کدام کشورها کتابهای درسی تاریخ خود را بازنویسی کردهاند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران به طور کلی دولت ها و نظامهای سیاسی به خصوص در کشورهایی که حکومتهای تمامیت خواه بر آنها حکومت می کنند، تلاش دارند برداشت ها و قرائت هایی در جهت منافع و دیدگاه نظام سیاسی حاکم داشته باشند.
این موضوع از کتاب های درسی آغاز شده و در ادامه به بخش های دیگر آموزش در این کشور ها می رسد. تارنمای LISTVERSE در یک مطلب نگاهی کرده به ده کشوری که تاریخ را در کتاب های درسی تغییر داده اند.
10- کره جنوبی
در سال 2015، اصلاح بحث برانگیز در کتاب های تاریخ کشور از طرف مؤسسه ملی کره ای تاریخ کره باعث سر و صدای بسیاری در کشور شد.
این تغییرات شامل نظرات بسیار مثبتی در مورد کره جنوبی و در مقابل نظرات منفی را در مورد ژاپن و کره شمالی بیشتر کرده بود.
به طور خاص، در این تغییرات انتقاد از کره شمالی را افزایش داده شده و ایدئولوژی حکومتی کره شمالی به نام جوچه (سیاست اتکاء بر خود) محکوم شده بود.
محافظه کارانی که این اصلاحات را پیشنهاد کردند، باعث شدند نگرانی ها از این که جوانان کره جنوبی ممکن است ایدئولوژی جوچه را حتی اگر کره شمالی همچنان کشوری وابسته باشد را تحسین کنند، افزایش دهند.
این در حالی است که کره شمالی برای تامین نیازهای اصلی خود از جمله نفت و غذا به چین وابسته است.
محافظه کاران همچنین کتاب های تاریخی درسی کره جنوبی را به دلیل انتقاد از کره شمالی و کره جنوبی برای جنگ کره، محکوم کردند. حتی اگر این کره شمالی بوده باشد که برای اولین بار آغازگر حمله نظامی در جنگ کره بوده است.
علاوه بر این ها، محافظه کاران از کتاب های درسی فعلی که به نظر می رسد توسط لیبرال ها نوشته شده است و به شدت از رژیم نظامی پارک چانگ هی (Park Chung-hee) که پس از کودتای سال 1961 به قدرت رسید، انتقاد کردند.
این افراد عقیده داشتند که در کتاب های درسی، دستاورد های این رئیس جمهور نادیده گرفته شده است. نکته جالب توجه اینجا بود که این اصلاحات کتاب های درسی در زمان ریاست جمهوری پارک گئون-هی (Park Geun-hye) دختر رئیس جمهور اسبق پیشنهاد شد.
دولت محافظه کار کره جنوبی برنامه ریزی کرده بود که کتاب های درسی جدید را به مدارس کشور در مارس 2017 معرفی کند.
این امر به موجب ممنوعیت هر کتاب دیگر در مورد تاریخ در آن زمان ادامه داشت تا اینکه دولت پس از یک سری از اعتراضات و انتقادها که دولت سعی در شستشوی مغزی مردم دارد، پس از یک سری از اعتراضات از تصمیم خود عقب نشینی کرد.
9-عراق
در سال 1973، صدام حسین دستور داد کتاب های درسی تاریخی عراق بازنویسی شود تا عقاید خود و ایدئولوژی حزب بعث را ترویج دهد.
نتیجه این تجدیدنظر، این بود که از صدام حسین به عنوان ناجی سرزمین های عربی از تهاجم یهودیان که آنها را مردم حریص نامیده است، در این کتاب ها نام برده شد.
سال ها بعد روایت صدام حسین از دو جنگ عراق در مقابل ایران و جنگ اول خلیج فارس در کتاب های درسی آمد. هر دو این روایت ها نادرست بودند و بعد ها این کتاب های درسی سبب نگرانی ائتلاف حمله به عراق به رهبری ایالات متحده شده بود که دولت صدام را در سال 2003 سرنگون کرد.
