مرعشی: FATF و برجام در دولت روحانی حل می شود
محمدحسین شریعتمدار- مرجان احمدی: حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران مخالف کاندیداتوری نظامیان است و معتقد است رهبر انقلاب اولین مخالف دولتی خواهند بود که قدرت سپاه پشتش بیاید. او که معتقد است جریان اصلاحات ظرفیت های زیادی برای معرفی کاندیدا در انتخابات 1400 دارد، معتقد است زنگنه می تواند گزینه خوبی برای ریاست جمهوری باشد.
او از اصلاح طلبان که کنار نشستن در انتخابات را پیشنهاد می دهند را نقد می کند و کنایه ای به فائزه هاشمی می زند که خود را تحریمی می داند و برخی هم برای او کف و سوت می زنند.
با حسین مرعشی درباره کاندیدای اجاره ای حرف زدیم، از اقتصاد در دولت روحانی، از یارانه های پنهان و تورم و ...
مشروح گفتگوی «اکوایران» با حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران را بخوانید؛
****
*آقای مرعشی! شما و اصلاح طلبان حامی اصلی دولت آقای روحانی بودید و طبیعتا از نظر افکار عمومی درباره کارنامه دولت آقای روحانی مسئول هستید. چه چیزی باعث شد که ما شاهد این مشکلات و افول اقتصادی در کشور باشیم؟
آقای روحانی در دوره اول ریاست جمهوری در دولت یازدهم این توفیق بزرگ را داشتند که پرونده مسئله هسته ای ایران را از شورای امنیت خارج کنند، از ذیل فصل هفتم که ایران به عنوان یک تهدید برای امنیت جهان به حساب می آمد این پرونده را با استقرار برجام قطع کردند. بعد از استقرار برجام رشد اقتصادی ایران شروع شد یعنی از رشد اقتصادی منفی به رشد اقتصادی مثبت و 13 درصد رفت و تورم هم برای دوره ای 2 ساله تک رقمی شد.
در دور دوم آقای روحانی اشکالی که به وجود آمد بروز پدیده ای به نام ترامپیسم در آمریکا بود. ترامپ برای شکستن ایران و برای وادار کردن ایران به عقب نشینی یک بد عهدی را شروع کرد که به عنوان فشار حداکثری مشهور شد. در این 3 سال اخیر بر اقتصاد ایران فشاری وارد شد که در طول تاریخ بشر بی سابقه است حتی سخت ترین تحریم ها که در زمان صدام بر عراق تحمیل شد. در آن تحریم ها هم می توانستند در مقابل نفت غذا و دارو وارد کنند اما ایران در اینسال ها از این امکان هم محروم شد.
دولت دوم روحانی موفق بود
در تحریم های قبلی که در دوره آقای اوباما بود و با برجام رفع شد کف صادرات نفتمان هیچ وقت کمتر از 1 میلیون بشکه نشد، در تحریم های جدید صادرات نفت ایران به 70 هزار بشکه در روز رسید، هیچ کدام از دوستان ایران حتی چین و روسیه هم نتوانستند هیچ کمک مؤثری به ایران کنند. بر خلاف ظواهر قضیه که دولت آقای روحانی در دور دوم، دولت ناموفقی در عرصه اقتصاد بود اما کسانی که با واقعیت های اقتصادی ایران آشنا هستند به خوبی می دانند که دولت دوم آقای روحانی هم دولت موفقی بود که توانست تورم را در حد 40 درصد حفظ کند.
قبل از اینکه کمر اقتصاد ایران بشکند، کمر ترامپ شکست
*یعنی شما این وضعیت اقتصادی را قابل دفاع می دانید؟
حتما قابل دفاع است. ایران خوشبختانه یکی از بزرگ ترین و سخت ترین دوره های تاریخ اقتصاد خود را پشت سر گذاشت و خدا را شکر قبل از اینکه کمر اقتصاد ایران بشکند، کمر ترامپ شکست.
مقایسه برجام با ملی شدن صنعت نفت
البته من همیشه در ذهن خودم اینطور دارم و به آقای روحانی هم گفتم که کاری که شما در برجام در دولت اولتان و برای حفظ برجام در دولت دومتان و در این ماه های پایانی دولت هم برای احیاء برجام دارید می کنید در تاریخ ایران با ملی شدن نفت توسط مصدق قابل مقایسه است.
*به نظر می رسد که مردم با نظر شما موافق نیستند.
مگر مردم در زمان مصدق موافق بودند؟ در آن زمان هم وقتی که مصدق به مبارزه رفت و صادرات نفت ایران قطع شد همین فشارهای مشابه به اقتصاد ایران وارد شد، اینها را که کسی یادش نرفته است. زمانی که از آن مشکلات عبور کردیم به مصدق افتخار کردیم اما در زمان مصدق، او خیلی گرفتار شد و نمی توانست بودجه اش را تامین کند و هیچ کس نفت ایران را نمی خرید.
به روحانی گفتم شبیه مصدق هستی
ما این مسائل را یادمان می رود اما تاریخ ثبت کرده، ارقامش مشخص است، نرخ تورم مشخص است و مشکلات دولت مصدق مشخص است. من یک مطلبی را به آقای روحانی هم گفتم و گفتم که شما از یک جهت هایی با آقای مصدق قابل مقایسه هستید از این جهت که شما هم نتوانستید رابطه خودتان را با مردم و با جبهه سیاسی حامی خودتان برقرار نگه دارید.
