خالق معمایی که فقط یک درصد مردم میتوانند حل کنند را بشناسید+ عکس
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، اولین نفری که مکعب روبیک را حل کرد، یک ماه در تلاش برای پیدا کردن راهی برای حل آن بود. او کسی نبود جز خالق آن، استاد معماری مجار با نام ارنو روبیک.
زمانی که روبیک در سال 1974 این مکعب را اختراع کرد حتی مطمئن نبود که قابل حل باشد. محاسبات ریاضیدانان بعدها نشان داد که 43,252,003,274,489,856 روش مختلف برای چیدمان مربعها وجود دارد اما فقط یکی از این ترکیبها صحیح است.
وقتی که روبیک در نهایت این کار را انجام داد، پس از هفتهها ناامیدی، »احساس موفقیت و آرامش کامل» بر او چیره شد. شاید این حس برای مکس پارک کسی که رکورددار حل این مکعب است، حس عجیبی باشد، ولی فرق روبیک با او این است که قبل از او کسی این معما را حل نکرده بود.
حدود 6 دهه از ساخت مکعب روبیک میگذرد و دراین مدت این مکعب رنگارنگ به یکی از ماندگارترین، فریبندهترین، دیوانهکنندهترین و جذابترین پازلهایی تبدیل شده که تاکنون ساخته شده است. میزان فروش این مکعبها در سراسر جهان به میلیارد رسیده و صدها کتاب، کد برنامهنویسی، استراتژیهای حل سریع، تجزیه و تحلیل اصول طراحی مکعب یا کاوش در اهمیت فلسفی آنها منتشر شده است. داگلاس هافستادر دانشمند علوم شناختی در سال 1981 دباره مکعب روبیک نوشت:«مکعب چیزی فراتر از یک معما است. این یک اختراع مکانیکی مبتکرانه، یک سرگرمی، یک ابزار یادگیری، یک منبع استعاره و یک الهام است.»
با این حال، با وجود اینکه مکعب روبیک سراسر جهان را فتح کرده، اما خالقش در سایه باقی مانده است و کمتر کسی او را میشناسد، فردی که در کتاب «مکعبشده» (cubed) بخشی از خاطرات و داستان دراماتیکش را با اختراعی که جامعهای جهانی با نام «کیوبر»ها ایجاد کرد، روایت کرده است. خودش میگوید هدفش از نوشتن کتاب این نبوده که یک اتوبیوگرافی بنویسد بلکه قصد داشته به این سوال پاسخ دهد که «ماهیت واقعی مکعب چیست؟»
روبیک 80 ساله، عاشق آثار ایزاک آسیموف و استانیسلاو لم، نویسنده لهستانی است و این موضوع را میتوان از تعدد کتابهای این دو نویسنده در کتابخانه اتاقش فهمید. او در مورد مکعب طوری صحبت می کند که گویی فرزند اوست: «من به مکعب بسیار نزدیک هستم. مکعب در کنار من رشد میکرد و در حال حاضر، میانسال است، بنابراین من چیزهای زیادی در مورد آن میدانم.»
جمع اضداد
ارنو روبیک در 13 ژوئیه 1944، حدود یک ماه پس عملیات نورماندی در زیرزمین یک بیمارستان بوداپست که تبدیل به پناهگاه حملات هوایی شده بود، به دنیا آمد. پدرش مهندس طراح گلایدرهای هوایی بود. روبیک در کودکی عاشق طراحی، نقاشی و مجسمه سازی بود. او معماری را در دانشگاه صنعتی بوداپست خواند و سپس در کالج هنرهای کاربردی تحصیل کرد. در آن زمان بود که شیفته الگوهای هندسی شد. روبیک به عنوان استاد، کلاسی به نام هندسه توصیفی داشت که در آنجااستفاده از تصاویر دو بعدی برای نمایش اشکال و مسائل سه بعدی را آموزش میداد. در همانجا بود که پایههای ساخت مکعب در ذهن او شکل گرفت.
در بهار سال 1974، زمانی که روبیک 29 ساله بود، در اتاق خواب مادرش سعی کرد هشت مکعب را کنار هم بگذارد و طوری آنها را به هم بچسباند که در عین حال بتوانند حرکت کنند. او مکعبهایی از چوب درست کرد و سپس با سوراخ کردن گوشههای آنها سعی کرد تا بهم وصلشان کند اما این جسم ساختگی به سرعت از هم پاشید.
تکرار و تکرار و تکرار باعث شد تا روبیک طرح منحصربهفردی را کشف کند که به او اجازه ساخت یک شی متناقض را بدهد: یک جسم جامد و ساکن که همچنین سیال است. بعد از اینکه به مکعب چوبی خود چرخشی اولیه داد، تصمیم گرفت به مربعها رنگ اضافه کند تا حرکت آنها قابل مشاهده باشد. او وجوه مربعی را زرد، آبی، قرمز، نارنجی، سبز و سفید کرد. او آن را چرخاند، سپس یک چرخش دیگر، سپس یک چرخش دیگر، و به پیچیدن ادامه داد تا اینکه متوجه شد ممکن است نتواند آن را به حالت اولیه خود بازگرداند. او در یک هزارتوی رنگارنگ گم شده بود که نه راه برگشتی برایش وجود داشت و نه هیچ سرنخی برای ادامه مسیر.
