نوحهخوانی که با موسیقی درخشید
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، اگر کمی منصف باشیم میدانیم که موسیقی ایران در سال ۱۴۰۱ به دلیل قرار گرفتن در دوران پساکرونایی طی شش ماهه اول سال و اتفاقات و التهابات شش ماهه دوم، سال چندان خوبی را از سر نگذراند. شرایطی که البته در تمامی فعالیتهای فرهنگی هنری کشور وجود داشت و به قدری دربرگیرنده نکات پرحاشیه و ریز و درشتی بود که مجال برای واکاوی رسانهای آنها برگزاری جلسات و نشستهای مختلفی را در حوزه آسیب شناسی میطلبد.
دستمزد عجیب و غریب یک صنف سینمایی
آنچه مخاطبان از فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی در ایران طی سال گذشته دیدند، دربرگیرنده شرایطی بود که حتی در دوران کرونا نیز آن را تجربه نکرده بودند. در واقع آنچه در موسیقی ایران چه در دو سال کرونا و چه در دوران پساکرونا اتفاق افتاد به اعتقاد نگارنده یکی از استثناییترین دورهها در تاریخ موسیقی این سرزمین بود که هم هنرمندان را با چالشها و اتفاقات عجیب و غریبی روبهرو کرد و هم مخاطبان را وارد فضای سردرگمی کرد که غیر از موارد استثنایی اصلاً نمیدانستند که این فرآیند قرار است چه نتایجی را دربر داشته باشد. فرآیندی که همه حوزههای تخصصی موسیقی را تحت تأثیر قرار داده بود و موجب ایجاد شرایطی شد که قطعاً مورخان و پژوهشگران عرصه موسیقی حرفهای زیادی برای گفتن و نوشتن دربارهاش خواهند داشت.
اما هرچه گذشت، بازهم چرخ قطار عظیم الجثه موسیقی در ایران حرکت در مسیر خود را متوقف نکرد و اگرچه در این مسیر با فراز و نشیبهای زیادی هم همراه بود، اما به واسطه حضور هنرمندان این عرصه و البته مخاطبان پیگیر، شرایطی را در پیش روی خود دید که باید در این مسیر به حرکت ادامه میداد. حرکتی که در برخی جهات موجب ظهور و بروز حوادث و اتفاقاتی شد و در برخی موارد هم موجب پویایی هنری شد که قضاوت درباره آنها وقت دیگری میطلبد. طبیعتاً در این مسیر بودند هنرمندان و گروههایی که به واسطه حضورشان در چرخه موسیقی بنا به رویدادهایی که پیرامونشان صورت گرفت، چهرههای خبرسازتری نسبت به دیگر همصنفان خود شدند. چهرههایی که از آنها (بدون هیچ قضاوت و پیش داوری) میتوان به عنوان چهرههای خبرساز موسیقی در سال ۱۴۰۱ یاد کرد.
آنچه میخوانید معرفی برخی از چهرههای خبرساز موسیقی در سال ۱۴۰۱ است که طبیعتاً میتواند دربرگیرنده ابعاد مختلف و البته نظرات دیگری برای انتخاب دیگر چهرههای موسیقی ایران در سال ۱۴۰۱ باشد. اما آنچه در این گزاش رسانهای بیشتر مورد توجه بوده، خبرسازی این چهرهها بوده که ارزیابی درباره عملکردشان میتواند در فرصت دیگری مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
همایون شجریان؛ مردی برای تمام فصول که در ۱۴۰۱ هم درخشید
بی تردید یکی از هنرمندانی که در این سالها توانسته به واسطه تواناییهای منحصر به فردش در حوزه خوانندگی و صد البته حرکت در مسیر ذائقه مخاطبان امروزی جامعه با در نظر گرفتن مؤلفههای علمی و تخصصی موسیقی طرفداران پرشماری را برای خود به دست بیاورد، همایون شجریان است. خوانندهای برآمده از مکتب آوازی محمدرضا شجریان که ضمن رعایت حداکثری آنچه از مکتب موسیقی ایرانی پدرش آموخته شرایطی را برای خود فراهم ساخت که هم در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایران با تمام انتقادات و نقطه نظرات کارشناسی حرفهای تازهای برای گفتن داشت و هم توانست به واسطه همکاری تعدادی از رهبران ارکستر توانمند، آهنگسازان و تنظیم کنندگان خلاق در حوزه موسیقی پاپ نیز به توفیقاتی دست پیدا کند.