*به نظر شما دلیلش چیست؟
بخشی از این دلیل ناشی از اشتباهات سیاسی است و بخشی دیگر ضعف روابط عمومی است. آقای روحانی خدمت بزرگی به ایران کرده است اما اشتباه بزرگی هم کرده و آن اینکه مردم را توجیه نکرده است و سیاسیون را که می توانستند پشتیبان او باشند را مقداری از دست داد.
همان اشتباهی که مرحوم مصدق کرد، مصدق کار بزرگی برای ملی شدن نفت کرد و مردم هم کار بزرگی در 30 تیر سال 31 کردند، مگر کار کوچکی بود که وقتی که شاه قوام را مامور تشکیل دولت کرد مردم تهران قیام کردند، با قیام 30 تیر دربار مجبور شد عقب نشینی کند و پیشنهاد قوام را پس گرفت و مصدق را معرفی کرد.
روحانی افکار عمومی را از دست داد
آیا مصدقی که نفت را ملی کرده بود و نخست وزیر مردمی بود شایسته بود که 13 ماه بعد از آن کودتایی علیه او شود و هیچ کدام از مردمی که حامی او بودند به خیابان نیایند و از او دفاع نکنند؟ حتما جایی از کار اشکال داشته است. آقای روحانی البته توانست این مرحله را پشت سر بگذارد و اکنون در حال احیای برجام است اما افکار عمومی را از دست داد.
احمدی نژاد دنبال رفع تحریم ها نبود
*شما بخشی از اتفاقات را به تحریم ربط دادید، این تحریم ها در زمان آقای احمدی نژاد هم وجود داشت و آقای احمدی نژاد و خیلی از اصولگرایان مطرح می کردند که بخش بزرگی از اتفاقات اقتصادی آن زمان به تحریم برمی گردد اما شما منتقد دولت آقای احمدی نژاد بودید و الان دارید سفت و سخت از آقای روحانی دفاع می کنید. تفاوت اینها در چیست؟ تحریم که آن زمان بود و الان هم هست.
تفاوتش در این است که آقای احمدی نژاد دنبال رفع تحریم ها نبود بلکه می گفت انقدر قطعنامه صادر کنید که قطعنامه دانتان پر شود، آقای احمدی نژاد کشور را در شرایطی تحویل گرفت که ما قرارداد سعد آباد را داشتیم و این قرارداد از اینکه پرونده ایران به شورای امنیت برود، جلوگیری کرده بود، آقای احمدی نژاد گفت پرونده ایران به شورای امنیت برود مگر چه اشکالی دارد و مدام قطعنامه صادر شد که مگر چه اشکالی دارد؟
چه کسی می تواند آقای روحانی را با آقای احمدی نژاد مقایسه کند؟
آقای روحانی اما تلاش کرد و همه آن 5 یا 6 قطعنامه ای که علیه ایران صادر شده بود را لغو کرد. چه کسی می تواند آقای روحانی را با آقای احمدی نژاد مقایسه کند؟ احمدی نژاد با اشتباهاتش کشور را به تحریم سنگینی برد، آقای روحانی آمد و کشور را از تحریم های سنگین نجات داد، اینکه بعدش آمریکایی ها بد عهدی کردند درست است. هیچ قراردادی، هیچ توافقی، هیچ سند معتبر بین المللی نیست که یکی از دو طرف یا چند طرفی که طرف قرارداد هستند در مقاطعی زیر قرارداد نزنند، آمریکایی ها با ظهور ترامپ خیلی از قراردادهای بین المللیشان را لغو کردند از جمله از برجام خارج شدند و این همیشه وجود دارد. این چه مقایسه ای است که شما می کنید؟ احمدی نژاد را با آقای روحانی مقایسه می کنید؟ آقای روحانی ایران را نجات داد ولی احمدی نژاد ایران را گرفتار کرد.
*در دولت اول آقای روحانی که تحریم خاصی وجود نداشت.
تحریم وجود داشت. از 4 سال اول آقای روحانی دو سالش به مذاکره گذشت تا برجام مستقر شد و در دو سال دوم آقای روحانی تحریم را نداشت و همانطور که گفتم رشد اقتصادی ایران به طور متوسط در آن 2 سال بالای 10 درصد بود و تورم هم تک رقمی شد که همین 2 شاخص مهم است یعنی شما از شاخص رشد و شاخص تورم در اقتصاد شاخص مهم تری ندارید. زمانی که آقای ترامپ از برجام خارج شد و نه تنها آقای روحانی بلکه آقای ظریف و همه کسانی که با جهان و قواعد حاکم بر روابط بین الملل آشنا بودند هیچ کس تصور نمی کرد که آمریکایی ها به تنهایی قادر باشند بدون مصوبه شورای امنیت تحریمی را اعمال کنند که از تحریم های سازمان ملل مؤثرتر باشد.
*در دولت اول چطور؟
نرخ رشد اقتصادی 10 درصد شد.