در مسیر جهانی شدن
پس از اینکه مکعب به یک پدیده جهانی تبدیل شد، روایتهای نادرستی از فرآیند خلاقیت روبیک به وجود آمد. برخی میگفتند که روبیک خود را گوشهگیر کرد تا هفتهها شبانهروز روی مکعب کار کند اما واقعیت این بود که او به سر کار میرفت، دوستانش را میدید و فقط در اوقات فراغت خود، برای تفریح، روی حل مکعب کار میکرد.
روبیک پس از آنکه توانست بعد از حدود یک ماه تلاش معمای مکعب را حل کند، درخواستی را برای یک «اسباب بازی منطقی سه بعدی» به اداره ثبت اختراع مجارستان ارائه کرد. تولیدکننده ستهای شطرنج و اسباب بازی های پلاستیکی 5هزار نسخه از آن را تولید کرد. در سال 1977، «Buvös Kocka» یا «مکعب جادویی» روبیک در فروشگاههای اسباببازی مجارستان عرضه شد. دو سال بعد، 300 هزار مکعب در مجارستان فروخته شده بود.
این موفقیت در مجارستان موجب شد تا روبیک با شرکت آمریکایی ایدهآل توی «Ideal Toy» قراردادی برای فروش یک میلیون مکعب در خارج از کشور امضا کند. در سال 1980، ایدهآل توی، روبیک را به نمایشگاه اسباب بازی به نیویورک دعوت کرد اگر چه او یک فروشنده کاریزماتیک نبود (یک استاد معماری خجالتی با تسلط محدود به زبان انگلیسی) اما شرکت به کسی نیاز داشت که نشان دهد این معما قابل حل است و چه کسی بهتر از خالق آن.
میزان فروش منفجر شد. ایدهآل در سه سال 100 میلیون مکعب روبیک فروخت. دستورالعملهای حل مکعب در فهرست پرفروشها قرار گرفت. استیو پترسون، فیلسوف و نویسنده کتاب «Square One: The Base of Knowledge» که در مورد مکعب نوشته است، می گوید: «به نظر میرسد که مکعب بسیار بسیار ساده است – فقط شش ضلع و شش رنگ دارد. تجسمی از تناقضها در مدت زمان بسیار کوتاه، به طرز باورنکردنی پیچیده میشود.»
نکته جالب در مورد قرارداد روبیکا این بود که او در ابتدا دستمزدی از شرکت اسباببازی دریافت نمیکرد و با حقوق استادیاش ( 200 دلار در ماه) زندگی می کرد.
روبیک از توجه زیاد آزرده میشد: «من کسی نیستم که دوست داشته باشم در کانون توجه قرار بگیرم. چنین موفقیتی مانند تب است و تب بالا می تواند بسیار خطرناک باشد. واقعیت نیست.»
با وجود اینکه شایعاتی درباره ثروت او منتشر میشد اما او به آنها هم توجهی نداشت :«مکعب توجه را دوست دارد. من نه. او مشتاق تعامل با همه است ولی برای من اغلب اوقات کار سختی است. او کاملا جاه طلب است؛ ولی من نه.»
برخواسته از گور
با این حال با همان سرعتی که جنون مکعب آغاز شد، با همان سرعت هم از بین رفت. با ورود مکعبهای تقلبی ارزانقیمت به بازار تقاضا کاهش یافت. در سال 1986 نیویورک تایمز مقالهای درباره مکعب منتشر کرد که تیترش این بود: « شهابی درخشان که سوخت!»
بعد از چند سال اما، مکعب ققنوسوار از آتش بیرون آمد. در دهه 1990، نسل جدیدی از علاقه مندان آن را کشف کردند و دیگر حل کردن آن مساله نبود بلکه سرعت حل آن به یک چالش جهانی تبدیل شد. رکوردهای جدیدی در سرعت حل مکعب به ثبت رسید، همچنین رکوردهایی برای حل مکعب در زیر آب، هنگام چتربازی، با چشمان بسته و.... انجمن جهانی مکعب در حال حاضر سالانه میزبان بیش از 1000 مسابقه «اسپیدکوبینگ» است.
با این حال روبیک از این فضاها دور است. او میتواند مکعب را در حدود یک دقیق حل کند که البته نسبت به اولین تجربهاش، پیشرفت قابل توجهی است. او این روزها وقت خود را صرف خواندن داستانهای علمی تخیلی، تنیس روی میز، باغبانی و مراقبت از کاکتوسهایش میکند. کار روبیک با مکعب اما تمام نشده و هنوز به کاربردهای بالقوه آن فکر میکند.