دولت آمریکا با همکاری با گروهی از آموزگاران عراقی، همه ارجاعات صدام حسین و حزب بعث را حذف کرد. چندین ارجاع به ایران، کویت، یهودیان، کردها، سنی ها، شیعیان و ایالات متحده را حذف شد. آموزگاران عراقی همچنین جزئیات جنگ خلیج فارس در سال 1991 را ویرایش کردند تا آن را "کمتر بحث برانگیز" کنند.
8-هند و پاکستان
هند و پاکستان از زمان استقلال از بریتانیا در سال 1947، روابطی توام با مشکل با یکدیگر داشته اند. رابطه پر تنش بین دو منطقه منجر به جدایی هند بریتانیا از هند و پاکستان در آن سال شد و به دنبال آن چند شورش، جنگ و استقلال بنگلادش از پاکستان رخ داد.
کتابهای درسی تاریخ در هر دو کشور دلایل مختلفی برای تقسیم بندی 1947 دارند. کتاب های درسی پاکستان ادعا می کنند که مسلمانان پاکستان پس از اینکه هند پس از استقلال آنها را به عنوان برده نگاه می کرد، از هند جدا شدند. در همین حال، کتاب های درسی هندی ادعا می کنند که پاکستانی ها از ایجاد کشور جدید فقط به عنوان موضوعی برای چانه زنی های سیاسی استفاده و هرگز آنرا نمی خواستند.
هند و پاکستان در یک سری شورش های مرگبار که پس از تقسیم بندی رخ داد در گیر شدند که این شورش ها بین 200 تا 500 هزار کشته برجای گذاشت. در حالی که کتابهای درسی پاکستان، هند را متهم شورش ها می داند، کتاب های درسی هندی نشان می دهد که هر دو طرف در این زمینه گناهکار هستند.
کتابهای درسی تاریخ که در هر کشور چاپ شده اند نیز ادعای پیروزی در جنگ 1965 را می کنند.
کتاب های درسی پاکستان ادعا می کنند که هند پس از تحمل چندین شکست از ارتش پاکستان، "خواستار ترحم" و "فرار به سازمان ملل متحد" را انجام داده است. اما کتابهای درسی هندی ادعا می کنند که هند قبل از اینکه سازمان ملل متحد دستور پایان دادن به خصومت ها را صادر کند، تقریبا به لاهور در پاکستان رسیده بود.
در موضوع جدایی بنگلادش از پاکستان، کتاب های درسی پاکستان، هند را متهم به حمایت از بنگلادش در جنگ آزادیبخش بنگلادش می کنند که منجر به استقلال بنگلادش شد. کتابهای درسی هندی پاکستان را متهم به حمله به بنگلادش می دانند و ادعا می کنند که هند فقط به یک گروه از مردم برای آزادی کمک کرده است.
7-ژاپن
ژاپن روابط سختی با چین و کره جنوبی دارد. در طول قرن بیستم، به دلیل اختلافات ارضی و جنگ جهانی دوم، زمانی که ژاپن به تجاوز و ارتکاب جرائم جنگی علیه شهروندان چین و کره متهم شد، احساسات ضد ژاپنی در هر دو کشور بوجود آمد.
در سال 2017، دولت ژاپن از ویرایش کتاب های تاریخی دانش آموزان دبیرستان خبر داد. گروه اصلاحات کتاب های درسی به طور طعنه آمیزی عنوان " انتشار واقعیت تاریخی برای جامعه " نام داشت. این گروه بخش هایی از کتاب های درسی ژاپن را که حاوی ارجاعات به کشتار 300 هزار از چینی ها در طی قتل عام نانجینگ 1937 بود، را حذف کرد.
