فتح کرکوک توسط ارتش عراق با رویای مسعود بارزانی چه کرد؟
به گزارش فارس با پایان ضربالاجل ۷۲ ساعته برای خروج نیروهای پیشمرگه از کرکوک، نهایتاٌ نخست وزیر عراق، یکشنبه شب دستور عملیات نظامی برای آزادسازی کرکوک و باز پسگیری چاههای نفت را صادر نمود. استفاده «حیدر العبادی» از نیروی نظامی برای کنترل کرکوک، به عنوان آخرین گزینه، پس از آن استفاده شده است که نیروهای پیشمرگه کُرد به ضربالاجل تعیین شده احترام نگذاشته و به نوعی از این دستور سرپیچی کردند. با شروع این عملیات، نیروهای مشترک عراقی از جمله ارتش و نیروهای بسیج مردمی(الحشد الشعبی)، وارد عمل شده و خیلی سریع به موفقیتهای بزرگی نائل شدند. تا جایی که برخی از منابع از تسلط کامل نیروهای عراقی بر استان کرکوک و اهتزاز پرچم این کشور در جای جای این استان خبر میدهند. در هر حال عملیات پیشروی نیروهای عراق به سمت اهداف پیش بینی شده همچنان ادامه دارد. مسیری که پیامد جدی برگزاری همهپرسی جدایی(۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷) در منطقه کردستان عراق است.
واقعیت این است که بارزانی و هم دستانش در برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان، رفراندوم و دموکراسی را سرپوشی برای توسعه سرزمینی نامشروع و اشغال مناطقی همچون کرکوک قرار داده بودند. مناطقی که تا پیش از تحولات مربوط به «داعش» در چارچوب مرزهای اقلیم نمیگنجیدند! در این رابطه و در اقدامی خلاف قانون اساسی عراق، آقای بارزانی از کنسرسیومی متشکل از سه شرکت آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی خواسته بود که حدود جغرافیایی «کشور جدید کردستان» را با خندقهایی- به عمق و عرض سه متر- مشخص نمایند، که از شمالیترین مناطق عراق هم مرز با سوریه و ترکیه شروع و با در بر گرفتن مرزهای اداری استان کرکوک و مناطق جنوب آن و خانقین تا جلولاء و مناطق جنوبی آنها حدوداً ۴۰۰ کیلومتر مرز داخلی در داخل خاک عراق ایجاد میکرد! اقدامی که حتی در تضاد کامل با محدوده جغرافیایی بود که هیات کردها متشکل از رهبران آنها در زمان تدوین قانون اساسی عراق(ژوئیه ۲۰۰۳) با حضور نمایندگان آمریکا و نماینده سازمان ملل متحد در خصوص مرزهای جغرافیایی اقلیم کردستان در عراق، بر سر آن به توافق رسیده بودند.
مسئلهای که به گزاف نیست، اگر گفته شود در هماهنگی با کردهای سوریه صورت میگیرد، چرا که در سوریه نیز رصد تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که کردهای سوری که تا پیش از بحران در سه منطقه مجزا از هم در مناطق جزیره، کوبانی و عفرین، اقدام به تشکیل کانتونهای کرده بودند، به مناطق یاد شده اکتفا نکرده و از همان آغاز درگیریهای سوریه، بیاعتنا به تنشهای فی مابین و با اتخاذ رویکردی مجزا در پی تشکیل اقلیمی خودمختار، نظیر آن چه در شمال عراق است گام برداشتهاند. به طوری که اگر کردهای سوری با عملیات «سپر فرات» ترکیه برخورد نمیکردند و موفق به اتصال منطقه کوبانی به عفرین میشدند، با نزدیکی به آبهای بینالمللی، عملاٌ زمینه تحقق رویایی «کردستان بزرگ» را فراهم میآوردند.
به عبارتی آن چه دار و دسته بارزانیها را نهایتاٌ به این اعتماد به نفس رسانده بود که میتوانند با بهانه قرار دادن دموکراسی و بیتوجه به حقوق سایر ساکنین این مناطق، اعلام استقلال کنند، این بود که فرصت مغتنم گروه های تروریستی موجب شده بود که حکومت اقلیم، سرزمینی حدوداٌ دو برابر وسعت واقعی خود در اختیار داشته، و اگر وضع به همین منوال پیش میرفت، این امیدواری را داشتند که به کمک ثروت سرشار منابع نفت و گاز(مناطق اشغالی)، از محذوریت جغرافیایی نیز رهانده شوند(از طریق خاک سوریه). اما اکنون و با کنترل کامل کرکوک توسط دولت مرکزی تمام رویاهای بارزانی نقش بر آب شده است، چرا که اساس ثروت کردستان عراق مبتنی بر صادارات نفت و گاز بوده و بازپس گیری این مناطق توسط دولت مرکزی، بدون شک بر وضعیت اقتصادی«اقلیم» تاثیر خواهد گذاشت. لازم به ذکر است که تولید نفت این منطقه در سال ۲۰۱۶ حدود ۱۲ درصد از مجموع تولید نفت عراق بوده و با همین میزان، تولید نفت کردستان عراق از تولید نفت قطر و اکوادور، دو عضو کوچک اوپک بیشتر است.