رشد اقتصادی در دولت اول روحانی بالای 10 درصد شد
*آقای روحانی در دولت اولشان حمایت مردم و یک بدنه رای خیلی بالایی داشتند، یک فرصتی برای آقای روحانی ایجاد شده بود که ایشان بتواند اصلاحات اقتصادی را در ایران پیش ببرد. به نظر شما چرا آن اتفاق نیفتاد؟
افتاد ! خیلی هم خوب اتفاق افتاد. من عرض کردم رشد اقتصادی و تورم این 2 شاخص مهمی است که نشان می دهد دولتی موفق عمل کرده یا خیر. وقتی من خدمت شما عرض می کنم که رشد اقتصادی در 2 سال اول دولت آقای روحانی بعد از استقرار برجام بالای 10 درصد شده است و تورم زیر 10 درصد شده این یعنی دولت موفق بوده است. این موفقیت را شما در عرصه سیاسی هم شاهد آن بودید یعنی شما می بینید در انتخابات 1396 آقای روحانی 6 میلیون رای بیشتر از انتخابات سال 1392 آورد.
*من می گویم به واسطه این اتفاقات چرا آقای روحانی یک اصلاحات اقتصادی را آغاز نکردند؟
آقای روحانی باید چکار می کرد؟
روحانی یارانه آشکار را هم نتوانست حذف کند چه برسد به پنهان
*مثلا فرض بفرمایید در حوزه حذف یارانه های پنهان، بحث بنزین، بحث حامل های انرژی اقدامی می شد.
یارانه آشکار را هم آقای روحانی نتوانست حذف کند چون آقای روحانی اعلام کرد و می خواست داوطلبانه عمل کند و اعلام کرد که یارانه 45 هزار تومانی را داوطلبانه در اختیار مردم بگذارید که مردم بیایند رای بدهند یا اعلام کنند که ما نمی خواهیم، 99 درصد مردم ایران اعلام کردند که این را می خواهند و تنها 1 درصد بودند که نمی خواستند.
برای مردم اولویت معیشت شان است نه توسعه ایران
*دلیل این عدم موفقیت چه بود؟
عدم موفقیت ندارد، مردم با اینکار موافق هستند. مردم ایران بخاطر فشارهای اقتصادی که روی آنها است، مسئله توسعه ایران برایشان اولویت نیست بلکه اولویت آنها تامین معیشت حداقلیشان است و به همین دلیل آقای روحانی حتی در بحث بنزین که بعدا پیش آمد صد در صد منابع حاصل از افزایش نرخ بنزین را به خانوارها برگرداند که از نظر من اصل گران کردنش کار بیخودی بود.
آقای روحانی در اقتصاد گام های مثبت و خوبی برداشت و شروع خیلی خوبی بعد از برجام اتفاق افتاد اما ایران و آقای روحانی یک بد شانسی بزرگ آورد و آن این بود که با ظهور ترامپ همه معادلات بهم ریخت. موفقیت همراهان آقای روحانی و جبهه حامی آقای روحانی در انتخابات 96 در تهران 21 کرسی شورای شهر تهران را کامل برد، کف رای ما در انتخابات مجلس 1394، با سقف رای رقیب 40 هزار تفاوت داشت؛ در سال 1396 کف رای ما از سقف رای رقیب 400 هزار رای تفاوت داشت پس ما تا سال 96 حرکت رو به رشدی داشتیم هم در عرصه سیاسی، هم در عرصه اجتماعی و هم در عرصه اقتصادی اما از سال 1396 روند منحنی ایران نزولی شد و عمدتا بخاطر تحریم هایی بود که آمریکایی ها ظالمانه اعمال کردند و کسی فکر نمی کرد اروپا و چین و روسیه با آن اراده سیاسی نیرومندی که داشت که با ایران کار نتوانستند حتی یک نظام ساده پرداخت ها را طراحی کرده و بتوانند حداقل دارو و مواد غذایی که در تحریم آمریکایی ها نبود را حل کنند.
خیلی فشار سنگینی وارد شد و تاریخ حتما با ارقام و عدد و رقم از آقای روحانی به عنوان یک دولت موفق تجلیل خواهد کرد اما فشار زندگی برای مردم سخت است که با مردم اصلا نمی شود این حرف ها را زد، مردم حق دارند بالاخره هزینه زندگی ظرف 3 سال برای خانوارها 3 برابر شده و کمر اجاره نشین ها شکسته است و قیمت مسکن به جایی رفته که یک جوان نمی تواند تصور کند که بتواند صاحب خانه شود.
*شما از عملکرد آقای روحانی دفاع کردید و به مردم اشاره کردید. الان بسیاری از کاندیداها حرف از اصلاحات اقتصادی و جراحی های بزرگ در حوزه اقتصاد می زنند.
هیچ کس از کاندیداها چنین حرفی را نمی زند، چه کسی گفته است؟
بعید است کسی از بنزین 20 هزار تومانی حرف بزند و رأی هم بیاورد
*به طور مشخص دو نفر از کاندیداها(مسعود پزشکیان و رامین مهمانپرست) اشاره کردند که برنامه آنها بنزین 20 هزار تومانی است یعنی می خواهند قیمت بنزین را آزاد کنند.
بعید می دانم کسی که این حرف ها را بزند بتواند رای بیاورد.
*نکته همین است یعنی شما فکر می کنید چرا در ایام انتخابات حرف از این اصلاحات اقتصادی زده می شود اما در ادامه زمانی که دولت ها سر کار می آیند جور دیگر عمل می شود.
