حسادت ترامپ به جو بایدن
به گزارش اقتصادنیوز، متیو والتر، روزنامهنگار آمریکایی در این یادداشت، آورده است:
مراسم تحلیف جو بایدن با آن نمایشهای نورانی و فضای عمومی تهدیدآمیز پرتورین (سپاه ویژهٔ فرمانروایان روم باستان)، دقیقاً نوعی از سوگند یاد کردن بود که ممکن بود سلفش مجذوب آن شود. با گذشت حدود صد روز از ریاست جمهوری آقای بایدن، فرار از این احساس که دولت وی نیز ممکن است حسادت دونالد ترامپ را برانگیزاند، دشوار است.
رئیس جمهور پس از اعلام قصد خود برای "سخت گرفتن در قبال چین" ، تعرفه های آقای ترامپ را تا حد زیادی سر جای خود نگه داشته و آنها را با یک دستورالعمل گسترده "آمریکایی بخرید" تکمیل کرده است. شاید حتی ترامپ شایسته این بود که دولت جدیدش در ماه مارس از صادرات تجهیزات بلااستفاده واکسن کروناویروس تولیدشده توسط AstraZeneca به این دلیل که ایالات متحده لازم است "بیش از حد مجهز و بیش از حد آماده باشد"، امتناع ورزد. چند هفته بعد موضع ناگهانی آقای بایدن در مورد این موضوع نیز کاملاً ترامپگونه بود.
نوعی بی تدبیری مبهم ادامه دارد. اینکه "آیا شما پنج سال پیش فکر می کردید که از هر پنج شش تبلیغ در دو سه مورد، زوجهایی با دو نژاد باشند؟" سوالی نیست که بتوان به راحتی تصور کرد که هیچ سیاستمدار آمریکایی غیر از آقای ترامپ -یا جانشین وی که در واقع در ماه فوریه آن را در CNN گفته است- مطرح کند.
موضوع سیاست مهاجرت نیز وجود دارد. علی رغم دستور وی برای بازگرداندن رسمی برنامه “اقدام معوق برای ورود به دوران کودکی” و سایر اقدامات عمدتاً نمادین مانند پیشنهاد جایگزینی کلمه "بیگانه" با "غیرشهروند" در قانون آمریکا، آقای بایدن ریاست انواع نمایشهای وحشیانه در مرز جنوبی که طی چهار سال گذشته کاملاً آشنا بود، را بر عهده داشته است.
در این ماه او به طور خلاصه دولت خود را متعهد به حفظ سقف سالانهای کرد که دولت ترامپ در مورد تعداد پناهندگان قابل پذیرش در ایالات متحده تعیین کرده بود (هر چند کاخ سفید اکنون در پاسخ به انتقادات ادعا میکند که ماه آینده در این مورد تجدید نظر خواهد کرد). براساس یک قانون بهداشتی مبهم از سال 1944 که مورد علاقه دولت ترامپ نیز بود ، در طی چند هفته از سال جاری تعداد بیشتری از اتباع هائیتی نسبت به کل سال 2020 اخراج شدهاند و به نظر می رسد در مجموع حدود ۲۶ هزار نفر از زمان مراسم تحلیف او دیپورت شده اند.
پیشنهاد آقای بایدن ، در جریان مبارزات مقدماتی خود ، مبنی بر اینکه ورود غیرقانونی به ایالات متحده دیگر نباید به عنوان یک جرم کیفری تلقی شود، قول وی برای پایان دادن به ساخت دیوار مرزی و تعهد وی مبنی بر اینکه در ۱۰۰ روز نخست کاری وی حتی یک تبعید صورت نخواهد گرفت، تماماً محو شده است.
در سیاست خارجی نیز مسلماً به نظر می رسد که آقای بایدن تمایل سلف خود را دارد که هم از شاهینگونهگی نومحافظه کارانه و هم از انترناسیونالیسم متعارف لیبرال به سود منافع شخصی عریان اجتناب کند. پیش از اعلام اینکه ۲۵۰۰ سرباز باقیمانده آمریکایی تا ۱۱ سپتامبر از افغانستان برمیگردند ، او حملات هوایی را در سوریه انجام داده است ، و در مورد کمکهای شرم آور ما به جنگ در یمن مبهم صحبت کرده و تا حد زیادی نسل کشی در منطقه تایگری در اتیوپی را نادیده گرفته است.
پس از یک میانپرده مختصر که در آن به نظر می رسید اعضای حزب او در پاسخ به ادعاهای اغراق آمیز دخالت روسیه در انتخابات 2016 خواستار چیزی شبیه به جنگ سرد دوم بودند ، به نظر می رسد او پذیرفته است که واقعاً سیاستخارجی بعد از این همه، باید به دهه ۱۹۸۰ برگردد. و شاید به همین دلیل است که در واکنش به زندانی کردن الکسی ناوالنی ، رهبر اپوزیسیون روسیه ، اقدامات کمی انجام شده است. ایالات متحده ممکن است در آستانه بازگشت به توافق هسته ای دولت اوباما با ایران باشد، اما وقتی صحبت از کره شمالی میشود، به قول لوید آستین، وزیر دفاع آقای بایدن، ملت نیز "آماده است امشب بجنگد”، احتمالاً با آتش و خشم (عنوان کتابی در توصیف و انتقاد از رفتارها و سیاستهای ترامپ).
همه اینها مناسب یک دولت دروننگر است که سیاستهای آن عمدتاً مبتنی بر نگاه به داخل کشور خواهد بود و اغلب به یک سیاست خارجی راحت علاقه دارد تا اینکه بخواهد به نشان دادن حسن نیت یا حتی اقدام انساندوستانه قابل توجیهی بپردازد که پشتیبانی گسترده مردمی برای آن وجود دارد.
حتی در حوزه اقتصاد ، جایی که احتمالاً حامیان و منتقدان در زمان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری تصور می کردند که آقای بایدن یک برنامه مترقیتر را اتخاذ می کند، سیاست اقتصادی او با سیاست اقتصادی راست میانه مبتنی بر اجماع دو حزبی متفاوت است. به عنوان مثال ، وی علاوه بر حفظ مهلت قانونی اخراج دولت ترامپ، با تعلیق سود بدهی وام دانشجویی و جمع آوری پرداختهای ماهانه، همان سیاست را ادامه داده است.
این بدان معنا نیست که آقای بایدن هرگز تفاوت معناداری با سلف خود نداشته است. اما همانطور که سایر ناظران سیاسی نیز اشاره کرده اند ، یک حس واقعی وجود دارد که کویا بسیاری از اقدامات وی مطابق با روح ترامپیسم بوده است. فارغ از سخنان گاه به گاه شعارگونه برای سازمانها و اتحادیههای کارگری که این سالها به یکی از اصلی ترین سخنان پوپولیستهای محافظه کار تبدیل شده است، بدون شک آقای ترامپ کمترین رئیس جمهور اتحادیهدوست پس از رونالد ریگان بود، در حالی که آقای بایدن برخی از حقوق چانهزنی اتحادیهها را با دستور اجرایی بازسازی کرده است.