آیتالله مکارمشیرازی: تنها راه برای حاکمیت در دنیای کنونی دموکراسی است
روزنامه شرق نوشت: او پیشتر در واکنش به سخنان حسن روحانی درباره رابطه حکومت امام علی(ع) و دموکراسی گفته بود: «قرار نیست امام(ع) نیز با آرای مردم انتخاب شود؛ زیرا امام با حکم الهی نصب میشود. نباید این عزیزان یک صفحه نهجالبلاغه را ملاک قرار داده و نظام را شکل دیگری جلوه دهند. امیدواریم اشتباه خود را اصلاح کنند».
حالا به نظر میرسد در این استفتا، نظرش به حسن روحانی نزدیکتر شده و تأیید کرده است که حضرت علی(ع) هم برای اجرای حاکمیتش، به کمک مردم نیاز دارد و بیعت مردم نقش مهمی در اجرای آن حاکمیت دارد. آنطور که پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارمشیرازی نوشته است، در استفتایی از ایشان سؤال شده است که: «١- مطالبی که حضرتعالی درباره خلافت و امامت مولا امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) ابراز داشتید و بعد نسبت به دموکراسی در عصر ما توضیح دادید، به وسیله بعضی از ناآگاهان داخلی و مخالفان خارجنشین تحریف شد، حتی دروغهایی بر آن افزودند؛ توضیح شفافتر در این زمینه موجب نهایت امتنان است.
٢- بعضی از ناآگاهان گاهوبیگاه شعارهای نامناسب و تفرقهافکن در اجتماعات دینی میدهند، نظر حضرتعالی دراینباره چیست؟»، این مرجع تقلید در پاسخ گفته است: «درباره سؤال نخست، باید توجه داشت ما دو بحث جداگانه داریم؛ اول درباره امام معصوم(علیهالسلام) مانند حضرت امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) که امامت و حاکمیت او از سوی خداوند به وسیله پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) تعیین شد و حدیث متواتر غدیر یکی از شواهد زنده آن است؛ ولی بدیهی است که برای اجرای حاکمیتش، نیاز به کمک مردم دارد و در اینجاست که بیعت مردم نقش مهمی در اجرای آن حاکمیت خواهد داشت. تکرار میکنم حاکمیت از طرف خداست؛ ولی اجرای آن بدون کمک مردم ممکن نیست.
دوم درباره حاکمان فعلی است. شک نیست که در دنیای امروز، دیکتاتوری محکوم به شکست است؛ هرچند دولتهای معروفی بعضی دیکتاتورها را بهخاطر دلارهای فراوان نفتی آنها، نهتنها به رسمیت میشناسند، بلکه پرستش میکنند. بههرحال، تنها راه برای حاکمیت در دنیای کنونی، همان دموکراسی و رجوع به آرای مردم است. منتها گاهی نتیجه آن ایدهآل خواهد بود مثل اینکه اکثریت قاطع مردم در انتخابات شرکت کنند و اکثریت قاطع به شخصی خاص رأی دهند؛ این نوع دموکراسی که حاکمیت اکثریت مطلق است، ایدهآل است؛ ولی بسیار شده که اینچنین نیست؛ مثلا نصف مردم در انتخابات شرکت میکنند و نصف شرکتکنندگان به شخصی رأی میدهند و در نتیجه آرای یکچهارم مردم بر کل جامعه حاکم است و این دموکراسی ایدهآل نیست؛ هرچند در شرایط فعلی، راهی برای حاکمیت جز این وجود ندارد.
درباره سؤال دوم: مسلم است مطالب توهینآمیز و تفرقهافکن از سوی هرکس باشد، کار زشت و ناپسندی است و خداوند به آن راضی نیست. به یقین اقلیت کوچکی هستند که سراغ این کارها میروند. نیروهای انقلاب در اینجا دو وظیفه دارند؛ اولا این کار را نکوهش کنند تا به حساب آنها گذاشته نشود و ثانیا اینگونه افراد را نصیحت کنند و به آنها بگویند این کار نه خدمت به انقلاب است و نه خدمت به اتحاد و وحدت جامعه اسلامی که در این زمان بیش از هر زمانی به آن نیازمندیم».
ماجرا از کجا آغاز شد
سخنان چندی پیش حسن روحانی درباره حکومت و انتخاب مردم، برخی چهرههای سیاسی، بهویژه روحانیون و مراجع را به واکنش واداشت. حسن روحانی در مراسم افطار در جمع استادان و پزشکان گفته بود: «امیرالمؤمنین مبنای ولایت و حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم میداند. لمن ولّیتموا امرکم، گفت هرکس که شما او را بهعنوان ولی خودتان و رهبر جامعه برگزینید، من هم اطاعت میکنم، من هم میشنوم و اجرا میکنم. امیرالمؤمنین مبنای حکومت و فرمانروایی را رأی مردم، خواست مردم و آرای مردم میداند». اول از همه، آیتالله مصباحیزدی با لحنی انتقادی و البته بدون بردن نام از روحانی، به سخان او واکنش نشان داد و گفت: «برخی میگویند وقتی مردم با کسی بیعت کردند، علی(ع) وظیفه خود دانست از آن شخص اطاعت کند و حق نداشت مخالفت کند؛ چون مردم رأی داده بودند. اگر یک مسلمان ایرانی اینگونه فکر کند، پذیرفته است؟ آیا نمیتوانست درباره این مسئله تحقیق کند؛ بهویژه اگر سابقه طلبگی داشته باشد».
آیتالله مکارمشیرازی هم به عنوان معترض دوم گفته بود: «این جمله که امام علی(ع) پایهگذار دموکراسی بوده، اشتباه است؛ زیرا ولایت و امامت از سوی خداوند تعیین میشود...اخیرا در سخنان یکی از دولتمردان بیان شده بود امام علی(ع) ولایت و امامت را با آرای مردم دانسته و گفته دموکراسی میراث علی(ع) است. این حرف، حرف عجیبی است؛ زیرا شما یک ذره از نهجالبلاغه را دیدهاید و خطبههای دیگر و آیات قرآن را ندیدهاید». روحانی پاسخ منتقدان خود را در یکی از آخرین مراسمهای افطاری ماه رمضان داد و با تأکید بر اینکه ولیفقیه پیش از گرفتن رأی از خبرگان برای حکومت، ولایت دارد گفته بود: «اما اگر بخواهد حکومت تشکیل دهد و بر مردم فرمانروایی کند، بسط ید میخواهد. بدون بسط ید نمیشود. با دعوت مردم است که میآید... مولای ما امیر مؤمنان مگر فقط پنج سال آخر امامت و ولایت داشت؟... درعینحال امیر مؤمنان حاکم نبود، شرایط جامعه به گونهای بود که نتوانست تولای امور را در دست بگیرد. ٢٥ سال طول کشید تا آنطور که پیامبر میخواست، مردم جمع شوند. وقتی جامعه زمینهاش آماده شد، حکومت را در دست گرفت».