این کتاب به 400 هزار زن کره ای و چینی که توسط ژاپن در جنگ جهانی دوم مجبور به فحشا شدند هم اشاره ای نکرد. کتاب های درسی جدید همچنین آمریکا را برای بمباران پرل هاربور سرزنش کردند. نویسندگان آن ادعا کردند که این بمباران در واکنش به تحریم های تجاری متعددی که ایالات متحده علیه ژاپن قرار داده بود، انجام شده و به نوعی اعلام جنگ علیه ژاپن از سوی امریکا صورت گرفت.
منتقدان می گویند این کتاب تلاش کرده است تا ژاپن را از جرایم گسترده جنگی که در قرن بیست و یکم متعهد است، آزاد کند. جالب اینجاست که انجمن انتشار واقعیت تاریخی در حال حاضر برای ویرایش چهارمین نسخه دچار اختلاف نظر شده است. این نشان می دهد که دولت ژاپن سالیان سال است که به آرامی پاراگراف های بحث برانگیزی را از کتاب های تاریخ خود حذف می کند.
هیرومیشی موته کید (Hiromichi Motekiid) مدیر انجمن، مخالف این است که دولت ژاپن در حال ویرایش تاریخ است. او اصرار دارد که بر خلاف برداشت های نادرست در کتاب های درسی چینی و کره ای، کتاب های درسی جدید دقیق هستند.
موتکی در این زمینه می گوید که ژاپن در واقع کره را توسعه داد و کیفیت زندگی شهروندان کره ای پس از حمله به کره در سال 1910 بهبود یافت. به گفته وی، برخلاف اعتقاد بیشتر افراد، در واقع این کره ای ها بودند که ژاپنی ها را مورد سوء استفاده قرار می دادند. وی همچنین قتل عام نانجینگ را به عنوان "تبلیغات کمونیستی" می داند و می گوید که ارتش ژاپن هرگز از زنان به عنوان روسپی استفاده نمی کند.
6-چین
در سال 1966، مائو تسه تونگ، رهبر چین، مجموعه ای از اصلاحات را به نام انقلاب فرهنگی معرفی کرد. او ادعا کرد که این بخشی از تلاش چین در راستای تحقق اهداف ایدئولوژی کمونیست است. اما در واقع این اقدامات بخشی از اقدامات مائو برای محکم کردن موقعیت خود را به عنوان رهبر حزب کمونیست چین بود.
در 10 سال آینده، اقدامات رئیس مائوو منجر به یک سری اعتراضات و نافرمانی مدنی شد که تنها پس از مرگ او در سال 1976 پایان یافت. این دوره در تاریخ چین بحث برانگیز است که باعث شد دولت دست به حذف جزئیات در مورد انقلاب فرهنگی از کتاب های تاریخی خود در سال 2018 بزند.
یک فصل کامل در مورد انقلاب فرهنگی از کتاب تاریخ تایید شده دولتی خارج شد و جایگزین آن مطلبی در مورد توسعه چین شد. این حذف شامل هر گونه ارجاع به اعتراضات و خشونت های حمایت شده توسط دولت است که در آن زمان چین را لرزاند. باید گفت که ویرایش تاریخ برای دولت چین بسیار آسان بود، زیرا کتاب های درسی توسط انتشارات آموزش و پرورش دولتی خلق منتشر شده است.
5-تایوان
در سال 2015، پس از آنکه دولت تلاش کرد تا کتاب های تاریخی دبیرستان را ویرایش و تاریخ کشور را اصلاح کند، چندین تظاهرات در تایوان رخ داد. این اصلاحات بخشی از برنامه بلند مدت برای پیوستن تایوان به چین بود.
طرح تایوان برای ویرایش رویدادهای گذشته در سال 2013 آغاز شد. زمانی که برخی از استادان تایوانی یک برنامه تأیید شده دولتی را برای اصلاح تاریخ و بهتر کردن آن آغاز کردند. در ماه فوریه 2014، استادان هر چه که تا به حال اصلاح کرده اند را منتشر و اعلام کردند که این مطالب را تا آگوست 2015 به مدارس معرفی می کنند.
