سرهنگ اصولگرا؛ از «حکومت‌ محلی» تا «‌حکم‌رانیِ نو»

کدخبر: ۵۳۷۹۰۶
منظور رییس مجلس انقلابی از "حکم‌رانی نو" چیست؟ آیا حذف نظارت استصوابی، برگزاری انتخابات آزاد، رقابت احزاب و آزادی رسانه‌هاست که در ادبیات اصلاح طلبان بر آن تأکید می‌شود؟ هر چند این مؤلفه‌ها به حکم‌رانی نو می‌انجامد اما قاطعانه می‌توان گفت: نه! مراد او اینها نیست...
سرهنگ اصولگرا؛ از «حکومت‌ محلی» تا «‌حکم‌رانیِ نو»
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، رییس مجلس شورای اسلامی ابراز امیدواری کرده یا قول داده تا پس از «تثبیت امنیت»،  « تغییرات مشروع و لازم به سمت حکم‌رانیِ نو در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی» شروع شود.
 
  هر چند از آقای قالیباف می‌توان پرسید اگر ریشۀ اعتراضات اخیر کهنگی شیوه‌های حکم‌رانی است که ایشان را به صرافت «حکم‌رانی نو» انداخته پس چرا زودتر اقدام نمی‌کنند؟ مثل این که بیمار را نزد پزشک ببرند و بگوید هر وقت حال او خوب شد بیاورید تا جراحی کنم!
  ضمن این که مگرعمر مجلس کنونی چقدر است و چرا در همین مجلس انقلابی تغییرات مشروع را کلید نمی‌زنید؟ کار این مجلس همان بود که با مصوبۀ تدابیر راهبردی چوب لای چرخ برجام بگذارد و دیگر هیچ؟
 
  اگرچه اگر قرار بر تغییر باشد مهم‌ترین تغییر مشروع حذف نظارت استصوابی است (که استصواب آن هیچ جایگاهی در قانون اساسی ندارد و امام خمینی هم در وصیت نامۀ خود به نمایندگان توصیه کرده با دقت در اعتبارنامه‌ها مراقب ورود عناصر نااهل باشند و چنین مأموریتی را پیشاپیش به شورای نگهبان نسپرده)  اما مجلس برآمده از نظارت استصوابی چگونه می تواند دست به چنین تغییری بزند؟
 
   موضوع این یاداشت البته این نکته نیست. حتی این هم نیست که آقای قالیباف در اردیبهشت وخرداد و قبل از شروع اعتراضات در 25 شهریور 1401هم از «حکم رانی‌نو» گفته بود و البته بی شرط تثبیت امنیت. 
 
  کما این که در اردیبهشت 1401 مصداق حکم‌رانی نو را «پشت پا زدن به بوروکراسی فشل،سخت،غیر انقلابی و غیر اخلاقی در نظام اداری» توصیف کرده بود حال آن که پیش‌تر همین توصیف را دربارۀ «مدیریت جهادی» به کار می‌برد  و اگر «مدیریت جهادی» همان «حکم‌رانی‌نو» است چرا نام آن را تغییر داده‌اند؟
 
    در خرداد و سه ماه قبل از اعتراضات هم تصریح شد: «چاره‌ای نداریم جز حکم‌رانی نو».
 
   منظور آقای قالیباف از حکم‌رانی نو اما چیست؟ آیا حذف نظارت استصوابی، برگزاری انتخابات آزاد، رقابت احزاب و آزادی رسانه‌هاست که در ادبیات اصلاح طلبان بر آن تأکید می‌شود؟
 
   هر چند این مؤلفه‌ها به حکم‌رانی نو می‌انجامد اما قاطعانه می‌توان گفت: نه! مراد او اینها نیست چرا که پس از ناکامی سه باره در انتخابات ریاست جمهوری 1396 (‌دو بار کاندیداتوری و نوبت سوم با کنار کشیدن به نفع نامزد دیگر)، ایدۀ نواصول‌گرایی را مطرح کرد و از ایجاد «بنای نو بر مبنای اصول‌گرایی» سخن گفت تا از اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی متمایز باشد.
 
  کشف منظور آقای قالیباف از حکم رانی نو دشوار نیست وقتی بدانیم در کنار درجۀ نظامی (سرتیپ پاسدار) درس «جغرافیای سیاسی» هم خوانده  و عنوان پایان‌نامۀ او «حکومت‌ محلی یا استراتژی توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران» است و پس از آن هر گاه در محفلی علمی و دانشگاهی سخن گفته بخشی از همین پایان‌نامه راکه به صورت کتاب هم عرضه شده ارایه کرده است و اندیشه‌ای فراتر از آن را هیچ گاه طرح نکرده است.
  مواضع متناقض سیاسی بوده و لحن‌های مختلف مثل آنچه در واکنش به اعتراضات دیدیم اما در مقام ایده همان یکی است.
 
مهم ترین عنوان‌های این کتاب عبارت‌اند: «ساختار حکومت‌های محلی، تمرکز زدایی با تقویت حکومت‌های محلی، تجارب حکومت‌های محلی و استقرار دولت مدرن و فرآیند تمرکز و عدم تمرکز». 
 
   همین نشان می‌دهد برخی از حامیان او که در انتخابات 84 و 92 لقب «رضا شاه اسلامی» داده بودند هم این کتاب یا جزوه را نخوانده بودند چون مهم‌ترین محور برنامه‌های رضا شاه، تمرکز بود با این باور که راه تجدد از تمرکز می‌گذرد و نقل شده که برای سفر به عراق مسیری غیر عادی را به او پیشنهاد می‌کنند و رضاخان ( که هنوز شاه نشده و رییس‌الوزرا) بوده می‌پرسد چرا از فلان منطقه حرکت نمی‌کنیم و می‌گویند حکومت محلی دارد و می‌رود و با چوب به جان رییس حکومت محلی می افتد. این قصه نیست و در سالنامه دنیا به چاپ رسیده است.
 
  کتاب قالیباف در سال 91 منتشر شده ولی 5 سال قبل در 10 دی 1386 در دانشگاه تربیت مدرس و کمی بعدتر در تالار علامه امینی دانشگاه تهران (که در این دومی نویسندۀ این سطور هم حاضر بود) همین مضمون حکومت‌ محلی را مطرح کرد.
  
  با این توضیحات روشن می شود که چرا آقای قالیباف از «حکم‌رانی نو» سخن می‌گوید چون تکرار مضمون «حکومت‌محلی» در فضای کنونی بسیار شایبه برانگیز است و شاید به همین خاطر می‌گوید بعد از تثبیت امنیت.
 
   حکم‌رانی نو اما مثل نواصول گرایی قابل تفسیر و تأویل است منتها باقر قالیباف، نظریه پرداز نیست و با اطمینان می‌توان گفت همان حکومت‌های محلی را مد نظر دارد که قبل‌تر در قالب «حکومت‌ محلی یا استراتژی توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران» مطرح کرده بود و حال بیم آن دارد که منشأ سوء تفاهم شود و گرنه تمام ایدۀ سیاسی او در همین متبلور است و خود بهتر می‌داند مدیریت جهادی ادعایی هم از پس بوروکراسی برنیامده و تازه مگر جز همین بوروکراسی کشور را اداره می‌کند؟
 
   مشکل آقای قالیباف این است که فضا را برای همان عنوان مناسب نمی‌بیند و رو به مفهومی آورده که حساسیت و مسؤولیت هم ایجاد نکند. 
اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید