کارت برنده در دستان ایران/ چرا واشنگتن بازی را به تهران واگذار کرد؟
به گزارش اقتصادنیوز، جنگ اسرائیل و حماس - و احتمال اینکه این درگیری به یک آتش سوزی گسترده تر تبدیل شود، تلاش سه رئیس جمهور ایالات متحده را برای جدا کردن منابع آمریکایی و تمرکز بر خاورمیانه را از میان برد. بلافاصله پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده به سرعت برای حمایت از اسرائیل، متحد مهم آمریکا، و جلوگیری از گسترش خصومت ها وارد عمل شد. اما از آن زمان تا به امروز این درگیری به بن بست جهنمی تبدیل شده است. الزامات امنیتی که فرماندهی جنگ را هدایت می کند، زمینه ساز کشته شدن ده ها هزار غیرنظامی فلسطینی، و ایجاد یک فاجعه انسانی در نوار غزه شد. با گسترش بحران، تعاملات ایالات متحده در خاورمیانه نیز افزایش یافته است. در همین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی را منتشر کرده است. اقتصاد نیوز این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست تحت عنوان «چگونه جنگ اسرائیل و حماس موقعیت ایران را در خاورمیانه برجسته تر کرد» منتشر و بخش دوم تحت عنوان «پروژه های شکست خورده واشنگتن/ چگونه ایران بازی آمریکا در خاورمیانه را برهم زد؟» بازپخش شد. در ادامه بخش سوم و نهایی آمده است.
موازنه به نفع ایران تغییر کرد
از منظر تهران، جنگ اسرائیل و حماس زمینه ساز تغییر موازنه قدرت و دور شدن از هژمونی ایالات متحده و به سوی نظم منطقه ای جدید که به نفع جمهوری اسلامی ایران است، سرعت می بخشد. ده روز پس از حمله حماس به اسرائیل، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس ایران، هشدار داد که تهاجم زمینی به غزه میتواند دروازههای جهنم را باز کند، یعنی پاسخی قاطع نه تنها به اسرائیل، بلکه علیه منافع و دارایی های آمریکا در منطقه به دنبال داشته باشد. با این حال ایران به دنبال تشدید تنش نیست.پس از اینکه دولت بایدن دو گروه ناو هواپیمابر را به شرق مدیترانه اعزام کرد، ایران و متحدانش تلاش کردند تا از تشدید تنش اجتناب کنند. حزبالله حملات خود به شمال اسرائیل را به شکل ماهرانهای تعریف کرد. با این حال، خطر محاسبات نادرست آمریکایی ها به مرور زمان افزایش خواهد یافت. محور مقاومت به عنوان گروه حامی ایران سابقه طولانی در سرسختی دارند و مجهز به سلاحهایی هستند که می تواند برای ایالات متحده پرهزینه باشد.
از منظر ایران عدم تمایل آمریکا برای حضور در ایران فرصت است. در چنین شرایطی تحرکات اشتباه ایالات متحده برای تهران و متحدانش مزیت است؛ اشتباهاتی شبیه به آنکه واشنگتن در دو دهه قبل انجام داد، زمانی که به عراق حمله کرد، یا در سال 2018، زمانی که ترامپ سیاست هسته ای باراک اوباما در ارتباط با ایران را کنار گذاشت. در این میان، یک اشتباه محاسباتی توسط هر یک از بازیگران درگیر، میتواند درگیری را در ابعاد گستردهتری در سراسرخاورمیانه شعله ور کرده و آسیب عمیقی به ثبات منطقه و اقتصاد جهانی وارد کند.ایران اکنون در موقعیتی بهتر از هر زمان دیگری برای تسلط بر خاورمیانه قرار دارد.از اواخر مارس 2024، واشنگتن برای توافقی که حزبالله را ملزم میکرد تا نیروهای نخبه خود را از مرز لبنان با اسرائیل (سرزمین های اشغالی)بیرون بکشد و بازگشت هزاران غیرنظامی اسرائیلی را که خانههایشان از 7 اکتبر توسط راکتهای حزبالله بمباران شده است تسهیل کند، فشارهایی را تحمیل کرد. دستیابی به چنین توافقی برای جلوگیری از درگیری گستردهتر حیاتی است و واشنگتن باید به شدت برای آن فشار بیاورد و از منافع آشکار همه طرفهای درگیر برای جلوگیری از تشدید تنش استفاده کند. در سال 2022، ایالات متحده در مذاکره در مورد توافق مرزی دریایی بین اسرائیل و لبنان برای اجازه اکتشاف گاز موفق شد، گزاره ای که نشان می دهد فرصت های دیگری برای مصالحه عملی وجود دارد.
دولت بایدن در حال حاضر در بحران انسانی غزه کرده تلاش دارد نقش آفرینی کند. به طور غم انگیز، این تلاش ها ممکن است برای جلوگیری از قحطی بسیار کم و دیر باشد. قحطی در غزه هم برای ایالات متحده و هم برای اسرائیل یک شکست استراتژیک و اخلاقی محسوب می شود و بایدن نباید اشتباهاتی را تکرار کند که موجب شود تا شبح چنین فاجعه ای منطقه را فراگیرد. هرگونه تلاش برای توقف جنگ، مستلزم کاهش پیامدهای ویرانگر حملات اسرائیل به غیرنظامیان فلسطینی است. در چنین شرایطی عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان شاید در ظاهر راهی جذاب برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه و مقابله با نفوذ ایران در دراز مدت قلمداد شود، اما تحقق آن نیازمند داربست های سیاسی پیچیده ای است که هنوز به طور کامل طراحی نشده است. دستیابی به آن، مستلزم بازی های کوتاه مدت و میان مدت موثرتری برای تأمین امنیت در غزه، باز کردن راه برای انتقال رهبری در سرزمین فلسطین و مهار فشارهایی است که بازیگران برای گسترش درگیری در خاورمیانه آن را تحمیل می کنند.