این تغییرات شامل تغییر نام سلسله ژنگ تایوان به سلسله مینگ ژنگ چینی و تایوانی بود. سلسله مینگ بین سالهای 1368 تا 1644 بر سرزمین اصلی چین حکمرانی می کرد. با این حال، تایوان هرگز بخشی از سلسله مینگ نبود و تنها بخشی از چین تا سال 1683 به شمار می رفت.
اصلاحات دیگری که در این کتاب های درسی تاریخ رخ داد این بود که استادان تاریخ تایوان را تغییر دادند. این اصلاحات باعث یک سری اعتراضات توسط دانش آموزان دبیرستانی تایوان شد که از دولت خواسته بود که تلاش برای ویرایش کتاب های درسی را متوقف کند. یک استاد (که در این پروژه دخیل نبود) ادعا کرد که این ویرایش ها 60 درصد از تاریخ تایوان را تغییر خواهد داد.
4-افغانستان
وزارت آموزش و پرورش افغانستان در سال 2012 برنامه آموزشی خود را به روز کرد. این کار منجر به حذف سریع 40 سال تاریخ کشور شد، از جمله زندگی تحت حکومت کمونیست افغانستان، چند کودتا در دهه 1970 و تهاجم شوروی 1979.
مواردی مانند مقاومت ضد شوروی که به رهبری مجاهدین (که بعدها به طالبان تبدیل شد)، اطلاعاتی درباره جنگ داخلی مرگبار توسط گروه های مجاهدین پس از خروج شوروی و نیز تهاجم و اشغال ایالات متحده حذف شدند و تنها در چند پاورقی کوتاه به آنها پرداخته شد.
دولت افغانستان اعلام کرد که این اصلاحات برای متحد کردن ملتی انجام شده است که نسبت به قبایل،گروه ها و باورهای سیاسی در مقایسه با خود کشور، وفاداری بیشتری دارند. منتقدان می گویند این اصلاحات تلاشی برای گرفتن تایید از طالبان و سایر گروه های مسلح در جنگ با دولت است.
برنامه درسی که تا آن زمان در مدارس آموزش داده شد، این گروه مسلح را به عنوان افراد بد نشان داده است. دولت در حال تلاش است که با آنها به توافق برسد تا نیروهای آمریکایی افغانستان را ترک کنند.
یکی از منتقدان حذف مطالب مربوط به تهاجم و اشغال افغانستان توسط ایالات متحده این کار را به تلاش "برای پنهان کردن خورشید با دو انگشت" توصیف کرده است.
3-ترکیه
مدارس در آلمان از کتاب های درسی ترکیه برای آموزش دانش آموزان تُرک در مورد تاریخ ترکیه استفاده می کنند. از سال 2013، کتاب تاریخ تایید شده توسط دولت Turkce Kurdur Kulturu ("فرهنگ ترکی و کردی") نام داشت. با این حال، این کتاب باعث ایجاد اختلاف شدیدی شد که تلاش شد آن را در مدارس ممنوع کنند.
منتقدان گفتند که Turkce ve Turk Kulturu اغلب تاریخ را به نفع ترکیه تغییر داده است. همانند سایر کتاب های درسی تاریخ ترکیه، چندین ارجاع به نسل کشی منجر به مرگ 1.5 میلیون ارمنی، یا حذف یا تقلیل پیدا کرده است.
در عوض، نویسندگان ادعا کردند که ارمنستان در طول جنگ جهانی اول با متحدان (که شامل روسیه، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا)، برای نابودی امپراتوری عثمانی که بعد از جنگ به چندین کشور (از جمله ترکیه) تقسیم شد، همکاری داشته است. نویسندگان همچنین ادعا کردند که ارمنستان پس از جنگ به خواست خود ترکیه را ترک کرده، که اشتباه بود.
