جزئیات چهارمین جلسه دادگاه حسین هدایتی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، در آغاز چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی و ۱۰ متهم دیگر، حسین حدادان یکی از متهمین این پرونده پس از تفهیم اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور برای ارائه اظهارات خود در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده مدیرعامل شرکت جیحون بودم اما فقط کارهای اداری را انجام میدادم و مثل آژانس بودم. به من گفتند میخواهیم اشتغالزایی کنیم و تو فقط به صورت فیزیکی در شرکت باش.
وی کل دریافتی خود از این راه را ٣٥ میلیون دانست و گفت: من اصلا نمی دانستم اینها میخواهند چه کار کنند. ما فقط برای افتتاح حساب به بانک رفتیم. حاج آقا (اکبر بقینی ) و آقای موسوی نژاد ما را به بانک بردند. ما با اطمینان به آقای یقینی، امضا میکردیم.
وی افزود: من به آقای هدایتی گفتم زن و بچه دارم ما را تعویض کنید. میگفتم چرا ما باید چک سفید امضا کنیم. من نمیدانستم چه کاری انجام می شود. من نمیدانستم اینها می خواهند وام بگیرند. مگر می شود در حد ٢٠ دقیقه این میزان وام گرفت.
نماینده دادستان در توضیح اتهامات حدادان گفت: این شرکت تسهیلات نگرفته است و ضمانتنامه دریافت کرده تا ضمانتنامه تبدیل به پول شود. برای مثال در یک مورد با ضمانتنامه از فولاد خوزستان، فولاد خریداری شده است.
در ادامه وکیل این متهم در دفاع از موکل خود این اتهام را یک تبانی میان هدایتی و موسوی نژاد دانست و گفت: موکل من هیچ اطلاعی از ارتباط آقایان بقینی و هدایتی نداشت. موکل من یک راننده تاکسی بود که با معرفی فردی به نام نیما مقدم که نقطه کور این پرونده است به یقینی معرفی شده است. موکل من فریب خورده است و در این رابطه هیچ منفعتی به جز ماهیانه ٦٠٠ هزار تومان دریافت نکرده است.
وی ادامه داد: هدایتی به این علت که می خواست تسهیلات بگیرد این شرکت را از آقای یقینی خریده است. اظهارات آقای هدایتی در دادگاه نیز موید همین صحبت است که ایشان به آقای یقینی گفته به چند شرکت احتیاج دارم. مدیرعامل وقت بانک سرمایه شعبه فرمان نیز در جلسه قبل گفتند که مصوبه را برای ما میآوردند و می گفتند اجرا کن. این مساله یعنی همه امور قبل تر انجام شده بود.
در این بخش از دادگاه نماینده دادستان در خصوص نیما مقدم توضیحاتی را به قاضی دادگاه ارائه داد.
نورالدین مقصودیانی متهم دیگر این پرونده، نفر بعدی بود که پس از تفهیم اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شد و گفت: کار من پیک موتوری است و قبل از آن هم کارگر فصلی بودم که آقایی که الان در قید حیات نیستند من را به آقای یقینی معرفی کرند. مدتی هم پیک موتوری آقای یقینی بودم تا اینکه ایشان به من گفت تو آدم خوبی هستی می خواهم یک شرکت به نامت بزنم. بعد از این موضوع من دوسال همزمان مدیرعامل شرکت و پیک موتوری بودم. با گذشت این مدت به من گفتند بیا می خواهیم شرکت را واریز کنیم.
وی ادامه داد: آقای یقینی یک آدم معتقد هیاتی بودند که در کربلا موکب داشتند و من براساس اعتقاداتم ١٤ روز در موکب ایشان در کربلا خدمت کردم. اگر آقای یقینی می گفت الان شب است من قبول می کردم. بعد هم که اسم آقای هدایتی آمد چون برند ورزشی بودند و سایت خیریه داشتند به ایشان هم اعتماد کردم.
وی افزود: من حتی تفاوت وام و تسهیلات را هم نمی دانم. هر زمان که می خواستند من امضا کنم چون سر و وضعم خوب نبود، سریع میرفتم امضا می کردم و برمی گشتم. هرزمان می رفتم آقای مقدم و آقای کیانپیشه هم آنجا بودند.
