیز ببندد؛ امری که برای عربستان که پایبندی جدیتری به سهمیه بندی دارد، قابل پذیرش نیست. هنگام ضرورت ریاض قادر است تولید خود را از میزان توافق شده نیز بیشتر کاهش دهد.
چشم انداز صنعت نفت روسیه نیز چندان روشن نیست. انتظار میرود پس از سال ۲۰۲۰ تولید این کشور روند نزولی در پیش بگیرد اما عربستان به آینده تولید نفت خود کاملا مطمئن است. در این شرایط معلوم نیست که سعودیها نیز راغب باشند تمام اقدامات خود را با هماهنگی روسها انجام دهند.
همچنین تردیدهایی درباره موثر بودن سازوکار جدید اوپک پلاس وجود دارد. تنها روسیه نیست که با پایبندی به سهمیه بندی مشکل دارد. در ژانویه ۲۰۱۹ اعضای اوپک به میزان ۸۶ درصد به سهمیه تولید پایبند بودند. این نرخ برای اعضای غیراوپک ۲۵ درصد بود. بسیاری از اعضا مانند ایران نیز کاملا آزاد رفتار میکنند. به دلایل مختلف مانند تحریمها و معضلات اقتصادی، این کشورها نمیتوانند یک تولید باثبات را تضمین کنند یا از سیاست کاهش تولید پیروی کنند.
با این حال این کشورها عضو کارتل می مانند و از افزایش بهای نفت سود میبرند. بنابراین شانس موفقیت اوپک پلاس به سایر عوامل بستگی دارد مانند حجم تولید نفت شیل آمریکا، نرخ رشد اقتصادی جهان، ثبات و بی ثباتی های سیاسی و ذخایر تجاری نفت در جهان. به همین دلیل تصمیم بعدی اوپک پلاس برای کاهش بیشتر تولید به این بستگی داد که آیا آمریکا، معافیت های خریداران نفت ایران را تمدید خواهد کرد یا خیر. در حال حاضر نه روسیه و نه عربستان تمایل ندارند گامی بردارند که به منافع ایران ضربه بزند. قبلا مسکو و ریاض از محل کاهش صادرات نفت ایران سود اضافی کسب نمیکردند.
روسیه نیز بارها تاکید کرد که به ایران کمک خواهد کرد تا به بازار نفت دسترسی داشته باشد. در گذشته عربستان تلاش میکرد از سیاسی شدن اوپک بپرهیزد و تاثیر رفتار سیاسی اعضا بر تصمیمات این کارتل را محدود میکرد. بعید است که روسیه و عربستان به دنبال تغییر سیاست خود باشند اما هر دو کشور نیاز دارند که بهای نفت را بالاتر از ۵۰ دلار حفظ کنند. این مسأله با منافع ایران نیز مطابقت دارد که بودجه سال ۲۰۱۹ خود را با نفت ۵۴ دلاری بسته است. در این صورت تهران از موفقیت ائتلاف روسیه و عربستان در راه اندازی سازوکار جدید نفع نیز خواهد برد. نگرانی های تهران تحت تأثیر تصورات سیاسی، تحریک و بزرگنمایی میشود.
هرچند در واقعیت روسیه و عربستان می توانند در سازوکار آتی بسیار تأثیرگذارتر باشند اما معنایش این نیست که از این فرصت میتوانند یا میخواهند علیه ایران استفاده کنند. برعکس این اتفاق میتواند به هر سه کشور کمک کند تا بهای نفت را بالاتر نگه دارند. در نتیجه شاید پس از برخی ملاحظات، در نهایت ایران نیز از طرح ابتکاری جدید برای رسمیت بخشیدن به روابط میان اعضای اوپک پلاس حمایت کند.