کسی که بخواهد چنین حرف هایی بزند رای نمی آورد. من پیشنهاد خودم را خدمت شما می گویم، ببینید جامعه ما الان در اقتصاد در فشار سنگینی است و یک زمان حداقل 10 سال اقتصاد ایران زمان نیاز دارد تا بتواند با رشد 6 الی 7 درصد قدرت خرید مردم به 3 سال قبل برگردد یعنی کار ساده ای نیست.
آن چیزی که ما به عنوان حزب کارگزاران پیشنهاد و بررسی های کارشناسانه کردیم و به جبهه اصلاحات ارائه می کنیم این است که مطلقا به سطح رفاه فعلی و منابعی که دارد برای رفاه مردم هزینه می کند که شامل 3 میلیون و 800 هزار بشکه نفت است که تولید می کنیم که اگر تحریم ها رفع شود، انشالله می شود از این مقدار، 2 میلیون و 300 هزار بشکه آن صادرات می شود و در بودجه دولت می آیند و 1 میلیون و 500 هزار بشکه هم به اضافه 300 هزار بشکه میعانات وحدود 800 یا 900 میلیون متر مکعب گاز در روز در زندگی مردم می رود.
هیچ فشار جدیدی نباید به مردم تحمیل شود
*بیشتر توضیح می دهید.
یعنی اگر ما بعد از رفع تحریم ها 3 میلیون و 800 هزار بشکه نفت و 1 میلیارد متر مکعب گاز و 300 هزار بشکه هم میعانات تولید کنیم ، اینها را با قیمت ارزان به جامعه می دهیم یعنی می شود سهمی که از اقتصاد ملی ما برای رفاه جامعه هزینه می شود. پیشنهاد ما مطلقا دست زدن به این قیمت ها نیست یعنی ما برای دوره حداقل 5 ساله ای نباید هیچ فشار جدیدی را به مردم منتقل کنیم چون مردم دیگر تاب و توان پرداخت هیچ هزینه جدیدی را ندارند. پس سوال اینگونه مطرح می شود منابع مورد نیاز ما برای یک رشد اقتصادی که به پیشنهاد ما بالای 10 درصد است را باید از کجا بیاوریم؟ چون در اقتصاد شما یک حجمی به نام تولید ناخالص داخلی داریم و بخشی از آن مصرف می شود چه مصرف خانوارها و چه مصرف دولت و بخشی هم پس انداز می شود و از محل آن پس اندازها شما می توانید سرمایه گذاری کنید و اقتصادتان را رشد دهید. این کلیت قضیه است.
حداقل 5 سال مطلقا هیچ تعدیلی در اقتصاد به وجود نیاوریم
ما به عنوان حزب کارگزاران پیشنهادمان این است که برای دوره حداقل 5 سال مطلقا هیچ تعدیلی در اقتصاد به وجود نیاوریم و هیچ هزینه جدیدی را به خانوارها و به مردم منتقل نکنیم چون معتقدیم که مردم به اندازه کافی و بیش از اندازه و بیش از ظرفیت فشارها را بخاطر تحریم های ظالمانه آمریکایی ها تحمل کردند و لازم است ما برای دوره ای فشار جدیدی را منتقل نکنیم.
*یعنی اصلاحات اقتصادی را به تعویق بیاندازیم تا این مشکلات حل شود.
بله. ما می گوییم که منابع مورد نیاز توسعه ایران با یک نرخ رشد اقتصادی 10 درصد به بالا باید از محل منابع ارزان قیمت ناشی از پس انداز سایر ملت ها استفاده شود یعنی اقتصاد ایران ظرفیت هایی دارد که آن ظرفیت های اقتصادی ایران می تواند با پول ارزان پس انداز سایر ملل به حرکت در بیاید.
ما می توانیم یک رشد اقتصادی بالای 10 درصد را به اتکا منابع ارزی خارجی مدیریت کنیم و به وجود آوریم. اگر اقتصاد ایران مثلا برای دوره 5 تا 10 ساله، سالی 10 درصد رشد کرد درآمد ، سمت درآمدهای مردم و سمت درآمدهای خانوارها آنقدر تقویت می شود که بعد از آن بشود به تدریح به سراغ حذف یارانه ها و واقعی کردن قیمت ها برویم.
دلار 4200 تومانی خود به خود کم می شود
*با این حساب شما معتقد هستید که دلار 4200 تومانی باید باقی بماند؟
دلار 4200 تومانی خود به خود کم می شود و در این دولت هم اتفاق افتاد. اول باید با افزایش صادرات نفت، نرخ دلار به یک قیمت واقعی که پیش بینی می شود چیزی حدود 15 تا 17 هزار تومان است تعدیل شود و بعد ما بتوانیم نرخ ارز 4200 تومانی را به تدریج منتقل کنیم، اگر قرار شد منتقل کنیم ما به ازای آن را باید به نوعی به خانوارها برگردانیم که فساد را در اقتصاد کم کنیم اما فشاری به جامعه وارد نکنیم.