این خواننده که میتوان از او به عنوان یکی از چهرههای خبرساز سال ۱۴۰۱ در حوزه موسیقی نام برد، از اواخر اسفند ماه سال ۱۴۰۰ بود که گروه موسیقی «سیاوش» را به سرپرستی خود دوباره احیا کرد. گروه «سیاوش» به سرپرستی همایون شجریان از جمله مجموعههای شناخته شده موسیقی ایرانی طی سالهای گذشته است که در سالهای آغازین دهه ۹۰ اجراها و برنامههای زنده زیادی را پیش روی مخاطبان قرار دادند که از آن جمله میتوان به مجموعه کنسرتهای «آئینهها» به آهنگسازی کیخسرو و سهراب پورناظری اشاره کرد. کنسرتهایی که در زمان اجرای خود با استقبال بسیار خوبی از سوی تماشاگران و علاقه مندان مواجه شد.
همایون شجریان در این احیای موسیقایی از پس فعالیتهای این گروه که به نوعی پس از جدایی معنادارش از برادران پورناظری قلمداد میشد ابتدا تور کنسرتهای خود را از کشورهای بلژیک، هلند، فرانسه و امارات آغاز کرد. این آغاز به نوعی مقدمهای برای برگزاری یکی مهمترین و گستردهترین کنسرتهای موسیقی ایران طی سالهای گذشته بود. کنسرتهایی که به نام «رنگ صدا» به رهبری ارکستر آرش گوران در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد و توانست تبدیل به یکی از پرمخاطبترین و پرفروشترین کنسرتهای موسیقی تاریخ معاصر شود.
آنچه در کنسرت «به رنگ صدا» همایون شجریان با همراهی مجموعهای از بهترین نوازندگان موسیقی کشورمان پیش روی مخاطبان قرار گرفت، مجموعهای از پرمخاطبترین و بهترین آثار این خواننده محبوب و کمحاشیه موسیقی ایرانی بود که اگرچه در آنها از آثار ساخته شده با سهراب پورناظری بنا به دلایلی که نه همایون و نه سهراب درباره آن صحبتی به میان آوردهاند، خبری نبود، اما شرایطی را پیش روی شنوندگان قرار داد که شواهد و استقبال از اجراها نشان میدهد اولاً هواداران سینه چاک همایون را راضی نگه داشته و دوماً مجالی را فراهم ساخته که آن دسته از طرفداران موسیقی همایون شجریان که کمتر با ساختار تخصصی اجراهای ارکسترال آشنایی دارند، با بسته موسیقایی مواجه شوند که دربرگیرنده حضور یک رهبر درجه یک ارکستر به نام آرش گوران و سپس جمعی از نوازندگان ممتازی باشند که هرکدام حرفهای بسیاری در موسیقی کلاسیک و ایرانی دارند و میتوانند نجات دهنده، نظم و صدا دهی یک کنسرت باشند.
این خواننده موسیقی ایران در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را به برگزاری کنسرت محدود نکرد. چرا که در اردیبهشت سال گذشته بود که از تازهترین آلبوم خود به نام «گاه فراموشی» به آهنگسازی فردین خلعتبری رونمایی کرد. مجموعهای که به واسطه همکاری با نوازندگان اروپایی تولید و یکی از تجربههای متفاوت همایون شجریان در عرصه خوانندگی بود. تجربهای که اگرچه با نقطه نظرات متفاوتی هم رو به رو شد اما هرچه بود تبدیل به یکی دستاوردهای متفاوت در موسیقی ایران شد که طبیعتاً حضور فردین خلعتبری به عنوان یک آهنگساز کاربلد و البته حضور همایون شجریان به عنوان یک خواننده ساختارشکن فضای رسانهای را هم ایجاد کرد.
همایون شجریان در سالی که گذشت قطعه «دل من میگرید» به آهنگسازی علیرضا سپهوند و تنظیم غلامرضا صادقی را نیز منتشر کرد که این قطعه نیز همانند دیگر قطعههای اخیرش با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد.
