دزد طلاهای دختر همسایه: مادرم گفته بود او دختر باشخصیتی است و طلا دارد
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه همشهری نوشت: شاکی دختر جوانی بود که گفت در خانه سرگرم تماشای تلویزیون بودم که ناگهان مرد نقابداری با لگد در را شکست و وارد شد. او چوب بزرگی در دست داشت که با آن چند ضربه به من زد و تهدید کرد که اگر سر و صدا کنم، مرا خواهد کشت. بعد هم یکراست سراغ اتاقم رفت و از داخل کمد همه طلاهایی را که داشتیم دزدید و فرار کرد.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی و دستگیری سارق آغاز شد. شکی نبود که او از قبل با شاکی آشنایی و از محل نگهداری طلاهایش خبر داشته است.
مأموران با بررسی دوربینهای مداربسته خارج از خانه موفق شدند تصویری از سارق به دست آورند. شاکی به محض دیدن این تصویر، سارق را شناخت و گفت که پسر همسایهشان است. از سوی دیگر، معلوم شد که پسر همسایه بعد از این سرقت دیگر به خانهشان نیامده است. همچنین معلوم شد که او اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و پیش از این نیز به جرم سرقت دستگیر و زندانی شده بود.
با این اطلاعات، دستور بازداشت جوان سارق صادر شد و کارآگاهان دریافتند که او در خانه دوستش در پرند به سر میبرد. به این ترتیب، تیمی از کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی راهی پرند شدند و جوان سارق را دستگیر کردند.
او در بازجوییها به سرقت خشن از دختر همسایه اعتراف کرد و گفت: مادرم ضمن رفتوآمد به خانه همسایه، از دختر آنها خوشش آمده بود و به من میگفت که باید به خواستگاری او برویم. مادرم میگفت که دختر همسایه باشخصیت و پولدار است و حتی از صحبتهایش متوجه شدم که مقدار زیادی طلا پسانداز کرده که در کمد اتاقش نگهداری میکند. اینها را که شنیدم، وسوسه سرقت طلاها به جانم افتاد، چون برای خرید مواد نیاز به پول داشتم. این بود که به جای رفتن به خواستگاری، در روز حادثه صورتم را پوشاندم و بهزور وارد خانه آنها شدم و طلاها را دزدیدم. بعد هم به خانه دوستم در پرند رفتم و میخواستم طلاها را بفروشم که دستگیر شدم.