لکههای رنگی فقر در پایتخت
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرن نو، «فقر را با رنگ نمیتوان پنهان کرد»، این واکنش مردم به پروژه رنگ در تهران است. شهردار تهران از دو سال پیش تلاش کرد تهران خاکستری را رنگی کند، پروژه رنگ در تهران اما با رنگی شدن دیوارهای محلههای کمبرخوردار ،رسانهای شد و این یعنی نشانهگذاری فقر در شهر.
حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس شهری، درباره رنگآمیزی برخی محلههای کم برخوردار در شهر تهران میگوید: به طور معمول رنگ زدن و از این دست اقدامات میتواند محیط را مقداری بهتر کند اما این طرحها باید خروجی یک کار اجتماعی باشد. یعنی بخشنامهای نمیتوان قسمتی از شهر را رنگ زد بدون اینکه مردم بخواهند یا در جریان باشند. این نشان میدهد که متاسفانه هنوز در مدیریت شهری تفکرات از بالا به پایین است. بدون اینکه کار توانمندسازی صورت بگیرد یا با مشارکت مردم باشد و خروجی جلساتی باشد که با مردم محلی گذاشته شده است در کنار 10 اقدام دیگر که به ارتقای محله منجر میشود، اقدامی همچون رنگ زدن دیوارها صورت میگیرد. بنابراین وقتی آن کارها انجام نشده، نمیتوان مشکلات را با رنگآمیزی پوشاند.
شهروند هم حقوقی دارد که همان حق به شهر است و سادهترین روش آن است که اگر قرار شد مداخلهای در زندگی مردم انجام شود، ابتدا آنها را درگیر کرد یعنی وارد بحث شوند و برایشان توضیح داده شود که این طرحها چه فواید و چه مضراتی دارد و سپس مردم هم نظر بدهند و گفتوگو کنند. در واقع میشد با این طرح کار از ظرفیت اجتماعی استفاده کرد تا به یک نمونه موفق تبدیل شود نه اینکه قابل نقد باشد.
او ادامه میدهد: مشاهده کردم ساکنان این مناطق معترض هستند و مسخره کردند و حتی ناراحت هستند. بنابراین این اقدام اگر بدون مشارکت و همراهی مردم انجام شده باشد کار غلطی است.
شهرهای دنیا چگونه رنگی شدند
تجربه کشورهای دیگر در حوزه کاربرد رنگ در شهر متفاوت است. قطر برای پایین آوردن درجه حرارت آسفالت خیابانها، اقدام به رنگ کردن آنها کرده است، شهر اسلو پایتخت نروژ برای مقابله با تاثیر بیرنگکننده برف در فضای شهر، طرح جامع رنگ را اجرایی کرد و اسلو هماکنون به رنگینترین پایتخت اروپایشمالی مشهور است.
در شهر لندن یک خیابان برای استفاده از یک هزار و ۷۰۰ پرده رنگهای مختلف و خاص در نماها، سقف و کف معابر انتخاب شده است. حتی علائم راهنمایی و رانندگی و ایستگاههای حمل و نقل عمومی نیز در این خیابان از رنگهای مختلف استفاده کردهاند.
چرا تجربه موفق رنگ در دنیا در تهران به نتیجه نمیرسد؟
جاجرمی معتقد است دلیل شکست طرحهای موفق در ایران گزینش رفتار کردن ما است به این معنی که بخشی از یک مجموعه را برمیداریم درحالیکه اگر بخواهیم کار درستی انجام دهیم، باید کل آن مجموعه را اجرا کنیم. به عنوان مثال یک برنامه توسعه محلی داریم و برای ارتقای اشتغال به این نتیجه میرسیم که به یکی از مکانهای جذاب برای گردشگری شهری تبدیل بشود. برای اینکه این اتفاق بیفتد با مشارکت فعالان محلی خواهد بود. ارتقای محیطی که مردم تشخیص دهند این کار باید انجام شود از همین اقدامات است که باعث توسعه محلهشان میشود.
