جرقه جنگ میان چین و آمریکا/ پاشنه آشیل پکن رو شد
به گزارش اقتصادنیوز، بر اساس سند استراتژی امنیت ملی که دولت بایدن در سال 2022 صادر کرد، ایالات متحده در رقابت با چین با "دهه تعیین کننده" روبرو است. مقامات چینی نیز به همین باور رسیده اند. از آنجایی که واشنگتن بیش از هر زمان دیگر بر رویارویی با پکن تمرکز کرده، دولت چین نیز به جای اعتراض برای هرگونه رویارویی عزمش را جزم کرده است. از نظر پکن، ایالات متحده از این که برتری اش را از دست بدهد، هراس دارد و به همین دلیل چنین مبارزه ای را به چین تحمیل می کند. همانطور که در گزارش بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین برآن تاکید شد، چین نیز به نوبه خود چاره ای جز «افزایش جسارت جنگیدن» ندارد. فارن افرز در باب رویارویی احتمالی چین و آمریکا یادداشتی منتشر کرده است. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «جهان در آستانه جنگ سرد یا جنگ تمام عیار؟/رویارویی چین و آمریکا محتمل تر می شود!» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
مولفه های تنش زا
گروه کمی در پکن و واشنگتن در باب نیاز به ایجاد نرده های محافظ یا اقدامات اعتمادساز برای کاهش احتمال درگیری اختلاف نظر دارند. یکی از مناطقی که اصطکاک و تنش قابل توجهی ایجاد می کند، آب ها و حریم هوایی دریای چین جنوبی است؛ جغرافیایی که به ندرت به ادعاهای سرزمینی پکن احترام گذاشته می شود. هواپیماهای آمریکایی مرتباً در مناطق انحصاری اقتصادی چین درگیر فعالیت نظارت و شناسایی هستند. کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده از میانه جزایر و صخرههای دریای چین جنوبی عبور میکنند که چین مدعی حاکمیت آنها است. در آخرین گزارش پنتاگون در مورد ارتش چین، ایالات متحده بیش از 180 مورد از هواپیماهای چینی را ثبت کرده است که بین پاییز 2021 تا پاییز 2023 هواپیماهای آمریکایی را در منطقه رهگیری کرده اند، رقمی که می تواند تنش زا باشد.
این پویایی احتمالاً ادامه خواهد داشت، زیرا هیچ یک از طرفین حاضر به عقب نشینی نیستند. آمریکاییها به دنبال بحثهای فنی هستند به این امید که احتمال وقوع حوادث و درگیریهای احتمالی کمتر شود. چینی ها به نوبه خود چنین گفتگوهایی را کمی عجیب می دانند. آنها به طور گستردهتری بر امنیت خود متمرکز شدهاند و عملیات نیروی دریایی ایالات متحده در مناطق انحصاری اقتصادی چین و مانورها در دریای چین جنوبی را به عنوان اقداماتی تحریکآمیز تفسیر میکنند. چین اصولاً با نردههای محافظ پیشنهادی ایالات متحده موافقت میکند، اما هراس دارد که چنین نردههایی با هدف منجمد کردن وضعیتی باشد که به نفع واشنگتن است. بدیهی است که قدرت نظامی ارتش خلق چین از ارتش ایالات متحده کم تر است. با این همه، اخیرا شکاف بین ارتش خلق چین و ارتش ایالات متحده در حال کاهش است، زیرا ظرفیتهای نظامی چین در دهههای اخیر افزایش یافته است. ایالات متحده می ترسد که چین بخواهد این کشور را از غرب اقیانوس آرام بیرون کند. در نتیجه، واشنگتن در منطقه سرمایه گذاری بیشتری انجام داده و از متحدان و شرکای خود میخواهد تا بر سر چین ائتلاف کنند. این به نوبه خود پکن را آزار می دهد و وضعیت را بی ثبات تر می کند.
پاشنه آشیل پکن
نه پکن و نه واشنگتن خواهان رویارویی تصادفی نیستند، چه رسد به درگیری. در سال 2020، وزارت دفاع ملی چین و وزارت دفاع ایالات متحده اولین گروه کاری ارتباطات بحران را تشکیل دادند؛ چنین کارگروهی نشان دهنده گامی در جهت درست است. اگر حادثهای در دریای چین جنوبی رخ میداد، ممکن است خشم ملیگرایان را در هر دو کشور برانگیزد، اما به سختی میتوان باور کرد که منجر به یک جنگ تمام عیار شود. برخورد مرگبار یک جنگنده چینی و یک هواپیمای جاسوسی آمریکایی در سال 2001 چنین حقیقتی را ثابت کرد. بحران ناشی از این حادثه مرگبار در 11 روز حل شد. دیپلماسی ماهرانه غالب شد.تنها موضوعی که می تواند چین و ایالات متحده را به یک درگیری تمام عیار بکشاند، اختلاف بر سر تایوان است. در حال حاضر، یک چرخه خطرناک در حال گسترش است. ایالات متحده از حمله احتمالی چین می ترسد و فروش تسلیحات و تبادلات آموزشی و ارسال پرسنل را برای تقویت سیستم دفاع تایوان و تبدیل جزیره به "خارپشت" گسترش می دهد.
