شرح اولین جلسه دادگاه متهم فساد نفتی / من کارگزار بودم یقه زنجانی را بگیرید!
روزنامه شرق نوشت: متهم ردیف دوم این پرونده «مهدی شمس» است که در جریان پرونده فساد نفتی، خود را دکترای اقتصاد و استاد دانشگاه لندن معرفی کرد که دارای تابعیت مضاعف ایرانی- انگلیسی و ساکن انگلیس بوده است. اتهامات او بنا بر قرائت کیفرخواست آن پرونده، افساد فیالارض در جهت اخلال در نظام اقتصادی، مشارکت در کلاهبرداری ١,٢میلیاردیورویی است.
پولشویی و مشارکت در عواید حاصل از جرم به مبلغ یکمیلیاردو ۲۰۰ میلیون یورو و پولشویی و مشارکت در عواید حاصل از کلاهبرداری شرکت نیکو به مبلغ ۷۶۷میلیونو ۵۰۰ هزار یورو از اتهامات او بوده است. دی ماه سال گذشته که حکم اعدام بابک زنجانی متهم ردیف اول این پرونده، به جرم افساد فیالارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی کشور با تشکیل و مدیریت سازمانیافته از سوی دیوان عالی کشور تأیید شد، حکم اعدام متهم ردیف دوم و سوم نقض شد و به شعبه همعرض ارجاع داده شد تا دوباره به پرونده این دو متهم رسیدگی شود.
به گزارش ایرنا، بعد از قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، رئیس دادگاه خطاب به متهم ردیف دوم پرونده گفت: بر اساس قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان شما نقش مؤثری در تشکیل باند اخلالگران در نظام اقتصادی داشتهاید و در فسادی که در نظام اقتصادی کشور به همراه بابک زنجانی ایجاد شده است، نقش فعالی ایفا کردهاید. همه محمولههای نفتی را فروختید و پولهای بیتالمال که در اختیار شما بود بازنگرداندید. جلساتی که با بابک زنجانی داشتید، حکایت از آن دارد که او فردی بود که با شما و متهم «ح.ف.ه» کار را پیش میبرد و این فساد بزرگ مالی را زمانی که نظام اسلامی برای راهاندازی پروژههای نفتی به آن نیاز داشت، راه انداختید و موجب مختلشدن پروژهها شدهاید. اخلال شما در نظام اقتصادی کشور زمانی واقع شد که نظام به این وجوه نیاز داشته است.
«م.ش» با قرارگرفتن در جایگاه در دفاع از خود گفت: کیفرخواست همان کیفرخواست سابق است و در این مدت هیچ ملاقاتی با وکلا نداشتهام بنابراین از دادگاه استدعا دارم چندجلسهای با وکلا ملاقات داشته باشم تا دفاعیهای جامع و کامل ارائه کنم.
قاضی: با توجه به اینکه کیفرخواست همان کیفرخواست قبلی است و قبلا هم در برابر آن دفاع کردهاید و با توجه به اینکه وقت نباید بگذرد، تقاضای استمهال معنا ندارد و اگر خودتان نمیتوانید بگذارید وکلا از شما در برابر اتهامات مندرج در کیفرخواست دفاع کنند. بابک زنجانی هیچ سابقه خوبی نداشته و سوابق بسیار بد و محکومیت داشته است. او تنها یک تبدیلکننده ارز بود که شما و فلاح به او شخصیت دروغین و جعلی دادهاید و اموال مملکت را به غارت بردید؛ شما او را به مسئولان معرفی کردید؛ همه ماجرا را از حفظ هستید و با این اعمالی که انجام دادهاید شب و روز مأنوس و محشور بودهاید، پس همه اینها را توضیح دهید.
«م.ش»: فرض بر برائت است، این در حالی است که اینجا فرض بر محکومیت است.
قاضی: این ادعای شماست و اتهامی است که به دادگاه میزنید؛ شما با فلاح و زنجانی کارتان این بود که چند سال شکار کنید و اموال مملکت را به غارت ببرید.