او ادامه میدهد: متاسفانه در کشور ما بدون اینکه با مشارکت مردم باشد بخشی از پروژههای مشابه در دنیا که آسانترین بخش هم بوده برداشته میشود. رنگ زدن کار خاصی نیست و خیلی راحت میتوانید هر فضایی را که خواستید رنگ بزنید مثل کارهای آقای کرباسچی که در اوایل دهه 70 میخواست حال و هوای تهران را تغییر دهد و کسبه را مجبور کرده بود که مغازههایشان را رنگ بزنند. این تفکر باقی مانده است. به جای اینکه بیایند کارهای اساسی و پایهای انجام دهند با کارهای نمایشی و حتی بدون مطالعه انجام میدهند البته جزئیات این کار منتشر نشده است و من نمیدانم چطور به این تصمیم رسیدهاند.
به گفته این جامعه شناس، سازمان زیباسازی بهعنوان مسئول این برنامه، باید توضیح دهد که چطور به این تصمیم رسیده است و نقش مردمی که در آنجا بهعنوان آدمهایی که نسبت به مکان زندگی و محلهشان حق دارند، چه بوده؟ آیا اصلا در این تصمیمگیری مشارکتی داشتهاند یا اینکه کنار گذاشته شدند؟ و آن تصمیم هم مثل بقیه کارهای شهرداری به شکل اداری انجام شده است. بنابراین مساله مهم، خواست مردم محله است و اگر برخلاف میل آنها انجام شده، کار غلطی بوده است.
نشاندار کردن محلههای فقیر/ چرا دیوارهای سیمانی اکباتان را رنگی نمیکنند؟
جاجرمی نشاندار کردن محلههای فقیر با انتخاب محلههای فقیر برای رنگآمیزی آنها را تایید میکند و در پاسخ به اینکه با اجرای رنگآمیزی در محلهای کمبرخوردار آیا این مساله باعث قضاوت نسبت به محله میشود، میگوید: بله، آنجا نشاندار شده است. به نظرم باید اکباتان را رنگ میزدند. سالهاست برجهای خاکستری یک شکل و کسلکننده ساخته شده است و اکباتان بهترین فضا برای اجرای این ایده بود و اگر طرح موفق میشد، روی جاهای دیگر هم میشد این پروژه را اجرا کرد. به طور معمول این طرحها ابتدا به صورت پایلوت اجرا میشود تا نواقص کار مشخص شود که بهنظر میرسد عجله کردند.
او اضافه میکند: مقامات عالی شهرداری تهران این چیزها را میفهمند. ممکن است بدنه اداری شهرداری هنوز سیاست شهر همگان را ندانند. سیاست شهر همگان، استفاده از مشارکت مردم است و قاعده برنامههای این چنینی این است که حتما با مشارکت و تمایل اهالی چه مناطق بالای شهر و چه مناطق پایین شهر صورت بگیرد. بالاخره آدمها روی دیوار خانهشان حق مالکیت دارند و اگر راضی نباشند کار غلطی است و شهرداری باید به هر حال این را متوجه باشد که با شهروند طرف است.
این جامعهشناس شهری تاکید میکند: شهروند هم حقوقی دارد که همان حق به شهر است و سادهترین روش آن است که اگر قرار شد مداخلهای در زندگی مردم انجام شود، ابتدا آنها را درگیر کرد یعنی وارد بحث شوند و برایشان توضیح داده شود که این طرحها چه فواید و چه مضراتی دارد و سپس مردم هم نظر بدهند و گفتوگو کنند. در واقع میشد با این طرح کار از ظرفیت اجتماعی استفاده کرد تا به یک نمونه موفق تبدیل شود نه اینکه قابل نقد باشد.
تغییر ریل و پارادایم برای افراد شاغل در شهرداری دشوار است
حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از موافقان پروژه رنگی شدن تهران است. اما تاکید میکند قبل از آغاز فعالیتهای عملیاتی باید درخصوص آن مطالعه شود.
