معادلات راهبردی منطقه به روایت ناصر کنعانی/ اسرائیل به قبل از طوفان الاقصی برنمیگردد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تسنیم، در یک سال گذشته پس از عملیات طوفان الاقصی مقاومت فلسطین، جهان و منطقه غرب آسیا شاهد تحولات عمیق اجتماعی، سیاسی و بینالمللی بود، این عملیات از همان روز اول چنان پیامدهایی داشت که بسیاری عنوان کردهاند که منطقه غرب آسیا دیگر به وضعیت قبل از هفتم اکتبر 2023 باز نخواهد گشت.
تزلزل در ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی بعد از هفت دهه از تشکیل این رژیم، بروز اختلافات عمیق اجتماعی و سیاسی در داخل آن کنار اقدامات دیپلماتیک و حقوقی جهانی علیه اقدامات سران این رژیم در نسلکشی و ارتکاب جنایت جنگی و همچنین بلند شدن صدای اعتراض یکپارچه وجدانهای بشری از آسیا گرفته تا اروپا و آمریکا و بهطور خاص در دانشگاههای آمریکا از پیامدهای اقدام شگفتانگیز مقاومت فلسطین بوده است.
در میانه جنایات صهیونیستها، وزارت امور خارجه ایران تحت هدایت شهید حسین امیرعبداللهیان، دوران درخشانی از کنش دیپلماتیک در دفاع از ملت مظلوم فلسطین داشته است، از حضور در مجامع بینالمللی گرفته تا رایزنی با همتایان و مقامات کشورهای منطقه و دیگر کشورها و همچنین سفر به کشورهای منطقه در جهت توقف ماشین کشتار رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه نشان داد که ایران رویکردی فعال را در خصوص مسئله فلسطین در نظر گرفته است،
بههمینجهت و بهمناسبت اولین سالگرد عملیات طوفان الاقصی و بعد از یک سال کشتار و جنایات بیرحمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین خبرگزاری تسنیم گفتگویی را با ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در خصوص این عملیات و همچنین سیاست ایران انجام داده است.
اقتصادنیوز: سخنگوی وزارت خارجه ایران به عیادت سفیر ایران در بیروت رفت.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
سؤال: بعد از عملیات طوفان الاقصی در هفت اکتبر، مقام معظم رهبری در همان روزهای اول و آن هم زمانی که خیلی از جنایات و اقدامات اسرائیل علیه مردم غزه رخ نداده بود از عبارت شکست ترمیم ناپذیر رژیم صهیونیستی در این عملیات استفاده کردند. سؤال این است که حالا که یک سال میگذرد چرا همچنان این عبارت همچنان صدق میکند؟
کنعانی: برداشت مقام معظم رهبری یک برداشت دقیق، راهبردی و حکیمانه است. مهم ترین تحولی که طوفان الاقصی در مسئله فلسطین ایجاد کرد، تبدیل آن به عنوان مهمترین مسئله منطقهای و بینالمللی بود. به عبارتی عملیات طوفان الاقصی مسئله فلسطین را که رژیم صهیونیستی و متحدان آن مایل بودند طی سالهای اخیر در چارچوب طرحهای مختلف سازش به عنوان یک مسئله فراموش شده برای تحولات بینالمللی معرفی کنند را مجددا به عنوان یک مسئله مهم و دارای اولویت اول در صحنه منطقهای و بین المللی برگرداند.
اکنون دیگر کسی مسئله فلسطین را بهعنوان یک مسئله تمامشده و فراموششده در چارچوب طرحهای سازش و یا عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی تلقی نمیکند. اکنون کسی مسئله فلسطین را یک مسئله بدون تاثیر بر معادلات راهبردی منطقهای و بین المللی تلقی نمیکند. اکنون کسی تصور نمیکند که میتوان مسئله فلسطین را در چارچوب مذاکرات سازش بین رژیم غاصب صهیونیستی و برخی کشورهای منطقهای با نظارت آمریکا به عنوان یک مسئله قابل حل به گونهای که طرف فلسطینی به عنوان طرف بدون تاثیر و نقش باشد، تلقی نمیکند.
طوفان الاقصی نشان داد اولا مسئله فلسطین زنده است. دوم ملت فلسطین ملت زنده، پویا و مقاومی هستند و سوم اینکه ملت فلسطین همچنان به عنوان یک ملت زنده میتواند سرنوشت خودش را به دست خودش رقم بزند و اساسا در مقابل جریانی که به ظاهر به نظر میرسد جریان غالب منطقهای و بین المللی است، بایستند و روندهای منطقهای و بینالمللی را متناسب با سرنوشت مسئله فلسطین تغییر دهند.
یک ارزیابی قبل از طوفان الاقصی این بود که در پرتو طرحهای سازش مسئله فلسطین قابل حل و فصل است. اینکه رژیم صهیونیستی یک رژیم غاصب ولی یک واقعیت علی الارض است و اینکه دولتهایی مانند آمریکا و برخی طرفهای اروپایی میتوانند به عنوان طرفهای بین المللی در حمایت از رژیم صهیونیستی مسئله فلسطین را در قالب طرحهای سازش مهندسی کنند، اما طوفان الاقصی نشان داد که مسئله فلسطین در چارچوب طرحهای سازش قابل حل و فصل نیست و اینکه حقوق مسلم ملت فلسطین را نمیتوان در چارچوب طرحهای سازش نادیده گرفت و در ورای میزهای مذاکره به نفع رژیم غاصب صهیونیستی حل و فصل کرد.
فلذا طوفان الاقصی مسئله فلسطین را به صدر موضوعات منطقهای و بین المللی برگرداند، جان تازهای به مسئله فلسطین بخشید و حتی جایگاه گروههای مقاومت فلسطینی که از سوی نظام سلطه به عنوان جریانهای تروریستی توصیف میشدند، به اندازهای ارتقا داد که اکنون همان دسته از کشورها از جمله رژیم آمریکا به این جمعبندی رسیده که مسئله فلسطین را نمیتوان بدون در نظر گرفتن جایگاه گروههای مقاومت که نمایندگان حقیقی ملت فلسطین هستند حل و فصل کند یا به نوعی که خودش به دنبال آن است مهندسی کند.
واقعا موازنههای راهبردی در مسئله فلسطین و همچنان معادلات راهبردی در منطقه بعد از طوفان الاقصی به گونهای به نفع فلسطین، ملت فلسطین و گروههای مقاومت تغییر کرد که اساسا به معادلات قبل از طوفان الاقصی برنمیگردد و به این ترتیب مقام معظم رهبری با دقت و نگاه کارشناسی مطرح کردند که عملیات طوفان الاقصی شکست ترمیم ناپذیری را بر رژیم غاصب صهیونیستی تحمیل کرد.
