«مکه» یا« پِترا»؛ شهر مقدس و قبلهگاه مسلمانان کدام است؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین؛ هادی انصاری، عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران در مطلبی در این زمینه نوشت:
دن گیبسون در این فیلم به دنبال این فرضیه است که شهر مقدس أصلی اسلام ، شهر کنونی مکه که کعبه مکرمه در آن قرار گرفته است ، ومسلمانان روزانه پنج بار به سوی آن نماز می گزارند ، نیست. بلکه شهر مقدس ، در اصل شهری باستانی به نام پترا است که در جنوب کشور اردن کنونی قرار دارد.وی محلً سکونت قبیله کهن قریش و قبائل وچهره های سرشناس تاریخی آن دوره همانند قبیله بنی هاشم ، قبیله بنی أمیًه ، ونیز عبد المطًلب ، وأبو طالب وجز اینها را ونیز مکان بعثت پیامبر ص وغار حراء ، ونزول وحی ، وجز اینها را همه در شهر پترا بشمار آورده است. وبا استناد به موارد جغرافیایی وتحقیقات غیر مستند خویش ، شهر مکه را شهری ساخته وپرداخته در سده نخست پس از اسلام ، معرفی می نماید...
وی بر اساس شواهدی خیالی خویش ، نخست اصالت شهر مکًه را زیر سوال برده است.
او سپس شهر پترا در اردن را جایگزین شهر مکًه می نماید. گیبسون در ادامه با استناد به کتابهای تاریخی مورد اعتماد خویش که سخت به خطا رفته است ، در پی اثبات این مطلب گردیده است که شهر نخستین مقدس اسلام ، پترا بوده است. ودر این راستا با دلایل وشواهدی خیالی ، اثبات می نماید که پس از انهدام کعبه از سوی کارگزار بنی أمیًه که از در ستیز با عبد الله بن زبیر در آمد. از پس این رخداد وانهدام کعبه که در اثر پرتاب سنگهای سنگین با منجنیق به کعبه صورت گرفت ، ابن زبیر ومسلمانان ، تمامی سنگ های منهدم شده کعبه در شهر پترا را به مکًه منتقل ساخته ودر آنجا کعبه بنا نهاده شد. واز این پس بود که بتدریج شهر پترا از یادها محو شده وبه فراموشی سپرده شد.
گیبسون در این فیلم بر اساس داده هایی که از تحقیقات خود بدست آورده است ، شهر مقدس را شهری آباد ودارای برج وبارو ، بشمار آورده وکعبه وغار حراء و صفا ومروه ونیز چاه زمزم را که به رودخانه ای تشبیه کرده است ، همه در پترا قرار داشته وشواهدی خیالی را برای خود واثبات ادعایش ، در پترا فرض نموده ودر پایان به این نتیجه می رسد که پترا ، همان زادگاه قریش ورسول خدا ص و اسلام بوده است ..
وی در پایان چنین اظهار می نماید که از آنجا که شهر پترا بر أثر زلزله وسیل های گوناگون ، خالی از سکنه شده وبه فراموشی سپرده شد . واز سوی دیگر طی سالها گذشت از این رویدادهای طبیعی وجابجایی خانه کعبه به مکًه ، بتدریج مسلمانان به این نتیجه رسیدند که از این پس به سمت مکان تازه کعبه نماز گزارده واین چنین بود که شهر مقدس از پترا ، به مکًه تغییر مکان داد ومورد احترام وتقدیس مسلمانان قرار گرفت.
نکته قابل توجه دیگر اینکه در طول تحقیقات وسخنان خود ، همواره تاکید می نماید که مسلمانان روزی پنج بار به سوی سنگ سیاه( حجر الاسود) نماز می گزارند.. در حالی که مسلمانان در تمام جهان به اطراف چهارگانه کعبه مکرمه ، نماز خویش را بپای می دارند.
گفتنی است که گیبسون در فیلم خود به گزارش های غیر واقعی ، ونسبت دادن های خلاف خود در مورد آبادانی شهر مکه که به استناد تمام منابع تاریخی موثًق ونیز تصریح آشکار قرآن کریم ، که مکًه را سرزمینی خشک و (لمْ یزرع) معرفی نموده اند ، استناد نموده که پس از دیدن فیلم ، در این اندیشه فرو رفتم که گیبسون در این تلاش خود ، به دنبال دستآورد وهدفی خاصً بوده که برای ما اکنون پنهان می باشد.
