روایت وزیر احمدی نژاد از شیوه برکنار شدنش
به گزارش روابط عمومی برنامه دستخط، او در این برنامه ناگفتههایی از دوران وزارت خود در دولت محمود احمدینژاد و شیوهای که برای برکناری او بکار گرفته شد را مطرح کرد.
بخشی از این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
چه شد که برکنار شدید؟
حالا در آن صحبتهای کلی اشارهای شد که ما در دوره دهم در مدیریت فضای مجازی مشکل داشتیم و یکی از بحثهای جدی بنده هم همینها بود که خیلیها هم توصیه میکردند که شما وزیر دولت هستید و علیالقاعده نباید به این صورت با برخی مباحثی که مطرح میشود، مخالفت کنید منتها من احساس میکردم وظیفه است و یک رسالت دیگری داریم.
بحث دوم این بود که در سال ۹۰ به بعد و اتفاقی که در بحث ادغام رخ داد، احساسم این بود که جایگاه این وزارتخانه در آن جایگاهی که باید قرار گیرد، نیست؛ از این منظر با آقای رئیسجمهور اختلاف نظر جدی داشتیم. ایشان بحث داشتند که ما از کار شما راضی هستیم ولی چون میخواهیم ادغام کنیم بنابراین باید این اتفاق رخ دهد. عرض من هم این بود که شما میدانید با ادغام از نظر تخصصی و هم از نظر منافع کشور مخالف هستم و بنابراین راه و تفکرات ما از هم جداست.
ادغام هم نشد؛ ادغام با وزارت راه شد و دوباره مجلس تصویب کرد و جدا شد.
بله. خوشبختانه مجلس تصمیم درست و مناسبی در آن مقطع گرفت و اگر آن تصمیم اولیه اجرایی میشد و تداوم مییافت، امروز کشور آسیبهای زیادی را متحمل میشد.
از برکناریتان با پیامک مطلع شدید؟
با تلفن بود.
چطور بود؟ از دفتر رئیسجمهور یا از جای دیگر بود؟
از دفتر رئیسجمهور بود. جلسه شورای عالی فضای مجازی بود، البته تا جایی که به یاد دارم این جلسه خیلی تاثیرگذار نبود، جلسات قبلی بود که خیلی چالشی بود. برخی از دوستان توقع داشتند بعد از آن جلسات این اتفاق بیفتد. یعنی از جلسه بیرون میامدیم دوستان میگفتند خودتان از این امر (برکناری) استقبال کردید ولی در آن جلسه بحثی مطرح شد و من نظرات خود را بیان کردم. قدری چالش هم بود و تقریباً در همان میدان مقابل ریاست جمهوری منتظر دوستان برای خداحافظی بودیم که تماس گرفتند و برکناری ما را اعلام کردند.
به منزل رفتم بالای ۵۰ سجده شکر همان شب به جا آوردم، از اینکه همیشه دعا میکنیم، ورود و خروج ما را در هر کاری "صدق" قرار دهد الحمدالله چنین بود. آن چیزی که احساس میکردیم وظیفه ما بود انجام دادیم.
الان از آقای احمدینژاد خبری دارید؟
ارتباطی نداریم. البته آن ارتباط اخلاقی در فوت اخوی ایشان داشتیم و رفتیم و به ایشان تسلیت گفتیم ولی به هر صورت، نه تنها با این اتفاقاتی که الان رخ میدهد موافق نیستیم، در موضوع خانهنشینی ایشان معمولاً وزرا و دوستان گروه گروه میرفتند و با ایشان صحبتهایی داشتند. صحبتی که من آن روز با ایشان داشتم این بود که شما با یکسری شعار وارد شدید و احساس ما هم این بود که اینها درست است. شما با شعار شهید رجایی آمدید و ما هم به این ارزشها قائل هستیم و تا زمانی که پای این ارزشها باشید، با شما هستیم.
جملات بعدی من این بود که به هر صورت دارایی معنویمان در سایه انقلابی ماندن و پای حرف ولایت فقیه بودن است. اگر اینگونه است شما به محل خدمت برگردید و ادامه بدهید، ولی بدانید اگر غیر از این باشد ما همراه شما نیستیم. شاید اینها هم موثر بود، اردیبهشت این اتفاق افتاد و ما آذرماه خداحافظی کردیم.
سال ۸۸ مقطع سختی بود که وزیر شدید.
بله.
چطور کنترل میکردید؟
همانطور که عرض کردم، این تصمیمات در حوزه وزارت ارتباطات نبود. بیشتر تصمیمات در شورای عالی امنیت ملی گرفته میشد و اینکه ارتباطاتی که برای آسایش مردم است، در اختیار اغتشاش و آشوب و فتنه قرار بگیرد، هیچ ایرانی قبول نداشت و برنمیتابید.