سؤال: به محاق رفتن طرحهای عادیسازی و سازش با رژیم صهیونیستی اشاره کردید، اکنون ما میبینیم که این یکی از پیامدهای بعد از عملیات طوفان الاقصی بود و اکنون غرب در تقلی این است که طرحهای جایگزینی مانند طرح دو دولتی را آغاز کند. آینده این طرح با توجه به بازیگری مقاومت را چگونه میبینید؟
اقتصادنیوز: سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به شهادت ابراهیم عقیل تصریح کرد: رژیم صهیونیستی، آمریکا و دیگر حامیان شریر رژیم اشغالگر قدس برغم شهادت این بزرگمردان، هرگز به اهداف رذیلانه خود نخواهند رسید.
کنعانی: بهطورقطع آنچه اتفاق افتاد یک بار دیگر اثبات کرد؛ اولاً، اشغال هر میزان به درازا بکشد هیچ حقی برای رژیم اشغالگر و حامیان آن بههمراه ندارد، ثانیاً، حامیان رژیم صهیونیستی نمیتوانند با نادیده گرفتن حقوق مسلم و طبیعی ملت فلسطین که از منظر حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده، مسئله فلسطین را در چارچوب طراحیهای غیرواقعی و موهوم در سازوکارهای روندهای سازش مهندسی کنند و به عبارتی این بحران ریشهدار در منطقه را به نفع رژیم اشغالگر و به ضرر ملت فلسطین رقم بزنند. اکنون ملت فلسطین به رغم یازده ماه جنایت مستمری که از ناحیه رژبم صهیونیستی بر این ملت تحمیل شد، همچنان وسط میدان است.
اولا تحت محاصره 360 درجه در طول یازده ماه گذشته این ملت مقاومت کرد و تسلیم نشد. رژیم به دنبال این بود که با محاصره کامل و با استفاده از اهرم قحطی مصنوعی به عنوان یک ابزار ملت فلسطین را در مقابل جریان مقاومت و مشخصا جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس قرار دهد اما این اتفاق نیافتاد. ما در طول یازده ماه گذشته به رغم همه جنایاتی که علیه ملت مظلوم فلسطین مشخصا در نوار غزه تحمیل شد، واقعا عمق انسجام میان ملت، شهروندان و گروههای مقاومت فلسطین را شاهد بودیم. حتی بسیار جالب است که در نظرسنجیهایی که انجام شده نه فقط در نوار غزه حتی در کرانه غربی هم میزان محبوبیت و پایگاه اجتماعی گروههای مقاومت چه جنبش حماس و جهاد اسلامی به مراتب بیش از زمان قبل از طوفان الاقصی ارتقا پیدا کرد. این نشان میدهد که رویکرد اساسی ملت فلسطین مقاومت در مقابل اشغالگری است.
نکته دیگر این است که جریان مقاومت برتری راهبردی خودش را بر رژیم اشغالگر نشان داده است. رژیم با اهداف اعلام شدهای جنگ را بعد از عملیات طوفان الاقصی علیه نوار غزه شروع کرد. از جمله نابودی حماس، نابودی تونلهایی که توسط جریان مقاومت در نوار غزه ایجاد شده و آزادی اسرایی که در دست جنبش مقاومت و ملت فلسطین قرار دارد. در طول یازده ماه گذشته به رغم همه جنایتها و همه توانی که رژیم اشغالگر به میدان آورد و همچنین همه حمایتهای نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و بین المللی نظام سلطه به رهبری آمریکا هیچ کدام از اهداف اعلام شده رژیم اشغالگر اسرائیل تا این لحظه محقق نشده است.
اکنون جمعبندی راهبردی خود سازمان و ساختار نظام سلطه این است که این جنگ هر میزان هم که به درازا بکشد هیچ کدام از اهداف اعلام شده محقق نخواهد شد و تنها راهکار مذاکره با جنبشی است که اسرائیل و مشخصا شخص نتانیاهو جنایتکار اعلام کرده بود که برای نابودی آن جنگ را آغاز کرده است.
اکنون جنگ نظامی در صحنه غزه به ضرر رژیم اشغالگر پیش میرود. علاوه بر آن جنگ دیگری در سرزمینهای اشغالی به ضرر نظام سلطه پیش میرود. اولا شکاف سیاسی بیسابقه در ساختار سیاسی و حکومتی رژیم جعلی اسرائیل شکل گرفته و این به راحتی ترمیم نخواهد شد و بسیار بعید است که بتوانند ترمیم کنند. علاوه بر آن شکاف اجتماعی در داخل مجتمع صهیونیستی یک شکاف کاملا بی سابقه است. اکنون بسیاری از مردم ساکن در سرزمینهای اشغالی در مقابل رژیم سلطه و رژیم اسغالگر ایستادند. از سوی دیگر اردوگاه حامی رژیم صهیونیستی در غرب دچار یک دوگانگی آشکار و دچار یک تشتت است.
جمع بندی هم در آمریکا و هم در اوپا این است که ادامه حمایت از رژیم اشغالگر در جنگ جاری هیچ دستاورد نظامی برای رژیم اشغالگر به همراه نخواهد آورد. علاوه بر آن حیثیت و اعتبار سیاسی کشورهای غربی را بیش از گذشته نزد افکار عمومی دنیا دچار خدشه خواهد کرد. فلذا این یک واقعیت آشکار است که به رغم جنایات وحشینه و هولناکی که علیه ملت فلسطین در یازده ماه گذشته اعمال شد اما موازنه راهبردی کاملا به نفع ملت فلسطین و جریانهای مقاومت در حال پیشرفت است. این فقط ابعادی از وضعیت موازنه راهبردی است. ما در حوزه منطقهای، بینالمللی، سیاسی و حقوقی باز ابعاد پیروزیهای دیگری را میتوانیم به نفع قضیه فلسطین فهرست کنیم.
سؤال: کشورهای اروپایی در اظهارات خودشان بیان میکنند که در حمایت از فلسطین و مردم فلسطین طرحهایی را پیش میبرند و دنبال میکنند که یکی از آنان تحریم رژیم صهیونیستی است. چقدر این کشورهای اروپایی را صادق میدانید؟
کنعانی: متاسفانه کشورهای اروپایی در آزمون اثبات صداقت خود در شعارهایی که میدانند از جمله در موضوع حقوق بشر شکست خورده بیرون آمدند. آنها نه فقط جنگ را در سرزمین فلسطین و در کنار رژیم غاصب صهیونیستی از دست دادند و مغلوب شدند بلکه در حوزه اخلاق و حوزه ارزشهای انسانی هم دچار یک شکست فاحش شدند. اکنون بیش از هر زمان دیگری برای افکار عمومی جهان کاملا روشن است که هیچگونه حقیقتی ورای شعارهایی که اروپا و آمریکا در موضوع حقوق بشر در طول سالیان متمادی سر دادند، وجود ندارد. بلکه شعارهای توخالی برای پیشبرد اهداف سیاسی و استفاده ابزاری از شعار حقوق بشر مدنظر آنان بوده است.
