عوامل کاهش «هراس ریزش» در میان سهامداران
به گزارش اقتصادنیوز ، بهنظر میرسد معاملهگران سفارشهای خرید خود را با احتیاط بیشتری به ثبت میرسانند. از سوی دیگر شایعات و ارائه تحلیلهایی از تحلیلگران مختلف بازار درخصوص تعدیل مثبت برخی از شرکتهای بورسی باعث شده همچنان خریداران در بازار حضور داشته باشند.
در این میان اما همچنان هراس از فضای منفی اوایل بهمن باعث شده که موج خرید چندان قدرتمند نباشد. در کنار این موضوع تحرکات حقوقیها چه در سمت خرید و همچنین فروش نیز قابلتوجه است. در این میان حضور پررنگ حقوقیها در سمت خرید در معاملات دیروز نیز ادامه داشت. نکته قابلتوجه دیگر تغییرات در پرتفوی حقوقیهای بزرگ بازار است. برخی از حقوقیها با نزدیک شدن به ماه پایانی سال به دنبال تامین نقدینگی و همچنین برخی نیز به دنبال شناسایی سود از فروش سهام در یک ماه مانده به پایان سال مالی هستند.
این عوامل در شرایط کنونی فضای تردید را در میان فعالان بازار بهوجود آورده و مانع از تشکیل موج قدرتمندی از خرید یا فروش سهام شده است. بهنظر میرسد در هفتههای آتی به دنبال حذف عوامل حمایتی یا از سوی دیگر شکسته شدن یکی از عوامل مقاومتی، قیمتها شتاب بیشتری را نسبت به شرایط کنونی بگیرند.
از مواردی که در روزهای اخیر در بازار کاملا محسوس است معاملات حقوقیها در بازار عمدهفروشی یا معاملات عادی است. بررسی فعالیت سهامداران درصدی در نمادهای مختلف در روزهای اخیر کاملا این موضوع را تایید میکند. بخشی از این خرید و فروشها خارج از حالت معمول معاملات بازار و در بخش معاملات عمده (نمادهای با پسوند2) انجام شده است.
مثال بارز این موضوع را میتوان جابهجایی حجم بالایی از سهم در نماد «جم2» عنوان کرد. به نظر میرسد با توافقی که سه سهامدار بزرگ این شرکت داشتهاند، صندوق بازنشستگی سهم تاپیکو و همچنین گنجینه آرمانشهر را خریدار بوده است. در اینخصوص 244 میلیون سهم عرضهشده (تا پایان معاملات سهشنبه) از سوی این دو کد حقوقی توسط صندوق بازنشستگی کشوری خریداری شد. در معاملات دیروز نیز شاهد عرضه نزدیک به 116 میلیون سهم از سوی دو حقوقی و خرید این سهم از سوی یک حقوقی بودیم. در حالیکه میزان مالکیت گنجینه آرمانشهر طی روزهای اخیر به مرز یک درصد نزدیک شده بود، احتمالا با معاملات دیروز این حقوقی از لیست سهامداران درصدی خارج شده است.
برای فعالیت حقوقیها در بخش معاملات عادی و خرد بازار نیز مثالهای زیادی وجود دارد. تلاش گروه توسعه اقتصادی تدبیر برای جبران عرضه ناکام برکت، خریدهای حقوقیها در نمادهای بانکی مانند بانک انصار، فروش سهام از سوی سرمایهگذاری فرهنگیان و صندوق بازنشستگی کشوری در نماد «فملی»، خریدهای مداوم آرمانشهر در نمادهای «شبندر» و «هرمز»، خریدهای ادامهدار سرمایهگذاری صنعت و معدن و همچنین کارخانجات صنعتی و معدنی ایران در نماد «واتی» از جمله این معاملات در روزهای اخیر بوده است. فعالیت معاملهگران حقوقی در این نمادها را میتوان از چند منظر بررسی کرد. ارزیابی مدیران سرمایهگذاری در ارزندگی سهام یا عدم ارزندگی آن شاید ابتداییترین دلیل این معاملات باشد. بر این اساس این شرکتها به دنبال تغییر چینش پرتفوی خود برآمدهاند.
