هیات رئیسه مجلس تعطیل میشود؟/ قالیباف و نواب رئیساش در تمنای پاستور
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، هر چه به انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم بازار مکاره آن با حضور چهرههای شناخته شده و گاها نه چندان شناخته شده گرم تر میشود؛ علیرغم اینکه انتخابات ریاست جمهوری در ایران نشان داده شگفتی آفرین بوده و توان این را دارد که چهرههای ناشناخته را در مقابل سیاستمداران شهیر و با سبقه به تفوق برساند، اما اینبار با توجه به آنچه از مشارکت پایین در انتخابات پیش رو گفته میشود، شرایط کشور این فضا را فراهم کرده تا چون گذشته همه فکر کنند توان مدیریت کشور را دارند.
اعلام کاندیداتوری یا گمانه ها برای حضور افراد در انتخابات ریاست جمهوری تنها به چهرههای نظامی همچون سردار دهقان، رستم قاسمی و سعید محمد یا سیاسیونی چون عارف، مطهری، ضرغامی، جلیلی، رئیسی و .... ختم نشده و شوق خدمت به «مجلس انقلابی» نیز رسیده است. آنچنان که رئیس مجلس، نواب رئیس و همچنین تعداد دیگری از نمایندگان مجلس در حالی که عمر حضورشان در این مجلس به یک سال نرسیده برای شرکت در انتخاباتی دیگر اعلام حضور کردهاند یا به واسطه گمانهزنیها برای حضور رقبایی از جریان متبوعشان منتظر کنش آنها هستند.
قالیباف؛ در تمنای پاستور
شهردار پیشین تهران که اکنون بر صندلی ریاست بهارستان تکیه دارد، چند ماهی میشود از مرز شصت سالگی عبور کرده و حتی دیگر به واسطه رقبای جوانش نمیتواند عنوان «کاندیدای جوان انقلابی جهادی» را یدک بکشد، اما همچنان چشم به پاستور دارد. او با اینکه بعد از سالها انتظار بر ریاست یکی از سه قوای اصلی تکیه زده اما گویا چندان این جایگاه او را راضی نمی کند. او این روزها منتظر است، ببیند رئیس دستگاه قضا که یکبار بخاطر او تن به انصراف داده، بازهم پا به عرصه میگذارد یا همچنان تمایل دارد که به مبارزه با فساد در قوه متبوع خود بپردازد.
زمزمه ها میگویند قالیباف گفته که اگر رئیسی پا به میدان بگذارد او در انتخابات شرکت نمیکند اما تصمیم بگیرد که نیاید، این دکتر خلبان است که در چشم و همچشمی غریبی با محسن رضایی میرقائد برای چهارمین بار برای شرکت در انتخابات پا به وزارت کشور خواهد گذاشت.
سرهنگ که برای به دست آوردن کرسی ریاست مجلس یازدهم از تهدید به قهر و لابیهای سنگین و وعده پستهای مختلف مضایقه نکرد، منتظر گوشه چشمی برای حضور در رقابتی است که سودای رسیدن به آن را از دهه ۸۰ شمسی در سر میپروراند. عملکرد اجرایی او در شهرداری تهران و همچنین مدیریتش در مجلس در همین چند ماه نشان میدهد بهتر است که سردار نقد را به نسیهای سهل ممتنع نفروشد.
تنها راه قالیباف برای رسیدن به آرزوی دیرینه خود این است که نظر همه طیفهای مختلف اصولگرایی را منسجم کند که همه اینها مستلزم این است که رئیسی پا به عرصه انتخابات نگذارد و طیف های تندروی جریان اصولگرا این بار هم با طرحی سهم خواهانه از او حمایت کنند.
بلندپروازی با با سبد رای خالی
از عجایب مجلس انقلابی این است که با اینکه همه برای حضور در آن هزار راه نرفته را رفتند و کار تا نامه نگاری بین رئیس شورای ائتلاف اصولگرایان و دبیرکل جبهه پایداری بالاگرفت و لیست تهران با هزار سختی در لحظه آخر به اشتراک نسبی دست یافت و رأی آورد اما به یک باره همراه با رئیس مجلس، دو نواب آن نیز اعلام کانداتوری کردهاند. یعنی اگر هر سه نفر بخواهند حضوری موثر در کمپین انتخاباتی خود داشته باشند عملا هئیت رئیسه مجلس تعطیل خواهد شد.