در اینجا برای روشن شدن اذهان عزیزان ، ضروری است که به مساله قبله مساجد از صدر اسلام وپس از آن ووجود انحراف هایی اندک که به علًت عدم دسترسی دقیق آنان به تجهیزات ، برای تشخیص دقیق قبله مساجد ، روی می داده است ، اشاره نمایم.
یکی از شبهاتی که مستشرقین به اسلام وارد کردند این است که پترا قبله اول مسلمانان بوده است و نه کعبه. پاتریشیا کرون و مایکل کوک دو نفر از مستشرقینی هستند که در سال ۱۹۷۷ میلادی با توجه به منطقه ای باستانی در کشور اردن به نام پترا معتقد شدند ، این مکان محل زندگی پیامبر ص و نیای ایشان بوده است و تا مدتی در این مکان زندگی میکردند و بعدها از این مکان به منطقه مکه نقل مکان داده و کوچ کردند و اینکه قبله مسلمانان صدر اسلام همین شهر پترا بوده است . و نه خانه کعبه. البته این شبهه پاسخ داده شد و دلائل مستشرقین، بی اساس و بدون منبع دقیق است که در ادامه به طرح شبهه و پاسخ آن اشاره می گردد.
شهر پترا چیست و در کجا قرار دارد؟ یکی از محبوبترین جاذبههای توریستی اردن و یکی از عالیترین دستاوردهای معماری روی زمین، شهر گمشده پترا است که دارای یک مجموعه نفسگیر از مقبرههای سر برافراشته از دامنههای کوه است. این مکان به عنوان میراث جهانی در یونسکو و یکی از عجایب هفتگانهی جدید (انتخاب در سال ۲۰۰۷) به ثبت رسیده است و در مجلهی Smithsonian به عنوان یکی از ۲۸ مکانی که قبل از مرگ باید دید، معرفی شد. قدمت این شهر باستانی که در میان مردم محلی، به "رز بیابان" شهرت دارد، به حدود ۳۲۰ سال پیش از میلاد باز میگردد. در این زمان شهر پترا به عنوان پایتخت نبطیهای عرب، تأسیس شد. نبطیها، عشایر عربی بودند که از نزدیکی پترا به مسیرهای تجاری و تبدیل شدن آن به یک مرکز تجاری سود فراوانی بدست آوردند.
این قوم همچنین در ساخت شیوههای کارآمد جمع آوری آب در بیابان و استعدادشان در حجًاری سازههای عظیم درون صخرههای سخت ، شهرت داشتند. همین موضوع موجب ساخت چنین اثر باشکوهی شد.
این شهر ، نماد اردن و پربازدید ترین جاذبه گردشگری این کشور به شمار میرود که ناحیهای به وسعت ۲۶۴ کیلومترمربع را در میگیرد. پاتریشیا کرون ، محقق دانمارکی که در سال ۲۰۱۵ میلادی درگذشت و همچنین مایکل کوک محقق انگلیسی ، و دانیل گیبسون ، نویسنده کانادایی - بریتانیایی ، کتابها ونیز فیلم بأصطلاح مستندی را در مورد اسلام نگارش وتهیه نمودند، از جمله می توان به کتاب (هاجریسم ) که خاستگاه اسلام را منطقه پترا در کشور اردن بشمار آورده و مکه را شهری ساخته شده در حدود یک قرن پس از ظهور اسلام قلمداد کرده اند.
