اینستاگرام هم به فریب کنکوری ها می پردازد!

طی کردن مسیر کنکور همان اندازه که از جیب خانواده ها کم می کند جیب های سودجویان را پر می کند. بازار کنکور آنقدر داغ است که به پایه ابتدایی نیز رسیده است. هر چقدر این بازار داغتر، راه های سودجویی و سوء استفاده از احساسات خانواده ها بیشتر است.

علاوه بر آن، با گسترش شبکه های اجتماعی این تکنولوژی نیز به کمک سودجویان در آمده است و آنها فعالیت های خود را به فضای مجازی کشانده اند و با افزایش کاربران و تبلیغ در صفحه های شبکه های اجتماعی، مشتری جذب می کنند.

صفحه های مختلف تبلیغات کتاب های کمک آموزشی، مشاوره تحصیلی، کنکور و شرکت در کلاس های آموزشی تست زنی در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام وجود دارد که هدف بسیاری از آنان تنها فریب افراد و کسب درآمد است.

در همین ارتباط به سراغ مدیر صفحه ای پرکاربر می رویم که تا پیش از این تبلیغات وسیع کنکوری داشت و برای تبلیغ مشاوران خود دست به بی اخلاقی هایی نیز زده بودند.

آنقدر در مسیر کسب درآمد از طریق کنکور بی اخلاقی شده که حتی مدیر این صفحه خود، دچار عذاب وجدان شده است و می گوید تا این اندازه فکر نمی کرد، همکارانش برای درآمدزایی دست به بی آبروکردن افراد در فضای مجازی بزنند.

می گوید ترس شدید از رسوا شدن و شکایت افرادی که او و گروهش دست به تخریبشان زده اند؛ مدتی است که خواب شبانه را از او ربوده است.

گفتگوی خبرگزاری مهر با مدیرِ یکی از صفحه های اینستاگرامی را در زیر می خوانید:

*چرا برای این کار کنکور را  انتخاب کرده اید؟

 با دوستانم که همگی دانشجو هستیم؛ وقتی متوجه شدیم خیلی ها از طریق بازار کنکور به ثروتی هنگفت دست یافته اند، تصمیم گرفتیم ما نیز برای درآمدزایی شانس خود را در زمینه مشاور کنکور و تدریس خصوصی امتحان کنیم. 

*روش کارتان به چه صورت بود؟

برای شروع کار تصمیم گرفتیم تا یک صفحه اینستاگرام درست کنیم به نظر خودمان کمترین ریسک را داشت. احتمال گیر افتادنمان توسط مراجع قانونی نیز بسیار کم بود. البته بعدها متوجه شدم که برای قانون، کاری ندارد که بتواند مدیران یک صفحه اینستاگرام را پیدا کند.

*این پیج با چه هدفی ساخته شده بود؟

می خواستیم با نوشتن مطالب غیرواقعی و کذب درباره بهترین مشاورین تحصیلی، دبیران و آموزشگاه های کنکور وجهه آنها را خدشه دار کنیم و از این راه اعتماد کنکوری ها را جلب کنیم. زیرا قطعا مردم به کسانی که دلسوزشان باشند اعتماد می کنند و با خود می گویند «چون این افراد در زمینه کنکور دلسوز ما هستند پس بهتر است سراغ بهترین های کنکور را از خود آنها بگیریم.»

بعد از ایجاد اکانت اینستاگرام، ابتدا بهترین مشاورین و معلمین کنکور را از طریق اینترنت شناسایی کردیم و برای اینکه مردم شک نکنند، پست هایی که منتشر می کردیم نتایج تحقیقات ما بود و در تالارهای گفتگو نشان می داد که دانش آموزان کنکوری از این مشاورین یا تولیدکنندگان دی وی دی ها ناراضی هستند. با این کار اعتماد بازدیدکنندگان اینستاگراممان را جلب می کردیم زیرا اگر آنها خودشان هم همان مطالب را در گوگل جستجو می کردند می توانستند پیدا کنند.

سپس در کنار مطالب واقعی، به دروغ اقدام به تخریب بهترین و سالم ترین مشاورین و معلمین کنکور می کردیم؛ چون می دانستیم به واسطه مطالب بخش اولی که ذکر کردم اکنون مردم این مطالب بخش دوم را باور می کنند. دیگر در مورد صحت آن تحقیقی نخواهند کرد. از طرفی برای جلب اعتماد بیشتر بازدیدکنندگان این صفحات ؛ از طریق ۱۰ اکانت اینستاگرامی که ساخته بودیم و نیز سایت هایی که در قبال دریافت مبالغ ناچیز؛ خدمات ارسال کامنت زیر پست های اینستاگرام ارائه می کردند؛ در نقش یک دانش آموز کنکوری در زیر هر پست، نظرات منفی علیه مشاور یا دبیر کنکور می گذاشتیم تا باورپذیری اش برای بازدیدکنندگان بیشتر شود.

برای نمونه ما هیچ اطلاعاتی از روش کار یکی از مشاورین کنکور نداشتیم ولی با کمی جستجو در گوگل متوجه شدیم که او مشاور بسیار موفقی است و تقریبا در اکثر خبرگزاری های رسمی؛ مصاحبه هایش وجود دارد. ما به سایت این مشاور رفتیم و مطالبی را از سایتش برداشتیم و با دستکاری آنها و حتی زیر سوال بردن چیزهایی که هیچ اطلاعاتی از آنها نداشتیم و با چاشنی کردن کمی فضاسازی و جوسازی دروغین به بازدیدکنندگان اینستاگراممان تصویری از یک مشاور فریبکار را ارائه می کردیم در حالیکه همه ی این ها خلاف واقع بود.

*آیا این روش مؤثر بود؟

این روش اثر خوبی روی بسیاری از دانش آموزان کنکوری داشت و آنانی که ما را باور کرده بودند؛ از ما می خواستند تا یک مشاور کنکور خوب به آنان معرفی کنیم. ما نیز از ترس اینکه مبادا دستمان برای خیلی ها رو شود لیستی از چند مشاور و شماره تماس هایشان تهیه کرده بودیم و نام سه مشاور کنکور خودمان را نیز در لابلای آن لیست نوشته بودیم تا مردم تصور کنند ما تبلیغ مشاور خاصی را نمی کنیم و قصدمان فقط کمک کردن است. البته  بعد از مدتی چند صفحه دیگر نیز ایجاد کردیم که با پیج اصلی در ارتباط بود اما طوری وانمود می کردیم که آن پیچ ها هیچ ارتباطی با ما ندارند و هدف همه آنها افشاگری و اطلاع رسانی به کنکوری هاست.

*فکر نمی کردید شاید دانش آموزان بجای تماس گرفتن با مشاورین کنکور شما به سراغ یکی از مشاورین آن لیستی که به آن اشاره کردید، بروند؟

ما همه احتمالات را در نظر گرفته بودیم. راستش را بخواهید در آن لیست بجز نام مشاورین خودمان از اسامی مشاورین تحصیلی ای استفاده کرده بودیم که خیلی خوشنام نبودند. ما حواسمان بود که اگر اسم مشاورین کنکور موفق را در آن لیست بگذاریم ممکن است خیلی از دانش آموزان با دیدن سایت آنها و مطالب و مصاحبه هایشان اصلا به سمت مشاورین ما نروند.

به همین علت علاوه بر اینکه در صفحه اینستاگرام خود آن مشاورین موفق و معروف را تخریب کرده بودیم در لیست داده شده نیز اشاره ای به اسم آنها نشده بود. البته هدف اصلی ما از ارائه آن لیست چند نفره این بود که هم دانش آموز به ما شک نکند که کارمان  جنبه تبلیغاتی داشته و مشاور خودمان را معرفی می کنیم و اینکه کمی گیج و سرگردان شده و از ما بپرسند به نظرتان کدام یک از این مشاورین از همه بهتر است که ما هم در پاسخ ، یکی از مشاورین مورد نظر خودمان را معرفی کنیم. از طرفی در لابلای صدها پستی که در پیج اینستاگرام گذاشته بودیم از مشاورین کنکور گروه خودمان هم تمجید کرده بودیم و برای اینکه مردم به صداقت ما در ساخت این پست ها شک نکنند از یکی دو مشاور و دبیر کنکور نه چندان مطرح نیز تعریف کرده بودیم.

*آیا مؤسسات کنکور نیز برای خارج کردن رقبایشان با شما همکاری می کردند؟

مؤسسات مشهور کنکور که نه اما یکی از تولیدکنندگان فیلم های آموزشی رایگان کنکور که وابسته به یک دبیرستان غیرانتفاعی با هدف فرار مالیاتی، جذب سرمایه های خیرین، شناساندن دبیران سطح پایین خود و نیز جذب اسپانسرهای بزرگ تبلیغاتی بخشی از خدمات دبیرستانش را به رایگان ارائه می دهد، هر ماه مبلغ قابل توجهی را برای تخریب مشاورین و مؤسسات و بویژه تولیدکنندگان بسته های آموزشی کنکور به ما پرداخت می کرد. حتی هفته ای چند مرتبه تبلیغ صفحه اینستاگرام ما را به رایگان در کانال اختصاصی اش قرار می داد.

*آیا شما دفتر کار مشخصی داشتید؟

 دفتر کار نداشتیم. برای مشاوره یا تدریس به خانه دانش آموزان می رفتیم.

*خانواده ها چگونه اعتماد کرده و شما را به حریم خصوصی شان راه می دادند؟

همه آنان که اعتماد نمی کردند به خصوص اینکه وقتی ما  می گفتیم دفتر مشاوره تحصیلی نداریم و برای انجام این کار باید به منزلتان بیاییم خیلی از آنان عقب نشینی کرده و دیگر پیگیری نمی کردند اما خب خانواده هایی هم بودند که تحت تأثیر پست های تخریب کننده ای که علیه مشاورین دیگر گذاشته بودیم ما را قابل اعتماد دانسته و اعتماد می کردند.

*اصلا چه شد که تصمیم گرفتید راهتان را از دوستانتان جدا کنید؟

خب راستش را بخواهید هم ترس و هم عذاب وجدان. به نظرم دوستانم در تخریب افراد خیلی زیاده روی می کردند بطوریکه در این اواخر پیشنهاد داده بودند تا به یکی از مشاورین کنکور که تحصیلکرده آمریکا و رتبه ۱۰ کشوری کنکور سراسری بود و تحقیقات ما هم نشان می داد که انصافاً خیلی در کارش هم موفق است تهمت های های غیر اخلاقی و غیرواقعی بزنند.  به شدت با اینکار مخالف بودم و احساس می کردم که آن مشاور قطعا ساکت نخواهد نشست و ممکن است برای ما دردسر بزرگی درست کند. اما بچه ها می گفتند کسی که از روش کار ما با خبر نیست، اگر هم فرضا روزی آن شخص از ما شکایت کند ، کاری ندارد براحتی می توانیم صفحه اینستاگرام خود را بسته و با نامی دیگر یک صفحه جدید باز کنیم. اما زمانی که متوجه شدم قانون با ابزارهایی که دارد می تواند به راحتی مدیران یک صفحه اینستاگرام را شناسایی کند، ترس از لو رفتن هر شب به سراغم می آمد و نمی خواستم بعدها برای خود و خانواده ام دردسر درست کنم. به خصوص که چون دانشجو هم بودم همیشه نگران بودم که ممکن است دیگر نتوانم ادامه تحصیل بدهم.

*تا چه حد آن مشاور کنکور را می شناختید؟ 

ما حتی یک درصد هم با روش کار او آشنا نبودیم، زیرا ایشان سیستم خیلی بسته ای دارد و هیچ اطلاعاتی از روش کارش در اینترنت نیست اما مقالات و مصاحبه هایش همه جا هست و بخوبی می توان متوجه شد که مشاور فوق العاده ای است. ما به اشتباه تصور می کردیم اگر بتوانیم با نشر اکاذیب او را که از نظر خیلی ها بهترین مشاور کنکور ایران است، تخریب کنیم حسابی معروف می شویم و می توانیم شاگردان بیشتری را جذب کنیم.

*هیچگاه از خود نپرسیدید رسیدن به جایگاه چنین مشاورانی نیاز به علم و تلاش و سختکوشی دارد و قطعا آنها نیز به این راحتی به چنین موقعیتی نرسیده اند؟

اصلا کسی در گروه ما به چنین چیزی فکر نمی کرد. هدف ما فقط این بود که با تخریب این شخص و مشاورین و دبیران مطرح دیگر بتوانیم در مدت بسیار کوتاهی ثروتمند شویم.

*آیا دوستانتان در جریان افشاگری های شما هستند؟

نه به هیچ وجه برای همین هم در ابتدای مصاحبه از شما خواهش کردم که اسمم را بیان نکنید.

*یعنی آن صفحه اینستاگرام جعلی همچنان وجود دارد؟

بله متأسفانه وجود دارد و در حال حاضر هم به سه صفحه جدا از هم اما با یک هدف یکسان تبدیل شده است.

*در پایان اگر توصیه ای برای دانش آموزان کنکوری دارید؛ بیان کنید؟

از آنان می خواهم که به فضای مجازی و به خصوص کانال ها و صفحات اینستاگرام اعتماد نکنند و اگر کسی ادعایی کرد حتما از او مدارک مستند بخواهند.

فعال بودن این دسته از صفحه ها در شبکه های اجتماعی نه تنها جیب خانواده های نا آگاه را سر کیسه می کنند بلکه ممکن از با نشر اکاذیب علیه افراد آسیب های جبران ناپذیر را وارد کنند.

همچنین این دسته از افراد چون با دانش آموزان سر وکار دارند به راحتی می توانند از احساسات آنان سو استفاده کنند و برای آنان ایجاد مشکل کنند.