ما این حجم یارانه های آشکار و پنهانی که اکنون وجود دارد را برای دولت 5 ساله نباید دست بزنیم و باید اقتصاد ایران را نرخ رشد بالای 10 درصد با استفاده از منابع خارجی به حرکت در آوریم و بعد از اینکه اقتصاد ایران یک رشد 5 تا 10 درصد را تجربه کرد که به طور متوسط 65 درصد اقتصاد ایران رشد کند و بزرگتر شود و درآمدها بالا رود، می توانیم به سراغ درهای تعدیل و کاهش یارانه های پنهان و آشکار برویم.
تحریم ها ادامه یابد، هیچ ذخیره ای برای اداره کشور نداریم
*آقای مرعشی تمام صحبت های شما ناظر به رفع تحریم است؟ اگر تحریم رفع نشود باید چه کار کرد؟
اگر تحریم رفع نشود اساسا باید برگردیم و یک اقتصاد کاملا مدیریت شده را پی بریزیم. اگر تحریم ها در ایران ادامه پیدا کند دولت و بانک مرکزی هیچ ذخیره دیگری برای اداره کشور ندارد و کل اقتصاد باید روی دلار آزاد برود و یک تورم جدیدی را دوباره به مردم تحمیل کند و ما در آن شرایط دیگر نمی توانیم با فراوانی کالاها کشور را اداره کنیم و حتما باید به سمت یک اقتصاد مدیریت شده برویم و با سهمیه بندی بگذرانیم.
بنابراین این اتفاق نباید بیفتد چون با تحریم نمی شود کشور را اداره و هزینه های خانواده ها را کنترل کرد و جلوی فشار بر زندگی مردم را گرفت، اصلا با تحریم نمی شود زندگی کرد و این تحریم حتما باید رفع شود. این اولین وظیفه هرکسی است که روی این موضوع کار کند و وظیفه آقای روحانی در این ماه های پایانی است که انشالله تحریم ها را رفع کنند.
رهبری مخالف دولتی هستند که قدرت سپاه پشتش باشد
*نظر شما درباره حضور دولت نظامی در حوزه اقتصاد چیست، خصوصا که به نظر می رسد کاندیداهای نظامی خیلی نگاه ضربتی در حوزه اقتصاد دارند، آیا با این شرایطی که شما گفتید می توانند در اقتصاد موفق باشند؟
نظامی به چه مفهوم است؟ اگر بگوییم نظامی به مفهوم کسی است که بیاید و قدرت سپاه پشت او باشد به نظر من اولین مخالف چنین دولتی می تواند رهبر معظم انقلاب باشد و حتما روحانیت و مراجع تقلید ایران مخالف یک چنین وضعیتی هستند.
نظامی ها باید در ذیل فرماندهی کل قوا و در ذیل ولی فقیه تعریف شوند؛ اگر نظامی ها وارد عرصه ای شوند که به مصلحت کشور نیست، حتما خطراتی نهادها مؤثر نظام را تهدید می کند و به نظر من این هوشمندی وجود دارد که چنین اتفاقی نیفتد اما به این مفهوم نیست که اگر کسی سابقه کار نظامی گری دارد و الان نظامی نیست و اکنون تجربه اقتصادی و مدیریتی دارد و می تواند رای مردم را جلب کند برای ایران نیاید.
اما سپاه یک قدرت مهمی در ایران برای حفاظت از انقلاب اسلامی و برای حفاظت از جمهوری اسلامی و امنیت مردم است و هیچ کسی نمی تواند نقش سپاه را نادیده بگیرد و از یک سپاه نیرومند تجلیل نکند، ولی اگر قرار شد که سپاه بخواهد در فرهنگ مداخله کند و شبکه ها تلوزیونی در کنترل سپاه برود یا اگر قرار باشد که در سینما حرف اصلی را سپاه بزند یا استانداران و وزرا اکثرا سپاهی باشند، این حتما عاقبت خوبی برای ایران ندارد و ما باید از چنین امری پرهیز کنیم. اما من فکر نمی کنم مردم ایران به سادگی به چنین رئیس جمهوری رای دهند، ولی اگر رای دادند ما همه از رای مردم تبعیت می کنیم.
کاندیدای نظامی حتما اقبالی ندارد
*یعنی شما فکر می کنید کاندیدای نظامی اقبال نخواهد داشت؟
حتما اقبال نخواهد داشت.
*آقای مرعشی شما از عملکرد دولت آقای روحانی دفاع کردید اما خودتان اشاره کردید که مردم چنین تصوری ندارند. الان طبیعتا اصلاح طلبان یک چالش بزرگی دارند چون می خواهند بدنه رایشان را تحریک کنند تا در انتخابات شرکت کنند. یک زمانی شما از بلیط آقای خاتمی استفاده می کردید یا آقای هاشمی به میدان می آمدند، الان برگ برنده شما چیست؟ آیا جریان اصلاحات قرار است کاندیدای خاصی را رو کند؟ یا بلیط دیگری دارید که می خواهید برای انتخابات 1400 آن را خرج کنید؟
الان در میان اصلاح طلبان دو گرایش وجود دارد. یک بخش از اصلاح طلبان می گویند در این شرایط سختی که اکنون ایران در آن قرار گرفته است نباید مردم و کشور را رها کنیم و حتما باید کاندیدای مؤثری که 3 خصوصیت داشته باشد؛ یکی باید بتواند از شورای نگهبان عبور کند، دوم باید بتواند حتی المقدور مردم را تحت تاثیر قرار دهد و سوم اینکه باید بتواند کشور را اداره کند را داشته باشیم، این جمع از دوستان که بنده هم جزء آنها هستم، معتقد هستیم که اگر مردم به حق یا به ناحق از صندوق رای نا امید شدند و بریدند و حاضر نیستند در انتخابات شرکت کنند، وظیفه ما این است که حرف و نظر کارشناسیمان را به مردم بزنیم حالا مردم می توانند گوش کنند یا نکنند.