آنها معتقدند که اجداد پیامبرص و خود آن حضرت تا مدتی در شهر پترا در اردن زندگی میکردند و سپس به مکه هجرت نمودند. وی دلائلی واهی در این راستا بیان کرده است. آنها بدون توجه به منابع اسلامی و تاریخی ، شواهد باستانی و جغرافیایی غیر مستند را برای ادعای خود ارائه نموده اند. آنها بر اساس تحقیقاتی غلط وبهره نگرفتن از منابع اصیل اسلامی وتنها تکیه بر شواهدی باستانی وجغرافیایی که باید اشاره نمایم ، این شواهد بنظرم از پیش در اذهان افراد یاد شده ، دقیق برنامه ریزی شده ، و در پایان به نتیجه ای که خود به دنبال آن بوده وقصد اثبات فرضیه خویش را داشته اند ، رسیده وبر اساس آن ، قبله نخستین مسلمانان را شهر پترا معرفی کرده و سپس در قرن اول هجری که جنگی میان عبد الله بن زبیر و حجاج بن یوسف ثقفی صورت پذیرفته ، وبا منجنیق کعبه موجود در پترا ، منهدم می گردد ، ابن زبیر . سنگهای فرو ریخته از کعبه را با مسلمانان به مکه آورده وکعبه کنونی را بنا می نهد.. داستانی شبیه به فیلم های کارتونی وغیر علمی وبه دور از حقیقت تاریخی . ودر این هنگام بود که قبله از پترا به مکه انتقال یافته است...
آنها بر این باورند که منابع اولیه غیر اسلامی ، نامی از واژه مسلمان ارائه نکرده است. بلکه واژه مهگرایه یا هاگرایه در یونانی و هاجری در عربی برای مسلمانان به کار رفته است. هاجریسم به این معنا که مسلمانان از نژاد حضرت اسماعیل ع که مادرش هاجر است میباشند . آنها میگویند اولین منبعی که از واژه اسلام استفاده کرده ، کتیبه اسلامی عربی( قبة الصخره ) در سال ۶۹ هجری قمری است. پس در زمان پیامبر ص و پس از آن تا سال ۶۹ هجری ، از واژه اسلام و مسلمان استفاده نشده است. البته پاسخ ، آشکار است زیرا رویکرد مستشرقین ،منابع غیر اسلامی و تاریخی غیر معتبر است در حالی که در قران بارها واژه اسلام و مسلمان به کار رفته است و در منابع اسلامی و غیر اسلامی هم این واژه موجود است.
گیبسون در کتاب جغرافیای قرآنی میگوید: مکه شهر بی آب و علفی بوده بنابراین به چه مناسبت در حالی که طائف خوش آب و هوا و دارای انبوه گیاهی در این منطقه وجود دارد ، مکًه به عنوان مرکز تجارت بشمار آید؟
از این روی به این نتیجه می رسند که مکه محل استقرار و زندگی نبوده است. وی میگوید: در نقشه های باستانی قدیمی ، نامی از شهر مکه وجود ندارد. همچنین نام شهر مکه ۳۰۰ سال بعد از رحلت پیامبر ص مطرح شده است ..نه پیش از آن .
وی میگوید زائران برای زیارت به شهر پترا میرفتند. اعراب اموات خود را در این شهر دفن میکردند و این شهر، مقابر مقدس را داشته و به عنوان شهر ممنوعه مقدس نامیده می شده است . مراسم حج عمره در پترا شکل میگرفته و (نباتائین بزرگ ) ، که همان نبطیان هستند ، در این شهر میزیسته و درگذشته است.
کرون و کوک ونیز گیبسون ، ادعای دیگری را مطرح کرده و میگویند ، قبله مسلمانان نخستین، به سمت شهر پترا در کشور اردن بوده است و مسلمانان در همان جا زندگی میکردند و بعدها به مکه مهاجرت کردند.
دلائلی که ارائه میکند از این قرار است:
اول اینکه قبله بعضی از مساجد به سمت پترا بوده است نه مکه. انها میگویند مساجد مهمی در سده اول وجود داشتند که قبله آنها نه به سمت مکه ، بلکه به سمت شهر پترا در اردن و شمال غرب عربستان است. این دو مستشرق اروپایی برای اثبات سخن خود، به کتاب جغرافیای قرآن از دانیل گیبسون اشاره کرده اند، ظاهرا اولین بار این شخص ادعا نموده که قبله مسلمانان نه مکه بلکه شهر پترا بوده است و برخی از مساجد ، قبله آنها به سمت پترا است. وی در کتاب خود میگوید: مسجد گوانگژو در چین، مسجد فسطاط در مصر، مسجد قصر الحمیمه در جنوب غربی اردن، مسجد بعلبک در لبنان، مسجد جامع امان در اردن، مسجد خربة المنیه در فلسطین، مسجد حجاج در واسط عراق، قبله انها به سمت شهر پترا قرار دارد.