بهزاد عبدی؛ آهنگسازی که در شرایط سخت دبیری یک جشنواره مهم را پذیرفت
یکی از هنرمندان شناخته شده و با دانشی که طی سالهای گذشته علاوه بر حضور در عرصههای مختلف آموزش و پژوهش حوزه موسیقی فعالیتهای مؤثری را پشت سر گذاشته بهزاد عبدی است. هنرمندی که اگرچه تحصیلات آکادمیک خود را در حوزههای مهندسی گذرانده است اما بدون تردید یکی از فهیمترین و ماهرترین آهنگسازان موسیقی کشورمان است که با اتکا به آموزههای علمی و عملی این حوزه خود را به عنوان یکی از هنرمندان تراز اول این حوزه به ویژه آهنگسازی سینما معرفی کند. گواه چنین ادعای حضور مؤثر این هنرمند در بسیاری از آثاری سینمایی چند ساله اخیر است که از وی بهعنوان یکی از آهنگسازان مؤلف این عرصه یاد میشود. شرایطی که در سال گذشته با ساخت موسیقی برای فیلمهایی چون «سرهنگ ثریا»، «گل های باوارده»، «هایپاور» هم ادامه پیدا کرد و نشان داد که بهزاد عبدی همچنان بر مدار حضور در مسیری است که بسیاری از کارگردانان و هنرمندان فعال سینما خواهان همکاری با او هستند.
اما خبرسازی بهزاد عبدی در سال ۱۴۰۱ به اینجا ختم نمیشود چرا که او در شهریور ماه امسال بود که دست به کار بسیار بزرگ و پرخطری زد و آن حضور در کادر مدیریتی سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر و سپس دبیری هنری این رویداد ملی بود. فرآیندی بسیار پرچالش آن هم دقیقاً در بحبوحه اتفاقات و التهاب اجتماعی جامعه که دو قطبی شدن فضای کلی، موجب ایجاد شرایط ملتهبی شد که واقعاً کار برای برگزارکنندگان جشنواره سختتر میکرد. مسیری پر از فراز و نشیب که قطعاً راه رفتن در آن به مثابه حضور در میدان مینی است که اگر تدبیر درستی در این حوزه اتخاذ نشود، منفجر شدن هرکدام از این مینها خود به تنهایی آغازگر بسیاری از اتفاقات بود.
شهریور ماه سال گذشته بود که محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس شورای سیاستگذاری سیوهشتمین جشنواره موسیقی فجر، در احکامی نادر مشایخی، سیدمحمد میرزمانی، بهزاد عبدی، حمیدرضا اردلان، محمدعلی مرآتی و محمد الهیاری فومنی (مدیرکل دفتر موسیقی) را به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری این دوره از جشنواره موسیقی فجر منصوب و در آبان ماه بود که شورای سیاستگذاری جشنواره موسیقی فجر طی ۲ جلسه به ارزیابی بخشهای مختلف جشنواره در چند دوره اخیر پرداخت و با بررسی گزینههای موجود برای دبیری سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر از بهزاد عبدی برای مسئولیت دبیری این دوره دعوت کرد.
البته به کار بردن عبارت «دعوت از هنرمند برای پذیرش دبیری جشنواره موسیقی فجر» یکی از معدود دفعاتی بود که تاکنون از سوی ستاد برگزاری یک رویداد ملی همچون جشنواره موسیقی فجر مطرح میشد. این در حالی بود که اساس برگزاری رویدادهای ملی در حوزه موسیقی به ویژه جشنواره موسیقی فجر به شکلی بود که ابتدا شورای سیاستگذاری یا انتخاب دبیر، در ابتدا و بدون انعکاس رسانهای تصمیماتشان، نفرات مورد نظر خود برای احراز پست دبیری را انتخاب و پس از انجام بررسیها و کارشناسیهای لازم در این زمینه گزینه نهایی را به صورت رسمی به رسانهها معرفی میکردند. شرایطی که به نظر میآمد در این دوره از جشنواره در قالب دیگری برنامهریزی شده بود و این بهزاد عبدی بود که طبیعتاً با شرایطی پذیرفت در یک شرایط بسیار حساس دبیری هنری رویدادی را بپذیرد که بایدها و نبایدهای زیادی داشت.
