ترامپ با برجام چه میکند؟
سوزان مالونی، مدیربرنامه سیاست خارجی و کارشناس ارشد در مرکز سیاست خاورمیانه و کارشناس موسسه بروکینگز در مجله آمریکایی آتلانتیک به تحلیل سرنوشت توافق هستهای ایران در دوران ریاستجمهوری ترامپ پرداخته است. وی مینویسد: پس از پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ، هیچیک از مسائل سیاست خارجی مهمتر از سرنوشت توافق هستهای ایران نیست. این مولفه اصلی میراث اوباما در کارزار انتخاباتی مورد تحقیر ترامپ قرار گرفت؛ او از این توافق انتقاد کرد و آن را«توافقی وحشتناک» خواند. او اصرار دارد که درباره مفاد این توافق دوباره مذاکره کند. اکنون توافق هستهای که پس از سالها مذاکره در ژوئیه سال 2015 حاصل شد، یکبار دیگر در مخاطره قرار دارد. البته نااطمینانی درمورد برجام فقط یکجنبه از تنظیم مجدد رویکرد آمریکا نسبت به جهان است. پس از یک کارزار انتخاباتی تفرقهانگیز، هماکنون تنظیم مجدد در جریان است اما با توجه به اتکا این توافق بر قوه مجریه در غیاب اجماع گسترده داخلی، این مساله همچنین بر آسیبپذیری ضمنی این توافق تاکید میکند.
گزینههای ترامپ درباره ایران
رویکر کلی ترامپ نسبت به ایران ترکیبی از التقاط و گزافهگویی است. او درباره پیامدهای شوم نزدیکی بیش از اندازه به تهران هشدار داده و گفته است: «آنها میخواهند سلاح هستهای داشته باشند. آنها میخواهند بخشی از جهان را تصرف کنند که باور نمیکنید و من فکر میکنم این کار به هولوکاست هستهای منجر میشود.» اما ترامپ همزمان گفته است که شرکتهای آمریکایی از فرصتهای اقتصادی پسابرجامی ایران عقب ماندهاند و همچنین پیشنهاد داده است واشنگتن باید در زمینه جنگ داخلی سوریه با روسیه و ایران همکاری کند.
پیروزی غیرمنتظره ترامپ گمانهزنیهایی را درمورد توافق هستهای بهوجود آورده است. این گمانهزنیها طیفی از هراسآفرینی و لغو توافق را دربرمیگیرد. ریچارد نفیو، کارشناس ارشد طرح کنترل و منع گسترش تسلیحات هستهای بروکینگز، با اشاره به مرکزیت قوه مجریه در اجرای تعهدات آمریکا بهویژه توانایی آمریکا در بازگرداندن تحریمهایی که براساس برجام لغو شدهاند، انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری را «پایان کار توافق» دانسته است. او میگوید: «کل عمارت تعهد آمریکا به این توافق میتواند با یک حرکت قلم فروبریزد.» در نقطه مخالف این دیدگاه، ایرانیان و دیگر کسانی قرار دارند که تاکید میکنند این توافق از طریق مذاکره بین اتحادیه اروپا و اعضای شورای امنیت حاصل شده است و نمیتواند به دلیل ترجیحات یکجانبه یک طرف لغو شود و یا مورد مذاکره مجدد قرار گیرد. افرادی نیز در این بین قرار دارند که معتقدند دولت ترامپ احتمالا تاکتیکهایی را اتخاذ و اجرا میکند که هدف از آنها تشدید فشارها بر تهران است.
آیا افزایش تنشها درپیش است؟
هرگونه پیشبینی در این مورد باید با احتیاط همراه باشد؛ در حالحاضر خیلی زود است که با اطمینان بگوییم دولت آتی هنگامی که در مسند قدرت قرار گرفت، چه کاری انجام خواهد داد. سوابق ترامپ آنقدر پراکنده، سخنانش آنقدر متناقض و کابینهاش آنقدر نامشخص است که نمیتوان پیشبینی کرد یک تصمیم سیاسی پیچیده در عمل به چه شکل اجرا میشود.