در طول یازده ماه گذشته اگر اراده حقیقی نزد اروپا و آمریکا وجود داشته که به جنگ خاتمه ببخشند، حتما امکان این وجود داشت که با استفاده از ظرفیتهای شورای امنیت سازمان ملل متحد جنگ ظالمانه علیه غزه را متوقف کنند، اما بهعکس هربار که قطعنامه و پیش نویس قطعنامه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد از جانب هرکدام از اعضای دائم و یا غیر دائم ارائه شد، این دولت آمریکا و حامیان شناخته شده از جمله انگلیس بودند که مانع تصویب قطعنامه ای برای شکل گیری آتش بس شدند. فلذا کاملا روشن است که اروپا و آمریکا عملا در کنار رژیم صهیونیستی و در خدمت پروژه ادامه جنگ علیه ملت مظلوم فلسطین هستند.
آنچه مسلم است مسئولیتهای ملتها و به ویژه دولتها و ملتهای اسلامی بیش از هر زمان دیگری برجسته شده است. اگر کشورهای اسلامی بهفرموده مقام معظم رهبری اراده میکردند و شریانهای اقتصادی رژیم غاصب را هدف قرار میدادند و قطع میکردند، به طور یقین امکان ادامه یازده ماه جنگ ظالمانه از سوی رژیم غاصب علیه ملت فلسطین وجود نداشت.
این ظرفیت در جهان اسلام به خوبی وجود دارد. البته این را لازم است اشاره کنم که افکار عمومی جهان اسلام و ملتها و همچنین ملتهای جهان کاملا به نفع ملت مظلوم فلسطین است. ما در کمترین دورهای شاهد این میزان حمایت مردمی از ملت مظلوم فلسطین و از حقانیت مسئله فلسطین بودیم. فلذا اروپا و آمریکا جنگ را باختند، اخلاق را باختند، شرافت و انسانیت را منکوب و لگدمال کردند و آن را قربانی امیال سیاسی خودشان کردند، اما مسئله فلسطین اکنون یک مسئله درجه یک برای دنیا و افکار عمومی است.
سؤال: یکی از نکاتی که بعد از طوفان الاقصی مطرح میشود این است که این عملیات صرفا شکست رژیم صهیونیستی و قوای نظامی و سیاست امنیتیش نبود و به نوعی شکست آمریکا و سیاست های چند دههای آن در حمایت مطلق از تلآویو بود. بحث آمریکازدایی از منطقه نیز بعد از طوفان الاقصی با توجه به وضعیت جبهه مقاومت در منطقه و اقداماتی که این جبهه در قبال پایگاه های آمریکا و منافع آن انجام داد، بسیار جدی شد. با توجه به حضور مستمر آمریکا در هدایت جنگ در غزه بعد از هفت اکتبر چرا این شکست اسرائیل را باید شکست آمربکا محسوب کنیم؟
کنعانی: در طول چند دهه گذشته چه از زمان تاسیس این رژیم جعلی و چه در ادامه آن، رژیمهای آمریکا و انگلیس بزرگترین سرمایه گذار روی هویت جعلی و سرطانی رژیم صهیونیستی در منطقه بودند. به عبارتی با ایجاد و تاسیس این رژیم جعلی آمریکا به دنبال تغییر معادلات راهبردی منطقهای به نفع خود و به دنبال پروژه سیطره بر کل منطقه به ویژه جهان اسلام بود. فلذا طبیعتا هر میزان ضعف و شکست در هویت رژیم جعلی اسرائیل، میتوان گفت که آمریکاییها و دیگر حامیان از جمله رژیم انگلیس در پیشبرد اهداف سلطه جویانه خود در منطقه دچار شکست شدند.
در موضوع عملیات نظامی یازده ماه گذشته رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه بی شک این آمریکا بود که در کنار رژیم صهیونیستی این جنگ را بر ملت مظلوم فلسطین تحمیل کرد. اگر نبود حضور فوری آمریکا در اتاق عملیات نظامی و مدیریت سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در تلآویو، بی شک رژیم صهیونیستی بعد از عملیات طوفان الاقصی دچار یک فروپاشی کامل و فراگیر میشد.
آمریکاییها با نگاه به سرمایه گذاریهای چند دهه گذشته خود بلافاصله در اتاق مدیریت بحران در تل آویو حاضر شدند و وضعیت رژیم اسراییل را تدبیر و مدیریت کردند. اتاق جنگ تلآویو عملا با حضور فرماندهان عالی رتبه نظامی آمریکاییها مدیریت شد. سفرهای مکرر وزیر دفاع آمریکا به تلآویو و همچنین حضور فرماندهان عالی رتبه و سفرهای مکرر فرمانده نیروهای موسوم به سنتکام به تلآویو نشان دهنده اداره عملیات نظامی از سوی آمریکا است. میزان تسلیحات بی سابقهای که آمریکاییها به سرزمینهای اشغالی از آغازین روز جنگ علیه غزه تا امروز گسیل کردند. بمبهای ممنوعه و سلاحهای کشتار جمعی که در اختیار رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفت، حمایت بی شائبهای که در حوزههای اطلاعاتی و امنیتی از رژیم اسرائیل انجام گرفت.
حمایت تمامعیاری که آمریکاییها در مجامع بینالمللی از جمله در شورای امنیت سازمان ملل متحد بهویژه در پیشگیری در تصویب قطعنامههای آتشبس از رژیم صهیونیستی انجام دادند همه نشان میدهد که اولا آمریکاییها هم در شروع جنگ و هم در ادامه جنگ و هم مدیریت آن نقش درجه یک را ایفا کردند. فلذا در نتیجه جنگ سهیم هستند. اگر رژیم صهیونیستی دچار شکست راهبردی شد که یک اصل مسلم و انکارناپذیر است و مورد اعتراف همه کارشناسان واقع بین است، آمریکاییها قطعا در شکست این جنگ شریک هستند.
جای تاسف است که دولت آمریکا اعتبار ملت آمریکا و مالیات دهندگان آمریکایی را قربانی منافع رژیم غاصب صهیونیستی کرده است. میزان تجمعاتی که در خیابانهای آمریکا در میادین و در دانشگاههای آمریکا از سوی دانشگاهیان و جوانان در حمایت از ملت مظلوم فلسطین و در حمایت از آتش بس شکل گرفته و تاکنون ادامه دارد، کاملا نشان میدهد که دولت آمریکا در کنار رژیم غاصب صهیونیستی و علیه خواست و اراده حتی ملت آمریکا ایستاده است. آمریکاییها قطعا در فرایند تحولات موجود در کنار رژیم صهیونیستی هم بازنده جنگ و هم بازنده اخلاق هستند.
سؤال: آیا با این توضیح شما اعتراضات در آمریکا بخصوص اعتراضات دانشجویی را صرفا حمایت از فلسطین تعبیر میکنید یا در اصل تکانه شکست سیاستهای آمریکا در منطقه موجی از اعتراض در میان نخبگان و دانشگاهیان برانگیخت و آنها دنبال تغییر این سیاست هستند؟
کنعانی: اکنون یک تحول راهبردی در عرصه بین المللی نسبت به مسئله فلسطین مطرح است. در هیچ زمانی در طول تاریخ هفت دهه گذشته که از تاریخ تاسیس رژیم جعلی اسرائیل در سرزمین ملت فلسطین میگذرد، این رژیم در سطح بین المللی این میزان منفور نزد ملتها و حتی نزد دولتها نبوده است. اکنون نفرت از رژیم غاصب صهیونیستی یک موضوع فراگیر و یک حس فراگیر از همه ملتها از جمله شهروندان آمریکایی و اروپایی است. به ویژه کشورهایی که در غرب بیش از هر دولت دیگری از رژیم صهیونیستی حمایت کردند.
ما در انگلیس شاهدیم که دولت محدودیتهای بسیاری را در تجمعات و تظاهرات مردمی حامی فلسطین اعمال کرده است. این برخلاف شعارهای رژیم انگلستان است. در آلمان همین ویژگی را شاهدیم که شدیدترین سیاستهای پلیسی را بر تجمعات مردمی اعمال کردند. اینکه اجازه ندهند پرچم فلسطین توسط معترضان به دست گرفته شود، اینکه اجازه ندهند پرچم گروههای مقاومت از جمله حماس در دستان معترضان علیه رژیم غاصب صهیونیستی قرار بگیرد.
اینها احساس خطری است که اینگونه دولتها از میزان خیزش عمومی دنیا به نفع مسئله فلسطین دارند. بالعکس در موضوع فلسطین هیچ میزان مسئله فلسطین و حمایت از فلسطینینان و تاسیس کشور مستقل فلسطینی و عضویت آن در سازمان ملل متحد مورد مطالبه ملتها و دولتها نبوده است. اکنون ما شاهد بیشترین مطالبات هستیم.
جالب است در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اردیبهشت ماه گذشته قطعنامهای با اکثریت آرا تصویب شد که کشورهای عضو سازمان ملل متحد از شورای امنیت خواستند که در مصوبه قبلی خودش بازنگری کند و کشور فلسطین را به عنوان عضو کامل سازمان ملل متحد به رسمیت بشناسد. تعداد قابل توجهی از کشورها در دنیا از جمله اروپاییها به طور یکجانبه فلسطین را به عنوان دولت مستقل به رسمیت شناختند. این عصبانیت شدید مقامات رژیم صهیونیستی را به دنبال داشته است.
موضوع تحت پیگرد قرار دادن رژیم صهیونیستی در دادگاههای بینالمللی از جمله دیوان بینالمللی لاهه، درخواستی که آفریقای جنوبی انجام داد و تعداد کشورهایی که متعاقبا به دادخواست آفریقای جنوبی اضافه شدند، مطالباتی که اکنون نزد ملتها و دولتها وجود دارد، از دیوان کیفری بین المللی که مقامات رژیم غاصب صهیونیستی را به عنوان جنایتکار جنگی تحت پیگرد حقوقی و کیفری قرار دادند. واقعا وضعیت بینالمللی اکنون به نفع مسئله فلسطین تغییر کرده و حتما این تکانههایی که اشاره کردید در صحنه بین المللی چیزی است که یک واقعیت ملموس و یک حقیقت علی الارض است که مورد توجه مقامات صهیونیستی و حامیان رژیم قرار دارد.
سؤال: به تظاهرات در کشورهای اروپایی از جمله انگلیس و آلمان اشاره کردید. ما شاهد بودیم که راهپیماییهای عظیمی شکل گرفت. اعتراضات چگونه میتواند به تغییر سیاست و رویکرد غربیها و بخصوص آمریکا بیانجامد؟
کنعانی: متاسفانه در سایه حمایتهای بی قید و شرط آمریکا و چند دولت اروپایی، شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان مسئول حفظ صلح و امنیت بینالمللی از عهده انجام وظیفه خودش در تامین صلح و ثبات در منطقه و همچنین پایان دادن به این جنگ ظالمانه و نابرابر دچار یک شکست شده است. به عبارتی ناکارآمدی سازوکارهای بین المللی از جمله شورای امنیت در پایان دادن به یک نسل کشی آشکار اکنون در مقابل دیدگان همه جهانیان قرار دارد. حتی دبیرکل سازمان ملل متحد بارها از اینکه سازمان ملل مشخصاً شورای امنیت نتوانسته است به وظیفه خودش در پایان بخشیدن به این نسلکشی بهموقع و مؤثر عمل کند اظهار تأسف کرده است، این فقط اعتراف دبیرکل سازمان ملل نیست، بلکه مسئولان و مدیران بسیاری از سازمانهای بینالمللی هم نسبت به وضعیت ایجادشده بسیار نگران هستند و اظهار تأسف میکنند.
در سایه ناتوانی سازمان ملل و شورای امنیت در انجام وظیفه خودش، وظایف دیگر دولتها و به ویژه ملتهای جهان بیش از هر زمان دیگری موضوعیت پیدا میکند.
طبیعتا در سایه تجلی اراده ملتها و استمرار و پایداری در مطالبه گری از دولتهای متبوع خودشان و سازمانهای بینالمللی برای ایفا نقش در پایان دادن این جنگ و ایجاد بازدارندگی در مقابل ماشین کشتار جمعی صهیونیستها قطعا این مطالبه گری میتواند نتایج موثری را به نفع مسئله فلسطین ایفا کند. واقعاً اکنون بیش از هر زمان دیگری هم دولتهای مستقل در مقابل رژیم صهیونیستی مسئولیت دارند بایستند و هم ملتها مسئولیت اخلاقی و انسانی دارند که این را به عنوان یک مطالبه انسانی از دولت هایشان مطالبه کنند.
سؤال: همانطور که میدانید عملیات طوفان الاقصی باعث تاثیر و پیامدهایی در تغییر هندسه قدرت در منطقه و جهان شد. اکثر صاحب نظران نیز بر این نکته تاکید کردند که نظم منطقه دیگر همانند گذشته نخواهد بود و اکنون شاهد ظهور غرب آسیای جدید با بازیگری محور مقاومت هستیم. به نظر شما محور مقاومت در آینده منطقه چه جایگاهی دارد و چه نقشی را میتواند ایفا کند؟
کنعانی: هم تحول فلسطین و هم تحولات سالیان اخیر در منطقه از جمله تحولات عراق، سوریه، یمن و دیگر تحولات منطقهای، نشان داد که شرایط منطقهای و توانایی بازیگران به طور کامل دچار تحول شده است. حتی مفهوم قدرت و برداشت از نقش جریانهای غیردولتی و تشکلهای آزادی بخش چه میزان دچار تغییر شده است. به این معنا که اکنون نظام سلطه بینالمللی به رهبری آمریکا اولا دیگر قدرت هژمون سابق نیستند که اگر اراده بکنند و یک ناو هواپیمابر را به منطقه گسیل کنند، میتوانند یک دولتی را دچار تغییر کنند. یا با یک حرکت نظامی و مانور نظامی در منطقه بتوانند معادلات منطقهای را دچار تغییر بکنند. خیر، اکنون هم ملتها نشان دادند که میتوانند جریان سازی کنند و در مقابل طراحیهای نظام سلطه بایستند و هم جریانهای مقاومت در منطقه به عنوان جریانهای موثر و اثرگذار کاملا ایفای نقش میکنند.
اکنون محور مقاومت به عنوان یک محور کاملا فعال، اثرگذار، دارای توان بازیگری و قدرت ایجاد بازدارندگی در مقابل طراحیها و مهندسیهایی که نظام سلطه اتجام میدهند، خودش را نشان داده است.
اکنون رژیم صهیونیستی نه فقط در مقابل ملت فلسطین بلکه در مقابل حق خواهی ملتهای منطقه ایستادند.یک واقعیت آشکار است که از دل ملتهای منطقه جریانهایی وجود دارند و شکل گرفتند که ماهیت آنان ماهیت ضد اشغالگری است. از جمله در عراق، سوریه و یمن و اینکه این جریانها اکنون در کنار ملت فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی به عنوان حامی حق خواهی و آزادی طلبی ملت فلسطین ایستادهاند، یک واقعیت است که معادلات منطقهای تغییر کرده، آمریکاییها دیگر یک قدرت هژمون و در واقع دارای توان اجرای طراحیهای خود نیستند و یک واقعیت جدید است که معادلات راهبردی در منطقه غرب آسیا دچار تغییرات بنیادین شده است.
هم وزن دولتها و ائتلافهای چندگانه تغییر کرده و هم نقش بازیگران غیردولتی به ویژه جریانهای مقاومت ارتقا و افزایش پیدا کرده و نکته مهمتر اینکه اکنون ملتهای منطقه از جریانهای مقاومت و از رویکرد ضد آمریکایی و صهیونیستی آنها کاملا حمایت میکنند. ما با یک وضعیت جدید، عناصر جدید و شاخصههای جدید در هندسه قدرت در منطقه مواجه هستیم.
سؤال: شما به گروههای مقاومت در منطقه اشاره کردید، ما اکنون شاهد تحرکات این گروهها علیه سیاستهای و منافع آمریکا، رژیم صهیونیستی و حامیان آنان هستیم. نقش یمن را چطور میبینید اخیرا هم اقداماتی را انجام داد که باعث شگفتی جهانیان شد. نقش یمن را چقدر موثر میدانید؟
کنعانی: ملت یمن در حمایت از ملت مظلوم فلسطین واقعا شرافتمندانه و اثرگذار ظاهر شد. نشان دادند که به رغم سالیان سختی که بر این ملت گذشته اما یک ملت حق طلب و دارای شجاعت و جسارت لازم و همچنان قدرت لازم برای حمایت از ملت فلسطین هستند. جریان دولت نجات ملی یمن کاملا روشن و صریح اعلام کرده مادامی که رژیم غاصب صهیونیستی جنگ متجاوزانه خودش را علیه ملت فلسطین ادامه میدهد، منافع و به عبارتی اهداف وابسته به رژیم غاصب صهیونیستی در جغرافیای منطقه مورد هدف قرار خواهد گرفت. این را در عمل اعمال کردند و توانشان را برای اعمال این اراده نشان دادند. این یک واقعیت امر است که ملت یمن و دولت نجات ملی یمن، مشخصاً انصارلله، نشان دادند که چه میزان در اعمال ارادهای که از خود نشان دادند قدرت لازم را دارند. منافع راهبردی رژیم صهیونیستی مورد هدف قرار گرفت.
نکته دیگر این است که نه فقط یمن بلکه در لبنان و عراق هم همین ویژگی را شاهدیم. برخلاف محاصره 360 درجهای که رژیم غاصب صهیونیستی بر جغرافیای تنگ و باریک نوار غزه اعمال کرده، اکنون در حوزه فراگیر منطقهای این رژیم غاصب صهیونیستی است که هر روز در حلقه محاصره حامیان فلسطین قرار میگیرد. از یک سو در جغرافیای منطقهای تحت مقاومت شرافتمندانه در لبنان، یمن و در عراق رژیم صهیونیستی تنگهای بیشتری احساس میکند. از سوی دیگر در جغرافیای بینالمللی هم فشار افکار عمومی و دولتها بر رژیم غاصب صهیونیستی روز به روز بیشتر میشود و همه اینها گویای یک شرایط جدید و موازنه جدید است.
سؤال: اکنون شاهد تحرکاتی از سوی رژیم صهیونیستی علیه لبنان هستیم که حتی اخطاری مبنی بر تخلیه مرزهای لبنان در جوار مرزهای اراضی اشغالی داده شده، در صورت اقدام نسنجیده رژیم صهیونیستی نسبت به مردم، دولت و حاکمیت لبنان ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟
کنعانی: حمایت ایران از مقاومت یک حمایت اصولی و پایدار است. ما از مقاومت ضد صهیونیستی ملت های منطقه علیه رژیم اشغالگر اسرائیل همواره حمایت کردیم. ما معتقدیم که رژیم غاصب صهیونیستی یک تهدید پایدار و فراگیر برای ثبات و امنیت در کل منطقه است. هیچکدام از دولتها و ملتهای منطقه در صورت پیروزی رژیم غاصب صهیونیستی بر ملت فلسطین از ناحیه تهدیدات این رژیم در امنیت نخواهند بود. ملت لبنان عملا در مقابل اشغالگری رژیم صهیونیستی ایستاد و نشان داد که ملت رشیدی است. لبنان و مقاومت در لبنان به عبارتی مثلث مقاومت، ارتش و ملت در سال 2000 یک پیروزی راهبردی را علیه اشغالگری رژیم رقم زدند.
این نشان میدهد که در صورت پایداری و ایستادگی ملتها این افسانهای که از شکست ناپذیری رژیم اسرائیل ترسیم کردند، یک افسانه پوچ و واهی است و به عبارتی هیولای ساختگی کاملا شکستنی است.
این واقعیت است که اکنون ملتهای منطقه بیدار شدهاند و نسبت به حمایت از مسئله فلسطین هم از دریچه حمایت از حقوق انکارناپذیر ملت فلسطین و هم برای حفاظت از امنیت خود اراده کافی و لازم را دارند. جریانهای مقاومت در منطقه مستقلا و هوشمندانه تصمیم میگیرند، اراده میکنند و انجام میدهند. آنچه که ما در منطقه شاهدیم خواست و اراده حقیقی هم مقاومت در لبنان ، یمن و عراق است که در چارچوب مسئولیت انسانی که در حمایت از مسئله فلسطین احساس میکنند، این حمایت را از ملت مظلوم فلسطین انجام میدهند.
