فرصت سازی باکو از جنگ قرهباغ و اوکراین/ آذربایجان نفس روسیه را در قفقاز گرفت/ باکو و آنکارا برای ارمنستان چه خوابی دیدهاند؟
به گزارش اقتصادنیوز، مواضع آذربایجان در حال چرخش است. روزهایی که باکو بهعنوان به عنوان قدرت منطقهای به حساب نمی آمد کمرنگ شدهاند. اگرچه طایفه سیاسی که توسط رئیس جمهور فقید حیدر علی اف تأسیس شد، هنوز در قدرت است، و اگر چه فساد همچنان بیداد می کند و نقض حقوق بشر در این کشور ادامه دارد، با این حال، آذربایجان امروز یک بازیگر برجسته منطقه ای است که در آستانه تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در حوزه انرژی و ژئوپلیتیک فراتر از قفقاز جنوبی قرار دارد.به ادعای ناظران، باکو با انباشته شدن قدرت اقتصادی و نظامی، در حال حاضر در حال پیشروی در مسیر تحول اساسی ژئوپلیتیکی در منطقه است. رشد این بازیگر به دلیل بهره برداری ماهرانه از دو دارایی اصلی یعنی - موقعیت مکانی و ثروت هیدروکربنی (نفت و گاز) بوده است. در حالی که هیچ یک به هیچ وجه جدید نیستند، ارزش هر دو با جنگ روسیه علیه اوکراین بسیار افزایش یافته است.
فرصت سازی باکو از جنگ در اوکراین
آنگونه که گیس ریپورت آنلاین نوشته، داستان ثروت هیدروکربنی آذربایجان در سال 2006 مطرح شد، زمانی که باکو اولین کشوری شد که خط لوله هایی را برای انتقال نفت و گاز از حوزه خزر به اروپا بدون عبور از روسیه ساخت. اگرچه از نظر ژئوپلیتیکی این گزاره مهم بود، اما تا همین اواخر از اهمیت اقتصادی ناچیزی برخوردار بود. تأثیر جنگ در اوکراین، اختلال در فروش گاز روسیه به اروپا را به همراه داشت که احتمالاً دائمی است. این وضعیت شاید از طریق آذربایجان و با همکاری تنگاتنگ با ترکیه جبران شود.این دو بازیگر باهم مجموعهای از خطوط لوله را ساختهاند که اکنون ممکن است به مجرای اصلی هیدروکربنها - مهمتر از همه گاز - به اروپا تبدیل شود. این کریدور که به عنوان کریدور گاز جنوبی شناخته می شود، با خط لوله قفقاز جنوبی آغاز می شود که گاز را از باکو به ارزروم در ترکیه می برد. سپس با خط لوله ترانس آناتولی که ترکیه را به سمت جنوب شرقی اروپا متصل می کند. اروپا برای افزایش جریان گاز از طریق این مسیر به دنبال به دست آوردن نظر مثبت باکو است. ترکیه با طرحهایی برای افزایش ظرفیت حملونقل پاسخ میدهد و ترکمنستان پیشنهاد کرده که ممکن است در نهایت طرحهای ساخت خط لوله ترانس خزر را ادامه دهد. اگر بتوان ذخایر عظیم گاز ترکمنستان را به شبکه حمل و نقل گسترده آذری-ترکیه منتقل کرد، بازارهای گاز اوراسیا ابعاد جدیدی به خود خواهند گرفت.
جاه طلبی علی اف
پر رنگ شدن ناگهانی ارزش موقعیت آذربایجان به جریان انرژی محدود نمی شود. هنگامی که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، راه اندازی طرح کمربند و جاده (BRI) را اعلام کرد، مراد برنامه او برای پیوند چین با اروپا بود و روسیه امیدوار بود که این کشور نیز به یک ذینفع تبدیل شود. از آنجایی که این امیدها برباد رفته، ستون اصلی طرح کمربند «کریدور میانی» است که قزاقستان را به بنادری مانند آکتائو در دریای خزر می رساند. در آن سوی دریا، آذربایجان در حال آماده شدن برای رسیدگی به افزایش قابل توجه حجم محموله هاست. الهام علی اف، رئیس جمهوری این کشور به هدف خود برای تقویت روابط با کشورهای ترک در آسیای مرکزی اشاره کرده است. جاه طلبی او موجب شده تا باکو روابط نزدیک تری را با ترکیه و قزاقستان تعریف کند. در اواسط ماه مارس، علی اف میزبان قاسم جومارت توقایف، رئیس جمهور قزاقستان برای یک نشست دو روزه بود که در آن دو طرف مدارکی دال بر گرم شدن روابط دوجانبه خود ارائه کردند.این رویداد سه ویژگی اصلی داشت. اولین مورد، مراسمی برای ورود قطار باری به اروپا به باکو بود که در امتداد کریدور میانی، از شیان در چین در سراسر قزاقستان و دریای خزر حرکت کرده بود. مورد دوم امضای توافقنامه افزایش جریان نفت از قزاقستان به خط لوله باکو-تفلیس-جیهان بود و سومین، سفر نمادین توقایف از قره باغ کوهستانی تازه آزاد شده قلمداد می شد.
سرمایه ترکیه نقد می شود!