اگر ترامپ به جمهوریخواهان کهنهکار قدرت و اختیار دهد، افرادی مانند استفان هادلی، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و یکی از کاندیداهای وزارت دفاع، بهتر میتوان درباره رویکرد او نسبت به ایران قضاوت کرد. چهرههای سرسخت جمهوریخواه امنیت ملی مانند باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی سنا که یکی از گزینههای وزارت امورخارجه است، این خطر را که ممکن است متحدان آمریکا این کشور را تنها بگذارند، درک میکند. اکثر این متحدان خواهان حفظ توافق هستهای هستند (حتی مخالفانی مانند رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیز به تدریج درحال پذیرش مزایای این توافق هستند). جمهوریخواهان منطقی نیز دریافتهاند که تحریک ایران به کنارگذاشتن محدودیتهای برنامه هستهای و خلاص شدن از شر الزامات بازرسیهای طاقتفرسا مزیتهای نامشخصی دارد. اما تعداد جمهوریخواهان معتدلتر بیشتر از افراد بیباکی است که ترامپ را احاطه کردهاند. اگر (این یک اگر بزرگ است) افراد منتخب ترامپ به سمت جمهوریخواهان کهنهکار تمایل داشته باشند، به دلیل مسائل حزبی احتمال کمی وجود دارد که رویکرد دولت فعلی نسبت به ایران در دولت جدید نیز ادامه پیدا کند. جمهوریخواهان کنگره متعهد شدهاند که تلاشهای اوباما برای حمایت بیشتر از این توافق و برداشتن تحریمهای بیشتر را ناکام بگذارند. از سوی دیگر، تجربه و سابقه معاملهگری ترامپ او را به سمت رویکردی سرسختانه و انعطافناپذیر سوق میدهد. او در اوت 2015 گفت: «در مورد این توافق چنان سختگیری میکنم که ایران شانسی نداشته باشد.» ممکن است دولت جدید به دنبال عمل به وعده انتخاباتی خود مبنی بر مذاکره مجدد درباره مفاد برجام باشد، اما تمایل چندانی برای دیدار دوباره با دیگر طرفها و چانهزنی با آنها در مورد توافق وجود ندارد. کشورهای اروپایی، روسیه و چین از این توافق رضایت دارند.لازم نیست ترامپ با پارهکردن توافق آن را به خطر بیندازد. او میتواند از اقدامات قهری اقتصادی علیه ایران استفاده کند. هماینک در کنگره نزدیک به 36 طرح برای جریمه کردن ایران به دلیل برنامههای موشکی و دیگر مسائل در جریان است. وضع تحریمهای جدید، مانع از تلاش ایران برای جذب سرمایهگذاری خارجی و بازسازی پیوندهای تجاری با اروپا و آسیا میشود، این اقدام همچنین موجب میشود ایران آن را تخطی از توافق هستهای تفسیر و خود این توافق را لغو کند.
این در شرایطی است که ترامپ دارای تیمی از مشاوران است که به خیال واهی تغییر رژیم در ایران چسبیدهاند. علاوه براین تقابل منافع آمریکا و ایران در منطقه به ترامپ فرصتهای فراوانی میدهد تا همانطور که در سخنرانی خود در کمیته روابطعمومی آمریکا-اسرائیل(ایپک) وعده داد: «مقابل تلاش ایران برای بیثبات کردن منطقه و نفوذ در آن بایستد.» او همچنین اعلام کرده است بهطور موثر به اقدامات تحریکآمیز ایران، مانند ایجاد مزاحمت برای نیروی دریایی آمریکا در خلیجفارس پاسخ خواهد داد. کارشناسان طی بحران طولانی مدت هستهای به هشدارهای مداوم و اغلب اغراقآمیز درمورد جنگ اهمیت نمیدادند. دولتهای جورج بوش و اوباما در مواجهه با ایران، « دیپلماسی » را به اعمال زور ترجیح میدادند. اما اکنون، چنین اطمینانی وجود ندارد. زمانی که یک رئیسجمهوری غیرقابل پیشبینی و ناکارآزموده از مشاوران آماده جنگ مشاوره بگیرد، چشمانداز تقابل نظامی بین واشنگتن و تهران قابلتوجه خواهد بود.
میراث در خطر
اوباما در اولین کنفرانس خبری خود پس از انتخابات 8 نوامبر با اشاره به سنت حفظ توافقنامههای بینالمللی از سوی دولتهای آمریکا و با تاکید بر مزایای توافق هستهای ایران، گفت ترامپ زمانی که بر مسند ریاستجمهوری بنشیند، حفظ این توافق را انتخاب خواهد کرد. او گفت:«لغو توافقی که موثر است بسیار دشوارتر از لغو توافقی است که موثر نیست.» این درشرایطی است که بسیاری از مقامات ایرانی نیز اعلام کردهاند برجام برگشتناپذیر است.
شاید اینگونه باشد. اما این نگرانی که ترامپ تعمدا یا درنتیجه تغییر جهت سیاست دولت او در قبال ایران، این توافق را نابود خواهد کرد، واقعی است. شاید این مساله اجتنابناپذیر باشد. برای اوباما، بحران هستهای نسبت به دیگر جنبههای چالش پیچیده ایران از اولویت برخوردار بود. نگرانی از ایران هستهای به همه اقدامات اوباما در قبال ایران شکل میداد. بسیج برای اعمال فشارهای بیسابقه و چندجانبه اقتصادی ازجمله این اقدامات است. درنهایت این توافق خطر ایران هستهای را کاهش داد، البته نه برای همیشه بلکه دستکم تا مدتی که جانشین اوباما را قادر کند در رویکردش نسبت به ایران برتری بیشتری داشته باشد. اعمال محدودیت بر فعالیتهای هستهای به این معنی است که حتی اگر تهران بخواهد از توافق هستهای کنار بکشد، خطر ایران هستهای کمتر از زمان پیش از توافق است. به بیان دیگر، دستاوردهای فراوان برجام موجب خواهد شد کسانی که همواره با آن مخالف بودند، آن را لغو نکنند.