مساجد بیرون از شبه جزیره همانند مسجد بندهور در پاکستان به سمت مکه قرار دارد.
گیبسون ادعا میکند در زمان تغییر قبله، محل نخستین قبله، مشخص نشده و قرآن هم به محل دوم اشاره ندارد .. در حالی که قرآن می فرماید: «فولً وجهک شطر المسجد الحرام » . گیبسون میگوید محل اول قبله به سوی (سوره )بوده است نه (اورشلیم ).. درحالی که منابع یهودی هم سخنی از پترا نگفته اند ، بلکه بیت المقدس مکانی بود که مسلمانان به سمت آن نماز میخواندند و زمانی که حکم تغییر قبله نازل گردید ، مسیر و جهت قبله از بیت المقدس به مسجدالحرام در مکه تغییر یافت. وی مدعی است طبق نقشه های جغرافیای و ماهواره ای ، خطوط جهت دهی قبله را ترسیم نموده که غالبا این مساجد قبله آنها به سمت شهر پترا بوده است. اما اشکالی که گیبسون دارد این است که وی دیوار مساجد را ملاک جهت دهی قبله تعیین نموده در حالی که باید محراب مسجد را ملاک و معیار مسیر قبله قرار داد نه دیوار مسجد را.
گیبسون میگوید مسجد ذو قبلتین در سال ۱۹۸۷ تجدید بنا شد و دیواره اولیه ، به سمت پترا و سوریه بوده است . ویدر اینجا هم دچار اشتباه گردیده ، زیرا اولا دیوار برای تعیین قبله ملاک قبله ، قرار نمی گیرد بلکه محراب ، ملاک قبله مسجد است. دوم .پیامبر ص رو به سوی بیت المقدس نماز میخواند که اردن و شهر پترا در مسیر قبله بیت المقدس قرار دارد بنابر این گیبسون تصور نموده است پیامبر به سوی پترا نماز خوانده در حالی که به سوی بیت المقدس نماز میخوانده و شهر پترا در مسیر بیت المقدس قرار دارد. نکته قابل توجهی که باید بدان توجه نمود.
البته باید گفت بعضی از مساجد دیگر هستند که قبله آنها، به سمت پترا نیست همچنین به سمت کعبه هم نیست ، پس دلیل نمی شود که سخن گیبسون صحت داشته باشد. اما بر خلاف سخن گیبسون، قبله مسجد ذوقبلتین هم قبل اول و هم قبله دوم هر دو دقیقا به سمت بیتالمقدس و کعبه قرار دارد. مسلمانان معتقدند که دقت در مسیر قبله دوم بخاطر این بود که جبرئیل پیامبر را به سوی کعبه در نماز چرخانید . بطوری که هنگام ترمیم وتجدید مسجد ذو قبلتین ، کارشناسان از دقت محراب به سوی مکه ، در شگفت گردیده ، وتعیین دقیق قبله این مسجد را نیز از معجزات وامر الهی بشمار. آورده اند. پس جهت قبله در این مسجد دقیق است. همچنین مسلمانان معتقدند در هر مسجدی که پیامبر نماز بپا داشته است ، جهت قبله به سمت کعبه بوده و دقت در این امر ایجاد شده است. اما نکته دیگری که گیبسون و کرون و کوک باید بدانند ، طبق فرموده پیامبر ص ، گستره میان مغرب ومشرق ، قبله بشمار می آید. علمای اهل تسنن معتقدند اگر شخصی به قصد ایستادن به سمت قبله رو به سوی خانه خدا بایستد ، تمام گستره بین مشرق و مغرب میتواند قبله او قرار گیرد. حتی طبق نظر امام صادق ع ، فاصله میان مشرق و مغرب ، قبله است . پس شیعه هم میتواند هم نظر با اهل سنت باشد. طبیعی است که مستشرقین ، دقتی به این روایات نمی کنند و یا اصلا این روایتها را در سنجش گزارشهای تاریخی خود در نظر نمی گیرند.
