شعبان بی مخ میانه روترین بود!
وقتی «تد پو» - سناتور آمریکایی- در نشست استماع مجلس سنا درباره بودجه وزارت امور خارجه از رکس تیلرسون وزیر امور خارجه این کشور پرسید آیا دولت ترامپ از «فلسفه تغییر رژیم در ایران» حمایت میکند، تیلرسون در پاسخ گفت سیاست دولت ترامپ درباره ایران در حال تدوین است و ما با حمایت از عناصر داخلی در ایران از تغییر رژیم این کشور به شکل مسالمتآمیز حمایت میکنیم!
اظهارات تیلرسون با واکنشهای بسیاری مواجه شد و حتی برخی از تحلیلگران و مسئولان آمریکایی مدعی شدند چنین موضعی در متن مکتوبی که پیش از جلسه به سنا ارائه شده وجود نداشته و از این جهت موضعی رسمی و محوری نیست. مایکل آنتون سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت؛ «دستکاری سیاست داخلی ایران در حال حاضر هدف آمریکا نیست و در میان اهداف تعیین شده در مرحله اولیه بررسی سیاست کاخ سفید در قبال ایران قرار ندارد. تأیید صریح تغییر رژیم در ایران به عنوان یک سیاست واقعاً روی میز نیست.»
برخی دیگر نیز از منظری متفاوت به ماجرا پرداخته و مدعی شدند اعلام این موضع از سوی تیلرسون چرخش آشکار سیاست دولت آمریکا در دوره ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی ایران، در مقایسه با دولت باراک اوباماست. استدلال آنها برای این ادعا سخنان سال 2013 اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل است که گفته بود دولتش به دنبال «تغییر رژیم» در ایران نیست و همین موضع را در نامههای محرمانه خود به رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز اعلام کرده بود.
در این میان چند سوال پیش میآید؛ آیا سیاست دولت جدید آمریکا در قبال ایران از پذیرش جمهوری اسلامی به تغییر رژیم چرخش کرده است؟ موضع اعلامی و آشکار تیلرسون را چقدر باید جدی گرفت؟ موضع و دستور کار ما در قبال دولت آمریکا باید چه باشد؟
پیش از هر چیز باید دانست آنچه تیلرسون در سنا به زبان آورد، رویای قریب به اتفاق سیاستمداران آمریکایی است. سناتور جمهوریخواه تام کاتن از ایالت آرکانزاس که به طور منظم با مقامات کاخ سفید در مورد سیاست خارجی نشست و برخاست دارد، در این مورد میگوید: «سیاست آمریکا باید تغییر رژیم در ایران باشد.
من متوجه نمیشوم که چطور کسی بگوید تا زمانی که حکومت روحانیان بر سر کار باشد، آمریکا میتواند امن باشد.» از نظر کاتن واشنگتن برای رسیدن به هدف خود باید مجموعهای از اقدامات سیاسی، دیپلماتیک و مخفیانه برای فشار بر ایران و «حمایت از مخالفان داخلی» را در دستور کار خود قرار دهد. مایک پومپئو رئیس سازمان سیا در دولت ترامپ، سال گذشته زمانی که نماینده کنگره بود به طور علنی خواستار اقدام کنگره شد تا «رفتار ایران و در نهایت رژیم ایران» تغییر کند. اینها تنها چند نمونه از مواضع آشکار مقامات آمریکایی در این مورد است.
آنچه امروز دار و دسته ترامپ در واشنگتن آشکارا میگویند، روی دیگر همان سیاستی است که دولت پیشین آمریکا عملاً و به صورت پلکانی دنبال میکرد. اوباما بارها در پاسخ به منتقدان آمریکایی توافق هستهای اعلام کرده بود، این توافق باعث تغییر رفتار (و در نهایت تغییر ساختار رژیم) ایران خواهد شد. رویایی که دوره ریاست اوباما حاوی نشانههایی از آن نبود و همین مسئله باعث خشم وی و ادعای عدم پایبندی ایران به روح برجام شد! در واقع آمریکاییها دریافتهاند که برجام با تمام امتیازات فراوانی که برای آنها به ارمغان آورد و خساراتی که به جمهوری اسلامی تحمیل کرد، نمیتواند ابزاری برای تغییر رفتار و در نهایت تغییر ساختار ایران باشد. لفاظیهای دولت جدید واشنگتن برگرفته از این واقعیت است.
اگرچه اهرم «تغییر رژیم» دهههاست در جعبه ابزار سیاست خارجی آمریکا قرار دارد و بارها مورد استفاده قرار گرفته(مانند تحمیل جنگ، طرح چند کودتا، بمباران شهرها و اخیرا فتنه آمریکایی اسرائیلی 88) اما در این میان کارشناسان و سیاستمداران کمی عاقلتر نیز در واشنگتن پیدا میشوند که میدانند نباید چنین سیاستهایی را در نشستهای رسمی و مقابل دوربینها جار زد.