در سناریو دیگر میتوان افزایش فعالیت حقوقیها را ناشی از نزدیک شدن به ماه پایانی سال و با توجه به موقعیت زمانی کنونی، نیاز به نقدینگی در ماه پایانی سال و احتمالا پرداخت حقوق، مزایا و همچنین عیدی کارکنان پیش از شروع سال جدید عنوان کرد. همچنین تلاش برای شناسایی سود از سوی برخی از نهادهای حقوقی با توجه به نزدیک شدن به پایان سال مالی نیز حالت محتمل دیگر است. بهای تمامشده سهام در پرتفوی بسیاری از سهامداران درصدی پایین است و فروش سهام زیرمجموعه میتواند بازدهی مناسبی را برای سهامداران به دنبال داشته باشد.
عامل دیگری که پیش از این بهعنوان یک عامل تردید و شاید بیشتر هراس به آن اشاره شد، فضای معاملاتی بازار پس از ریزش شدید در هفتههای ابتدایی بهمن بود. شاخص کل بورس تهران از ابتدای بهمن تا میانه این ماه در مدت 11 روز معاملاتی با سه کانالشکنی متوالی افت 5/ 3 درصدی را تجربه کرد. برای بررسی اثر این موضوع میتوان نگاهی تاریخی به معاملات بورس تهران کرد.
بورس تهران در سالهای گذشته صعودها یا نزولهای پرشتاب و انفجاری را به حرکتهای آهسته و پیوسته ترجیح داده است. البته این موضوع به این معنا نیست که شاخص همیشه در تلاطم بوده و میزان نوسانات میانگین تغییرات روزانه بسیار زیاد است، بلکه برخلاف آن دماسنج بازار سهام علاوه بر حرکتهای پرشتاب، حالت کمنوسانی نیز تجربه کرده است. این حالت کمنوسان که به دفعات نیز در سالهای اخیر مشاهده شده، پس از یک دوره نزول یا صعود پرشتاب رخ داده است.
در شرایط کنونی نیز در صورتیکه تحلیلها و شایعاتی از رشد سودآوری شرکتهای بورسی و کاهش احتمالی نسبت قیمت به درآمد بازار منتشر نشده بود، انتظار برای روند کمنوسان شاخص پس از ریزشهای اخیر وجود داشت. در این حالت قیمتها به اصطلاح در فاز «استراحت» قرار میگیرند تا خود را برای ادامه نزول یا شروع یک روند صعودی آماده کنند.
این فاز از معاملات نیز خود در پی رفتار هیجانی در مسیر صعودی یا نزولی آغاز میشود. در حالیکه خرید و فروش بعضا روی رفتارهای حسی، هیجانی و بدون تحلیل بوده است معاملهگران بدون نگاهی دقیق از مسیر آتی بازار تنها به سیگنالهای بازاری توجه دارند. در این حالت انتظار برای شروع یک موج در بازار وجود دارد تا این معاملهگران نیز به این قافله بپیوندند.
با این اوصاف رشدهای آرام و پیوسته قیمت سهام و خرید و فروش سهام حالتی عجیب برای بورس تهران است. در حالیکه معاملهگران همچنان تحت تاثیر ریزشهای اوایل بهمن قرار دارند، خرید حقوقیها و همچنین انتظار برای انعکاس سیگنالهای مثبت بنیادی در معاملات بورس رشد آرامی را برای شاخص رقم زده است.
البته از سوی دیگر همچنان فشار فروش از سوی حقوقیها در برخی از نمادها و همچنین سایر معاملهگران نیز محسوس است. در صورتیکه شاخص به رشدهای آرام خود ادامه دهد احتمال کاهش شدت اثر هراس از ریزشهای پیشین وجود خواهد داشت. حذف این هراس در کنار پایان خانهتکانی حقوقیها در تعیین مسیر بعدی بورس تهران اثرگذار خواهد بود.