هیچ وقت برای حرف زدن با مردم دیر نیست
*خیلی دیر نیست؟
چرا دیر باشد؟ هیچ وقت برای حرف زدن با مردم دیر نیست. ما باید به مردم حرف کارشناسیمان را بزنیم و به مردم بگوییم که شرکت نکردن در انتخابات یعنی رای ممتنع و رای ممتنع یعنی منافعشان را به اقلیت می برند. عدم شرکت مردم در انتخابات به این معنی است که رقبای ما منافعشان را می برند، رای ندادن در انتخابات مجلس یازدهم کمک کردن به جبهه پایداری بود که به راحتی بتواند اکثریت مجلس را بگیرد، ما باید این حرف کارشناسی را به مردم بزنیم که ممکن است مردم این حرف ما را قبول کنند یا نکنند.
بخش دوم اصلاح طلبان معتقد به همراهی با مردم هستند یعنی می گویند اگر دیدیم مردم رای می دهند ما هم در انتخابات لیست می دهیم و کاندیدا معرفی می کنیم و اگر دیدیم قرار است مردم نیایند ما هم نمی آییم. ما فکر می کنیم که این بخش دوم مقداری به لحاظ منطق سیاسی با ایراد مواجه هستند. سیاستمداران و صاحبان احزاب و جمعیت ها و گروه ها و صاحبان نفوذ سیاسی که نباید تابع مردم باشند بلکه باید مردم را راهنمایی کنند. این به نظر من حرکت روی لبه ای برای حفظ محبوبیت احتمالی است که به نظر من اشتباه است.
*این گروه دومی که می گویید کدام احزاب و شخصیت ها هستند؟
بالاخره در همه احزاب این تفکر کم و بیش طرفدارانی دارد.
*در حزب شما هم هست؟
بله در حزب ما هم ممکن است کم و بیش باشند اما اکثریت حزب ما جزو همان گرایش اول هستند. ما به دلیل اینکه مردم از سیاست زده شده اند نمی توانیم به آنها بگوییم باریک الله، بروید و در خانه هایتان بنشینید و اجازه دهید عده ای بیایند و ایران را به سمت تحریم ها سنگین تر از این ببرند یا خدایی نکرده ایران را به سمت سیاستهایی ببرند که به یک کره شمالی دوم گرایش پیدا کند.
ما حتما با این کار مخالف هستیم و حتما باید به مردم خطرات این تفکرات را بگوییم و بگوییم که کشور باید بر مدار خرد و عقلانیت و نظام جمعی اداره شود و باید بگوییم که انتخابات مهمترین وسیله برای اصلاحات است، هرچند اصلاحات بسیار کُند باشد. هرچقدر اصلاحات کُند باشد، اصلاح کردن امور کشور از اهمیت نمی افتد، اگر قرار شد که اصلاحات به بن بست برسد شما یا باید بگویید وضع موجود خیلی خوب است یا باید اجازه دهید که سیاستها از این هم تندتر و رادیکال تر شود و کشور در معرض بحران های شدیدتر اقتصادی قرار گیرد.
5 کاندیدا در جبهه اصلاحات می شناسم
*شما به 3 نکته اشاره کردید؛ اینکه فردی باشد که از فیلتر شورای نگهبان رد شود و بتواند مردم را پای صندوق آورد و بتواند کشور را اداره کند. یک جایی هم فرموده بودید کسی باید باشد که با رهبری هماهنگ باشد. الان کاندیدایی در جبهه اصلاحات دارید که این 3 ویژگی را دارد؟
بله. جبهه اصلاحات، جبهه پر توان و پر ظرفیتی است. من حداقل در جبهه اصلاحات 5 نفر را می شناسم که می توانند این شرایط را داشته باشند.
*ممکن است اسم ببرید؟
اگر الان نام ببریم تبلیغ می شود.
*الان تبلیغات اشکالی ندارد، بالاخره شما گزینه خودتان را معرفی می کنید.
من چون خدمتگزار شما در جبهه اصلاحات هستم نمی توانم قبل از اینکه در جبهه جمع بندی شود از کسی اسم ببرم. من پیشنهاداتم را به جبهه اصلاحات می دهم و بعدا جمع بندی آن را خدمت شما می گویم.
کاندیدای اجاره ای توهین به روحانی است
*آیا جزو آن گزینه هایی که مطرح می کنید احیانا به سمت کاندیدای اجاره ای هم خواهید رفت؟
کاندیدای اجاره ای حرف غیر واقعی و توهین آمیزی است. آقای حسن روحانی بعد از رد صلاحت آقای هاشمی رفسنجانی، کاندیدای منتخب ما بوده و این حرف اصلا حرف درستی نیست. اینها حرفهای عوام پسندانه و غیر کارشناسی و توهین آمیزی نسبت به شخصیت مؤثری مثل آقای روحانی است و من چنین واژه ای را قبول ندارم.
