تمرکززدایی هوشمندانه؛ مهمترین اصلاح اقتصادی
اما این اصلاحات مرسوم یا همان سیاست های تعدیل اقتصادی بدون یک دولت باکیفیت، نتایج ناگواری برای برخی کشورها داشت.
دولت باکیفیت چه ویژگیهایی دارد و چگونه به وجود میآید؟ دولتی که نه تنها مانع توسعه نباشد بلکه حامی توسعه باشد و حتی بالاتر از حامی، خودش بانی توسعه کشور باشد.
دولت باکیفیت چند ویژگی بارز دارد:
یک. غیرمتمرکز است و از توانمندی همه مناطق کشور به کاراترین روش بهره می برد.
دو. کمترین هزینه اجتماعی را دارد. یعنی کوچکترین بوروکراسی یا نظام اداری ممکن را دارد. بوروکراسی آن، کمترین هزینه را برای فعالیتهای بخش خصوصی ایجاد می کند. مالیاتهای دولت، کمترین اختلالات ممکن را بر سرمایهگذاری و اشتغال و تولید دارد.
سه. خدمات دولتی شامل امنیت، بهداشت و درمان، آموزش، تامین اجتماعی و امور زیربنایی از بالاترین کیفیت برخوردار باشد.
چهار. قوانین و رویه های درون دولت (بودجهریزی، برنامهریزی، نظام اداری و پاسخگویی) طبق قواعد دموکراسی می تواند به درستی کار کند.
پنج. استراتژی توسعه صنعتی مشخصی برای آینده کشور داشته باشد و بتواند آن را در بی ثباتی های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به پیش ببرد.
دولت ایران، نه تنها اصلاحات مرسوم را طی سه دهه اخیر نتوانسته انجام دهد از میان ویژگیهای بالا نیز هیچ کدام را ندارد. مسئله این است که فراهم ساختن کدام ویژگی از اولویت بیشتری برخوردار است؟
ایرانیان از سال 1285 با انقلاب مشروطه برای دموکراتیک کردن دولت در حال تلاشند و با وجود حرکت به سمت دموکراسی (ویژگی چهارم) اما دولت قاعده مندی شکل نگرفته است. پس تاکید بر اصلاح کدام ویژگی می تواند نتایج بهتری برای جامعه داشته باشد؟
به نظرم، تمرکززدایی هوشمندانه مهترین اصلاح اقتصادی در شرایط کنونی است. سالهاست از زمان رضاشاه در نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری اقتصادی به شدت تمرکزگرا عمل کرده ایم، بودجه وابسته به نفت را به مراکز اصلی بیشتر تخصیص داده ایم، شرکتهای دولتی را به عنوان مهمترین ابزارهای اقتصادی در حوزه نفت، پتروشیمی، گاز، صنعت، معدن، آب، برق، مسکن، راه، بنادر، بازرگانی، کشاورزی و بانکداری و بیمه به صورت متمرکز اداره کرده ایم، در ارائه خدمات عمومی به ویژه آموزش و بهداشت و درمان با کمک صدها هزار مدرسه و بیمارستان دولتی به صورت متمرکز عمل کرده ایم. این تمرکزگرایی افراطی کشور را از نظر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی فلج کرده است و حتی انعطاف لازم را برای شکلگیری نهادهای محلی مناسب از بین برده است. خواستههای محلی را سرکوب کرده و خواستههای ملی را تحت شعاع قرار داده است.
چرا نباید یک شهرستان و یا یک استان برای خودش برنامه توسعه جامع داشته باشد؟ شاید بگویید که توانایی لازم را برای طراحی و اجرای برنامه توسعه ندارند. مشخص است که پس از سالها، کنترلهای بوروکراتیک از مرکز، چنین توانایی شکل نگرفته اما با اصلاح قواعد و رویه ها و رقابت سازنده بین شهرستان ها و استان ها به سرعت توانایی های عجیبی به وجود خواهد آمد.
منبع: کانال اکونومیست فارسی