او با اشاره به پیشنهاد خود درباره رنگآمیزی فضاهای بصری در مناطق تهران میگوید: از حدود سه سال قبل پیشنهادی مطرح کردم که تاکنون با وجود پیگیریهای مکرر مغفول مانده است. این پیشنهاد را با رئیس سازمان زیباسازی و شهردار تهران مطرح کردم. در ادامه پیگیریها، پیشنهادم را در جلسهای با روسای زیباسازی مناطق مطرح کردم اما همچنان تغییر ریل و پارادایم برای افراد شاغل در شهرداری دشوار است.
عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران اضافه کرد: پیشنهاد کردم به سبک کشورهای آمریکای لاتین که فضای متراکم و زمختی به لحاظ شهرسازی در آن وجود دارد و از منظر شهری معماری قابل توجهی در آن دیده نمیشود اما عمدتا فضای موجود در آن سیمانی و بتنی است که سعی میکنند این فضاها را با رنگ آمیزی جذاب کنند. این پیشنهاد را تاکنون بارها پیگیری کردهام و حتی از افرادی که به صورت میدانی مسئول کار هستند درخواست کردم تا فضاهای مد نظر را پیشنهاد کنند.
اگر کار رنگآمیزی در تمام مناطق دنبال شود و هر کدام از مناطق، فضاهایی را به این کار اختصاص دهند، نگاه به فضاهای رنگآمیزی شده اینطور نیست که آن فضا خاص است تا آن را از شهر جدا بدانند. معتقدم در این روزها که با پاندمی کرونا روبرو هستیم و مشکلات روحی زیاد است و خیلی از مردم دچار افسردگی خفیف هستند، هر اقدامی که منجر به افرایش نشاط اجتماعی شود اقدامی ستودنی است.
نظری با اشاره به رنگآمیزیهای صورت گرفته در دو منطقه از تهران میگوید: اتفاقی که در منطقه ۹ و ۱۲ افتاده است شایسته قدردانی است و میتواند به نهضت رنگ آمیزی در شهر منجر شود ضمن اینکه معتقدم تا زمانی که پشت این اتفاقات خوب، نگاه علمی و پژوهش اجتماعی نباشد، شاید پوستهای از اتفاق خوب را رقم بزند اما خیلی زود جای خود را به اتفاق دیگری میدهد و ماندگار نخواهد بود.
این عضو شورای شهر تهران میگوید: : از همه مسئولان مناطق و شهرداران مناطق تقاضا میکنم که این رویداد را به یک اقدام فکر شده و پژوهش محور با لحاظ تمام ملاحظات اجتماعی و فرهنگی در محلات تبدیل کنند و اینطور نشود که بخشی از شهر را با رنگ آمیزی جدا کنیم و خیلی از مخاطبان تصور کنند که در آن فضا مشکلاتی وجود دارد که قرار است با رنگآمیزی پنهان کنند. بنابراین اگر این ملاحظات در اقدامات لحاظ شود، فکر میکنم در این دو منطقه این ملاحظات لحاظ شده است و میتوانیم منتظر اتفاقات خوب بعدی باشیم.
نظری با تاکید بر اینکه نیاز داریم نهضت رنگآمیزی در شهر به طور فراگیر دنبال شود، ادامه میدهد: هر چند رنگآمیزی در شهر شاید گرهی از مشکلات مردم باز نکند اما بخشی از وظیفه مدیریت شهری، تامین آرامش و امنیت روانی شهروندان است که فکر میکنم با زیباتر کردن شهر میتوانیم تا حد قابل توجهی ذهن مردم را آرام کنیم و این فضاهای رنگ شده نشاطی به افراد دهد تا ازمشلاکتشان ولو چند ثانیه دور شوند.
استفاده از رنگ در فضاهای شهری تجربهای موفق است که اجرای بدون مطالعه آن میتواند به تجربه تلخ تهران تبدیل شود.