ایران مهم است یا اصلاح طلبان؟
*البته این واژه را خود اصلاح طلبان گاهی اوقات به کار می بردند.
در سیاست ائتلاف همیشه می تواند وجود داشته باشد. یک سیاستمدار حرفه ای هیچ وقت دست خودش را برای تصمیم گیری نمی بندد. مهم این است که شما می خواهید برای خودتان کار کنید یا برای کشور؟ همه ما باید این سؤال را پاسخ دهیم. ایران مهم است یا حزب کارگزاران ؟ ایران مهم است یا حسین مرعشی؟ ایران مهم است یا اصلاح طلبان؟ اگر ایران و مردم ایران مهم هستند، سیاستمدار حرفه ای باید هر کاری که لازم است را برای سربلندی ایران انجام دهد.
در جبهه اصلاحات ائتلاف طرفدار ندارد اما...
*با این حساب ممکن است که شما ائتلاف را هم انتخاب کنید؟
الان در جبهه اصلاحات ائتلاف طرفدار ندارد و بعید است از جبهه اصلاحات ائتلاف بیرون آید اما من به عنوان یک عضو ساده جبهه اصلاحات از هیچ تصمیم احتمالی که به نفع ایران و مردم ایران باشد خودم را محروم نمی کنم.
لاریجانی را آدم مؤثر، محترم و توانمندی می دانم
*یعنی ممکن است که شما آقای لاریجانی را پیشنهاد دهید؟
من آقای لاریجانی را آدم مؤثر، محترم و توانمندی می دانم اما در جبهه اصلاحات ایران الان یک چنین گرایشی وجود ندارد و ما به اندازه کافی خودمان کاندیداهایی داریم که هم به لحاظ توانمندی و هم به لحاظ رای آوری از آقای لاریجانی شرایطشان بهتر است. من ضمن احترام به آقای لاریجانی باید بگویم که الان چنین برنامه ای نداریم اما به هر نوع ائتلافی که لازم باشد در هر مقطع منتهی به انتخابات که منافع مردم ایران و سربلندی کشور ایران را تضمین کند فکر می کنیم.
تاج زاده گفت 99 درصد ردصلاحیت می شوم
*نظر شما در مورد کاندیداتوری آقای تاج زاده چیست؟
آقای تاج زاده خودشان علاقه مند هستند که کاندیدا شوند و خودشان به من گفتند که 99 درصد رد صلاحیت می شوند اما می خواهم به عنوان یک کاندیدا حرفهایم را بزنم. در جبهه اصلاحات هرکس که بخواهد مورد حمایت باشد از اولین شرط هایمان برایش این است که باید برنامه ها و مصوبات جبهه اصلاحات را قبول داشته باشد.
*این تشتتی که شما اشاره کردید که در جبهه اصلاحات فعلا حرفهای متفاوتی در مورد کاندیداها و حضور در انتخابات زده می شود، در حزب کارگزاران هم شاید شدیدتر وجود دارد یعنی ما آقای محسن هاشمی را داریم که به محافظه کاری متهم می شوند، شما و آفای کرباسچی را داریم و خانم فائزه هاشمی را هم هستند که خیلی علنی در مورد تحریم انتخابات صحبت می کنند.
در مجموع حزب کارگزارن تابع نظام جمع است و اگر اختلاف نظری وجود داشته باشد ما با هم بحث می کنیم و به جمع بندی می رسیم و همه از آن جمع بندی تبعیت می کنیم.
یک عده برای فائزه هاشمی سوت می زنند
خانم فائزه هاشمی اساسا هیچ وقت در چهارچوب حزب نمی گنجیدند و همیشه حرفشان این بود که اگر قرار باشد من در حزب بمانم، حزب باید این اختیار را به من بدهد که من مطالب خودم را بگویم که این با کار حزبی سازگار نیست و ما قبول نکردیم که یک عضو حزب غیر مصوبات حزب را بگوید ولی ایشان یک پدیده است و راه حلی هم برای آینده ایران ندارد، تک نفره است و الان جزو تحریمی ها محسوب می شود و یک عده هم برایش سوت می زنند که آفرین خوب شد گفتی که تحریم می شود، ولی نمی دانند که بعد از تحریم انتخابات چه می شود و هیچ کس حاضر نیست مسؤلیت بعد از تحریم انتخابات را بپذیرد.
*شما جلسه ای نداشتید که در این مورد با خانم هاشمی صحبت کنید؟
دلیلی ندارد این کار را کنم.
حزب با فرمان فائزه هاشمی حرکت نمی کند
*به هر حال ایشان یک عضو حزب هستند.
ایشان فقط عضو هستند و یک سال و نیم است که به حزب تشریف نمی آورند و ما هم برای ایشان احترام قائل هستیم ولی قرار نیست حزب کارگزاران با فرمان خانم فائزه هاشمی حرکت کند. ایشان می توانند مواضع شخصی خودشان را داشته باشند و امیدوار هستیم که فراتر از اینکه نفی کنند بتوانند برای آینده ایران راهکار ارائه دهند. هر کسی که بخواهد خودش را جانشین آقای هاشمی رفسنجانی معرفی کند باید دستش به لحاظ تدبیر و راهکار پر باشد. اینکه ما یک حرفی بزنیم که یک عده ای خوششان بیاید هیچ مساله ای از مسائل ایران حل نمی کند.
