چرا انتخابات 1398 و 1400 نتوانست حاکمیت را یکدست کند؟
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است:وقتی در انتخابات ۱۳۹۸ معلوم شد که دیگر حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رای از اولویتهای حکومت نیست و پایان دادن به حاکمیت دوگانه و یکدست شدن حکومت به عنوان خطمشی و نقشهراه آینده، قطعی شده است، کاملا میشد نتایج و پیامدهای آن را پیشبینی کرد. این تصمیم قطعا با هدف کسب دستاوردهای مثبت برای کشور انجام شد که مهمترینهایش را حتی میشد در برخی از تحلیلها دید، مثلا آنجا که برخی از منتقدین اذعان میکردند که با یکدست شدن حاکمیت، میتوان امیدوار بود که دیگر شاهد کارشکنیهای جناحهای درون قدرت و ایجاد موانع بر سر راه پروژههای اصلی حاکمیت نباشیم و مثلا دیگر از سنگاندازیهای بر سر راه تحقق برجام خبری نخواهد بود که نتیجه مثبت این اتفاق، حتما عاید ملت خواهد شد و هم از این رو بود که برخی منتقدین، از چنین تصمیمی استقبال مشروط کردند.
اما مشکل آنجا بود که پروژه مشارکت حداقلی و هماهنگی حداکثری، مثل هر کار دیگری، فقط شامل منافع نمیشود و هزینههایی را نیز در پی داشت.
آنچه بعد از انتخابات مجلس در سال 98 بر کشور گذشت و به خصوص بعد از انتخابات 1400، پیامدهای همین «داده به ستانده» در عرصه سیاست و جامعه بود. عرصهای که جوانب و تاثیرگذاران مختلفی داشت که مهمترینشان مردم هستند و مردم فقط آنهایی که در انتخابات 1400 شرکت کردند نیستند، آنهایی هم که در آن انتخابات شرکت نکردند نیز جزو مردمند و اتفاقا از آنجا که با آن انتخابات همراه نبودند، عملشان معنادارتر شد. .