نقشههای برجامی بازماندگان چرچیل
ه گزارش افکارنیوز، سنجش نسبت «استراتژی» و «تاکتیک»، یکی از اصلیترین دغدغههای موجود در حوزه روابط بینالملل محسوب میشود. در یک تعریف ساده، استراتژی، طرح درازمدتی است که برای نیل به یک هدف مشخص طراحی و تبیین میشود و تاکتیک، جزئیات تصمیمهای استراتژیک را در بر میگیرد. به عبارت بهتر، تاکتیک؛ تصمیم و راهکار و حتی در مواردی ابزاری است که برای تحقق یک استراتژی به کار گرفته میشود. اگرچه تعاریف استراتژی و تاکتیک، ساده و گویا به نظر میرسد اما در حوزه روابط بینالملل، ما با آسیبهایی مانند خلط استراتژیها و تاکتیکها یا عدم تناسب میان این دو، روبهرو هستیم. فراتر از آن موضوع زمانی پیچیدهتر میشود که «رویکرد تاکتیکی» یک بازیگر، در خدمت «تحقق استراتژی» بازیگری دیگر به کار گرفته شود.
مطابق اخبار موجود، قرار است «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس با هدف رایزنی با سناتورها و دیگر مقامات آمریکایی درباره «حفظ برجام» به ایالات متحده سفر کند. جانسون در تازهترین سخنان خود از برجام به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک یاد کرده و خواستار حفظ توافق هستهای از سوی کنگره آمریکا شده است. سوال اصلی اینجاست: آیا سفر وزیر خارجه انگلیس به آمریکا با هدف «تکمیل پازل استراتژیک آمریکا» در قبال ایران صورت میگیرد یا ساکنان خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت در لندن، واقعا در صدد حفظ برجام و تقابلی تمامعیار با متحد سنتی و دیرین خود هستند؟ در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان بسادگی از کنار آنها گذشت.
۱- بوریس جانسون پس از سخنان اخیر «دونالد ترامپ» در قبال توافق هستهای، بلافاصله از تلاش کشورش برای جلوگیری از ابطال برجام خبر داد. وی ۲۲ مهرماه در این خصوص اظهار داشت: «اکنون این احتمال وجود دارد که کنگره برجام را پاره کند اما من باید این نکته را مشخص کنم که بعید است چنین اتفاقی رخ دهد، چون ما تلاش خواهیم کرد دوستان و همپیمانانمان را در کنگره متقاعد کنیم که برجام، معاهدهای ارزشمند است.
بسیاری از نمایندگان کنگره تمایل دارند برجام را اصلاح کنند، نه آنکه از میان بردارند».
همانگونه که مشاهده میشود، بوریس جانسون با زیرکی تمام میان «ابطال برجام» و «اصلاح برجام» تفکیک قائل شده و اصلاح برجام [بخوانید تغییر برجام] را گزینهای در مقابل ابطال توافق هستهای میداند. این در حالی است که ترامپ و بسیاری از سناتورهای مخالف برجام مانند «تام کاتُن» نیز اعلام کردهاند در صورت اصلاح برجام مطابق اهداف و امیال آمریکا، دلیلی برای خروج رسمی از توافق هستهای نمیبینند. از این رو جانسون صرفا به بازخوانی جملات ترامپ با زبانی دیپلماتیک و نرم، روی آورده است.
۲- وزیر خارجه انگلیس روز دوم آبان ماه، بار دیگر از تلاش خود برای حفظ توافق هستهای(!) سخن به میان آورده است. جانسون این بار بر منافع اقتصادی برجام متمرکز شده و بدون اینکه اشارهای به افزایش تصاعدی و ۵/۲ برابری صادرات انگلیس به ایران در دوران پسابرجام کند، در این باره میگوید: «ایران کشوری بزرگ با ۸۰ میلیون جمعیت است که دوسوم آنها زیر ۳۰ سال سن دارند. آنها زنان و مردانی تحصیلکرده هستند، از فناوری استفاده میکنند و سرشار از روحیه کارآفرینی و سرمایهگذاری هستند. اگر بتوانیم به آنها نشان دهیم (به واسطه توافق هستهای) در بازار بزرگ جهانی مورد استقبال قرار میگیرند، در طول زمان میتوان رابطه متفاوتی را با این نسل مدرن ایجاد کرد».
جانسون در حالی از مزایای اقتصادی برجام برای ایران سخن میگوید که فروردینماه امسال در بیانیهای رسمی که از سوی وزارت امور خارجه انگلیس منتشر شد، عملا از تجار و سرمایهگذاران انگلیسی خواسته شد با توجه به باقی ماندن تحریمها، نهایت احتیاط لازم را در تعامل اقتصادی با تهران صورت دهند. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «ایران همچنان یک مکان چالشبرانگیز برای انجام دادن مراودات تجاری محسوب میشود، از این رو، صادرکنندگان مردد باید در پی دریافت مشاورههای حقوقی باشند».
عهدشکنی انگلیس در قبال برجام به آنجا رسید که در جریان برگزاری نشست اخیر وزرای خارجه ایران و اعضای ۱+۵ در نیویورک، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان خطاب به «رکس تیلرسون» همتای آمریکایی خود اعلام کرد: ما [ایران] طی ۲ سال اخیر حتی نتوانستهایم یک حساب در بانکهای انگلیس باز کنیم.
۳- بوریس جانسون در حالی از برجام به عنوان یک «پیروزی دیپلماتیک» و توافقی موفقیتآمیز یاد میکند که ژانویه ۲۰۱۷ [دی ماه سال گذشته] ۲ هفته پس از حضور ترامپ در کاخ سفید، «ترزا می» نخست وزیر این کشور در سفر به آمریکا از برجام به عنوان «توافقی بحثبرانگیز» یاد کرد(!) نکته مهمتر اینکه انگلیس در جریان برگزاری چندین نشست کمیسیون مشترک برجام، نقش بسزایی در دفاع از اقدامات آمریکا در تمدید قانون آیسا و.... ایفا کرد. حتی انگلیس کار را به جایی رساند که به نیابت از ایالات متحده آمریکا، مانع انتقال ۹۵۰ تن اورانیوم از قزاقستان به ایران شد.
براستی شکاف موجود میان اظهارات ایدهآلگرایانه جانسون و رویکرد عملی لندن در قبال برجام چگونه قابل توجیه است؟
نشریه بلومبرگ شهریورماه امسال در آستانه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، در گزارشی با عنوان «هنر مذاکره مجدد درباره توافق هستهای ایران» به نقل از ۲ دیپلمات آمریکایی نوشت: «انگلیس و فرانسه به عنوان ۲ شریک اروپایی آمریکا، با برگزاری مجدد مذاکرات هستهای با ایران [با هدف تغییر برجام] موافقند و ترامپ از سران این ۲ کشور خواسته است تا رضایت آلمان را نیز در این باره جلب کنند». به عبارت بهتر، لندن قبل از سخنان جنجالی اخیر ترامپ و ارجاع توافق هستهای به کنگره، به ترامپ درباره تغییر برجام چراغ سبز نشان داده است.
۴- شواهد و مستندات موجود نشان میدهد لندن نهتنها قصد تقابل با آمریکا در قبال ۲ استراتژی «اعمال فشار مزمن اقتصادی علیه ایران» و «عقیمسازی برجام به سود غرب» را ندارد، بل قصد دارد با استناد به تاکتیک «تزیین کاذب اقتصادی و دیپلماتیک برجام» و «مرزبندی میان ابطال و تغییر برجام» قطعات این پازل استراتژیک را تکمیل کند. سفر بوریس جانسون به ایالات متحده نیز در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است. بدون شک طی هفتههای آتی و خصوصا پس از تصویب احتمالی طرح مشترک «کاتن – کورکر» در سنای آمریکا، لندن از تصویب این طرح به عنوان موفقیتی بزرگ! برای حفظ برجام یاد خواهد کرد و از مقامات کشورمان خواهد خواست این «تخفیف هستهای(!) «از سوی سنای آمریکا را (که اتفاقا ترجمان عینی خواستههای ترامپ در قبال برجام است) ارج نهد! سپس در مرحله بعد، انگلیس همگام با آمریکا، عدم پذیرش طرح سنا از سوی تهران را به مثابه نقض برجام از سوی ایران و خروج کشورمان از توافق هستهای قلمداد خواهد کرد.
نسل سوخته «چرچیل» بازی تاکتیکی دیگری را در زمین ایالات متحده آمریکا آغاز کردهاند. سفر اخیر جانسون به ایالات متحده آمریکا بار دیگر نشان داد «تاکتیک انگلیسی» چگونه در خدمت «استراتژی آمریکایی» قرار خواهد گرفت.