پزشک سیاستمدار خطه خراسان رضوی که پیشتر سخنگوی جبهه پایداری نیز بوده که اکنون نایب و جانشین اول رئیس مجلس است و برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام حضور کرده است. «امیرحسین قاضی زاده هاشمی» که حتی نتوانسته رای نخست حوزه انتخابیه خود را کسب کند، مشخص نیست که برای حضور در انتخابات بر روی سبد رای کدام جامعه هدف سرمایهگذاری کرده است.
چند فرضیه در مورد او محتمل است، نخست اینکه او برای پرزنت و معرفی بیشتر خود پا در عرصه انتخابات گذاشته است، یا تلاش دارد کاندیدای پوششی نامزد دیگری باشد و با حمایت و یا انصراف به نفع دیگری جایگاه منسجمی در دولت بعدی به دست بیاورد یا اینکه در همین مجلس، نوابی خود را به ریاست بدل کند اما آنچه محرز است، نداشتن پایگاه مشخصی نه در جریان اصولگرا و نه در میان توده مردم است. خاصه آنکه جبهه پایداری که قبلا در آن حضور داشت از او اعلام برائت کرده است.
نیکزاد؛ وزیر مسکن امیدوار
ممکن نیست که کسی احمدی نژاد را به خاطر بیاورد اما وزیر همیشه در صحنه او را به یاد نداشته باشد؛ «علی نیکزاد» که نامش با ساخت پروژه مسکن مهر گره خورده است نه تنها خود را مجری اجرای مسکن مهر، چه بسا مبدع و بانی آن میداند، نایب دیگر قالیباف در مجلس است. گفته میشود او از معدود وزاری دولت نهم و دهم است که همچنان رابطه حسنه خود را با احمدینژاد حفظ کرده است.
شاید همین موضوع، این اعتماد به نفس را به او داده که میتواند کسری از رای احمدی نژاد و قاطبه رای مسکن مهر نشینان را در سراسر در سبد خود بریزد. این در حالی است که سبد رای کاراکتر احمدینژاد که خود از کاندیداهای احتمالی حضور در انتخابات ریاست جمهوری است، قابل انتقال به غیر نیست.
از سویی وزیر مسکن سابق و نایب رئیس فعلی چشمداشتی نیز به رای آذری زبانان دارد و امیدوار است که بتواند آنها را نمایندگی کند این درحالی است که مسعود پزشکیان نائب رئیس مجلس دهم پیش و بیش از او در میان آذری زبانان شناخته شده است و از قضا خود او هم کاندیدای ریاست جمهوری است.
البته نیکزاد طی هفته اخیر دوبار در معرض سوالی درباره کاندیداتوری قرار گرفته و هر دو بار اهالی رسانه را دعوت به صبر کرده است اما شواهد و قرائن حکایت از عزم جدی آقای نایب رئیس دارد.
به جز دو نواب مجلس حداقل پنج نفر دیگر از نمایندگان مجلس یازدهم برای شرکت در انتخابات اعلام کاندیداتوری کردهاند و به نظر میرسد که مجلس یازدهم میخواهد شگفتی ساز باشد.
راه عجیب برای رسیدن به پاستور
«فریدون عباسی» از دیگر نمایندگانی است که سابقه مدیریت ارشد کشور را در کارنامه خود دارد. او در دولت احمدی نژاد رئیس سازمان انرژی اتمی و معاون رئیس جمهور بود که با انتقاد تند از لاریجانی، روحانی، خاتمی و احمدینژاد کاندیداتوری خود را رسما اعلام کرد و در سخنرانی که در قم داشت اظهار داشت که «بعد از شهادت فخریزاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهریاری شهید شد من شدم رئیس انرژی اتمی؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهید شد، من شدم نماینده کازرون! حالا فخریزاده شهید شد من باید بروم و رئیسجمهور بشوم! به همین سادگی!». او همچنین با بیان اینکه «چرا همه اش از استان های مرکزی و حاشیه کویر رئیس جمهور انتخاب میشود تاکید کرد: «الان هم معتقدم که ما می توانیم در حد رئیس جمهور هم برویم؛ چی از بقیه کم داریم؟!»