بسیاری از ناظران غربی معتقدند که تایوان اوکراین بعدی خواهد بود. با این حال، لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده در سال 2023 گفت که درگیری با چین نه قریب الوقوع است و نه اجتناب ناپذیر. جنگ بر سر تایوان تا زمانی که پکن معتقد است که اتحاد مجدد صلح آمیز با این جزیره هنوز امکان پذیر است، رخ نخواهد داد.اما اگر تردیدها در باب چشم انداز اتحاد مجدد مسالمت آمیز برای همیشه از بین برود، آنگاه محاسبات تغییر خواهد کرد. فعلا چین علیرغم آن که چهره ای ملی گرا در تایوان برگزیده شد، در این مسیر حرکت نکرده است. با این حال پکن تمام تلاش خود را می کند تا قلب و ذهن مردم تایوان را به دست آورد. قبل از همهگیری کووید-19، حدود 1.5 میلیون تایوانی در سرزمین اصلی کار و زندگی میکردند که این رقم برابر با شش درصد از جمعیت تایوان است. به نظر میرسد که آنها بدشان نمیآمد که در یک سیستم سیاسی کاملاً متفاوت زندگی کنند تا زمانی که تایوان فرصت های اقتصادی بهتری را برای آنها فراهم میکرد. وضعیت تایوان همچنان یک موضوع بسیار حساس برای پکن است، گزاره ای که واشنگتن هرگز نباید آن را دست کم بگیرد. برای برقراری صلح در تنگه تایوان، ایالات متحده باید به چین اطمینان دهد که قصد ندارد از تعهد اعلام شده خود به سیاست "چین واحد" دور شود. رهبران ایالات متحده از وارد شدن به درگیری مستقیم با روسیه بر سر اوکراین علریغم شدت حملات روسیه خودداری کرده اند. به همین ترتیب، آنها باید جنگ با چین را خط قرمزی بدانند که نمی توان از آن عبور کرد.
فراتر از این مناطق اصطکاک، فضای زیادی برای همکاری وجود دارد. در این میان، سه حوزه قابل توجه است: فضای مجازی، فضای بیرونی و هوش مصنوعی. چین و ایالات متحده به عنوان دو کشور قدرتمند، باید در ایجاد قوانین و مقررات در این حوزه ها پیشتاز باشند. در جنگ سایبری، این دو بازیگر باید از حمله به شبکههای اطلاعاتی مهم مانند سیستمهای فرماندهی و کنترل نظامی خودداری کنند. برای جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی در فضای ماورای جو، آنها باید با مذاکره در مورد یک معاهده الزام آور موافقت کنند که کشورها را متعهد می کند که سلاح در فضا قرار ندهند. بایدن و شی در نشستی که نوامبر 2023 در کالیفرنیا داشتند، بر در باب گفتگوی بین دولتی در مورد هوش مصنوعی توافق کردند. از دیگر زمینه های همکاری، محدود کردن خطرات ناشی از سلاح های هسته ای است. اما بحث در مورد خلع سلاح هسته ای بین چین و ایالات متحده در آینده قابل پیش بینی اتفاق نخواهد افتاد. حقارت هسته ای چین در برابر ایالات متحده، پکن را برای پیوستن به مذاکرات دوجانبه یا چندجانبه درباره خلع سلاح هسته ای بی میل می کند. در حال حاضر، هیچ گفتگوی سطح بالا در زمینه هسته ای بین دو طرف برنامه ریزی نشده است.اما چین و آمریکا در گذشته در این زمینه همکاری داشته اند. پس از آزمایش موفقیت آمیز بمب های هسته ای هند و پاکستان در سال 1998، چین و ایالات متحده متعهد شدند که تسلیحات هسته ای را به سمت یکدیگر هدف قرار ندهند.چین در حال حاضر به چنین سیاستی پایبند است، اما ایالات متحده نه. واشنگتن مدعی است، ایالات متحده تنها «استفاده از سلاح هسته ای را در شرایط سخت برای دفاع از منافع حیاتی در نظر خواهد گرفت.» این گزاره اقدام هسته ای تلافی جویانه از جانب آمریکا را مستنثی نمی کند و موجب خنثی شدن قدرت بازدارندگی سلاح های هسته ای نخواهد شد.کاهش شکاف قدرت بین چین و ایالات متحده ممکن است رقابت آنها را تشدید کند، اما همزمان این بدان معنا است که آنها دلایل بیشتری برای رویارویی با چالش های مشترک دارند. به عنوان مثال، در خاورمیانه، پکن و واشنگتن اکنون موضع مشابهی در مورد دو موضوع عمده دارند: یافتن راه حل دو کشوری برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین و ممانعت از عبور ایران از آستانه هسته ای. در باب ایران، چین به واسطه نزدیکی اش به ایران شاید بتواند این کشور را متوقف کند.چین و ایالات متحده به عنوان قدرت های بزرگ ممکن است هرگز به دوستان بزرگ تبدیل نشوند. اما آنها می توانند در برابر دشمن شدن مقاومت کنند.