تنها گزینه پیش روی عربستان در یمن
عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه مستقل رأی الیوم در تحلیلی درباره کشته شدن علی عبدالله صالح، رئیسجمهور پیشین یمن نوشت: حزب کنگره سراسری مردمی با رهبری علی عبدالله صالح اکنون در مقابل گزینههای سختی قرار دارد و احتمال دودستگی در میان این حزب بسیار زیاد است. اگر اخبار درباره این مسئله درست باشد که قرار است یاسر العواضی، جانشین دبیرکل این حزب، رهبری آن را برعهده بگیرد و به ائتلاف با جنبش انصارالله ادامه بدهد این مسئله احتمالا تمامی امید و آرزوهای ائتلاف سعودی را برای ایجاد قدرت یمنی داخلی موازی با حوثیها و تضعیف جبهه آنها ناکام میگذارد.
علی عبدالله صالح مرتکب اشتباهات زیادی در زندگیاش شد. او مثل هر سیاستمدار زیرکی به حکومت رسید اما بزرگترین اشتباهش از نظر ما این است که اولا برداشت اشتباهی از قدرت دشمنش داشت و بعد از اینکه ائتلافش با انصارالله درحال نتیجه دادن بود و فشار زیادی بر ائتلاف عربی برای پایان تجاوز به یمن وجود داشت، از انصارالله جدا شد و ائتلافش را برهم زد.
اطلاعات درباره جزئیات کودتایی که علی عبدالله صالح علیه همپیمانان حوثی خود آن را رهبری کرد و معاملهای که از طریق امارات با عربستان امضا کرده بود بسیار اندک است. مهمترین بند این معامله تبدیل علی عبدالله صالح از رئیسجمهور "مخلوع" به رئیسجمهور "سابق" بود اما نتیجه چه بود؟ نتیجه سم کشندهای بود که به قتل وی منجر شد.
علی عبدالله صالح گفت که وی در سال 1994 پیروز شد به این دلیل که مورد حمایت عربستان نبود و گفت که در تمامی جنگهای قبلیاش به خاطر این حمایت شکست خورده است. جای تعجب دارد که او در روزهای آخر یا هفتههای اخیر این مسئله را فراموش کرد و تصمیم گرفت شراکت با حوثیها را لغو کرده و به ائتلاف عربی سعودی بپیوندد.
علی عبدالله صالح بعد از اینکه نظامش را در سال 2011 برکنار کردند مجددا محبوبیت خود را با پیوستن به جبهه مقاومت و مقابله با عربستان بازیافت اما درک نکرد که کنار گذاشتن این مقاومت که بیشتر یمنیها آن را تأیید میکنند هرگز دو میلیون تأیید کننده را برای او در میدان السبعین گردهم نخواهد آورد.
اگر دودستگی یکی از احتمالاتی است که حزب کنگره سراسری مردمی طی روزها و هفتههای آتی با آن مواجه خواهد شد، ائتلاف عربی نیز با همین خطر مواجه است و بعید نیست که کشورهایی مثل سودان یا دیگر کشورها از ائتلاف عربی خارج شوند.
حوثیها و حامیانشان اکنون در قویترین موضع هستند. کشتن صالح و بازپسگیری بیشتر مناطق در صنعا و افزایش احتمال پیوستن ارتش یمن به آنها همگی عواملی هستند که نقش زیادی را در ممانعت از "توطئه بزرگ" ایفا کردند؛ توطئهای که عربستان و امارات برای اخراج حوثیها از پایتخت و بندر الحدیده چیده بودند.
انصارالله اکنون بیش از هر زمان دیگری برای نهایی کردن جنگ در یمن چه به صورت مسالمتآمیز و چه با جنگ بیشترین قدرت را دارد چراکه آنها از دوگانگی رهبری خلاص شدند و این در مذاکرات آتی یا حتی در جنگ آزادی بیشتری را به آنها میدهد چراکه در جبهههای جنگ چه در مرزهای شمالی پایدار بودند و چه در صنعا و شهرهایی مثل تعز و الحدیده عربستان را در تنگنا قرار دادند. آنها موشکهای بالستیکی از نوع کروز دارند که قادر است به ریاض، جده و خمس مشیط یا هر شهر دیگری در عمق عربستان نفوذ کند.
جنگ یمن بعد از سه سال از درگیریهای خونین و بمباران فشرده و محاصره حدود 28 میلیون یمنی که با وبا و گرسنگی مواجهند امکان ندارد از نظر نظامی یا با توطئه و خریدن دوستی آن را نهایی کرد بلکه با مذاکره براساس آرمانهای اصلی از جمله احترام به طرف مقابل و به رسمیت شناختن خواستههای آن درباره حاکمیت و ثبات و امنیت امکان پذیر است.
بعد از فروپاشی توطئه پیوستن علی عبدالله صالح و حامیانش به ائتلاف، اکنون ائتلاف عربی تنها یک گزینه پیش رو دارد و آن هم بازگشت به میز مذاکره و کاهش خسارتها و توقف خونریزی است اما آیا عربستان عقل خود را به کار گرفته و وارد مذاکره با انصارالله میشود؟ امیدواریم که این اتفاق بیفتد چراکه در نهایت هیچ گریزی از مذاکره نیست.