با پایان اظهارات مقصودیانی موکل وی با حضور در جایگاه گفت: دفاع من در خصوص این موکل همانی است که در خصوص آقای حدادان و خانم پهلوان گفتم. موکلین من فریب خوردهاند.
در این بخش از دادگاه نماینده دادستان در خصوص نیما مقدم توضیحاتی را به قاضی دادگاه ارائه داد.
نورالدین مقصودیانی متهم دیگر این پرونده، نفر بعدی بود که پس از تفهیم اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شد و گفت: کار من پیک موتوری است و قبل از آن هم کارگر فصلی بودم که آقایی که الان در قید حیاط نیستند من را به آقای یقینی معرفی کرند. مدتی هم پیک موتوری آقای یقینی بودم تا اینکه ایشان به من گفت تو آدم خوبی هستی می خواهم یک شرکت به نامت بزنم. بعد از این موضوع من دوسال همزمان مدیرعامل شرکت و پیک موتوری بودم. با گذشت این مدت به من گفتند بیا می خواهیم شرکت را واریز کنیم.
وی ادامه داد: آقای یقینی یک آدم معتقد هیاتی بودند که در کربلا موکب داشتند و من براساس اعتقاداتم ١٤ روز در موکب ایشان در کربلا خدمت کردم. اگر آقای یقینی می گفت الان شب است من قبول می کردم. بعد هم که اسم آقای هدایتی آمد چون برند ورزشی بودند و سایت خیریه داشتند به ایشان هم اعتماد کردم.
وی افزود: من حتی تفاوت وام و تسهیلات را هم نمی دانم. هرزمان که می خواستند من امضا کنم چون سرو وضعم خوب نبود سریع می رفتم امضا می کردم و برمی گشتم. هرزمان می رفتم آقای مقدم و آقای کیان پیشه هم آنجا بودند.
با پایان اظهارات مقصودیانی موکل وی با حضور در جایگاه گفت: دفاع من در خصوص این موکل همانی است که در خصوص آقای حدادان و خانم پهلوان گفتم. موکلین من فریب خوردهاند.
در این بخش از دادگاه مهدی فتحی متهم دیگر این پرونده پس از تفهیم اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور در دفاع از خود گفت: به نظر من یک سوءتفاهمی شده است. بنده تا سال ٩١ در تاکسی تلفنی کار می کردم و بعد از آن به عنوان تاکسی مهمانان آقای یقینی را جابهجا می کردم. یکی از دوستانم در این زمان به من گفت که درمورد تو با آقای یقینی صحبت کردم که در شرکت استخدام شوم.
وی ادامه داد: به من گفتند به علت تحریمها آقای یقینی نمیتواند کار اقتصادی انجام دهد و برای همین شرکت را به نام شما میکنیم. بعد مدتی هم با من تماس گرفتند از دفتر آقای یقینی و گفتند به این دفترخانه که آدرس می دهیم مراجعه کنید و وقتی پرسیدیم گفتند باید شرکت ها را به نام آقای هدایتی بزنید اما اول باید به بانک برویم تا افتتاح حساب کنید و دوباره کاری نشود. ما اصلا نمیدانستیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. من تنها وامی که گرفتهام، یک میلیون وام ازدواجم بود.
وی افزود: این داستان تمام شد و ما فقط در دفترهایی که آقای یقینی گرفته بود حضور داشتیم و بعد هفت ماه به ما خبر دادند که بدبخت شدیم و اینها وام گرفتهاند. این موضوع را هم به این شکل مطلع شدیم که یکی از دوستان رفته بود از حسابش پرینت حساب بگیرد که به او گفته بودند چطور ٧٠ میلیارد وام گرفتی و ته حسابت خالی است. وقتی از آقای یقینی هم پرسیدیم اول اظهار بی اطلاعی کردند و بعد گفتند آقای هدایتی وام گرفته اما جای نگرانی ندارد. ایشان انسان معتبری هستند و وام را تسویه میکنند.