زیرا آنان برای اظهار نظر ، فقط بر شواهد و قرائن باستانی و مشاهدات عینی خود اصرار و تاکید دارند در حالی که طبق نظر علمای شیعه و سنی ، ایستادن شخص مسلمان به سمت قبله ، با اینکه میان مشرق ومغرب بایستد ، اشکال و ایرادی ندارد. از این رو احتمال دارد قبله برخی از مساجد به سمت شهر پترا در اردن قرار گیرد. افزون بر این مستشرقین ، دیوار مسجد را ملاک قرار می دهند، نه محراب مسجد را و این یک نوع نقص در تحقیق است.
البته باز منکر این موضوع نیستیم که احتمال دارد مسلمانان در ساخت مسجد و جهت قبله به علت نبود وسائل دقیق برای اندازه گیری قبله ، دچار اشکال شده و جهت قبله را درست و صحیح تعیین نکنند.
اما این عمومیت ندارد. در حال حاضر همین که صورت نماز گزار به سمت قبله باشد با اینکه رو به سوی بین مغرب و مشرق داشته باشد ، در نظر اهل سنت مصداق قبله صحیح است و طبق نظر شیعه تا ۲۰؛درجه انحراف از قبله ، قابل گذشت بشمار می آید. ضمن اینکه روایاتی وجود دارد که علما ، مردم عراق را توصیه میکردند که قدری به سمت چپ نماز بخوانند ، این گزارش حاکی از صحیح نبودن قبله اهل عراق است که علما از آن آگاه بوده و از مردم میخواستند که جهت قبله را کمی به سمت جنوب تغییر دهند. در مورد مسجد کوفه بعدها تعمیرات شد و در قبله آن تغییر به وجود آمد که حضرت علی ع در حدیثی از این تغییر خبر دادند. ظاهرا برای قبور برخی از اهل بیت، همین مشکل پیش آمده است. نکته دیگر اینکه تا قبل از قرن نهم میلادی ، غالبا مساجد از قبله های درستی برخوردار نبودند زیرا وسائل تعیین قبله و علم نجوم کاربرد نداشت اما مساجد بعد از قرن نهم میلادی در تعیین جهت قبله از اشکال کمتری برخوردار هستند زیرا در این دوره ، علم نجوم به کمک معماران مساجد اسلامی آمده بود.
در پایان ضمن تاکید بر جایگاه مکه وکعبه در طول تاریخ ، وبنا بر روایات تاریخی موثًق ، خانه کعبه ابتدا از سوی فرشتگان در این مکان کنونی بنا نهاده شد ( جامع أحادیث الشیعه ، کتاب حجً ، ج ۱۰ ، ص ۳ و ۴ ) ، سپس کعبه ساخت حضرت آدم ع ، کعبه ساخت شیث فرزند آدم ع ، که در طوفان حضرت نوح ع ، این کعبه از میان رفته تا اینکه از سوی حضرت ابراهیم ع از نو بنا نهاده شد. ازرقی از قول أمیر المومنین ع نقل می کند که ساختمان کعبه ساخت حضرت ابراهیم ع منهدم شد که جرهمیان آن را بازسازی نمودند ودر پس آن ، از سوی عمالقه دوباره ساخته شد. در دوران قصی بن کلاب نیز کعبه دوباره ساخته شد واین کعبه تا دوران قریش باقی ماند. قریشیان کعبه را در هنگامی که رسول خدا ص بیست وپنج ساله بودند ، دوباره ساختند. در دوران ابن زبیر نیز بار دیگر کعبه ساخته شده وتغییراتی در آن داده شد. آخرین تغییر ساخت از سوی حجاج بن یوسف ثقفی بود که کعبه ابن زبیر را به شکل کعبه قریش در دوران رسول خدا ص بازگردانید. این ساختمان تا دوران سلطان مراد عثمانی در سال ۱۰۴۰ هجری باقی بود که بر اثر سیل گسترده ، دوباره ساختمان کعبه بازسازی شد. گفتنی است که از دوران حجًاج تاکنون در ابعاد وویژگیهای اصلی خانه کعبه تغییری داده نشده وگاه از سوی پادشاهان وسردمداران ، ترمیم هایی در آن صورت پذیرفت که بزرگترین ترمیم وبازسازی در سال ۱۴۱۷ هجری از سوی ملک فهد ، پادشاه عربستان صورت گرفت که عظیم ترین ومستحکم ترین وزیباترین ترمیم وبازسازی از کعبه در طول تاریخ بشمار می آید.
هادی انصاری، عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران