بازی دو سر باخت واگذاری سرخابیها به بانکها
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:به گفته وزیر ورزش، پیش از این قرار بود این باشگاهها به صندوقهای بازنشستگی واگذار شوند؛ اما به علت مخالفت هیات واگذاری، این تصمیم عملی نشد. به گفته این مقام مسوول، درنهایت قرار شد با توجه به صحبتهای وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی، این دو باشگاه به دو بانک غیر دولتی واگذار شوند.
«نه» مرکز پژوهشهای مجلس
با گذشت یک ماه از انتشار این خبر، مرکز پژوهشهای مجلس در خبری به غیرقانونی بودن این گزارش اشاره کرد. رئیس این نهاد با اشاره به انتشار آگهی واگذاری سهام ۲باشگاه پرسپولیس و استقلال از سوی سازمان خصوصیسازی، از مکاتبه این مرکز با مسوولان کشور در این زمینه خبر داد و از صدور مجوز خرید برای شورای پول و اعتبار برای شرکت در این واگذاری، ابراز نگرانی کرد.
طبق این گفته، وظیفه اصلی بانک تامین مالی تولید در اقتصاد کشور است و درگیر شدن منابع آن در شرکتهای غیرمرتبط با موضوع فعالیت بانکداری به ضرر این وظیفه و در نهایت اقتصاد کشور است؛ این واگذاری باعث خواهد شد که منابع در اختیار بانک برای اعطای تسهیلات به فعالیتهای مولد کاهش یابد و لذا با شعار سال ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری نیز تناسبی ندارد.
قلکی برای تمام فصول
جدای از ایرادات قانونی ذکرشده درباره واگذاری سرخابیهای پایتخت، این واگذاری حاکی از تغییر نکردن نوع نگاه سیاستگذار به نهاد بانک و نظام بانکی کشور است. بهطور کلی، مسوولان کشور در نگاه کارشناسی خود بانک را به مثابه یک قلک میبینند که قادر است هر هزینهای را پوشش بدهد و در مواقع ضرور، بهعنوان راهحل نهایی مشکلات کشور بهکار گرفته شود. برجستهترین نمود این نوع نگاه را میتوان در حجم زیاد تسهیلات تکلیفی که هر سال در بودجه کشور تصویب میشود و بر دوش نظام بانکی قرار میگیرد، مشاهده کرد. در چنین نوع نگاهی، بانک منبع لایزالی است که میتواند هر ناممکنی را ممکن سازد.
نگاه نادرست به نهاد بانک
چند دهه تداوم سیاستگذاری به این روش، منتهی به این شده که نظام بانکی کشور دارای حجم زیادی از داراییهای مشکوکالوصول و موهومی است و با صرفنظر کردن از روی کاغذ، وضعیت بسیار نامناسبی را در عمل تجربه میکند. در چنین شرایطی، بانکهای کشور نیازمند مقدار بیشتری دارایی نقدشونده با کیفیت در ترازنامههای خود هستند تا بتوانند استانداردهای خود را ارتقا دهند و بر سلامت نظام بانکی کشور بیفزایند. این در حالی است که استقلال و پرسپولیس هر دو حجم بالای زیان انباشته را در ترازنامههایشان دارند و در حال حاضر، تراز عملیاتی آنها منفی است؛ به عبارت دیگر درآمدهای این دو باشگاه کفاف هزینههای جاری آنها را نمیدهد و سالانه مقدار زیادی خرج روی دست صاحبانشان میگذارند.
در چنین شرایطی سپردن مدیریت و مالکیت این دو باشگاه به بانکهای کشور تنها بر حجم داراییهایی با نقدشوندگی پایین در ترازنامه بانکی میافزاید و از سوی دیگر، تنها منابع این بانکها را میبلعد. چنین شرایطی موجب میشود تا تاکید کنم علاوه بر موانع قانونی موجود بر سر راه این واگذاری، موانع کارشناسی جدی در مسیر آن به چشم میخورد و سیاستگذار باید توضیح دهد که قرار است با کدام منطق باشگاهی زیانده را به نظام بانکی تحمیل کند. بدون شک بانکهای کشور نه تنها نمیتوانند گرهی از مشکلات این دو باشگاه باز کنند، بلکه در آینده نه چندان دور شاهد خواهیم بود که این دو باشگاه چگونه با حجم بیشتری از مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند.