روش جدید آمریکا برای احیای برجام/ بایدن چه زمانی امتیاز بزرگ را به ایران می دهد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری آنلاین، بعد از چند ماه وقفه در مذاکرت وین، گفته میشد مذاکرات به بنبست خورده و متوقف شده است، اما سفر جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران دریچهای دیگر را باز کرد. حال بنا به اذعان طرفین احتمال مذاکرات احیای برجام در آینده نزدیک وجود دارد.همچنین بنا به گفته بورل امکان از سرگیری گفتوگوهای غیرمستقیم میان آمریکا و ایران هم هست.
در این باره با رحمان قهرمان پور کارشناس مسائل بین الملل به گفتوگو نشستیم. قهرمانپور معتقد است که آمریکا کاملا موافق برجام است اما به سبک و سیاق خود. آمریکا قصد دارد موافقت ایران را بدون امتیاز دادن بگیرد و بعد از اینکه انتخابات کنگره تمام شد بر سر باقی ماجراها، دوباره سر میز مذاکره بنشیند. اما این بار ایران نمیخواهد وارد بازی آمریکاییها شود، چرا که آمریکا در گذشته نشان داده که قابل اعتماد نیست. ممکن است زیر قول خود بزند.
در ادامه گفتوگوی رحمان قهرمان پور، کارشناس مسائل بین الملل را بخوانید.
با توجه به سفر آقای بورل به تهران و اینکه صراحتا گفته شده حامل پیام آمریکایی ها بود؛ چه چیزی پس از این وقفه طولانی در مذاکرات وین آمریکاییها را ناچار کرد که او را به عنوان واسطه به ایران بفرستند؟ آیا میتواند به معنای این باشد که آمریکا حاضر شده هزینه ای برای احیای برجام بپردازد؟
آمریکاییها بیش از ایران علاقمند به احیای برجام هستند و به احیای برجام نیاز دارند. دلیلش هم کاملا مشخص است، آمریکاییها میخواهند خیالشان از بابت خاورمیانه و بحرانهای آن تا حدی راحت باشد و بتوانند با خیالی آسودهتر به سوی مهار چین حرکت کنند. اما مسئله اینجاست که در داخل دولت آمریکا، در مورد اینکه آمریکا باید چه هزینهای را بابت احیای برجام بپردازد بحثی مطرح نمیشود یا به عبارت دیگر، آمریکا نمیخواهد آنگونه که مد نظر ایران است برجام را احیا کند. بلکه میخواهد این اقدام با دادن کمترین امتیازات در برجام صورت گیرد.
همچنین میخواهد بتواند در مقابل جمهوریخواهها از برجام دفاع کند. بنابراین هم در گذشته و هم در حال حاضر آمریکا به احیای برجام نیاز دارد تا بتواند منطقه را به تعبیر خود آرامتر کند اما در عین حال این کار باید به نحوی انجام شود که دولت آمریکا بتواند در داخل آمریکا و رقابتهای سیاسی داخلی هزینه کمتری را بپردازد. در این چارچوب و تصویر کلی، آمدن آقای جوزپ بورل به تهران نشانهای است که آمریکا همچنان میخواهد هدف خود را محقق سازد و به احیای برجام با روشهای جدیدی فکر کند.
آیا انتخاب چنین مقامی از اتحادیه اروپا (به جای مقامهایی از کشورهای منطقه) به عنوان واسطه دلیل یا پیام خاصی هم میتواند داشته باشد یا خیر یک امر عادی است؟
انتخاب آقای جوزپ بورل شاید خیلی معنای ویژهای نداشته باشد اما مسئله این است که اتحادیه اروپا در شرایط فعلی از گذشته نقش مهم تری در برجام ایفا کرده و در واقع در چارچوب برجام اتحادیه اروپا به عنوان تضمینکننده اجرای برجام انتخاب شده است. سه کشور اتحادیه اروپا در مذاکرات برجام حضور داشتند و از طرفی هم اتحادیه اروپا، شریک سنتی آمریکا بوده و بعد از جنگ اوکراین هم این شراکت تقویت شده است. من فکر نمیکنم که در این شرایط انتخاب آقای بورل پیام خاصی داشته باشد و اینکه چرا کشورهای منطقه این پیام را نیاوردهاند باید گفت که، در سال ۹۰ وقتی سلطان قابوس پیشنهاد میانجیگری را مطرح کرد، مذاکرات مخفیانهای بین ایران و آمریکا در عمان برگزار شد. یعنی وقتی رهبران منطقه به ایران میآیند پیشنهاد میانجیگری میکنند، جنس این پیشنهاد با جنس پیشنهاد جوزپ بورل قدری متفاوت است. به تعبیری اعتبار پیام اتحادیه اروپا به مراتب بیشتر از اعتبار رهبران منطقه است، چرا که جوزپ بورل نماینده در واقع اتحادیه اروپا و نماینده سه کشور اروپاییاست که در مذاکرات حضور دارند و بنابراین در سطح بینالمللی هم طبیعتا نمایندگی کردن از ۲۸ کشور متفاوت از نمایندگی از یک کشور است.
با توجه به نیازهایی که آمریکا و البته خیلی بیشتر اروپا به ایران در زمینه انرژی پیدا کردهاند و از سوی دیگر اینکه ایران از خواستههای خود عقب ننشسته، ممکن است شاهد کوتاه آمدن غربیها حداقل از خواستههای غیر منطقی و فرابرجامی باشیم؟
اگر منظور از کوتاه آمدن غربیها، کوتاه آمدن آمریکا باشد، به نظر میرسد که آمریکا تا زمان انتخابات کنگره نمیتواند آن امتیاز بزرگی را که ایران میخواهد بدهد. به تعبیری دولت بایدن در شرایطی نیست که بتواند امتیاز بزرگی بدهد. مسئله آمریکاییها این است که در واقع میگویند که ایران با ما وارد تعامل شود، موافقت کند، توافق کند و بعد از اینکه انتخابات کنگره تمام شد و دست دولت باز شد ما میتوانیم در مورد بقیه مسائل مورد اختلاف مذاکره کنیم،اما ایران معتقد است که آمریکا قابل اعتماد نیست.
درواقع آمریکا کاملا موافق برجام است اما به سبک و سیاق خود. آمریکا قصد دارد موافقت ایران را بدون امتیاز دادن بگیرد و بعد از اینکه انتخابات کنگره تمام شد بر سر باقی ماجراها، دوباره سر میز مذاکره بنشیند. اما این بار ایران نمیخواهد وارد بازی آمریکاییها شود، چرا که آمریکا در گذشته نشان داده که قابل اعتماد نیست. ممکن است زیر قول خود بزند.
افزایش اختلاف میان غرب و روسیه و نیز وضعیت کنونی جنگ اوکراین و روند آن بر آینده مذاکرات وین چه تاثیری ممکن است داشته باشد؟
جنگ اوکراین بی اعتمادی به غرب و روسیه را تشدید کرده در عین حال پیامدهایی هم داشته، از جمله تقویت روابط فرا آتلانتیکی، یعنی روابط میان آمریکا و اروپا و تبدیل شدن اروپا به یکی از مناطق منازعهخیز. در گذشته اروپا آرامترین منطقه جهان تلقی میشد اما با جنگ اوکراین معلوم شد که اروپا هم در واقع میتواند منطقه منازعهخیزی باشد. بنابراین جنگ اوکراین باعث شده که اروپا آسیبپذیرتر از گذشته باشد، رقابت های نظامی در اروپا تشدید خواهد شد، برخلاف رویه خوشبینانهای که در مورد کاهش منازعات و جنگ در اروپا در سه دهه گذشته داشتیم جنگ اوکراین در واقع به نوعی میتوان گفت که دوباره، اروپا را از جهاتی به دوران پیش از جنگ جهانی دوم برگردانده است. یعنی رقابت میان کشورها، رقابت نظامیمیان آنها، ترس از توسعه طلبی سرزمینی توسط یک قدرت نظامی برتر یعنی روسیه بیشتر شده است.
بنابراین در کل جنگ اوکراین اعتماد حداقلی را که میان آمریکا و اروپا با روسیه وجود داشت، باز هم کمتر کرده و نتیجه این کاهش همکاری آمریکا و اروپا با روسیه در موضوع برجام بوده است. اما یک نکته را نباید فراموش کرد که از نظر روسها و چینیها و حتی اروپاییها، برجام اختلاف میان ایران و آمریکاست. بنابراین علیغم اینکه روسیه و چین نگران نزدیک شدن ایران به غرب هستند، ولی در تحلیل نهایی خود آنها هم خواهان این هستند که برجام احیا شود.