در آستانه انتشار اولین پیشبینی شرکتها بازار شایعات از رشدهای احتمالی سودآوری شرکتها داغ است. در حالیکه سال مالی بخش عمدهای از شرکتهای بورسی منتهی به اسفند است، انتظار برای انتشار نخستین برآورد شرکتها از سال آینده اوج گرفته است.
در این میان تحلیلها از کارشناسان مختلف مشاهده میشود که احتمال به حقیقت پیوستن این شایعات را افزایش میدهد. عواملی مانند رشد قیمتهای جهانی به خصوص در بخش فلزات و تداوم رشد برخی از محصولات پتروشیمی بهعنوان گروههای بزرگ بورس تهران در رشد سود خالص بورس تهران اثرگذار خواهند بود. در این خصوص قیمت هر تن مس به بیش از 6 هزار دلار رسیده است. قیمت هر تن روی و سرب نیز به ترتیب به 2900 و 2350 دلار رسیده است. در بازار فولاد و سنگ آهن جهانی نیز اخبار به رشد قیمت این دو کالا اشاره دارد.
در حالیکه در ماههای ابتدایی سال 95 مدیران شرکتها نسبت به رشد قیمتی محصولات خود چندان امیدوار نبودند، جهشهای اخیر قیمت کالا محرکی بنیادی برای رشد سودآوری این شرکتها محسوب میشود. علاوه بر این برخی از شرکتها نیز با توجه به پایان طرحهای توسعه خود، انتظار برای افزایش سودآوری را میان فعالان بازار به وجود آوردهاند. گرچه این طرحها از بلوغ سودآوری خود فاصله دارند اما مدیران این شرکتها برآیند خود را برای کل سال ارائه خواهند داد. بر این اساس احتمالا اثر بهرهبرداری این طرحها در سال آینده در صورتهای مالی این شرکتها منعکس شود.
در صورتیکه تحلیلها و شایعات موجود مبنی بر رشد سودآوری شرکتهای بورسی با آمدن اولین پیشبینی تایید شود، نسبت قیمت به درآمد بازار افت خواهد کرد. رشد سودآوری گروههای بزرگ مخرج نسبت قیمت به درآمد (P/ E) را افزایش خواهد داد. در نتیجه احتمال کاهش این نسبت با انتشار نخستین پیشبینیها وجود دارد. در این میان درباره تحقق این پیشبینیها در سال آینده ابهاماتی وجود خواهد داشت اما آنچه بازار در سالهای اخیر نشان داده واکنش مثبت به رشد سودآوری در صورتهای مالی است.
حال اینکه شرکتها با توجه به قیمتهای کنونی، برآورد خود از سال آینده را گزارش میدهند خود محرکی برای افزایش تقاضای سهام است. البته از نظر بنیادی تحقق سودآوری این شرکتها به ثبات قیمتهای جهانی و عدم ریزش دوباره قیمتها نیاز دارد و در صورتیکه بار دیگر شاهد ضعف قیمت کالا در بازار جهانی باشیم، ریزش سودآوری این شرکتها نیز محتمل است. در این میان ایجاد سقف قیمتی برای دلار نیز اثر منفی را بر سودآوری شرکتهای بورسی خواهد داشت. به نظر میرسد سیاستهای بازارگردان ارزی، کنترل بازار با توجه به فضای عمومی حاکم جامعه است.
با این حال آنچه در هفتههای اخیر مشاهده شده بازارساز ارز نسبت به پایین کشیدن غیرمنطقی بیشتر نرخ دلار میلی ندارد و ثبات در سطح 3800 تومانی را در دستور کار خود قرار داده است. زیرا بازارسازان ارزی بیش از همه به این موضوع واقفند که سرکوب نرخ دلار در کوتاهمدت میتواند جهش نرخ را در بلندمدت با نوسانات زیاد به همراه داشته باشد. مشابه این روند را در پاییز سال جاری نیز شاهد بودیم. تیم اقتصادی دولت نیز کاملا به این موضوع آگاه است اما برخی از ملاحظات سیاسی بعضا مانع انجام سیاست درست میشود.