*بعد از توصیه رهبری و انصراف آقای سید حسن خمینی بعضی ها یک حرفهایی در مورد یک کاندیدای پنهان در جبهه اصلاحات می زنند. این یکجور کُری خوانی برای اصولگراها هست یا واقعا کاندیدای پنهانی وجود دارد که قرار است روزهای آخر رونمایی شود؟
ما شخصیتهایی داریم که ممکن است قانع شوند در آخرین لحظات ثبت نام کنند.
*این کاندیدای پنهانی که مطرح می شود غیر از آن 5 نفری است که شما اسمشان را مطرح نکردید؟
خیر مجموعه ای است و ممکن است از همان 5 نفر یا فراتر باشد.
FATF و برجام در دولت روحانی حل می شود
*شما در یک بخشی از صحبتتان به مذاکرات و رفع تحریم هم اشاره کردید. می خواستم بدانم که فکر می کنید اگر دولت بعدی اصولگرا باشد نگاه بدنه نظام به مذاکره و به خصوص ماجرای FATF تغییر می کند؟
حتما تغییر می کند. ضمن اینکه برداشت من این است که در دولت آقای روحانی همه این مشکلات رفع می شود و کشور در یک شرایط معمولی و روابط روان تحویل دولت بعدی می شود.
*یعنی شما معتقدید که هم مذاکرات و هم FATF به نتیجه می رسد؟ FATF که دست دولت آقای روحانی نیست.
به هرحال مجموعه اراده کلی حاکم بر نظام این است که ما به سمت عادی سازی روابط و شرایط برویم و بتوانیم کشور را به خوبی اداره کنیم.
*فکر می کنید گروه هایی که مخالف دولت آقای روحانی هستند اجازه می دهند که رفع تحریم ها و ماجرای FATF به نام دولت آقای روحانی ثبت شود؟
مساله نام دولت آقای روحانی نیست، مساله مصالح کشور است. آنها موظف هستند از هرچیزی که مصالح کشور ایجاب می کند پیروی کنند، آنها خیلی عناصر تعیین کننده ای نیستند و فقط مقداری جنجالشان زیاد است.
به رئیس جمهور اصولگرا هم کمک می کنیم
*شما اشاره کردید که معتقد هستید باید نظام مهم باشد نه مثلا حسین مرعشی یا حزب کارگزاران یا اصلاح طلبان؛ اگر رقیب اصلاح طلبان در انتخابات 1400 رای آورد یا مثلا یک فردی مثل آقای قالیباف که اصطکاک زیادی هم با اصلاح طلبان دارد رئیس جمهور شد، آیا شما حاضر هستید به ایشان کمک کنید؟
حتما. ما در دوره رقابتها در رقابت باید جدی باشیم و بعد از پیروزی کسی که رئیس جمهور می شود (هرکسی که باشد)، باید در همکاری با او جدی شویم و این اخلاق است که رقبای ما داشتند که وقتی که شکست می خورند، بعد از شکستشان باز هم به این کشمکش ها ادامه می دهند و ما به این اخلاق نقد داریم. پس در دوره رقابت باید رقابتها جدی باشد و در دوره بعد از رقابتها باید همکاری ها جدی باشد.
*شما در یکی از مصاحبه هایتان به تشکیل یک کمیته انتخاباتی با حضور آقای جهانگیری و آقای ظریف و آقای زنگنه در دولت اشاره کرده بودید که کارهای انتخاباتی انجام می دهند. کار این کمیته دقیقا چیست و چه هدفی دارد؟
بحث عمده این بوده که اگر یکی از اشخاص بین خود آنها یا خارج از این جمع، کاندیدای ریاست جمهوری شد به جای اینکه فرد مطرح باشد، یک تیم آن را پشتیبانی کند و بیشتر به یک کار جمعی در انتخابات آینده بپردازیم و این موضوع از موضوعات اصلی بوده که دوستان با هم بحث کردند و همه با هم در جبهه اصلاحات توافق داریم که اگر فردی کاندیدای ریاست جمهوری شد یک تیم 4 الی 5 نفره ای را برای اداره بهتر کشور همراه با خودش معرفی کند.
*شما خبر دارید که این کمیته خروجی داشته یا خیر؟
من از جزئیات آن اطلاعی ندارم. فکر کلی این بوده که علاوه بر فردی که می خواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود یک جمعی هم به عنوان همراهان به مردم معرفی شوند.
ترجیحم کاندیداتوری زنگنه است
*شما به اسم آن 5 نفر اشاره نکردید ولی از بین این 3 نفری که در دولت مطرح هستند یعنی آقای جهانگیری، آقای ظریف و آقای زنگنه، به خصوص یک چهره اقتصادی مثل آقای زنگنه که در بحث دور زدن تحریم ها، حتی بخشی از اصولگرایان هم ایشان را قبول دارند، فکر می کنید کدام یک از این 3 نفر می تواند مؤثر تر باشد؟
من هر 3 نفرشان را قبول دارم ولی ترجیحم آقای زنگنه است.