اما ماجراهای رسانهای مربوط به بهزاد عبدی آهنگساز و دبیر هنری سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر که همواره حضور بسیار کمرنگی در رسانهها داشته روزهای منتهی به برگزاری جشنواره بود که با انتشار یک پست انتقادی از بازنشر ویدئویی از اظهارات علیاکبر رائفیپور وارد مرحله تازهای شد چرا که عبدی در این متن تند خواستار عذرخواهی رسمی رائفی پور از اهالی موسیقی شد.
بهزاد عبدی در این پست انتقادی بود که ضمن بازنشر ویدئویی از بریده سخنرانیهای قدیمی علیاکبر رائفیپور که در آن نسبتهای نامناسبی به اهالی موسیقی داده شده است، هشدار داد در صورت عذرخواهی نکردن این فرد از جامعه موسیقی کشور، از دبیری این دوره از رویداد موسیقی فجر کنارهگیری خواهد کرد.
ساعتی بعد از انتشار این متن بود که محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن ابراز تأسف در خصوص انتشار چنین ویدئویی در مورد هنرمندان موسیقی کشور، با تاکید بر اینکه وزارت فرهنگ هیچ توهینی به جامعه هنری نجیب ایران را برنمیتابد، خطاب به اداره کل حقوقی این وزارتخانه دستور پیگیری حقوقی و قضائی این مسئله را صادر کرد.
علیاکبر رائفی پور هم پس از این واکنشها بود که با انتشار ویدئوی دیگری در فضای مجازی ضمن ارائه توضیحاتی درباره آنچه از این ویدئوی قدیمی در فضای مجازی پیش روی مخاطبان قرار گرفته است، عنوان کرد: کلیپ منتشر شده از سخنانش علیه اهالی موسیقی مربوط به ۱۲ سال پیش است و تقطیع و تکهتکه شده است. او با بیان اینکه موسیقی را برای جامعه نوعی «دارو» میداند، گفت: از عذرخواهی ابایی ندارد و اگر کسی از سخنانش آزرده خاطر شده عذرخواهی میکند.
محمد معتمدی؛ تیم ملی فوتبال، کارت بازرگانی و چند داستان دیگر
محمد معتمدی یکی از خوانندگان ممتاز موسیقی ایرانی است که وی نیز همانند همایون شجریان، علیرضا قربانی و سالار عقیلی در این سالها کوشیدهاند با همراهی تعدادی دیگر از خوانندگان خلاق و توانمند موسیقی ردیف دستگاهی ایران فضایی را برای ارائه آثار خلاقانهتر، مخاطبپسندتر در حوزه موسیقی جدی ارائه دهند. موسیقیهای کلام محوری که بر اساس انتخاب مناسب شعر، ملودی و تنظیم توانستهاند با طیف بیشتری از مخاطبان موسیقی ارتباط برقرار کرده و تبدیل به آثار پرطرفداری شوند. این خواننده موسیقی ایرانی که در این سالها دست به تجربههای متفاوتی در عرصههای مختلف خوانندگی در وجوه مختلفش زده، در سال ۱۴۰۱ تبدیل به یکی از خبرسازترین خوانندههای موسیقی کشورمان شد. هنرمندی که در بزنگاههای مختلف نظر بر اتفاقات و پروژههایی که در آن حضور یافته یا به نوعی درگیرش بوده، موجب ایجاد جریان رسانهای شده که میتوانست در مقاطعی به نفع او و در مقاطعی نیز وی را با حاشیههایی مواجه کند.
محمد معتمدی از همان ثانیههای ابتدایی سال ۱۴۰۱ که دعای تحویل سال نو را به صورت زنده اجرا کرد، حضور مستمری در جریان تولید آثار موسیقایی داشت کما اینکه در همین مدت علاوه بر برگزاری کنسرتهای مختلف در ایران و سایر کشورها تک آهنگهای مختلفی از جمله «کوچه» با شعر محمد مهدی سیار و تنظیم عباس ابوحمزه، موسیقی تیتراژ برنامه تلویزیونی «مثل ماه»، موسیقی تیتراژ سریال «گیلدخت» به آهنگسازی مسعود سخاوت دوست را پیش روی مخاطبان قرار داد. این هنرمند اواخر فروردین ماه بود که کنسرتهایی خود را از مجموعه «تئاتر دولاویل» شهر پاریس آغاز کرد و پس از آن در اجراهایی چون پروژه کنسرت - نمایش «بشنو از نی» با همراهی کویینتت بادی «کلفکس» از کشور هلند در قالب یک اثر اینترنتی حضور پیدا کرد. این در حالی بود که شرکت در مراسم افتتاحیه فستیوال بین المللی موسیقی «فِز» کشور مراکش، برگزاری چند نوبت کنسرت در تالار بزرگ وزارت کشور، برگزاری یک کنسرت خیریه در شهر کاشان با هدف آزادی زندانیان جرایم غیرعمد و حمایت از خانوادههای زندانیان از دیگر فعالیتهای وی در عرصههای اجرایی طی سال ۱۴۰۱ بود.
اما یکی از نکات خبر ساز فعالیتهای محمد معتمدی در سال ۱۴۰۱ مربوط به انتخاب پرحاشیه او به عنوان خواننده تک آهنگ رسمی تیم ملی فوتبال کشورمان در مسابقات جام جهانی قطر بود که این خواننده را در فشار رسانهای عجیب و غریبی قرار داد. فرآیندی که مدتی قبل از شروع اتفاقات و التهابات جامعه تولید و کارهای نهایی مربوط به آن انجام شده بود اما به واسطه برخی از اتفاقاتی که از معتمدی نسبت به آن انتقادات زیادی داشت، این خواننده را در شرایطی قرار داد که وی را مجبور به پاسخگویی در این زمینه کرد.
هفتم آبان ماه بود که مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال کشورمان از انتخاب محمد معتمدی به عنوان خواننده سرود رسمی تیم ملی فوتبال کشورمان در مسابقات جام جهانی فوتبال خبر داد.
غلامحسین زمان آبادی مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال کشورمان در گفتگوی کوتاه از انتخاب خواننده سرود تیم ملی فوتبال کشورمان در مسابقات جام جهانی فوتبال خبر داد و گفت: بر اساس تازهترین تصمیماتی که گرفته شده بود قرار بر این شد که سه خواننده برای خوانش سرود تیم ملی فوتبال در مسابقات جام جهانی انتخاب شوند که جناب محمد معتمدی به عنوان خواننده معرفی شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شده است.
محمد معتمدی هم بلافاصله در واکنش به صحبتهای زمان آبادی نوشت: «در این سالها که جوانیام را برای هنر و موسیقی گذاشتم فراز و نشیبهای زیاد و کملطفیهای مختلف و متفاوتی دیدم اما اقرار میکنم، اینکه خواندن برای تیم ملی فوتبال کشورم جرم باشد، مرحله جدیدی از فرآیند تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران است که تا امروز قفل بود! موسیقی…! عجب حرفه بدی»
البته روز سی آبان ماه بود که انجمن موسیقی ایران قطعه «تا پای جان برای ایران» را به عنوان یکی از تازهترین آثار موسیقایی منتشر شده با موضوع حضور تیم ملی فوتبال کشورمان در مسابقات جام جهانی که در آن روزها از شبکههای مختلف تلویزیون پیش روی علاقه مندان قرار گرفت را با یک توضیح معنا دار در اختیار رسانهها قرارداد.
انجمن موسیقی ایران در توضیحاتی درباره این قطعه نوشته بود: «قطعه «تا پای جان برای ایران» از تولیدات انجمن موسیقی ایران در مرداد ماه امسال، به آهنگسازی آقای علیرضا دریایی، ترانهسرایی آقای احسان افشاری و خوانندگی محمد معتمدی، هدیهای به تیم ملی ایران و فدراسیون فوتبال بوده است که طبق برنامهریزیهای انجام شده قرار بر انتشار آن در اولین روز بازی تیم ملی ایران است. شایان ذکر است تیم تولید این اثر هیچ قرارداد مالی با فدراسیون فوتبال نداشته و تنها در روند تولید آن با انجمن موسیقی ایران همکاری داشتهاند. با آرزویموفقیت برای تیم ملی کشورمان و شفاف سازی رسانهای در فعالیتهای اینچنینی.»