مواضع ما هم روشن است. ایران حمایت از مسئله فلسطین را یک ضرورت حقوقی و مسئولیت حقوقی بینالمللی و یک مسئولیت اخلاقی و انسانی تلقی میکند، فلذا جمهوری اسلامی ایران کنار مقاومت ضدصهیونیستی در منطقه ایستاده است و اینها را بهطور معنوی حمایت میکند.
سؤال: جا دارد در این میان از نقش شهید رییسی و شهید امیرعبداللهیان که به عنوان وزیر خارجه مقاومت شناخته شده بودند یادی کنیم، در این میان تحرکاتی از سوی این شهیدان خصوصا شهید امیرعبداللهیان درباره مسئله فلسطین صورت گرفت. حضور در سازمان ملل و نشست شورای امنیت، حضور در نشست های حقوق بشری در ژنو، رایزنی با همتایان خارجی خصوصا کشورهای همسایه و منطقه و همچنین سفر به کشورهای منطقه از جمله این اقدامات بود. شهید رییسی و شهید امیرعبداللهیان چقدر در گسترش گفتمان مقاومت و همچنین حمایت از مقاومت فلسطین موثر بودند؟
کنعانی: اساسا حمایت از فلسطین جز اصول شناخته شده و اعلام شده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب تا اکنون بوده و ایران به اقتضای شرایط و ضرورتها در چارچوب همان رویکرد اصولی و اساسی اعلام شده خودش همواره از مقاومت ضد اشغالگری ملت فلسطین حمایت کرده و در این زمینه به مسئولیت حقوقی، بین المللی، سیاسی و همچنین اخلاقی و انسانی خود عمل کرده است.
واقعیت امر این است که ورای تحولات پس از عملیات طوفان الاقصی و آغاز تجاوز جنایتکارانه رژیم غاصب صهیونیستی علیه نوار غزه دولت جمهوری اسلامی ایران به ریاست رییس جمهور وقت شهید رئیسی و وزارت خارجه شهید امیرعبداللهیان به مسئولیت حقوقی و بین المللی و انسانی خود کاملا واقف بودند و در این زمینه همه ظرفیتهای ممکن را به خدمت گرفتند.
این یک واقعیت است که شهیدان رئیسی و امیرعبداللهیان در طول بازه زمانی پس از تحولات جاری در نوار غزه شبی را آسوده سر بر بالین نگذاشتند الی اینکه مسئله فلسطین به طور جدی در دستورکار فعالیتها و تلاشها و مذاکرات دیپلماتیک آنها قرار داشته باشد. شهید امیرعبداللهیان با اعتقادی که به مسئله فلسطین و اهمیت مسئله فلسطین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشت، با نگاهی که مقام معطم رهبری نسبت به اهمیت مسئله فلسطین داشتند و با مدیریتی که شهید رییسی در ضرورت حمایت همه جانبه از ملت مظلوم فلسطین داشتند، در طول بازه زمانی چند ماههای که مربوط به دوره حیات با برکت این شهید عزیز بود، واقعا ایشان جغرافیای منطقه و خارج از منطقه را درنوردیدند. چه در رایزنیهای دیپلماتیک و سفرهایی که به منطقه انجام دادند، چه در مذاکرات و مکالمات تلفنی انجام دادند، چه در دیدارهایی که با رهبران مقاومت در کشور برای منطقه انجام دادند و چه در حضور شجاعانه و به عبارتی پرصلابتی که در سازمان ملل، مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل داشتند واقعا مسئله فلسطین را به عنوان یک مسئله فوری جهان و منطقه مورد توجه و پیگیری ویژه قرار دادند.
نبود تلاشهای شهید امیرعبداللهیان و شهید رییسی چه بسا خیلی از فعالیت جمعی منطقه هم شکل نمیگرفت. نقش این دو شهید بزرگوار در فعال کردن سازمان همکاری اسلامی در مسئله فلسطین و اجلاسهای فوق العاده ای که در سطح وزرای خارجه و سران این سازمان برگزار شد، نقشی که این دو شهید عزیز در مطرح کردن فلسطین در نشستهای جمعی سازمانهای چندجانبه مثل جنبش عدم تعهد مثل سازمان همکاری شانگهای مثل گروه بریکس داشتند یک نقش به یاد ماندنی است. طرح مسئله فلسطین در مجامع بینالمللی و همچنین ارائه ابتکارها و طرحهای خاص برای اینکه مسئله فلسطین در پرتو اقدامات جمعی کشورهای اسلامی بتواند به نفع ملت فلسطین رقم بخورد.
تلاشی که این دو شهید برای ایجاد یک تحرک بینالمللی و منطقهای انجام دادند به نفع شکسته شدن محاصره ظالمانه علیه نوار غزه، تلاشهای ارزنده ای بود. فلذا واقعیت آشکار بود که شهید هنیه هم به درستی اشاره کردند آقای امیرعبداللهیان وزیر خارجه شهید ایران علاوه بر وزیر خارجه دولت ایران وزیر خارجه مقاومت و صدای رسای مظلومیت ملت فلسطین و کودمان فلسطینی در مجامع بین المللی بودند. این مسئولیت را این دو شهید بزرگوار به نحو احسنت صادقانه و شجاعانه انجام دادند.
سؤال: شما در بسیاری از این کنشهای دیپلماتیک ایران حضور داشتنید، آیا اقدامات دیپلماتیک ایران را موفق میدانید؟ نقطه عطف آن چه بود؟
کنعانی: این یک افتخار برای دولت و ملت ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی است که مؤثرترین کشور و نظام حامی مسئله فلسطین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز بوده است. ایران تلاش کرد ترجمان خاص و اراده ملت فلسطین برای آزادی خواهی و آزادی سرزمینشان در مجامع منطقهای و بین المللی و در سازمان ملل متحد و در شورای امنیت سازمان ملل و در همه نشستهایی باشد که موضوعات و بحرانهای منطقهای مطرح شده است.
ما این افتخار را داریم که در اراده ملت مظلوم فلسطین و خواست آنان برای آزادی سرزمینشان بودیم. این را نه تنها ما بلکه ملت فلسطین و گروههای مقاومت اذعان میکنند و بارها و بارها این را به صراحت اعلام کردند.
آنچه که ایران در یازده ماه گذشته انجام داد بی شک یک تلاش اثرگذار بود. اینکه ما در کنار حمایت مستمر سیاسی خود که از مسئله فلسطین داشتیم در یازده ماه گذشته تلاش کردیم که مسئله فلسطین را در هر تحول و رخداد و نشست دیپلماتیکی مطرح کنیم.
ما محرک برگزاری نشستهای مهمی در ارتباط با مسئله فلسطین بودیم. ما واقعا تلاش کردیم که محاصره اعمال شده بر ملت فلسطین را با تشویق کشورهای اسلامی و غیر اسلامی و در مذاکره با مدیران و مسئولان سازمانهای انسان دوستانه بین المللی دچار خلل کنیم و بتوانیم کمکهای انساندوستانه را برای ملت تحت محاصره فلسطین گسیل کنیم.
