آقای رئیس جمهور! حضور لباس شخصی ها در تجمعات اعتراضی ، سم است / برخورد با سلبریتی ها مردم را عصبانی تر می کند /مشاوران دلسوزی ندارید
به گزارش اقتصادنیوز،محمدمهاجری فعال سیاسی و رسانه ای اصولگرا در خبرآنلاین نوشته است:
* بنا به دلایل و عواملی، جامعه ملتهب شده و ناآرامی هایی در کشور به وجود آمده است؛ بی اعتمادی به اخبار رسمی و مسئولان هم در بالاترین سطح از سال ۱۳۵۷ تا کنون رسیده؛رسانه های رسمی و مجازی قابل اتکا نیستند؛ رسانه های بیگانه هم دائما پمپاژ خبر راست و دروغ می کنند؛ مقامات رسمی و غیررسمی بعضی کشورها از اغتشاشات حمایت می کنند و...
*برای مهار این اتفاقات، یک فرمانده میدان (و فقط یک فرمانده) لازم است. همه ارکان دیگر باید به فرمان او عمل کنند. سیاستگذاری در مورد بازداشت، برخورد با تجمع کنندگان، صدور بیانیه و فعالیت رسانه ای و نظایر آن باید همگی به یک نفر سپرده شود. فردی که در این زمینه می تواند چنین جامعیتی داشته باشد شخص رئیس جمهور است. اصل ۱۱۳ قانون اساسی ، او را دومین مقام رسمی کشور، مسئول قوه مجریه و مسئول اجرای قانون اساسی می داند. تفسیر ۱۰سال پیش شورای نگهبان مبنی بر اینکه رئیس جمهور فقط در حوزه قوه مجریه اختیار اجرا دارد، خلاف نص قانون اساسی است.حال آنکه از ظاهر این اصل چنین برمی آید که رئیس جمهور در مقام اجرای قانون اساسی، حتی حق نقض تفسیر شورای نگهبان را دارد.
*وحدت فرماندهی و ریاست، آن هم برای رئیس دولت سیزدهم که با همراهی بخشهای مختلف مشغول حکمرانی است، یک فرصت طلایی برای شخص آقای رئیسی است.اما اقتضای این فرصت، بهره گیری کامل از اختیارات و پرهیز از دوپهلو سخن گفتن است. اگر واقعا گشت ارشاد را قبول ندارد با صراحت و شجاعت آن را منحل کند و اگر جز این است تصمیم شفاف خود را بیان کند.
*ورود سلبریتی ها به موضوعات اخیر، چه درست باشد یا نادرست، برخورد با آنها و بازداشت شان و یا واردکردن اتهامات متعدد به آنها (حتی اگر همه هم درست باشد) نه تنها کمکی برای ایجاد آرامش نمی کند که به عصبانی شدن جامعه منجر می شود. تعدادقابل توجهی از همین سلبریتی ها ، روزگاری در خدمت منافع نظام بوده اند و در آن مقاطع، مورد احترام همین هایی قرار گرفته اند الان به آنان فخاشی می کنند.
*تکه پاره کردن جامعه و دمیدن بر آتش خودی-غیر خودی به خصوص در شرایط حال،تنها تاثیرش داغتر و تندتر کردن فضاست. عناصر سیاسی و رسانه ای که این بازی را در جامعه راه می اندازند سالهای سال با همین روش به اهداف خود برای تنگتر کردن فضای سیاسی جامعه رسیده اند و الان هم می خواهند از نمد ناآرامی ها برای خودشان کلاه بدوزند.بازداشت چهره های سیاسی،هنری،ورزشی یا تهدید آنها به محاکمه اگر می توانست سودی داشته باشد باید در دوره های قبل مفید واقع می افتاد حال آنکه در بسیاری موارد به محبوبتر شدن آنها انجامیده است.
*برخی تجمعات با آنکه شعارهای تند هم از آن شنیده می شود،مخل امنیت عمومی نیست و حتی از آن جهت که به تخلیه هیجانات منجر می شود، مفید هم هست. به همین دلیل حضور لباس شخصی ها برای برهم زدن اینگونه تجمعات سم است . اگر پلیس ، مانع حضور لباس شخصی ها در این مراسم شود، آرامش زودتر برمی گردد.
*در اینکه دشمن از آشوب و اغتشاش سود می برد تردیدی نیست ، اما در بوق کردن اینکه همه تجمع کنندگان عامل دشمنند ، به یک روش تکراری،خسته کننده و باورناپذیر تبدیل شده و حتی حالت ضدتبلیغ پیدا کرده. بدتر این است که گفته شود اینها فریب خورده و احساساتی و تحت تاثیر رسانه های بیگانه اند.
*اگر وعده های دولت به ویژه در امور اقتصادی محقق شود، بسیاری از همراهی ها با تجمع کنندگان کاسته می شود. وقتی تحریم ها همچنان ادامه دارد ، بلاتکلیفی برجام و بیان حرفهای تکراری از جمله مقصر دانستن طرفهای غربی و دل دل کردن برای اتخاذ تصمیم از سوی رئیس جمهور، احساس بی خیال بودن دولت نسبت به تعامل مثبت با دنیا را افزایش می دهد. متاسفانه وزارت خارجه و تیم مذاکره در این زمینه ناکارآمد و کارنابلد هستند.فرستادن سیگنال مثبت به جامعه راهگشاست.
*از عملکرد دولت چنین برمیآید که مشاوران متبحر و دلسوز ندارد ، یا اگر دارد به حرف شان توجه نمی کند. در همین جناح اصولگرا افراد متعددی وجود دارند که پیش از این در حل بحرانها کارآمدی خود را نشان داده اند. از این افراد موجه برای پای کارآوردن اقشار فرهیخته و طبقات مختلف جامعه به سادگی می توان بهره گرفت.
* اقدامات میان مدت و درازمدت هم قابل پیشنهاد است که بماند برای بعد. فقط اشاره به این نکته کافی است که در گامهای بعدی باید برای همه اقشار مردم(حتی مخالفان نظام) امکان حضور در صحنه سیاسی را فراهم آورد.کلید حل همه اینها در دست رئیس جمهوری است که کل حاکمیت با او همراه است. این گوی و این میدان.