پیام های سفر پوتین به تهران چه بود؟
به گزارش فارس پس از تحولات ۲۰۱۱ در جهان عرب، روسیه کنشگری خود در غرب آسیا را افزایش داده است و در واقع بار دیگر به این منطقه بازگشته است. این در شرایطی است که آمریکا پس از فروپاشی شوروی موفق شد نظم منطقه ای خود را بر حوزه کشورهای عربی در خاورمیانه حاکم کند، اما این نظم در نزدیک به ۳ دهه با توجه به ماهیت آشوب ساز خود، منطقه را وارد گردابی از خشونت کرد. این مسئله زمینه مناسبی را برای روسیه فراهم کرد تا با نزدیک شدن به بازیگرانی مانند ایران، سوریه و عراق هم حوزه نفوذ خود را افزایش دهد و هم امنیت سرزمینی اش را تضمین کند و اکنون می توان از ائتلاف امنیتی روسیه با سه کشور ایران، عراق و سوریه سخن گفت. از همین رو رئیس جمهور روسیه در دو سفر خود به ایران (اولی در سال ۹۴ و دومی در چهارشنبه۱۰ آبان جاری) در راستای تدوین ترتیبات منطقه ای جدید با رهبر معظم انقلاب دیدارهایی داشت.
روز چهارشنبه 10 آبان 96 ولادیمیر پوتین به تهران سفر کرد تا در نشست سه جانبه ایران، روسیه و آذربایجان شرکت کند. هرچند سفر رییسجمهور فدراسیون روسیه به ایران اینبار نیز در قالب دو جانبه صورت نمیگیرد، اما فضای منطقه ای باعث شده است تا ابعاد سیاسی و امنیتی این سفر بر سایر مسائل سایه افکند. رییسجمهور روسیه پیش از این در آذرماه سال ١٣٩٤ به تهران سفر کرد. در آن مقطع نیز پوتین برای شرکت در اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز به تهران سفر کرد و در اقدامی خارج از تشریفات دیپلماتیک، مستقیم از فرودگاه مهرآباد به دیدار مقام معظم رهبری رفت. هرچند که جزئیات گفتوگوها در آن دیدار هیچگاه علنی نشد، اما دیدار فوق به شکل کم سابقهای قریب به دو ساعت طول کشید.
در سفر اخیر نیز که جهت شرکت پوتین در اجلاس سه جانبه ایران، روسیه و آذربایجان صورت گرفته است، بدون شک تصمیمات مهم منطقه ای اتخاذ شده است که در آینده تاثیر گذار خواهد بود. علاوه بر این برخی راهکارهای پیشنهادی مقام معظم رهبری نیز در صورت اجرا می تواند تاثیرات جهانی داشته باشد.
تلاش برای حذف دلار
در دیدار مقام معظم رهبری و پوتین یکی از مسائل مطرح شده مربوط به حذف دلار بود. حضرت آیتالله خامنهای همکاری تهران-مسکو برای مقابله مشترک با تحریمهای آمریکا بر ضد ایران و روسیه را مفید خواندند و افزودند: بدون توجه به تبلیغات منفی دشمنان برای تضعیف روابط کشورها، میتوانیم تحریمهای آمریکاییها را با روشهایی از جمله حذف دلار و جایگزین کردن پول ملی در معاملات اقتصادیِ دو یا چندجانبه، بیاثر و آمریکا را منزوی کنیم.
به صورت کلی در معاملات بین المللی در برابر دریافت کالا و خدمات، وجه و پولی پرداخت می شود، ولی پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا در قبال تامین امنیت اروپا، صندوق ذخیره جهانی را پیشنهاد کرد و با پذیرش آن، دلار به عنوان پول جهانی معرفی شد. به عبارتی دیگر دلار تبدیل به سکان فرماندهی هدایت و ارشاد اقتصاد جهانی شد و جامعه جهانی را تحت تسلط خود درآورد. آمریکایی ها به صورت هوشمندانه دلار را به منشا و منبع اصلی ثروت اقتصاد جهانی تبدیل کردند و این خود زمینه اصلی برای سلطه جهانی آمریکا بر سایر کشورها گردید. در مورد ایران نیز این مسئله کاملا صادق است و آمریکایی ها از وابستگی ایران به دلار در مبادلات تجاری بین المللی خود، حداکثر استفاده را کرده و با ابزار تحریم، ایران را در استفاده از دلار در مبادلات بین المللی منع کردند تا شاهد کاهش تراز تجاری ایران و ضربه جدی به اقتصاد داخلی ایران باشیم. در توافق هسته ای (برجام) نیز این تحریم همچنان باقی ماند تا فشارها به اقتصاد ایران پابرجا بماند.
با این وصف، راهکار جدّی برای نجات اقتصادی، مذاکره برای برداشته شدن این نوع از تحریم نیست، بلکه راهکار در انعقاد پیمان پولی دو یا چند جانبه میان ایران و کشورهای عمده طرف معامله است؛ پیمانی که در آن دو یا چند کشور توافق می کنند، در مبادلات تجاری خود، به جای استفاده از دلار، از ارزهای ملی استفاده کنند. با این پیمان، عملا تحریم های آمریکایی بی اثر خواهد شد و عملا هژمونی دلار به عنوان مهم ترین ابزار آمریکایی ها برای تحت فشار قراردادن اقتصاد ایران از بین خواهد رفت. در واقع هر نوع تلاش برای کاستن از سهم دلار در مراودات جهانی یک گام برای کاهش «نیاز» مؤسسات مالی به چرخه دلار است.
بنابراین بهلحاظ فنی، حذف دلار از مبادلات و انتقال مراودات به ارزهای محلی در چارچوب پیمانهای دوجانبه، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت به صورتی قابل اطمینان اثر ضد تحریمی خواهد داشت. در این میان به دلیل گستردگی حجم مبادلاتی تهران و مسکو، مقام معظم رهبری پیشنهاد حذف دلار در روابط تجاری دو جانبه را ارائه کردند که این مسئله باید به صورت یک امر راهبردی در دستور کار قرار بگیرد.
تثبیت ائتلاف ضد آمریکایی در منطقه
بر خلاف سالهای بعد از فروپاشی شوروی، روسیه تحت رهبری پوتین به سرعت در حال تبدیل شدن به یک قدرت اصلی در معالات بینالمللی است. در سالهای اخیر نقش آفرینی مسکو در معادلات بین المللی و منطقهای به شدت افزایش یافته است. به این منظور به نظر میرسد نقش ایران در تحکیم جایگاه روسیه در منطقه حیاتی است.
ایران به لحاظ موقعیت ژئوپولیتیک بر سایر کشورهای منطقه برتری دارد. جمعیت ایران به تنهایی از مجموع جمعیت کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشتر است و تمام ساحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان در اختیار ایران قرار دارد. به این ها باید همسایگی با تنگه هرمز، مهمترین محل انتقال عمده نفت جهان را افزود.
علاوه بر این، تهران نفوذ زیادی در سوریه و عراق دارد و یکی از مهم ترین نقش آفرینان در این دو کشور است. این در حالی است که کشورهای حاشیه خلیج فارس، بر خلاف ایران، نزدیکی به غرب و در رأس آن ها آمریکا را ترجیح میدهند. به همین دلیل به نظر میرسد که روسیه برای تحکیم قدرت خود در منطقه لاجرم باید همکاریهای خود با ایران را افزایش دهد. همکاری موفق ایران و روسیه در سوریه نشان داد که حضور این دو کشور در کنار یکدیگر به تقویت موقعیت منطقهای آنان میانجامد. این پیروزی نقش روسیه را در منطقه به کلی دگرگون کرد و موقعیت آن را استحکامی کم سابقه بخشید. در مقابل همکاری ایران با روسیه، تا حدّی مانع از بازیگری یک جانبه آمریکا در صحنه بین الملل و سازمان های بین الملی علیه ایران می شود، به ویژه آن که روسیه یکی از اعضای دائم شورای امنیت است و میتواند در شرایط بحرانی، مانند قطعنامههای تحریم ایران، از حق وتوی خود استفاده کند.
در همین ارتباط سفر سال ۱۳۹۴ پوتین به ایران زمینه ساز یک ائتلاف ضد تروریسم در منطقه شد. در آن سفر پوتین پس از ورود به تهران از طریق فرودگاه مهرآباد مستقیماً به دیدار رهبر انقلاب رفت؛ رفتاری که در عرف رفتاری رهبران کرملین سابقهای برای آن وجود ندارد.
همان وقت، علی اکبر ولایتی دیدار پوتین را مهمترین ملاقات تاریخ جمهوری اسلامی ایران خواند؛ موضوعی که اهمیت آن با گذشت زمان مشخص شد. چند هفته بعد، روسها به صورت مستقیم وارد جنگ سوریه شدند و با تشکیل یک فرماندهی نظامی مشترک، مناسبات طرفین وارد مرحلهای جدید شد. ائتلاف ایران-روسیه و سوریه در برابر تروریست ها نتیجه داد و اکنون داعش در روزهای پایانی خود به سر می برد. علاوه بر این ترکیه نیز به نوعی وارد این ائتلاف شد. در شرایط کنونی که عملا دوران پسا داعش شروع شده است این ائتلاف که در مرحله عمل خود را اثبات کرده است وارد دوران تثبیت شده است. سفر پوتین در این راستا می تواند به این مرحله کمک کند.
به نظر می رسد که روسها قصد دارند همزمان با پایان داعش، گروههای سوری را در مسکو گرد هم آورند و از شروع فرآیند سیاسی در دمشق حمایت کنند؛ موضوعی که فصلی جدید از مناسبات دو طرف را رقم خواهد زد. علاوه بر فرآیند سیاسی در دمشق، به نظر میرسد دو طرف حول نظم امنیتی جدید در سوریه نیز وارد همکاری خواهند شد که این موضوع طی ماههای اخیر رژیم صهیونیستی را نگران کرده است. بنابراین دیدار مقام معظم رهبری و رئیس جمهور روسیه بدون شک بر تعین نوع ترتیبات امنیت در سوریه تاثیر مستقیم خواهد گذاشت.
شکست تلاش های آمریکا علیه ایران
دونالد ترامپ از همان ابتدای ریاست جمهوری خود وعده تحریم بیشتر ایران و پاره کردن برجام را داد. در این راستا وی اخیرا با اعلام عدم پایبندی ایران به برجام و ارجاع توافق هسته ای به کنگره برای اصلاح یا لغو آن، نشان داد که از نفوذ منطقه ای ایران به شدت ناراضی است و سعی دارد تا ایران را در انزوا قرار دهد. به همین دلیل با تهدیدهای ترامپ گمان می رفت که بسیاری از بازیگران بین المللی نسبت به گسترش روابط با ایران دچار شک و تردید شوند. سفر پوتین به تهران خط بطلانی بر تمام این معادلات بود. در این شرایط روسیه به عنوان رقیب اصلی آمریکا در عرصه بین الملل طرح ترامپ برای انزوای ایران را با شکست مواجه کرد و به نوعی انزوای آمریکا را نشان داد. چرا که علاوه بر این، کشورهای اروپایی نیز از طرح ترامپ پیروی نکردند.
نتیجه
ایران و روسیه سطح روابط خود را در سال های اخیر به سطح استراتژیک رسانده اند. هم ایران و هم روسیه به این سطح از روابط نیازمند هستند، چرا که دو کشور هرچند در برخی از حوزه ها دچار تضاد منافع هستند، اما در بسیاری دیگر از مسائل منطقه ای منافع مشترکی دارند. به همین دلیل سفر اخیر پوتین به ایران می تواند هم به تحکیم جایگاه روسیه در منطقه کمک کند و هم در تحقق منافع منطقه ای ایران مؤثر باشد و در نهایت می توان گفت با توجه به دیدار مقام معظم رهبری و پوتین باید شاهد شروع تغییراتی در بحران های سوریه، یمن و به طور کلی روند مبارزه با تروریسم در منطقه بود.