خوشحال باشیم یا حسرت بخوریم؟
از یکسو خوشحالکننده است که چنین ثروت عظیمی نصیب کشور شده است و از سوی دیگر حسرتبرانگیـز، چرا که در دهههای گذشته وجود چنین ثروتی نه تنهـا نتوانسته است رشد و توسعه اقتصادی برای کشور به ارمغان بیاورد، بلکه با مخدوش کردن رابطه حکومت و مردم بر موانع رشد و توسعه اقتصادی نیز افزوده است.
اگـر چه برخی از نفت بهعنوان «نقمت» یاد میکنند و با یادآوری رشد و ثبات اقتصادی اعجاببرانگیز دهه ۴۰ شمسی که در سایه درآمدهای ناچیز نفتی محقق شده است، آرزو میکنند ای کاش از ابتدا نفت نمیداشتیم، اما هستند کشورهایی که در عین مالکیت ذخایر و درآمدهای وافــر نفتی به رشد و توسعه اقتصادی رسیدهاند و نفت و درآمد حاصل از فروش آن را اهرمی برای بالا بردن رفاه نسلهای حاضر و آتی کشور خود قرار دادهاند و البته چهبسا کشورهایی نیـز که نفت و جنگ بر سر تصاحب درآمدهای آن بلای جان اقتصاد و اجتماع آنها شده است. اگر نروژی وجود دارد که در عین مالکیت ذخایر عظیم نفتی تصمیم دارد برای حفظ محیط زیست و رفاه هر چه بیشتر شهروندانش در چند سال آینده تنها از خودروهای الکتریکی استفاده کند، در مقابل ما در ایران، این روزها در حال خفه شدن از دود ناشی از سوخت نفت و مشتقات یارانهای آن هستیم! اگر نفت به برخی کشورها کمک کرده است که با ثروت حاصل از فروش آن زیرساختهای اقتصادی ـ اجتماعی مناسبی را برای رشد و پیشرفت شهروندان خود فراهم بیاورند و صندوقهای ذخیره ارزی پر پولی را برای نسل آتی خود بر جای بگذارند، در همین سرزمینی که این میدان نفتی عظیم کشف شده است همچنان مشکل آب آشامیدنی ناسالم، کلاسهای نامناسب آموزشی، بهداشت و بیکاری وجود دارد. اگر رئیسجمهور ایران صحبت از اختلاسهای متعدد چند میلیارد و چند میلیون دلاری میکند و مردم عراق با وجود فروش روزانه چند میلیون بشکه نفت همچنان از فقر و فساد مسوولان ناراضی هستند، کشورهای صاحب نفتی هم هستند که در کمال سلامت مالی اداره میشوند. به یاد داشته باشیم که نفت به تنهایی نه عامل سعادت است و نه عامل فلاکت! چون تیغی است که میتواند در دست زنگی مست قرار بگیرد یا در دست مصلحی دانشمند. خداوند متعال به ما مردم این سرزمین برکت داده است، اما همچنان منتظر تدبیر ما در استفاده مناسب از آن است.