مایک مورل معاون سابق سیا که به شدت بر ایران متمرکز بوده است در این مورد میگوید؛ «حتی بحث تغییر رژیم آسیب زننده است و دیگر درباره سیاست تغییر رژیم، صحبتی نمیکنیم. چنین رویکردی به نظام ایران این امکان را میدهد تا بار دیگر خارجیها را به مداخله در کشور متهم کند و تاریخچهای طولانی از نفوذ هم که وجود دارد. یک مسئله ناخوشایند بالقوهای که وجود دارد این است که تندروها را تغذیه میکنید و میانهروها را از دست میدهید. نه تنها بعید است موفق شوید بلکه ممکن است ضربهای مهلک هم دریافت کنید.»
اگرچه کلیت استدلال مورل قابل تامل است اما اینکه اعلام رسمی چنین موضعی تندروها را تغذیه کرده و باعث از دست رفتن میانهروها میشود، جای بحث دارد. آن که از دخالت آمریکا در امور داخلی کشورش بیزار است و نمیخواهد نظام کشورش با شبه کودتای آمریکا تغییر کند، نامش تندرو است؟! و آن که حامی چنین رویکردی است و به قول تیلرسون ابزار داخلی اعمال «تغییر رژیم» است، میانهرو نام دارد؟! اگر چنین عناوین جعلی و مضحکی را بپذیریم، باید گفت شعبان بیمخ به عنوان یکی از سردمداران اراذل و اوباش سیاست تغییر رژیم ایران در کودتای آمریکایی سال 1332 میانهروترین چهرههای تاریخ معاصر ایران است!
و اما سوال آخر؛ در قبال این سیاست گستاخانه و ابلهانه آمریکایی چه باید کرد؟ پاسخ دقیق به این سوال در گرو فهم دقیق برنامه دشمن و ابعاد آن است. دوره فرستادن مخفیانه مامور سیا با چمدان دلار به تهران به سر آمده است.
اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها» که مسئولان آن یدطولایی در پخت و پز تحریمها و سیاستهای ضدایرانی در کارنامه خود دارند، در چند ماه اخیر دستورالعملهای مختلفی را درخصوص چگونگی مقابله با ایران برای کاخ سفید تهیه و ارسال کرده است. اخیراً نشریه پولتیکو بخشهایی از یک دستورالعمل محرمانه و 7 صفحهای این اندیشکده را منتشر کرده است که میتوان قلب آن را در دو عبارت «نفوذ» در اقشار مختلف جامعه - کارگری، دانشجویی، روحانیون و...- و «تحریک ناآرامیهای عمومی» خلاصه کرد. محتوا و ماهیت راهکار پیشنهادی این اندیشکده به کاخ سفید بسیار شبیه دستورالعمل 5 صفحهای پیشنهادی مامور کارکشته سیا، اسکات مودل است که چهار ماه پیش به مجلس سنا ارائه کرد.
در برابر این نقشه آفندی دشمن، راهکار پدافند بسیار روشن و واضح است. نقشه دشمن عجیب و غریب و غیرقابل فهم نیست. راهکار نیز ساده است. همان چیزی که 20 شهریور سال 1359 امام امت(ره) در جمع اعضای دولت شهید رجایی بیان فرمودند؛ « اگر بنا باشد که شما به جای اینکه اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید، ببینید کجاهاست که مخروبه است و مردم از همه چیز ساقط هستند، به جای این اگر بنشینید سر مسند و با حرف و با فحاشی به هم، مسائل را غفلت از آن بکنید، این همان است که قدرتهای بزرگ میخواهند تا این مملکت خرابه بماند و صدای مردم درآید.
این همان است. شما هم عمال آمریکایید، منتها ملتفت نیستید! یک عاملی داریم که مستقیماً از سفارت آمریکا دستور میگیرد، یک عاملی داریم که برای او کار میکند و خودش نمیفهمد. خود آدم نمیفهمد که برای کی دارد کار میکند. اگر شما به مردم کار نداشته باشید، به مصالح مردم، به مصالح کشور کار نداشته باشید، فقط مشغول این باشید که من چطور، شما چطور، من چطورم، شما چطورید، مردم با من هستند، مردم با شما هستند، اگر فکر این باشید، این همان است که آمریکا میخواهد و شما از عمال آمریکا هستید و در عذاب با آنهایی که از عمال آمریکا بودند با توجه، مشترک هستید، با کم و زیادش.»
محمد صرفی