«م.ش»: کیفرخواست به قلب حقیقت پرداخته است و تناقضات آشکار و ایرادات ماهوی در کیفرخواست بهویژه در آمار و ارقام مشاهده میشود که اگر این آمار و اعداد و پرداختیهای ارزی به حساب بنده را نگاه کنیم، از کل مبلغ بدهی بابک زنجانی به شرکت نفت هم بیشتر میشود.
نماینده دادستان: بنده اشتباهشدن برخی اعداد را قبول دارم اما من با حجم بالای پول سروکار نداشته و چهار، پنج میلیون تومان را میشناسم؛ پرونده دارای ابعاد عظیم اقتصادی و اخلالگری در نظام است.
«م.ش»: رابطه من و بابک زنجانی رابطه کارگزاری و کارفرمایی بوده که در کیفرخواست به آن اشارهای نشده و همه ادعاهای کیفرخواست براساس اظهارات است؛ آنجا که بابک زنجانی حرفی در دادگاه و پرونده میزند کذب و دروغ میدانید اما هرجا راجع به من حرف میزند و نوبت به من میرسد، این اظهارات راست و صحیح است که این خود گزینشی و مصادره به مطلوب است. با جمعبندی بدهی من اعداد به میزانی رسید که دقیقا اندازه میزان بدهی بابک زنجانی شد و میگویید این تصادفی است درحالیکه طبق دانشی که بنده در این حوزه دارم، احتمال یک به بینهایت است.
بنده لندننشین بودم که به درخواست و برای کمک به ایران آمدم؛ ناگهان اویننشین شدم. هلدینگ سورینت متعلق به بابک زنجانی همه اسناد جعلی را به نام من صادر کرد و گفته میشود من این رقم به بابک زنجانی بدهکارم.
نماینده دادستان: الان طلبکار هستید یا بدهکار؟
«م.ش»: براساس کیفرخواست ٣٩ میلیارد دلار طلبکارم.
قاضی: خودت چطور؟ خودت میگویی چقدر طلبکار یا بدهکار هستی؟
«م.ش»: من براساس کیفرخواست دفاع میکنم نه اظهارات خودم.
قاضی: خودتان چه حرفی میزنید و چقدر بدهکارید؟
«م.ش»: هیچ بدهکار نیستم.
قاضی: نظام با کسی شوخی ندارد و هر لندننشینی که در برابر نظام قدمی بردارد، اویننشین میشود. در دفاع از کیفرخواست حرف بزن و شراکت خود را با بابک زنجانی بیان کن و اینکه شما و فلاح چگونه از آن هیولای توخالی، یعنی زنجانی، آدم بزرگی ساختید و او را اینگونه به شرکت نفت معرفی کردید که دارای دو بانک است؛ درحالیکه این دو بانک افآیآیبی در مالزی و کنت در تاجیکستان، شرکتی بیش نیستند. بگو آیا با زنجانی شراکتی داشتهای یا نه؟ نفتی گرفتهای یا نه؟ نفت را به کجا بردی و پول بیتالمال را چه کردهای؟
«م.ش»: اول اینکه من و بابک زنجانی تفاهمنامه داشتیم، نه قرارداد؛ که ٨٠ درصد آن اجرا نشده و بخشی از آن هم مربوط به قبل از قضایای نفت بوده است.
قاضی: همین تفاهمنامه اجرائی شد و اینکه باید الزاما قرارداد باشد تا اجرا شود؟ صحیح نیست؟
«م.ش»: همه داستان از آنجایی شروع شد که به قول من سندسازی مسخرهای انجام شد که در تاریخ حسابداری جزء عجایب روزگار است.
قاضی: چه کسی سندسازی کرده است؟
«م.ش»: شرکت هلدینگ سورینت.
قاضی: مال چه کسی است؟
«م.ش»: بابک زنجانی.
قاضی: شما، فلاح و زنجانی.
«م.ش»: من چه سهمی دارم؛ نشان دهید که یک سهمی دارم یا هیئتمدیرهای هستم.
قاضی: تشکیل آن با شماست.
«م.ش»: نه هیئتمدیره بودم، نه این شرکت را تشکیل دادم؛ این اظهارات شما استدلال استقرایی ناقصی است.
نماینده دادستان: آیا از محل پول نفت و محل ارزها، شرکت هواپیمایی اونورایر ترکیه را به مبلغ ٢٢٥ میلیون دلار خریداری نکردهاید؟
«م.ش»: من تنها کارگزار بودهام. بروید یقه بابک را بگیرید.
قاضی: شما واسطه نیستید، بلکه شریک هستید؛ چون هیچ واسطهای این همه نفت تحویل نمیگیرد. بر اساس کیفرخواست مندرج در پرونده، شما عضو باند سهنفره برای شکارکردن پولهای مملکت هستید.
«م.ش»: من واسطهام.
قاضی: این یک ادعاست که با عمل شما نمیخواند. میخواهم این برای من جا بیفتد که شما چه شراکتی با زنجانی دارید و نفت را چگونه و به کجا فروختهاید. نخست ثابت کن شمس چه کسی است و در این باند اقتصادی چه نقشی داشتهاید.
شکاری، از وکلای شرکت نفت: آیا این متهم نفتها را تحویل گرفته است یا خیر؟
«م.ش»: رسید بدهید که من نفت تحویل گرفتهام.
قاضی: یعنی شما نفت تحویل نگرفتهاید؟
«م.ش»: نه نفت تحویل گرفتهام، نه فروختهام و نه پولی تحویل گرفتهام.
قاضی: بعید میدانم توبه کنید و این نظام به حق را در بازگرداندن اموال بیتالمال یاری کنید. اگر شما و فلاح نبودید، بابک زنجانی همان ارزفروش در بازار و ورشکستهای بود که آه نداشت.
«م.ش»: مسئول صیانت از اموال مردم چه کسانی هستند؟
قاضی: شما آنان را گمراه کردید.
«م.ش»: به نظر خودم در آن زمان به نظام خدمت کردم.
قاضی: شما بابک زنجانی را به «ج» معرفی کردهاید.
«م.ش»: نه او خود با وزیر نفت سابقه دوستی داشته و قاسمی گفته او را از زمان قرارگاه خاتم میشناخت.
نماینده دادستان با استناد به اظهارات «ج» در جلسه بازجویی: «ج» گفته است شمس، بابک را فردی فعال و باهوش معرفی کرد که شبکه بانکی و بانک ملت را طراحی کرده و با شرکت نفت هم کار میکند و ارتباطات خوبی در خارج از کشور برای رفع مشکلات شرکت نفت دارد.
«م.ش»: موضوع شرکت نیکو و ٣٠٠ میلیون دلار قبل از همه این موارد مطرح شد و شخص بابک زنجانی در تاریخ ٢٦ فروردین سال ٩١ در لوزان سوئیس، با این شرکت برای جابهجایی یکسری قرارداد امضا کرده است و قرار شد پولها به حساب نیکو نزد بانک افآیآیبی بابک زنجانی در مالزی واریز شود.
قاضی: درست نیست. شما و فلاح به گونهای با وزرا در ارتباط بودهاید.
«م.ش»: رابطه من با وزرا چه بود؟
قاضی: بابک را کسی نمیشناخت.
«م.ش»: اگر قرار به رانتگرفتن بود، برای خودم میگرفتم.
قاضی: امکان ندارد یک نفر این همه پول ملت را ببرد. این یک کار شبکهای بسیار قوی است که شما سه نفر اعضای اصلی آن هستید و اعضای دیگری نیز وجود دارند.
«م.ش»: مسئولان حافظان صیانت از بیتالمال هستند؛ به دلیل تحریم نمیتوانستند بشکهای نفت جابهجا کنند که آقایان تصمیم گرفتند نفت را به زنجانی بدهند و خود او با بانک ملت شریک بود؛ اگر یک جلسه با وزیر نفت رفتم، بیایید گردن من را بزنید. مقیم لندن بودم و همه ورود و خروج من به کشور مشخص است. در پنج سال دولت احمدینژاد ایران نبودم؛ نه با مالزی کاری داشتم نه با بانک افایآیبی. بحث نفت بحث کارگزاری بود و من تنها یک لجستیک بودم.
قاضی: کارگزاری را چه کردی؟ چقدر نفت گرفتی؟
«م.ش»: برای گرفتن نفت دو مکانیسم بانکی و حملونقل وجود دارد که من مکانیسم حملونقل بودهام و از کارهای بانکی خبری نداشتم. این را که السی صادرشده جعلی بوده است، نمیدانستم. همه اینها را بابک زنجانی و خانم «م» انجام دادهاند. محموله را به مالزی تحویل داده و رسید گرفتم.
قاضی: نفت را چه کسانی در مالزی تحویل گرفتهاند؟
«م.ش»: زنجانی مقداری را به «ع»، مقداری را به خانو یو و ٤٠٠ هزار بشکه نفت را به خود شرکت فال تحویل داد.
قاضی: مگر «ع.زم» نگفت اینجا نفت فروش ندارد آن را برگردان؟
«م.ش»: نه، «م» به زنجانی و زنجانی به من گفت که من هم آن را به فال تحویل دادم؛ همه پولها از طریق شرکت فال به شرکتهای زیرمجموعه زنجانی ریخته شد. هیچ پولی تحویل من داده نشد.
قاضی: شما میدانستید فال ورشکسته است، اما در ذهن مسئولان نظام جا انداختید که فال چنینوچنان است.
«م.ش»: همانموقع شرکت نفت با فال کار میکرد و الان هم با این شرکت کار میکند.
قاضی: چرا آن زمان نگفتید حمل نفت به فال خیانت است.
«م.ش»: من ایمیل زدم و گفتم.
قاضی: شما خواستید تحریم را رد کنید، اما در چاه افتادید.
«م.ش»: اگر این شرکت اعتبار ندارد وزارت نفت چرا به او کار میدهد؟ مرتبا به معاون وزیر اطلاعات گزارش دادم.
قاضی: یعنی شما به وزارت اطلاعات نوشتید این شرکتی که به او قرار است محموله نفتی داده شود، خائن است؟
«م.ش»: آنموقع که دزدی کردند نامه نوشتم.
غلامرضا مهدوی، وکیل شرکت نفت: فال قبلا از وزارت نفت خریداری میکرد، اما زمانی که شمس این شرکت را به زنجانی معرفی کرد، وزارت نفت گفت این شرکت ورشکسته است و سراغ آن نروید، اما آنان با السی غیرواقعی از طریق اسسیتی بنکرز کیش سر شرکت نفت کلاه گذاشتند.
«م.ش»: بنده بهعنوان یک کارگزار به بابک زنجانی نامه نوشتم و به او گفتم که آقایان نفت نگران پولهایشان هستند و هرچهزودتر پولهای آنان را پرداخت کن که او در پاسخ گفت جنابعالی دخالت نکن.
وکیل «م.ش»: شبههای وجود دارد مبنیبر اینکه آیا از مسئولان امر استعلام شده است یا نه که طبق نامه برج ٤ سال ٩١، استعلامی از سوی وزیر نفت از وزیر اطلاعات انجام میشود و وزارت اطلاعات در برج پنج همان سال نسبت به فروش نفت به بابک زنجانی اعلام نگرانی میکند، اما با همه این اوصاف نفت به او فروخته میشود.
قاضی: آنگونه بابک را بهغلط بین مسئولان جا انداختید که نامه وزارت اطلاعات را نادیده گرفتند.
«م.ش»: شما ما را باند مخوف میدانید.
قاضی مقیسه سپس پایان جلسه را اعلام و ادامه جلسه رسیدگی به این پرونده را امروز اعلام کرد.