28 اردیبهشت؛ بزرگداشت ریاضیدان، منجم و رباعیسرای ایرانی
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایسنا، خیام نیشابوری در قرن پنجم هجری در شهر نیشابور به دنیا آمد. نام کاملش «غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری» بود. او همچنین خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است. او در زمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان بزرگ تسلط داشتند.
پدر او «ابراهیم» نام داشت که در مورد چگونگی حرفهاش دو نظریه ابراز شدهاست. گروهی آنان را با توجه به شهرت «عمر» به «خیام» یا «خیامی»، گفتهاند که پدر، یا یکی از نیاکانش پیشه خیمهدوزی یا چادردوزی داشتهاست و گروه دوم بر آنند که پدر «عمر خیام» به امور دیوانی مشغول بودهاست.
در کتابهای کهنی که به بیان زندگی خیام و کارهای او پرداختهاند، اختلافهای بسیاری بهویژه در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد. نخستین منبعی که بهطور مفصل خیام را معرفی کرده است، چهار مقاله نظامی عروضی، نوشتهشده در حدود ۵۵۰ قمری است. دومین زندگینامه خیام توسط ابوالحسن علی بیهقی، در ۵۵۶ قمری، در کتاب تتمه صوان الحکمه یا تاریخ الحکما نوشته شده است. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی، هر دو معاصر خیام بوده و او را از نزدیک دیدهاند.
وی در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر از جمله «امام موفق نیشابوری» علوم زمانه خویش را فراگرفت و چنانکه گفتهاند خیام در دوران جوانی در فلسفه، نجوم و ریاضی به مقامات بلندی رسید و در علم طب نیز مهارت داشت. او به دو زبان فارسی و عربی نیز شعر میسرود و در علوم مختلف کتابهای با ارزشی نوشته است.
خیام در سال ۴۶۱ هجری نیشابور را به قصد سمرقند ترک کرد و در آنجا تحت حمایت و سرپرستی «ابوطاهر قاضیالقضات» سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم تحت نام رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر والمقابله به زبان عربی نوشت و از آنجا که با خواجه نظامالملک طوسی رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد.
وی فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را فراگرفت. برخی نوشتهاند او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فراگرفته بود. شماری از تذکرةنویسان، خیام را شاگرد ابنسینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خواندهاند. صحت فرضیه شاگردی خیام نزد ابنسینا بسیار بعید است، زیرا از لحاظ زمانی با هم تفاوت زیادی داشتهاند. خیام در جایی ابنسینا را استاد خود میداند، اما این استادی ابنسینا، جنبه معنوی دارد.