حمایت معنوی ما از حقانیت ملت فلسطین یک حمایت اثرگذار است. اکنون ما خرسندیم که علاوه بر ایران دولتهای زیادی و ملتهای بی شماری هستند که حقانیت مسئله فلسطین را در کشورها و مجامع بین المللی فریاد میزنند.
ما معتقدیم که خوشبختانه اکنون ملت فلسطین به رغم مظلومیت، احساس تنهایی و فراموشی نمیکند. این برداشت و اطمینان را دارند که ملتها و دولتهایی هستند که در کنارشان برای آزادی سرزمینشان حضور دارند. آنچه که ما برداشت میکنیم این است که سیاستهای ایران در حمایت از مسئله فلسطین سیاستهای موفق و موثری بوده است.
سؤال: در چندین مرحله شاهد تلاش واضح صهیونیستها برای تشدید اوضاع و وارد کردن ایران به میدان تقابل منطقهای بودیم که مهمترین آن تجاوز رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، اما با عملیات وعده صادق و پاسخ ایران به صهیونیستها عملا از گسترش جنگ جلوگیری شد. چگونه وعده صادق جرقه تشدید درگیری نشد؟
کنعانی: در شرایطی که رژیم غاصب صهیونیستی در آن قرار گرفته تلاش میکنند که ابعاد دامنههای جنگ را در جغرافیای منطقه گسترش بدهند. به عبارتی بازیگران جدیدی را وارد معادله بحران به نفع این رژیم بکنند. به ویژه تلاش این رژیم برای وارد کردن آمریکا به عنوان یک طرف جنگ در منطقه یک تلاش ملموس و آشکار است.
این یک واقعیت است که اساسا رژیم غاصب صهیونیستی ادامه حیات خودش را در جغرافیای بحران و جنگ جستجو میکند. اینکه تلاش میکند با ایجاد بیثباتی در منطقه اساسا کانون بحران را و دامنههای این را در منطقه توسعه دهد و با وارد کردن بازیگران جدید به نفع خود موازنه راهبردی را که اکنون به ضرر این رژیم شکل گرفته بار دیگر به نفع خودش تغییر دهد.
رویکرد جمهوری اسلامی یک رویکرد هوشمندانه و کاملاً با بررسی همه جهات و جمیع جوانب است. جمهوری اسلامی ایران اساسا در نقشه طراحی شده صهیونیست ها بازی نخواهد کرد و در عین حال در دفاع از امنیت ملی خود مقتدرانه و قاطعانه و به موقع عمل خواهد کرد.
جسارت صهیونیستها در حمله به مقر دیپلماتیک ایران در دمشق یک جسارت کاملا تحرک آمیزی با هدف هم ایجاد تحریک در منطقه و همچنین نوعی آزمایش برای میزان جدیت ایران در حمایت از منافع و امنیت ملی خود بود. ایران نشان داد در دفاع از امنیت و منافع ملی خود قاطعانه عمل خواهد کرد. ایران اقتدار خودش را و شجاعت و توانش را به اجرای یک عملیات کاملا مثال زدنی در وعده صادق نشان داد و دشمن صهیونیستی را تنبه کرد.
ایران بیتردید در دفاع از امنیت ملی خود با هیچ طرفی تعارف نخواهد کرد اما ایران یک بازیگر هوشمند و مقتدر است و در طراحی های شوم رژیم غاصب صهیونیستی عمل نخواهد کرد.
سؤال: بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران ما شاهد سفر آقای امیرعبداللهیان به سوریه و لبنان بودیم. برخیها معتقدند که آن سفر و دیدار با سران مقاومت نقطه عطفی برای جدیتر شدن عزم محور مقاومت برای توقف جنایت رژیم صهیونیستی بود. نظر شما را در این خصوص میخواستم بدانم؟
کنعانی: این یک واقعیت است که ما در کنار متحدان خود در منطقه در دفاع از امنیت ملی و منافع ملی خودمان ذرهای تردید به خود راه نخواهیم داد. جسارت و جنایتی که رژیم غاصب صهیونیستی در دمشق در خصوص مقر دیپلماتیک ما و علیه اعضای مجموعه دیپلماتیک ما مرتکب شده بود، این یک واقعیت بود که ایران نمیتوانست این مسئله را به عنوان مسئله ساده نگاه کند. فلذا شهید امیرعبداللهیان به رغم شرایط پیچیده بلافاصله در کوتاهترین زمان ممکن به دمشق سفر کرد. مقر دیپلماتیک ما و جنایتی که صهیونیستها در آنجا مرتکب شده بودند مورد بازدید قرار داد و با اعضای نمایندگی ایران دیدار کرد. همچنین با مقامات دولت سوریه گفتگو و مشورت کرد و در همان جا هم اعلام کرد که جنایت خبیثانه صهیونیستها بدون پاسخ نخواهد ماند.
ارزیابی سیاسی ما از شرایط منطقهای و همچنین بررسیهای انجام شده و نیز قدرت مثال زدنی ایران در ایجاد پیوند میان دیپلماسی و میدان سبب شد که در راستای تصمیم نظام مبنی بر تنبیه رژیم متجاوز صهیونیستی عملیات وعده صادق طراحی و با قدرت و صلابت علیه دشمن صهیونیستی اجرا شد.
سؤال: پیش از عملیات وعده صادق شاهد بودیم که بحث بر سر تبادل پیام میان ایران و کشورهای حامیان رژیم صهیونیستی بود و گفته می شد که پیامهایی در خصوص خویشتنداری ایران یا بهتر بگوییم تمنا از ایران برای عدم پاسخ به جنایت اسرائیل بود. همچنین بعد از ترور شهید هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران نیز این تبادل پیامها رسانهای شد و مقامات ایران با تائید این موضوع بیان کردند که پیامها در خصوص خویشتنداری بود. آیا این پیامها موضوعات دیگری را نیز شامل میشد؟
کنعانی: طبیعی است در شرایط خاص منطقهای در آن مقطع بعد از حمله ماجراجویانه صهیونیستها به مکان دیپلماتیک ما در دمشق و اعلام ایران مبنی بر اینکه متجاوز تنبیه خواهد شد. فلذا در آن شرایط خاص منطقهای در آن مقطع تحرکات و تحولات دیپلماتیک زیادی رقم خورد. قابل پیشبینی بود که برخی طرفهای فرامنطقهای از جمله دولت آمریکا و برخی طرفهای اروپایی برای اینکه مانع تنبیه متجاوز به دست دولت جمهوری اسلامی شوند تحرکات و ظرفیتهای دیپلماتیک خودشان را به خدمت بگیرند.
در آن مقطع پیامهای مختلفی در سطوح مختلف تبادل شد که بارها شهید گرانقدر آقای امیرعبداللهیان این موضوع را در گفتگوهای رسانهای خود بیان کردند. آنچه که مسلم است این است که چنانچه ایران خواسته نامعقول و غیرمنطقی برخی طرفها را تمکین میکرد، این یک پیروزی آشکار برای رژیم غاصب صهیونیستی و یک پاداش جایزه برای ادامه اقدامات ماجراجویانه صهیونیستها بود.