اگرچه جنگ در اوکراین ارزش دارایی های آذربایجان را افزایش داده است، اما پایان جنگ در قره باغ کوهستانی بود که فرصت های کنونی را محقق کرد. در حالی که این سرزمین در اختیار ارمنستان باقی مانده بود، شریان های حمل و نقل دوران شوروی که در امتداد سواحل دریای خزر و در سراسر آذربایجان جنوبی به ترکیه و ارمنستان می رفت، مسدود شد. پس از حمله موفقیت آمیز نیروهای نظامی آذربایجان در سپتامبر 2023، که منجر به عقب نشینی عجولانه ارمنستان شد، اکنون ممکن است سدها باز شود.ترکیه با ارائه حمایت نظامی و سیاسی قابل توجهی از تلاش آذربایجان برای آزادسازی قره باغ کوهستانی، اکنون آماده است تا سرمایه خود را نقد کند. این کشور به دنبال فرصت هایی برای بهبود ارتباطات با آسیای مرکزی است، جایی که رئیس جمهور اردوغان ممکن است برنامه پان ترکیسم خود را برای افزایش جریان انرژی به اروپا از طریق شبکه خط لوله خود تقویت کند. اگرچه شایعات در مورد توافق صلح رسانه ای می شود، اما هنوز معادلات در ابهام است. سوال کلیدی این است که آنکارا و باکو ممکن است برای این بازی طولانی چه چیزی در ذهن داشته باشند. آیا آنها حل و فصل مسالمت آمیز که مستلزم احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی ارمنستان باشد را می پذیرند؟ یا برای افزایش دستاوردهای خود فشارها را ادامه خواهند داد؟ این سوالات کلید سیاست گذاری غرب در قفقاز جنوبی است.
چالش زنگزور
اگرچه ارمنستان همکاری نظامی خود با روسیه را متوقف کرده و کمک به اوکراین را آغاز کرده است، تلاش هایش برای تعامل با غرب به شرکت های غربی اجازه می دهد تا ترانزیت مورد نیاز حیاتی را داشته باشند.با توجه به این تحولات، در اوایل آوریل، اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا اعلام کرد که اتحادیه اروپا آماده است تا "یک دستور کار مشارکت جدید و جاه طلبانه" را راه اندازی کند. پس از دیدار در بروکسل با نخست وزیر پاشینیان و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، او به خبرنگاران گفت که اتحادیه اروپا آماده است 270 میلیون یورو کمک مالی در یک برنامه چهار ساله برای حمایت از تجارت و صنعت در قفقاز جنوبی اختصاص دهد.
یک مشکل مهم برای هر گونه جاه طلبی غرب جهت تقویت حضورش در منطقه این است که باکو کاملاً روشن کرده که خواهان هیچ مداخله خارجی در روابط خود با ارمنستان نیست. بخش مهمی از گمانه زنی ها در مورد آنچه آنکارا و باکو ممکن است به عنوان اهداف استراتژیک خود در نظر بگیرند، مدت هاست حول محور "کریدور زنگزور" تعریف شده است. در زمان شوروی، این یک شریان حمل و نقل اصلی بود که آذربایجان را به منطقه نخجوان متصل می کرد و بین ترکیه و ارمنستان قرار داشت. پس از حمله گرفتن قره باغ کوهستانی توسط ارمنستان، کنترل این منطقه از دست باکو خارج شد. یک توافق آتش بس که با میانجیگری روسیه در سال 2020 انجام شد، تصریح کرد که این منطقه دوباره تحت نظارت روسیه باز خواهد شد.طبیعتا پذیرش صلح منافع آذربایجان را در باب زنگزور به خطر می اندازد چرا که هرگونه صلحی نیازمند نظر مثبت ایروان است.تعیین مرزها همیشه یک موضوع پیچیده است، عمدتاً به این دلیل که مشخص نیست که چه کسی حق بهتری در قلمرو مورد مناقشه دارد.
سناریوهای محتمل
در باب تنش میان ایروان و باکو چند سناریو محتمل است.یکی از سناریوهای احتمالی آن است که دو طرف در نهایت بر سر یک معاهده صلح که شامل تعیین مرزها و گذار به روابط عادی تجاری و دیپلماتیک است، به توافق برسند. استدلال اصلی این است که مسیر برای سرمایه گذاری از سوی قدرت های منطقه ای فرامنطقه ای هموار شود، نتیجه ای که مورد استقبال آنکارا و باکو قرار خواهد گرفت. با این حال مهم است که آذربایجان از کریدور زنگزور دست برداشته و در عوض شروع به ساخت جاده ای از طریق ایران بکند.
سناریوی محتملتر دیگر آن است که آنکارا و باکو بازی طولانیتری را آغاز کرده که در قابش فرسایش پیشرونده ارمنستان محصور در خشکی متصور است، تا جایی که این بازیگر به یک عروسک خیمه شب بازی صرف کاهش مییابد. آنچه ممکن است محرک واقعی بازی طولانی برای از بین بردن حاکمیت ارمنستان باشد، ترس از این است که یک معاهده صلح می تواند منجر به تشکیل یک محله دموکراتیک و موفق اقتصادی شود. به نظر می رسد آنکارا و باکو امید دارند که بازی طولانی برای جلوگیری از ورود ارمنستان به اردوگاه غربی با مقاومت چندانی از سوی غرب مواجه نخواهد شد، صرفاً به این دلیل که گرسنگی اروپا برای دریافت هیدروکربن های بیشتر بر تمایل آن برای ترویج غرب غلبه خواهد کرد.