مقامات دولت اوباما با دستیابی به توافق هستهای شاهکاری تاریخی انجام دادند. اما معماران این توافق نتوانستند وظیفهای دشوار اما حیاتی را به انجام برسانند یعنی تضمین بقای توافق پس از پایان عمر دولت. به دلیل مخالفت جمهوریخواهان با مذاکرات، تعهد آمریکا به برجام به قدرت اجرایی آمریکا متصل شد: قدرت رئیسجمهوری در چشمپوشی موقت یا تعلیق اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران. فرض بر این بود که موفقیت این توافق در به تعویق انداختن برنامههای هستهای ایران، دولت آینده را ترغیب خواهد کرد این توافق را حفظ کند، اما ظاهرا این فرض درست نبوده است. بسیاری از ناظران به این نکته اشاره دارند که توافق برجام آنقدر پیچیدگی در زمینه تحریمها دارد که هرگونه فشار آینده آمریکا بر ایران میتواند با جدیت از سوی تهران مورد بحث و جدل قرار گیرد و نگرانیها در رابطه با احتمال عدول تدریجی ایران از توافق موجب میشود واشنگتن در به اجرا گذاردن راهکارهای باقیمانده از خود آمادگی نشان دهد. از این منظر برجام استعداد کنار گذاشته شدن از سوی تهران و واشنگتن را در خود دارد. اما مساله پیچیدهتری وجود دارد: گام گذاشتن در مدیریت کنترل تسلیحات بودن حل اختلافات گسترده بین دو دشمن دیرینه، مستلزم قمار کردن است، به ویژه زمانی که در واشنگتن و تهران مخالفت داخلی با این توافق وجود دارد.
اما تصمیم برای رسیدگی به مساله هستهای بدون درنظر گرفتن دیگر نگرانیهایی که درمورد سیاستهای داخلی و منطقهای این کشور وجود دارد، تصمیمی منطقی بوده است. اما در واشنگتن و تهران، موفقیت توافق هرگز بهطور حقیقی به شرایط و مفادی که به دقت در 159 صفحه متن برجام گنجانده شده است، بستگی نداشته است، بلکه به اهدافی که این توافق به همراه دارد، متکی بوده است. موفقیت این توافق تا حد بسیاری به این مساله بستگی دارد که رهبران دو طرف آن را بهگونهای مطرح کنند که حمایت داخلی را بهدست آورند. برخی مقامات ایران اطمینان دادهاند که توافق هستهای به معنی برطرف شدن همه تحریمها و وضعیت بد دیپلماتیک است. این توافق راهی برای ادغام مجدد در اقتصاد بینالمللی است که به بهبود وضعیت اقتصادی مردم کمک میکند، اما واشنگتن محتاطتر بود و اعلام کرد برجام بر این انتظار که تهران رفتارش را تغییر خواهد داد، استوار نیست. با این وجود مقامات دولت اوباما به منظور جلوگیری از نابود شدن توافق هستهای در کنگره، اعلام کردند این توافق موجب میشود نیروهای معتدل در ایران تقویت شوند و درنتیجه در دیگر زمینهها نیز پیشرفتهایی حاصل خواهد شد.
در هر دو طرف مهمترین امیدها برای این توافق به ناامیدی گراییده است. سرمایهگذاران به تهران هجوم میآورند، اما ورود سرمایه هنوز با مشکل مواجه است. یک علت این مساله تاحدی به تحریمهای غیرهستهای آمریکا برمیگردد که لغو نشدهاند و همچنین کاهش قیمت نفت نیز در این مساله نقش داشته است و انتظارات ایرانیان رونق پس از برجام هنوز برآورده نشده است. از دید واشنگتن، تداوم و در برخی موارد تشدید فعالیتهای تهران در منطقه و در داخل امید به تغییر را همچون امید به مشارکت دیپلماتیک دوجانبه برای از بین بردن جنگ خونبار در سوریه و یمن را از بین برده است. این سرخوردگیها در کنار اهداف برجام موجب شده که این توافق در پایتخت هر دو کشور آسیبپذیر شود. در آمریکا بیشترین نگرانیها در رابطه با تداوم این توافق بر تهران متمرکز بوده است، اما پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا شاید در واشنگتن گشایشی آغاز شود.