تامین برق کشور 27 میلیارد دلار سرمایه میخواهد
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اعتماد نوشت: این کمبود در حال حاضر حدود ۱۸ هزار مگاوات است و در تابستان خود را نشان میدهد، یعنی در بقیه فصول سال مشکل کمبود برق وجود ندارد و فقط تابستان گریبان مردم و وزارت نیرو را میگیرد.
لازم است بیان شود که برای احداث یک کیلو وات برق، نیاز به سرمایهگذاری در حدود ۸۰۰ دلار و برای شبکه انتقال و سپس رسیدن به نقطه مصرف نیز سرمایهگذاری در حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ دلار مورد نیاز است. یعنی با توجه به کمبود برق حدود هجده هزار مگاواتی یا 18 میلیون کیلوواتی نیاز به سرمایهگذاری ۲۷ میلیارد دلاری است و حداقل زمان برای احداث چنین نیروگاههایی ۳ الی ۵ سال وقت لازم است، تازه اگر ۲۷ میلیارد دلار در اختیار وزارت نیرو باشد.
چرا چنین سرمایهگذاری لازم است؟ به خاطر ذات انرژی الکتریکی، اگر مصرفکنندهای نصب یک کولر گازی با تکنولوژی جدید ۸ آمپری را در دستور کار خود قرار دهد، وزارت نیرو مجبور است، حدود ۳ هزار دلار سرمایهگذاری کند. چرا؟ چون کالایی مثل برق باید یکسری مشخصات آن از جمله ولتاژ و فرکانساش برای مصرفکننده ثابت باشد، اگر این مشخصات تغییر کند، دستگاههای مصرفکننده میسوزد یا آسیب میبیند. پس وزارت نیرو مجبور به این سرمایهگذاری است و این فشار از سوی مصرفکننده به وزارت نیرو وارد میشود. کمبود برق مثل آب نیست که وقتی آب کم شود، بعضی نقاط آب نداشته باشند و بعضی نقاط فشار آبشان کم باشد. باید مشخصات برق از جمله ولتاژ و فرکانس ثابت باشد.
راهحل بخش مصرفکننده چیست که وزارت نیرو از این زاویه دچار فشار نشود؟ پاسخ آن در انتهای یاداشت همراه با فشار وارده از سوی سازمان برنامه و بودجه داده میشود.
فشار دوم، دولت و حاکمیت و سازمان برنامه است که با رشد حدود ۷ الی ۸ درصدی برق، چه منابعی را در اختیار وزارت نیرو قرار میدهد. طی ۲۰ سال اخیر، شرکت مپنا، حدود ۵۰ هزار مگاوات نیروگاه ساخته شده در اختیار وزارت نیرو و بخش خصوصی قرار داده و هنوز مپنا، مبالغ بسیار زیادی را از وزارت نیرو طلبکار است. با اطلاعاتی که از مپنا وجود دارد، به راحتی امکان ساخت ۷۵ الی ۸۵ هزار مگاوات طی این ۲۰ سال وجود داشته است و باید بهطور دقیق بررسی شود که چرا سازمان برنامه و بودجه منابع کافی در اختیار وزارت نیرو قرار نداده است. راهحل چیست که اگر مصرفکننده، تقاضای برق خود را افزایش بدهد و سازمان برنامه و بودجه نیز نتواند مبالغ مورد نیاز را در اختیار وزارت نیرو قرار بدهد. یعنی این دو فشار همزمان بر سر وزارت نیرو آوار شود.
راهحل واقعی در این مقطع که بنیانهای اعتماد بین حاکمیت و مردم مورد سوال واقع شده است از نظر نگارنده دو روش زیر است:
۱- عدم افزایش قیمت برای متوسط مصرف ۳ ساله مصرفکننده در هنگام اوج مصرف است، چنانچه مصرفکننده، بیش از متوسط ۳ ساله مصرف کرد، قیمت واقعی اخذ و میزان اضافه دریافتی برای نیروگاههای جدید در حسابی جدا برای احداث نیروگاههای جدید سرمایهگذاری شود.
۲ - با توجه به میزان مصرف خانوار و تولیدکنندگان، بدون افزایش قیمت مقداری انرژی به آنان اختصاص یابد، چنانچه فرد مازاد مصرف داشت، به بازاری متشکل و متکی بر سیستمهای آنلاین بفروشد یا بخرد. هنگامی که بازار مناسبی در این زمینه ایجاد شد، تولیدکنندگان مختلفی در این بازار برای خرید و فروش حضور خواهند یافت و کمبود برق جبران خواهد شد.