فلذا ایران هم از منظر حقوق بین الملل حقانیت و مشروعیت اقدامات خودش را از مجاری دیپلماتیک با تلاشهای دیپلماتیک به ویژه شهید امیرعبداللهیان برای دنیا تشریح کرد و هم حق حقوقی و قانونی جمهوری اسلامی ایران برای تنبیه متجاوز را تبیین کرد و هم از منظر سیاسی عملا این موضوع را مدیریت کرد؛ به گونهای که هم متجاوز به قویترین نوع ممکن تنبیه شد و مورد تعجب دنیا از جمله قدرتهای فرامنطقهای قرار گرفت و هم مانع تشدید بحران به گونهای که صهیونیستها به دنبال آن بودند و تشدید جغرافیای جنگ شد. واقعا یک مدیریت کاملا هوشمندانه، دقیق و در عین حال حکیمانه انجام شد. هم دشمن متجاوز توبیخ و تنبیه شد و هم وضعیت به نفع محور مقاومت تغییر کرد.
سؤال: در خصوص مذاکرات آتش بس در غزه فعالیتهایی از جانب برخی از کشورهای منطقه از جمله قطر و مصر صورت گرفت. در این میان نیز شاهد گفتگوها و رایزنیهای این کشورها با ایران درباره جزئیات مذاکرات بودیم. اول بفرماید که حماس در خصوص این مذاکرات چه رایزنیهایی را با ایران داشته است؟ دوم بفرمایید که در گفتگوها با کشورهای تلاش کننده در این خصوص ایران چه ملاحظاتی را مطرح کرده است؟
کنعانی: این جنگی که بر ملت فلسطین تحمیل شده جنگ ظالمانه و تجاوزکارانه است. فلذا مسئولیت بینالمللی همه طرفهای موثر ایجاب میکند که ماشین جنگی رژیم صهیونیستی در کوتاه ترین زمان ممکن متوقف شود. متاسفانه در سایه حمایتهای بلامنازع و نامحدود دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی و ناکارآمد ساختن شورای امنیت سازمان ملل متحد این اتفاق رخ نداد.
تلاش ایران در تحرکات و کنشگریهای دیپلماتیک خودش این بود که جنگ ظالمانه علیه ملت فلسطین خاصه علیه نوار غزه در کوتاه ترین زمان ممکن متوقف شود و این مهمترین فوریت و اولویت اکنون برای منطقه ما و برای مسئله فلسطین و امنیت منطقه است. این تحرکات را جمهوری اسلامی ایران به طور جدی در گفتگو و مذاکرات دیپلماتیک با طرفهای موثر منطقهای و فرامنطقهای و همچنین مطالبهگری در مجامع بینالمللی از جمله در شورای امنیت سازمان ملل داشت.
این یک اصل مسلم است که ما از ملت فلسطین حمایت میکنیم اما به جای ملت فلسطین تصمیم نمیگیریم. ما بارها اعلام کردیم از روند تلاشهای دیپلماتیک برای توقف جنگ علیه مردم غزه حمایت میکنیم اما به جای ملت فلسطین تصمیم نمیگیریم. بارها اعلام کردیم که از هر تصمیمی که گروههای مقاومت فلسطین به نمایندگی از ملت فلسطین اتخاذ کنند ما از آن تصمیم حمایت خواهیم کرد. یک اصل دیگر را ما به طور مکرر مورد تاکید قرار دادیم، اینکه کسی حق ندارد بجای ملت فلسطین تصمیم بگیرد. اینکه طراحیهای خارج از خواست و اراده ملت فلسطین اساسا در جغرافیای فلسطین قابل اعمال نیست. ملت فلسطین اجازه نخواهد داد که دیگران به جای آنان تصمیم بگیرند.
ما بارها اعلام کردیم که مسئله فلسطین و تصمیم گیری در ارتباط با سرنوشت فلسطین به عهده ملت فلسطین است. از سوی دیگر معتقدیم که راجع به آینده غزه هم این ملت فلسطین و گروههای مقاومت هستند که باید تصمیم بگیرند. به عبارتی در ارتباط با آینده غزه پس از جنگ هم ما بارها به طرفهای مذاکره تاکید کردیم که کسی حق تصمیم گیری و در واقع طراحی به نیابت از ملت و گروههای فلسطینی برای آینده غزه پس از جنگ ندارد.
این هم اصل دیگری است که ایران در مذاکرات بر آن تاکید میکند. اینکه یک ضرورت آشکار و فوری وجود دارد که اولویت اول توقف جنگ است و اینکه اشغالگران باید از جغرافیای نوار غزه فیالفور بهطور کامل خارج شوند و محاصره انسانی نوار غزه باید در کوتاه ترین زمان ممکن برداشته شود. اینها خواستههای ملت فلسطین است که بارها اعلام کردند و ما هم حمایت خودمان را از اینها به طور کامل اعلام کردیم، اما یک اصل مهمتر و در واقع اصل حقوقی و مسلم این است که ایران معتقد است علاوه بر فوریتهایی که در شرایط کنونی برای توقف جنگ وجود دارد، مسئله فلسطین را باید در یک راه حل کاملا حقوقی و پایدار دنبال کرد. اینکه ملت فلسطین باید این حق را داشته باشند که سرنوشت خودشان را خودشان رقم ببنند.
ما معتقدیم اولا مقاومت یک حق مشروع برای ملت فلسطین است، مقاومت علیه اشغالگری یک حق مسلم برای ملت تحت اشغال است که در واقع از سوی حقوق بینالملل به رسمیت شناخته شده. در حوزه سیاسی و مردم سالارانه آنگونه که غربیها ادعا میکنند جمهوری اسلامی ایران راهکار سیاسی هم در نظر گرفته است.
طرح دموکراتیک ایران برای پایان دادن به بحران مذمن و کهنه فلسطین طرحی است که در سال 2019 میلادی توسط ایران در سازمان ملل به ثبت رسانده شد. چهار اصل روشن و مشخص و کاملا مبتنی بر حقوق بین الملل است. اینکه اجازه بدهند در یک رفراندومی ملت اصیل فلسطین ، همه فلسطینیانی که قبل از اعلامیه بالفور در سرزمین ساکن بودند و آنهایی که به خارج از سرزمینهای فلسطین رانده شدند در یک سازوکار بینالمللی بتوانند در یک رفراندوم شرکت کنند و دولت مدنظر خودشان را در جغرافیای فلسطین تشکیل بدهند و نسبت به آینده خود تصمیم بگیرند. این اصولی است که ایران هم در ارتباط با بحران جاری و هم در ارتباط با آینده مسئله فلسطین بارها در مذاکرات دیپلماتیک خودش اعلام کرده و آن را دنبال میکند.