چهره جنجالی سینما؛ پس از 70 سال فعالیت زمان خداحافظی فرارسیده است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس به نقل از ایندی وایر، ژان لوک گدار بعد از نزدیک به ۷ دهه ضمن اعلام بازنشستگی از فیلمسازی گفت: من زندگی سینمایی ام را به پایان می رسانم.
گدار، نماد سینمای موج نو فرانسه دو پروژه دیگر پیش از خداحافظی با سینما دارد.
گدار طی مکالمه ۸۵ دقیقه ای اخیر خود با جشنواره بین المللی فیلم کرالا ، برنامه خود برای کناره گیری از کارگردانی پس از دو پروژه بعدی خود تأیید کرد و گفت: من در حال پایان دادن به زندگی سینماییام هستم، بله منظورم کار فیلمسازی است، پس از ساخت دو فیلمنامه دیگرم این کار را انجام خواهم داد. بعد از این دو پروژه می گویم، خداحافظ سینما.
گدار برای همیشه با موج نو فرانسوی همراه خواهد بود، جنبشی که خود با اولین کارگردانی در سال ۱۹۶۰ در فیلم «از نفس افتاده» پیشگامش شد.
گدار که سابقه سینمایی اش به ۷ دهه می رسد، در پاسخ به این پرسش که دو فیلمنامه نهاییاش در چه مرحله ای قرار دارند، گفت: یکی از این فیلمنامه ها هم اکنون در مرحله تولید قرار دارد و در مشارکت با شبکه آرته ساخته می شود، فیلمنامه دیگر نیز عنوانش «جنگ های مسخره» است.
گدار تابستان گذشته و در اوج شیوع ویروس کرونا، در یک مسترکلاس مجازی به یاد ماندنی با لیونل بایر، رئیس گروه سینما در دانشگاه هنر و طراحی ECAL لوزان ظاهر شد. این کارگردان در آن زمان پروژه های جدید را برای کار انتخاب کرد و گفت بیماری همه گیر کرونا تأثیر غیرمستقیمی بر کار جدید او خواهد گذاشت.
ژان لوک گـُدار زاده ۳ دسامبر ۱۹۳۰، پاریس کارگردان، فیلمنامهنویس و منتقد سینماییِ فرانسوی-سوییسی است. او یکی از پیشگامان جنبش سینمایی موج نوی فرانسه است و مسلماً تاثیرگذارترین فیلمساز فرانسوی دوران پساجنگ است. به گزارش آلمووی، کار او از طریق آزمایش به وسلیهٔ روایت، تدوین مداوم، صداگذاری و فیلمبرداری «فرم فیلم متحرک را متحول کرد.».
در مدت اوایل کارش به عنوان منتقد فیلم در نشریهٔ تاثیرگذار کایه دو سینما، گدار جریان اصلی سینمای فرانسه «سنت کیفیت» را که بر ایجاد کنوانسیون بیش از نوآوری و تجربه تاکید کرد مورد انتقاد قرار داد. به عنوان واکنش او و منتقدان همفکرش شروع به ساخت فیلمهای خودشان کردند. او و همفکرانش علاوه بر سینمای فرانسه، کنوانسیونهای سنتی هالیوود را به چالش کشیدند.
گدار برای نخستین بار برای فیلم بلند «از نفسافتاده» مورد تحسین جهانی قرار گرفت که این فیلم به استقرار موج نوی فرانسه کمک کرد. در کارهای وی از ادای احترام و ارجاع به تاریخ سینما مکرر استفاده شده است، و اغلب نظرات سیاسی خود را بیان میکند.
ورایتی نوشت: او خوانندهٔ مشتاق اگزیستانسیالیسم و فلسفه مارکس است. از زمان سینمای موج نو، سیاستهای او زیاد افراطی نبوده و فیلمهای اخیر او در مورد بازنمایی و تعارض انسانی از دیدگاه یک اومانیست و مارکسیست است.
ژان لوک گدار در سوم دسامبر سال ۱۹۳۰ در خانواده سوئیسی ثروتمند و فرهیختهای در پاریس زاده شد. در کودکی به تنهایی دلبسته بود. پدرش ژانپل گدار پزشکی فرانسوی بود که شهروندی سویس را پذیرفته بود و مادرش «ادیل مونود» دختر یک بانکدار فرانسوی بسیار ثروتمند بود. هنگام آغاز جنگ دوم جهانی پدر و مادرش او را به سوئیس فرستادند.