اما در روزهای ابتدای اسفند ماه بود که برخی از خبرگزاریها با انتشار خبری اعلام کردند تعدادی از هنرمندان که در میان آنها نامهای سرشناسی از جمله فاطمه معتمد آریا، نسیم ادبی و محمد معتمدی نیز وجود دارد، به عضویت اتاق بازرگانی در آمدهاند و احتمالاً بناست یک جناح در انتخابات از رأی آنها استفاده کند.
این خبر به نقل از مجیدرضا حریری (رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین) منتشر شده است. هر چند در تیتر و متن خبر به این اشاره شده که برخی هنرمندان مانند فاطمه معتمد آریا، نسیم ادبی و محمد معتمدی، کارت بازرگانی دریافت کردهاند اما آنچه که از فیلم صحبتهای حریری مشخص است، او در صحبتهایش نه از دریافت کارت بازرگانی که از عضویت این هنرمندان در اتاق بازرگانی صحبت میکند.
حریری در این گفتگو بیان کرده بود: این افراد بدون آنکه فعال اقتصادی باشند، کارت عضویت گرفتهاند و این فرایند از طریق بنیاد رودکی طی شده است. از سوی دیگر به این موضوع اشاره میشود که حق عضویت حدود ۶۰ نفر از این هنرمندان از طریق یک حساب بانکی واحد پرداخت شده و این افراد شخصاً پولی را پرداخت نکردهاند. با توجه به اینکه این هنرمندان، فعال اقتصادی نیستند و در نتیجه دفتر کار یا بنگاه اقتصادی مشخصی ندارند و اتاق بازرگانی به عنوان دفتر کار این افراد معرفی شده است و به این ترتیب شائبه یک تخلف وجود دارد.
همین صحبتها موجب شد که محمد معتمدی در صفحه مجازی خود واکنش نشان دهد و بگوید: کارتهایی که برای ما صادر شده امکان واردات و صادرات ندارد. ضمن اینکه اصلاً کارتی ندیدیم که بخواهیم با آن چیزی وارد یا صادر کنیم. من تا حالا در زندگیام یک شیء را که در جیب جا بشود، نه وارد کردم نه صادر کردم بار دستیام تا حالا آنقدر نبوده که بخواهد مشمول گمرک بشود. عضویت ما در اتاق فقط به خاطر جلسات هم اندیشی و انتقال دغدغه هنرمندان به وزارت صمت بود.
پخش پرحاشیه اولین فصل مسابقات استعدادیابی «آوای جادویی» از روز پنجشنبه بیست و پنجم اسفند ماه در قالب یک برنامه هفتگی هم یکی دیگر از فعالیتهای خبرساز محمد معتمدی در سالی که گذشت به حساب میآید. فرآیندی که اگرچه تولید و ضبط آن مربوط به مدتها پیش بود اما طبیعتاً حضور این خواننده در کنار هنرمندانی چون محمد اصفهانی، رضا صادقی و رضا یزدانی در قالب هیأت داوران یک تلنت موسیقایی میتواند برای معتمدی هم دربرگیرنده تجربه تازه و هم حضور در خبرسازیها و حاشیههای این برنامهها باشید. فضایی که از همان پخش ابتدایی این مسابقه آغاز شد و موجب شد که این هنرمند بازهم نسبت به برخی حاشیههای پیش آمده پیرامون این مسابقه توضیحاتی را ارائه دهد.
عبدالرضا هلالی؛ نوحه خوانی که با یک پویش موسیقایی خبرساز شد
عبدالرضا هلالی از مداحان شناخته شده کشورمان که در یکی دو دهه اخیر میان نسل جوان طرفداران پرشماری دارد، همواره تلاش کرده تا علاوه بر حضور فعال در مجالس نوحه خوانی و روضه خوانی حضرت سیدالشهدا و سایر برنامههای مذهبی، نیم نگاهی هم به موسیقی و اجرای آثار مذهبی در این حوزه باشد.
این ذاکر اهل بیت در این سالها بود که به واسطه همکاری با برخی مجموعههای موسیقایی از جمله مرکز موسیقی مأوا و دیگر نهادها آثاری را پیش روی مخاطبان قرار داد که با استفاده از موسیقی به ویژه موسیقی پاپ توانسته میان نوجوانان و جوانان جایگاه ویژهای پیدا کند. نغمههایی که اگرچه در خوانش موسیقایی آنها میان کارشناسان این حوزه اختلافاتی وجود دارد، اما به دلیل استفاده از ملودیها و موسیقیهای روز توانسته تبدیل به جریان مستقلی از خوانش آثار مذهبی شود.