منتقدان همچنین این کتاب را محکوم کردند که به شدت ملی گرایی ترکیه را تبلیغ می کند. این به این دلیل بود که سوگند به وفاداری به دولت ترکیه در این کتاب آمده بود: "هدف من محافظت از جوانان، افتخار به بزرگان و عشق ورزیدن به کشور و سرزمین مادری من بیش از خودم است".
این کتاب توسط وزارت آموزش ترکیه صادر شده و توسط سفارت ترکیه توزیع شده است.
2- شیلی
در سال 2012، پس از آنکه وزارت آموزش و پرورش تلاش کرد بخشی از کتاب های درسی تاریخ را در رابطه با دولت ژنرال آگوستو پینوشه که تا سال 1990 بر شیلی حکمرانی کرد را تغییر دهد، کشور با بحران مواجه شد. این کتاب های جدید به جای کلمه "دیکتاتوری"، دولت پینوشه را "رژیم" نامیده اند.
منتقدان که عمدتا از مخالفان چپگرا بودند، ادعا کردند که طبقه بندی مجدد، تلاش برای بازنویسی تاریخ است تا بتواند حکومت راستگراهای حکومتی را که در زمانی که پینوشه در قدرت بود را خوب جلوه دهد. حکومت این ادعاها را تکذیب کرد و گفت تنها می خواهد از یک کلمه کمتر سیاسی استفاده کند.
1-صربستان
اسلوودان میلوشویچ رئیس جمهور صربستان از سال 1989 تا سال 1997 به عنوان رئیس جمهور فدرال یوگسلاوی شناخته می شد. جمهوری فدرال یوگسلاوی نباید با یوگسلاوی اشتباه گرفته شود، که بین سال های 1990 و 1992 به چندین کشور مستقل تبدیل شد.
صربستان و مونته نگرو بخشی از کشور جدید بودند. هر دو کشور به زودی ادغام شدند تا جمهوری فدرالی یوگسلاوی را ایجاد کنند که از سوی غرب به رسمیت شناخته نشده بود. با این وجود، این اتحادیه تا سال 2003 معلق بود و در نهایت به اتحادیه صربستان و مونته نگرو تغییر نام داد. سه سال بعد، این اتحادیه به دو کشور جداگانه تقسیم شدند.
میلوسویچ برای ایجاد چهار جنگ در بوسنی، کرواسی، کوزوو و اسلوونی - در زمان زمامداری خود بدنام است. او همچنین به پاکسازی قومی در بوسنی و کرواسی متهم شده است. با این حال، همه اینها زمانی پایان یافت که دولت پس از اعتراضات گسترده در اکتبر 2000 سقوط کرد.
میلوشویچ در زمانی که در قدرت بود ویرایش کتاب های تاریخ صربستان را در دستور کار خود قرار داد، آنها را با متون تبلیغی پر کرد و در این کتاب ها دیگر کشورها را متهم به تنفر از صربستان کرد. به طور تصادفی، در سال 2001 و به طور تصادفی متوجه شد که دولت جدید صربستان هرگونه اشاره به او را از کتابهای تاریخی حذف کرده است.
کتاب های درسی جدید صربستان هوشمندانه از ذکر نام میلوشویچ اجتناب کردند، گرچه چندین رویداد را که به طور نزدیک با او ارتباط داشتند، از جمله جنگ 1999 کوزوو، بمباران صربستان توسط ناتو در سال 1999 و اعتراضات اکتبر 2000در این کتاب ها آمده است.
به عنوان مثال، یک خط از کتاب های ویرایش شده به "تظاهرات عظیم در بلگراد در تاریخ 5 اکتبر 2000" اشاره کرده، بدون اینکه مشخص کند که میلوشویچ هدف تظاهرات بوده است.
رادوسلاو پتکوویچ، مدیر دولتی که این کتاب را تهیه کرد، بعدا اعلام کرد که از ده سال گذشته، نام های شخصیت های کلیدی دولت در صربستان را ذکر نکرده است و افزود که آنها سعی کرده اند این دوره 10 ساله تاریخ صربستان را نادیده بگیرند.