گدار پدرش را منشأ دلبستگی او به رمانتیسیسم آلمانی و مادرش را منبع علاقه او به داستان میداند. او روزگار کودکی خویش را به مطالعه، فوتبال و سفر به زمینهای خانوادگیش در هر دو سوی فرانسوی و سویسی دریاچه ژنو گذراند. گدار در پایان دهه ۱۹۴۰ به پاریس بازگشت و از دانشگاه سوربن مدرکی در رشته مردمشناسی دریافت کرد. اما در شورش با خانواده پروتستان خویش به سینما روی آورد و به گروهی از دوستان همفکر جوان چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو»، «اریک رومر» و «ژاک ریوت» پیوست که بر این انگیزه بودند تا قابلیتهای نهفته سینما را به کاوش آورند.
پدر و مادر گدار دلبستگی او را به سینما نمیپسندیدند و بر آن بودند که او همچون نوجوانی نازپرورده رفتار میکند. از این روی در ۱۹۵۲ به امید آنکه به او هنجار آموزند از کمکِ پولی به او دریغ کردند. گروه دوستان گدار ماهنامهای سینمایی بهنام «لا گزت دو سینما» (La Gazette du Cinema) را آفریدند که بهمدت پنج ماه از مه تا نوامبر ۱۹۵۰ منتشر شد.
گدار نخستین فیلم بلند داستانی خود را با نام «از نفس افتاده» در سال ۱۹۵۹ بر پایه داستانی از «فرانسوا تروفو» ساخت. گدار در دهه ۱۹۶۰ تقریبا هر سال ۲ فیلم ساخت و دوران پرکار سینمایی خود را پشت سر گذاشت.
وی پربارترین کارگردان سنتشکن صاحب سبکی است که از موج نو سر برآورد. از نخستین فیلمش، «از نفس افتاده»، تاکنون بیش از ۴۰ فیلم ساخته که مدیر فیلمبرداری بیشتر این فیلم ها «رائول کوتار» بوده است.
فیلمهای گدار از اوایل دهه ۶۰ میلادی فرایافتی دیالکتیکی، با ساختاری خطابهگون عرضه شدهاند و خود، فیلمهایش را ملاقات انتقادی خوانده است.
از شاهکارهای سینمایی گدار میتوان به فیلمهای «یک زن شوهردار» (۱۹۶۴)، «آلفاویل» (۱۹۶۵)، «مذکر، مونث» (۱۹۶۶) و «نام کوچک: کارمن» (۱۹۸۴) اشاره کرد.
ژان لوک گدار طی دوران فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز متعددی ازجمله یک «خرس طلا» و دو «خرس نقره» از جشنواره برلین، «یوزپلنگ افتخاری» جشنواره لوکارنو و «شیر طلای» جشنواره ونیز شده است. در سال ۲۰۱۰ نیز جایزه اسکار افتخاری را به خاطر خدماتش به دنیای سینما دریافت کرد.
ژان لوک گدار در کنار فرانسوا تروفو
«از نفس افتاده»، «آلفاویل» «سرگذشت سینما»، «هسته سده بیست و یکم»، «ستایش شیدایی»، «برای همیشه موتزارت»، «وای بر من»، «بچه ها به روسی بازی میکنند»، «چهره های سوئیس»، «دادن را بستان»، «سلام بر مریم»، «نام نخست کار من»، «هرکی هرکی» و «مذکر مونث» ازجمله مهمترین و تاثیرگذارترین آثار سینمایی این فیلمساز مولف و پیشگام موج نوی فرانسه هستند.
همهٔ ساختههای گدار امضا و کاوش او از مضامین شخصی را با خود به همراه دارند. او در جستجوی ایجاد جنبشی در سینما و کارگردانی با بهرهبرداری از پتانسیلهای هنری و اجتماعی بود. شاید کنایههایی مثل «حقیقت سینما ۲۴ فریم بر ثانیه است» و «تمام چیزی که برای ساخت فیلم احتیاج دارید وجود تفنگ و یک دختر است» کمی پوچ و سطحی به نظر برسند، اما این جملات علاقهٔ گدار نسبت به مدیوم مورد علاقه و اعتقاد راسخش که سینما میتواند چیزی بیشتر از یک سرگرمی واقعیتگریز باشد را نشان میدهد.
فیلمهای گدار مملو از اشارههایی به فیلمها، کتابها، ترکیببندیها و نقاشیها و همینطور مردم، مکانها و آرمانهای سیاسی است که شخصیت و روان او را شکل دادهاند. «سوزان سانتاگ» نویسنده و نظریهپرداز ادبی گدار را با «پابلو پیکاسو» و «آرنولد شونبرگ» به عنوان قهرمانهای فرهنگی عالی زمان ما مقایسه کرده و «ریچارد رود» منتقد می گوید: «سینما به دو بخش قبل از گدار و بعد از گدار تقسیم میشود».