طبیعتاً برای واکاوی و کنکاش در روندی که پیش روی خوانش آثار مذهبی با اتکا به موسیقی پدید آمده نشستها و جلسات متعددی را برگزار کرد تا در این زمینه به نتایج روشنتری رسید اما هرچه هست، این فرآیند اکنون تبدیل به رویهای رایج میان بخش زیادی از مداحان اهل بیت (ع) شده تلاش میکنند با اتکا به موسیقی و جذابیتهای شنیداری آن، فضایی را برای نزدیک کردن و آشنا سازی نسل جوان و نوجوان جامعه با شعائر دینی پیدا کنند. شرایطی که در این یکی دو ساله اخیر به واسطه برگزاری پویشهای مختلف دینی و اجتماعی توسط مجموعههای فرهنگی رفته رفته جایگاه خود را پیدا کرده که نمیتوان به راحتی از آن عبور کرد.
تأثیر گذاری چنین روندی در بین نسل کودک و نوجوان ایرانی و استقبال مخاطبان این گروه سنی از چنین پویشها موجب شد تا از عبدالرضا هلالی به عنوان یکی از چهرههای شاخص این حوزه یاد کنیم که به طور حتم به واسطه محبوبیت و شهرتی که میان نسل جوان ایرانی دارد، نقش مؤثری در ایجاد این خبرسازی رسانهای ایفا کرده است.
حضور در چندین پروژه موسیقایی از جمله «نمره عالی» به کارگردانی علی یوسفی با هم خوانی گروههای سرود «آوای احسان» و «میعاد»، حضور پروژه «بیعت می کنم» در قالب نماهنگ «بیعت» با همراهی سجاد محمدی و گروه سرود نجم الثاقب از جمله فعالیتهایی است که هلالی فارغ از دغدغههای خود در عرصه نوحه خوانی تجربههای متفاوتی را پشت سر گذاشت.
پروژه «هدیه اسباب بازی» به کارگردانی آرش آقاجانی، با شعر حمید رمی با صدای عبدالرضا هلالی و محمد حسین پویانفر و با حضور گروه سرود احسان باهدف زنده کردن سیره حضرت علی (ع) برای تکریم کودکان یتیم هم یکی از پروژههای پرمخاطب مرکز موسیقی ماوا با حضور عبدالرضا هلالی بود. این اثر هنری، بچههای ایران زمین را تشویق به هدیه دادن یکی از اسباب بازیهای خود به کودکان یتیم میکند که قالب یک پویش بزرگ در روز عید غدیر خم در میدان ولیعصر (عج) برپا شد.
پروژه پرطرفدار دیگری که اجرای آن در تعدادی از شهرهای کشورمان با استقبال بسیاری از کودکان و نوجوان مواجه شد، «عزیزم حسین» نام داشت. نماهنگی در قالب دو اثر مجزا به آهنگسازی امید رهبران و صدای عبدالرضا هلالی و محمد اسداللهی و همراهی گروه سرود احسان که توانست شمایل متفاوتتری از هلالی را پیش روی مخاطبان قرار دهد.
پویش «عزیزم حسین» همزمان با سالروز میلاد امام حسین (ع) و پس از انتشار نماهنگی با همین نام، با نوای رضا هلالی و محمد اسداللهی آغاز به کار کرد. مرکز آوای انقلاب اسلامی (مأوا) متولی این پویش است و از کودکان و نوجوانان خواسته شده حرم امام حسین (ع) را نقاشی و همراه با فیلم همخوانی سرود ارسال کنند.
به هر حال آنچه روایت شد، منتخبی از چهرههای خبرساز موسیقی در سال ۱۴۰۱ بودند. طبیعتاً در این میان میتوان به نامهای دیگری هم در این حوزه اشاره کرد اما آنچه در این گزاره رسانهای مورد توجه قرار گرفت، جریان سازی رسانهای بود که به واسطه این هنرمندان در حوزه موسیقی شکل گرفت. جریان سازی که دربرگیرنده ابعاد متفاوتی است و میتواند در جهات مختلف مورد بررسی بیشتر و تحلیل مند تری قرار گیرد.