عباسی در انتخابات هئیت رئیسه مجلس نیز جز افرادی بود که با نشانه گیری ریاست مجلس تلاش داشت، حداقل به هئیت رئیسه دست پیدا کند، اما در این مسیر هم نتوانست توفیق زیادی کسب کند. مشخص نیست که او با کدام پشتوانه سیاسی و اجتماعی تلاش دارد انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. به نظر میرسد او نیز مثل تعداد دیگری از سیاستمداران اصولگرا که اعلام نامزدی کردهاند، تلاش دارد از این رهگذر برای خود ره یافتی داشته باشد. خواه جایگاهی در مجلس باشد خواه در دولت آینده!
حاجی بابایی؛ کهنه سیاستمدار پارلمانی
شناخته شدهترین نماینده مجلس یازدهم بعد از قالیباف در سطح ملی «حمیدرضا حاجی بابایی» نماینده ادوار مختلف همدان است؛ او که از مجلس پنجم به بعد پیوسته با اختلاف رقبای خود را شکست داده است تنها در یک وقفه چهار سانه در مجلس حضور نداشت و دلیل آن قبول سمت وزارت آموزش پرورش دولت احمدی نژاد بود.
حاجی بابایی تقریبا سمتی نیست که در مجلس نداشته باشد هئیت رئیسه و رئیس کمیسون برنامه بودجه و نایب رئیس کمیسون اصل ۹۰ مجلس تا فراکسیونهای فرهنگی و در نهایت سمت اجرایی وزارت آموزش و پرورش.
او رقیب اصلی قالیباف در تصدی کرسی سبز ریاست مجلس به حساب میآمد، اما زمانی که دید شانسی برای رقابت وجود ندارد در حالی که یک روز قبل همایشی بزرگ با حضور نمایندگان برگزار کرده بود، اعلام کرد تا تکیه بر صندلی ریاست خواهد ماند، ادعایی که کمتر از ۲۴ ساعت دوام آورد.
گستردگی حضور او در جایگاههای مختلف در مشی سیاسی او نیز موثر و هویدا بودهاست، به طوریکه روزی از اعضای فعال حزب اعتدال و توسعه است و روزی دیگر با عنوان اینکه حزب از آرمانهای اولیهاش خروج کرده و از مشی اعتدال به سمت جریانهای غیرمعتدل (اصلاح طلب) عدول کرده، از آن استعفا میدهد و به جمنا میپیوندد و یا جبههای تحت عنوان «یکتا» تاسیس میکند و دبیرکل آن میشود.
او اصولگرایی میانه رو به حساب میآید، شاید به همین دلیل که میتواند به راحتی به سمت جریانهای دیگر خمیده شود، با سابقهای چند ده ساله در مجلس و دولت نتوانست رای جریان متبوع خود را برای ریاست مجلس به دست آورد. اکنون نیست با رقبایی سر سخت در درون جریان خود روبروست که به نظر نمیرسد بتواند اقناع و اجماع سازی روی خودش را ساماندهی کند.
یک عضو دیگر هیات رئیسه در فکر رئیس جمهور شدن
«احمد امیر آبادی فراهانی» از دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است که رای نخست قم برای حضور در مجلس یازدهم را کسب کرد، او که از چهره های نزدیک به جبهه پایداری است در این دوره نیز در هیات رئیسه حضور دارد و خبرها از تصمیمش برای کاندیداتوری روایت می کنند
اصلاح طلب سرشناس هم آمد
اما این فقط اصولگرایان مجلس یازدهم نیستند که عزمشان بر کاندیداتوری است. مسعود پزشکیان شاخص ترین اصلاح طلب مجلس یازدهم هم نامش در لیست کاندیداهای احتمالی اصلاح طلبان است و البته خود او نیز تحرکاتی را بااین هدف کلید زده است و گاه و بیگاه از برنامه های انتخاباتی اش صحبت می کند.
پشت پا زدن به رأی مردم
مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که آیا گندم ریاست جمهوری اینقدر شیرین هست که نمایندگان مجلس انقلابی با پشت کردن به رای مردم حتی اگر شده برای کسب سمتی ناچیز در دولت به رای آنها پشت کنند؟
چه دلیلی وجود دارد که سیاستمداران حاضر در مجلس که هیچ سبد رای مشخصی ندارند، در انتخاباتی شرکت کنند که میدانند؟ پیروز آن نیستند.