۲ اختلاف اصلی در مذاکرات وین
به گزارش اقتصادنیوز با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایران، روزنامه نیویورکتایمز در مقالهای با عنوان «پیروزی رئیسی، بهترین فرصت بایدن برای احیای توافق هستهای است» به قلم فرناز فصیحی و دیوید سنگر، نوشته است با پیروزی ابراهیم رئیسی به عنوان کاندیدای مورد حمایت نیروهای محافظهکار و تندرو، فرصتی مغتنم برای دولت جو بایدن جهت احیای توافق هستهای در شش هفته باقیمانده تا روی کار آمدن دولت جدید ایران فراهم شده است.
نیویورکتایمز مدعی شد: «صعود یک دولت تندرو در ایران ممکن است در واقع دریچه ای منحصر به فرد و فرصتی کوتاه به دولت بایدن برای انعقاد توافق بازگشت به برجام میدهد».
تدوین متن توافق، کمابیش نهایی شده است
به ادعای این روزنامه مقامات ارشد می گویند، در حقیقت، هفتهها پیش در راندهای قبلی مذاکرات متن دقیق توافق احیای برجام، کمابیش تدوین شده است اما از آن زمان مذاکرات بسیار کند پیش رفته و متن عمدتا دست نخورده باقی مانده است. با این حال با پایان یافتن پروسه انتخابات، هفتههای منتهی به مراسم تحلیف، بهترین فرصت برای نهایی کردن توافق بازگشت متقابل به توافق هسته ای ۲۰۱۵ است.
این گزارش میافزاید: نشانه های بروز یافته در مذاکرات حاکی از این است که «تصمیم نهایی برای از سرگیری پیروی از تعهدات برجامی در هفتههای پایانی دولت میانهرو روحانی قابل دستیابی است».
نتیجه ضمنی احیای برجام در فضای سیاسی ایران
نیویورکتایمز مدعی است این بدان معناست که در صورت رفع تحریمها اینطور به نظر خواهد رسید که اقتصاد کشور به دلیل تسلیم میانهروها در مقابل غرب آسیب دیده است. در عین حال دولت جدید محافظه کار تحت امر آقای رئیسی می تواند اعتبار صعود اقتصادی ناشی از رفع تحریمها در دولت روحانی را به خود اختصاص دهد و این رویکرد را تقویت کند که یک دولت تندرو با توجه کردن به ظرفیتهای درون کشور در برابر واشنگتن ایستاد و طولی نکشید که اقتصاد کشور را احیا کرد.
ولی نصر، استاد علوم سیاسی در دانشکده مطالعات بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز که به مذاکرات نزدیک است ، گفت: «اگر کسی غیر از محافظه کاران این توافق را با بایدن پیش ببرد، آنها برنمیتابند و مانع پیشرفت آن میشوند».
آقای نصر که در وزارت خارجه دولت باراک اوباما به عنوان مشاور ارشد در مسائل خاورمیانه خدمت میکرد، افزود: «قمار بر سر این است که فقط آنها میتوانند از پس این کار بر بیایند، نه هیچ کس دیگری». موضوعی که خود آقای رئیسی نیز در مناظرهها یادآور شد: «برجام را یک دولت قوی باید اجرا کند ... شما نمیتوانید».
به نوشته نیویورکتایمز، اگر قمار آقای بایدن کارساز باشد و یک دولت تندرو مسیر تحقق وعده مبارزات انتخاباتی وی برای احیای برجام را هموار کند این آخرین پیچش عجیب در توافقی است که کمابیش از ابتدا هیچیک از دو طرف را چندان خوشحال نکرده است.
آقای ترامپ و پمپئو پیش بینی کرده بودند که با شروع تحریمها، رهبران این کشور خواهان توافق میشوند و با شرایطی که برای ایالات متحده و شرکای غربی آن مطلوبتر است، کنار میآیند. رهبران ایران چنین کاری را نکردند و پس از آنکه قدرتهای اروپایی، علیرغم تلاشها نتوانستند سود این توافق را برای ایران زنده نگه دارند، تهران تصمیم گرفت با گامهای تدریجی و مؤثر به نقض عهد دولت آمریکا پاسخ دهد.
برآورد آمریکا از موقعیت هستهای ایران
به ادعای نیویورک تایمز، طبق برآوردهای اطلاعاتی آمریکا، ایران اکنون در صورت اراده با داشتن سوخت کافی برای تولید چند سلاح هستهای (زمان گریز هستهای) چند ماه فاصله دارد، این بدان معنا نیست که از نظر فنی آمادگی لازم را برای انجام این جهش به دست آورده است.
برآورد اطلاعاتی آمریکا که در ماه آوریل به طور علنی منتشر شد، نتیجه گرفت که «ایران در حال حاضر فعالیتهای اساسی مربوط به تولید سلاح هستهای را انجام نمی دهد ، زیرا به نظر ما آنچه برای توسعه فعالیتهای هسته ای در سطح سلاح ضروری است را در اختیار ندارد».
اما ارزیابی اسرائیلیها با برآورد اطلاعاتی آمریکا اختلاف دارد و به گفته ناظران این تقریباً نخستین بار است که برآورد اطلاعاتی اسرائیل درباره زمان گریز هستهای ایران بیشتر از برآورد آمریکا است. در سالهای اخیر مقامات اسرائیلی بارها مدعی شده بودند که ایران فاصله اندکی تا دستیابی به سلاح هستهای دارد، اما در اوایل سال جاری یک شبکه تلویزیونی اسرائیل به نقل از مقامات موساد گزارش داد که زمان گریز هستهای ایران به بیش از یک سال رسیده است.
به گفته رابرت اینهورن، کارشناس مسائل کنترل تسلیحات در اندیشکده بروکینگز و مذاکرهکننده هستهای در دولت باراک اوباما، چنین تناقضی، آن هم در شرایطی که حجم ذخایر و غلظت غنیسازی اورانیوم ایران به اوج خود رسیده است، احتمالا با این نیت است که به غرب بگوید «نیازی به عجله برای توافق با ایران نیست».
موانع اصلی توافق: درخواست متقابل تعهد کتبی
هفتهها است که تیمی به سرپرستی رابرت مالی ، نماینده ویژه وزارت خارجه در امور ایران ، که روابطش با وزیر خارجه آنتونی بلینکن به دبیرستان مشترک آنها در پاریس برمی گردد ، در حال رفت و آمد به وین است تا با دیگر شرکا، توافقی را که خود آقایان بلینکن، مالی و دیگران در دولت اوباما برای حصول آن مذاکره کردند را احیا کنند. آقای مالی در ماه آوریل گفت: «ما نتیجه کمپین فشار حداکثری را دیده ایم. این شکست خورده است».
افراد حاضر در مذاکرات می گویند دو مانع عمده وجود داشته است که هنوز هم می تواند تلاشها برای احیای توافق را از بین ببرد. و هر دو این ضرب المثل را اثبات می کنند که «در دیپلماسی، مانند زندگی، هیچ به خانه رفتن واقعی وجود ندارد».
* مطالبه ایران: تعهد عدم خروج مجدد از برجام
نخست اینکه ایرانیها خواستار تعهد مکتوب شدهاند که هیچ دولت آینده آمریکا نمیتواند مانند آقای ترامپ این توافق را نقض کند.
به نوشته نیویورکتایمز آنچه مقامات ایران مطالبه میکنند توافقی دائمی یا معاهده است که به زعم یک مقام ارشد آمریکایی «یک خواسته منطقی است که البته هیچ دموکراسی واقعی نمیتواند چنین تضمینی را ارائه دهد». توافق برجام، یک معاهده نبوده و نخواهد بود، زیرا آقای بایدن، مانند باراک اوباما، هرگز نمیتواند رضایت دو سوم سنای آمریکا را بدست آورد؛ رأی لازم برای تصویب یک عهدنامه که با موازنه جناحی کنونی در مجلس سنا آن هم در پروندهای ماننده برنامه هستهای ایران، عملاً غیرممکن است.
بنابراین برجام یک «موافقتنامه اجرایی» تلقی می شود که هر رئیس جمهور آینده آمریکا میتواند دقیقاً مانند آقای ترامپ آن را نقض کند.
* مطالبه آمریکا: تعهد به ادامه مذاکرات پس از توافق
دومین مورد این است که دولت بایدن نیز کاملاً از کاستیهای توافق سال 2015 آگاه است و واشنگتن هم تقاضایی دارد. اینکه ایران موافقت کند و کتباً متعهد شود که بلافاصله پس از احیای توافق هستهای اصلی دوباره به میز مذاکره برگردد و پروسه تعامل برای یک توافق گستردهتر که به گفته آقای بلینکن «طولانی تر و مستحکم تر» باشد را آغاز کند.
بر اساس این گزارش، طبق مفاد توافق اصلی، ایران در سال ۲۰۳۰ مجاز خواهد بود به هر میزان که بخواهد سوخت هستهای تولید کند و این یعنی حتی اگر نخواهد به سمت تسلیحات حرکت کند، ذخایر سوخت کافی را برای تولید نسبتا سریع آن در اطراف خود خواهد داشت.
چشمانداز تعامل پس از احیای برجام
مایکل ماندلباوم ، محقق و مورخ، در ماه مارس نوشت: «دولت در آنجا امیدوار است که بتواند هر دو را داشته باشد؛ توافق قدیمی را احیاء و آن را به سنگ بنای مذاکره برای یک توافق جدیدتر و قویتر تبدیل کند».
وی در مورد چشم انداز دستیابی به توافق قویتر گفت: «این یک سناریو بعید است، زیرا به محض اینکه ایالات متحده تحریمهایی که بیشترین آسیب را به ایران زده لغو کند، اهرم لازم برای بهبود توافق را به میزان قابل توجهی از دست میدهد».
برخی از مقامات ارشد دولت مخالف این ایده هستند. آنها میگویند در جریان مذاکرات در ماههای اخیر ، ایرانیها به روشنی اعلام کردهاند که رفع تحریمها در سال 2015 به اندازه کافی پیش نرفت و این اجازه را به ایران نداد تا طیفی از معاملات مالی بینالمللی را انجام دهد، از جمله مبادلات پولی از طریق سیستم سوئیفت (SWIFT)؛ یک سیستم پیام رسانی پیچیده و ایمن که توسط موسسات مالی برای تسویه حسابهای بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد.
بنابراین شرط آقای بایدن این است که اهرمی برای وی باقی بماند و این ممکن است برای گسترش محدودیتهای تولید سوخت هستهای ایران به بیش از سال 2030 و محدود کردن تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته کافی باشد.
اسرائیلیها می گویند که آنها حاضر نیستند ریسک کنند و عقیده رایج این است که موساد در دو انفجار در تأسیسات هستهای ایران در نطنز دست داشته است.
به نوبه خود، ایرانیان گفتهاند که قصد تغییر شرایط توافق را به طریقی که تولید سوخت هستهای تهران را بیش از پیش محدود کند، ندارند. همچنین، همانطور که آقای رئیسی و سایر نامزدها در طول مبارزات انتخاباتی اصرار داشتند، تهران هر گونه محدودیت در توانایی موشکی یا تغییر رویکرد منطقهای خود (حمایت از بشار اسد رئیس جمهور سوریه، همپیمانان شیعه در عراق، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، حزبالله لبنان و حوثیهای یمن) را رد خواهد کرد.
بنابراین بعید است دو مانع یاد شده در مسیر احیای برجام، پیش از حصول توافق بطور قابل اطمینانی حل شوند؛ به این معنی که ایران و آمریکا احتمالاً تا حدی با کوتاه آمدن از این ۲ مطالبه حداکثری، پیش از آغاز به کار دولت جدید ایران، برای بازگشت به برجام به توافق میرسند. و در این صورت توافق برای هر ۲ طرف تا حدودی آسیبپذیر باقی خواهد ماند.
این آسیب پذیری آقای بایدن است: اگر او فقط بتواند توافق اصلی را احیا کند، اما نتواند امتیاز بیشتری برای گسترش توافق بگیرد، گارد وی در مقابل انتقاد مخالفان باز میشود؛ اینکه دولت وی فقط توافقی را بازسازی کرده که پیشتر نتوانسته است سایر مسائل مهم با ایران را حل کند.
دولت جدید آقای رئیسی هم به نوبه خود با چالش خاصی مواجه است: آمریکا به وضوح نمیتواند تضمین دهد که توافق با ایران را با تصویب دو سوم آرای مجلس سنا به معاهده و توافق دائمی تبدیل کند. و اگر آقای ترامپ توانست در سال 2018 از این توافق خارج شود، چه چیزی مانع یک رئیسجمهور دیگر که قصد انجام همان کار را مثلاً در سال ۲۰۲۵ دارد، خواهد شد؟
آقای نصر گفت: «آنها میدانند که این نقطه ضعف مربوط به آمریکا است. ترامپ، نیکی هیلی یا پمپئو ممکن است نامزدهای احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات ۲۰۲۴ باشند و همه آنها چنین توافقی را از بین میبرند».
تداوم راهبرد سیاستخارجی ایران
سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اخیراً در یک گروه چت کلابهاوس گفت با انتخابات ریاست جمهوری ایران، مذاکرات متوقف نخواهد شد.
وی گفت: «به طور کلی سیاست خارجی ایران بیش از آنکه مبتنی بر تغییر باشد ، مبتنی بر تداوم است». اما وی همچنین در پاسخ به سوال نیویورک تایمز تصریح کرد که «ایران فراتر از توافق موجود کاری نخواهد کرد. ما هیچ تعهد جدیدی نمیدهیم. مذاکره جدید بخشی از وظیفه ما نیست. ما در حال تمرکز بر ازسرگیری توافق 2015 هستیم، نه بیشتر و نه کمتر از آن».